#نهج_البلاغه
ویژگی های منافقان
قَدْ أَعَدُّوا لِكُلِّ حَقٍّ بَاطِلًا وَ لِكُلِّ قَائِمٍ مَائِلًا وَ لِكُلِّ حَيٍّ قَاتِلًا وَ لِكُلِّ بَابٍ مِفْتَاحاً وَ لِكُلِّ لَيْلٍ مِصْبَاحاً. يَتَوَصَّلُونَ إِلَى الطَّمَعِ بِالْيَأْسِ لِيُقِيمُوا بِهِ أَسْوَاقَهُمْ وَ يُنْفِقُوا بِهِ أَعْلَاقَهُمْ.
(منافقان) در برابر هر حقى باطلى آماده ساخته اند، و در برابر هر دليل محکمى شبهه اى، و براى هر زنده اى قاتلى، و براى هر درى کليدى، و براى هر شبى چراغى (تا به مقاصد شوم خود نائل شوند). آنها با اظهار يأس و بى رغبتى (به دنيا) تلاش مى کنند به مطامع خويش برسند و بازار خود را گرم کنند و کالاى مورد علاقه خويش (ضلالت و گمراهى) را به فروش برسانند.
#خطبه۱۹۴
#نهج_البلاغه
شناخت صفات و افعال خدا
وَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّهُ لَمْ يَخْلُقْكُمْ عَبَثاً وَ لَمْ يُرْسِلْكُمْ هَمَلًا، عَلِمَ مَبْلَغَ نِعَمِهِ عَلَيْكُمْ وَ أَحْصَى إِحْسَانَهُ إِلَيْكُمْ، فَاسْتَفْتِحُوهُ وَ اسْتَنْجِحُوهُ وَ اطْلُبُوا إِلَيْهِ وَ اسْتَمْنِحُوهُ، فَمَا قَطَعَكُمْ عَنْهُ حِجَابٌ وَ لَا أُغْلِقَ عَنْكُمْ دُونَهُ بَابٌ، وَ إِنَّهُ لَبِكُلِّ مَكَانٍ وَ فِي كُلِّ حِينٍ وَ أَوَانٍ وَ مَعَ كُلِّ إِنْسٍ وَ جَانٍّ.
بدانيد اى بندگان خدا که خداوند شما را بيهوده نيافريده و بى سرپرست رها نساخته است. خدا از مقدار و اندازه نعمتهايش بر شما آگاه است و مراتب احسان و نيکى خود را بر شما شماره فرموده است. (و همه کارهايش از روى حکمت است) حال که چنين است از او درخواست گشايش و پيروزى (و گشودن درهاى سعادت) کنيد. دست نياز به سوى او دراز کرده، عطا و بخشش را از او بخواهيد، زيرا ميان شما و او حجابى نيست و درى بين او و شما بسته نشده است. او در همه جا و در هر لحظه و با هر کس از انس و جنّ همراه است.
#خطبه۱۹۵
#نهج_البلاغه
شناخت صفات و افعال خدا
لَا يَثْلِمُهُ الْعَطَاءُ وَ لَا يَنْقُصُهُ الْحِبَاءُ وَ لَا يَسْتَنْفِدُهُ سَائِلٌ وَ لَا يَسْتَقْصِيهِ نَائِلٌ وَ لَا يَلْوِيهِ شَخْصٌ عَنْ شَخْصٍ وَ لَا يُلْهِيهِ صَوْتٌ عَنْ صَوْتٍ.
نه بخشش از دارايى اش مى کاهد و نه عطايا آسيبى به خزاين او مى رساند. نه درخواست کنندگان، نعمتش را تمام مى کند و نه بهره مندان از عطايش، به مواهب او پايان مى دهند. و توجه او به کسى وى را از ديگرى غافل نمى سازد و شنيدن صدايى او را از شنيدن صداى ديگرى باز نمى دارد.
#خطبه۱۹۵
#نهج_البلاغه
شناخت صفات و افعال خدا
وَ لَا تَحْجُزُهُ هِبَةٌ عَنْ سَلْبٍ وَ لَا يَشْغَلُهُ غَضَبٌ عَنْ رَحْمَةٍ وَ لَا تُولِهُهُ رَحْمَةٌ عَنْ عِقَابٍ وَ لَا يُجِنُّهُ الْبُطُونُ عَنِ الظُّهُورِ وَ لَا يَقْطَعُهُ الظُّهُورُ عَنِ الْبُطُونِ. قَرُبَ فَنَأَى وَ عَلَا فَدَنَا وَ ظَهَرَ فَبَطَنَ وَ بَطَنَ فَعَلَنَ وَ دَانَ وَ لَمْ يُدَنْ. لَمْ يَذْرَأِ الْخَلْقَ بِاحْتِيَالٍ، وَ لَا اسْتَعَانَ بِهِمْ لِكَلَالٍ.
عطا و بخشش او به کسى مانع از سلب نعمت (در آنجا که مصلحت باشد) نمى گردد و غضبش او را از رحمت باز نمى دارد و رحمتش او را از عذاب و کيفر (به هنگام لزوم) غافل نمى سازد. نه آنچه پنهان است او را از آنچه آشکار است باز مى دارد و نه آنچه آشکار است او را از آنچه نهان است جدا مى سازد.
او نزديک است و در عين حال دور; بلندمرتبه است و در همان حال نزديک; آشکار است و پنهان; پنهان است و آشکار. همه را (در برابر اعمالشان) جزا مى دهد و کسى به او جزايى نخواهد داد. در آفرينش مخلوقات نياز به فکر و انديشه نداشته و به جهت خستگى از کسى کمک نخواسته است.
