#گپ_روز
#موضوع_روز : استفاده حداکثری از ظرفیت ماه رجب
✍️ قرآنم باز بود جلوی چشمانم،
بیشتر از آنکه بخوانمش نیاز داشتم لمس کنم کلماتش را و با انگشتانم روی آیاتش چرخ بزنم.
انگشت اشاره ام ایستاد روی یک آیه، و با آن، قلبم انگار ایستاد!
«مَا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»
هیچ آیهای نسخ نشد یا فراموش نشد مگر آنکه بهتر از آن یا مثلش آمد، آیا نمی دانی خدا بر همه چیز تواناست؟
• با خودم گفتم؛ قرآن فقط یک آیهاش هم از سرت زیاد است برای اینکه بنشاندت جای خودت و بفهمی که فقر محضی و نعمتها بی حساب و کتاب بر تو باریدهاند، اگر نتوانی نگهشان داری، خدا بهتر از تو دارد که رو کند، که جایت بگذارد، که کارش را پیش ببرد!
• آخرِ آیه را که حجت تمام کرده است، نمیبینی آیا؟ «خدا به «كُلِّ شَيْءٍ» قادر نیست مگر؟
• با خودم گفتم: هر وقت شل شدی، فشل شدی، خواب رفتی، بیانگیزه شدی، بیایده شدی ، مغزت درست و غلط را تشخیص نداد و مکرر به اشتباه افتادی و کار خدا برای ضعف تو لنگ شد، خدا «برگ برنده اش» را بعد از مدتی مهلت دادن، حتماً رو می کند تا بدانی «کار خدا لنگ تو نمی ماند».
تا بدانی کار خدا را اگر به تو سپردند، «همان کار پاداش توست» و درست و با تمام وُسع انجام دادنش، علّت دریافتِ توفیقات بعدی...
• سرم را برگرداندم و به آدمهایی که دور و برم رفت و آمد میکردند خیره شدم!
انگار نمیدیدمشان، چیزی که میدیدم خودِ درمانده و عاجزم بود که در یک معدن طلا ایستاده و توان استخراج و رساندنش به کسانی که دو تا کوچه آنطرف تر از فقر در حال احتضارند ندارد.
خیز برداشتم و رفتم سمت ضریح؛
باباجانم میگفت بغل کردن ضریح، بغل کردن معصوم است! فرقی ندارد که.. تو را از پایین ترین مرتبه حس به بالاترین هم آغوشی در بالاترین ادراکات روحی سوق می دهد و چه راست میگفت باباجانم.
√ در گوشش گفتم؛ من میدانم اضافیام، میدانم کاری از دستم برنمیآید، میدانم این کوه طلا باید برسد به دست فرزندان و یتیمان شما و از غم برهاندشان، و من توانش را ندارم!
معجزه کن آقا ... همه ی تاریخ اسلام با همه ی زحمات و خون دل هایی که برایش خورده شده، جز به حول و قوه خودتان نبوده!
• همینکه بمانیم در خیمه شما و بفهمیم کجاییم و چقدر تلاش لازم است که دستمان از دستتان جدا نشود خودش معجزه می خواهد برای آدمی مثل من.
چه برسد کاری بخواهد پیش برود.
• چند ساعت گذشت و آمدم گپ روزِ امروز را بنویسم؛
دیدم خدا مزایده گذاشته ... برای دریافت معجزه ها!
شنبه ۲۳ دی، اول رجب است.. و معجزه ها به زمین نزدیک ترند😊.