#خطبه۱۹۵
#نهج_البلاغه
#کل_خطبه۱۹۶
تلاش در دنیای فانی برای آخرت باقی
بَعَثَهُ حِينَ لَا عَلَمٌ قَائِمٌ وَ لَا مَنَارٌ سَاطِعٌ وَ لَا مَنْهَجٌ وَاضِحٌ.
أُوصِيكُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ، وَ أُحَذِّرُكُمُ الدُّنْيَا، فَإِنَّهَا دَارُ شُخُوصٍ وَ مَحَلَّةُ تَنْغِيصٍ، سَاكِنُهَا ظَاعِنٌ وَ قَاطِنُهَا بَائِنٌ، تَمِيدُ بِأَهْلِهَا مَيَدَانَ السَّفِينَةِ، تَقْصِفُهَا الْعَوَاصِفُ فِي لُجَجِ الْبِحَارِ، فَمِنْهُمُ الْغَرِقُ الْوَبِقُ وَ مِنْهُمُ النَّاجِي عَلَى بُطُونِ الْأَمْوَاجِ، تَحْفِزُهُ الرِّيَاحُ بِأَذْيَالِهَا وَ تَحْمِلُهُ عَلَى أَهْوَالِهَا، فَمَا غَرِقَ مِنْهَا فَلَيْسَ بِمُسْتَدْرَكٍ وَ مَا نَجَا مِنْهَا فَإِلَى مَهْلَكٍ. عِبَادَ اللَّهِ، الْآنَ فَاعْلَمُوا [فَاعمَلوا]، وَ الْأَلْسُنُ مُطْلَقَةٌ وَ الْأَبْدَانُ صَحِيحَةٌ وَ الْأَعْضَاءُ لَدْنَةٌ وَ الْمُنْقَلَبُ فَسِيحٌ وَ الْمَجَالُ عَرِيضٌ، قَبْلَ إِرْهَاقِ الْفَوْتِ وَ حُلُولِ الْمَوْتِ، فَحَقِّقُوا عَلَيْكُمْ نُزُولَهُ وَ لَا تَنْتَظِرُوا قُدُومَهُ.
خداوند پيامبرش را زمانى مبعوث کرد که نشانه اى (از دين و ايمان) برپا نبود; نه چراغ هدايتى روشن، و نه طريق حقى آشکار بود.
اى بندگان خدا! شما را به تقواى الهى سفارش مى کنم و از دنياى فريبنده بر حذر مى دارم، زيرا سرايى است ناپايدار، و جايگاه سختى و مشقت است، ساکنانش آماده سفر و مقيمانش ناگزير از جدايى از آن هستند. ساکنان دنيا همچون سرنشينان يک کشتى مى باشند که در دل اقيانوس عميقى گرفتار امواج کوبنده و سنگينى شده و پيوسته طوفانها و امواج آنها را مضطرب مى سازد. (و سرانجام آن کشتى در هم مى شکند) گروهى از سرنشينانش غرق و هلاک مى گردند و بعضى که نجات مى يابند (و به قطعاتى از چوب هاى کشتى مى چسبند) بادها آنها را به اين سو و آن سو مى برند و بر فراز امواج هولناک مى کشند (و چندين بار مى ميرند و زنده مى شوند تا به ساحل برسند) آنها که غرق شده اند باز يافتنشان ممکن نيست و آنها که نجات يافته اند نيز در شرف هلاکتند.
اى بندگان خدا! هم اکنون (به هوش باشيد و) اعمال صالح انجام دهيد، در حالى که زبانها آزاد، بدنها سالم، اعضا و جوارح نرم و آماده، ميدان عمل وسيع و فرصت باقى است. (آرى) پيش از آنکه اين فرصت از دست برود و مرگ فرا رسد (از آن بهره گيريد); نزول مرگ را حق بشمريد و در انتظار آن (در آينده دور دست) نباشيد.
#خطبه۱۹۶
#نهج_البلاغه
#کل_خطبه۱۹۷
دلایل شایستگی برای خلافت
وَ لَقَدْ عَلِمَ الْمُسْتَحْفَظُونَ مِنْ أَصْحَابِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) أَنِّي لَمْ أَرُدَّ عَلَى اللَّهِ وَ لَا عَلَى رَسُولِهِ سَاعَةً قَطُّ، وَ لَقَدْ وَاسَيْتُهُ بِنَفْسِي فِي الْمَوَاطِنِ الَّتِي تَنْكُصُ فِيهَا الْأَبْطَالُ وَ تَتَأَخَّرُ فِيهَا الْأَقْدَامُ، نَجْدَةً أَكْرَمَنِي اللَّهُ بِهَا. وَ لَقَدْ قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ وَ إِنَّ رَأْسَهُ لَعَلَى صَدْرِي وَ لَقَدْ سَالَتْ نَفْسُهُ فِي كَفِّي، فَأَمْرَرْتُهَا عَلَى وَجْهِي، وَ لَقَدْ وُلِّيتُ غُسْلَهُ وَ الْمَلَائِكَةُ أَعْوَانِي، ضَجَّتِ الدَّارُ وَ الْأَفْنِيَةُ، مَلَأٌ يَهْبِطُ وَ مَلَأٌ يَعْرُجُ وَ مَا فَارَقَتْ سَمْعِي هَيْنَمَةٌ، مِنْهُمْ يُصَلُّونَ عَلَيْهِ حَتَّى وَارَيْنَاهُ فِي ضَرِيحِهِ. فَمَنْ ذَا أَحَقُّ بِهِ مِنِّي حَيّاً وَ مَيِّتاً؟ فَانْفُذُوا عَلَى بَصَائِرِكُمْ وَ لْتَصْدُقْ نِيَّاتُكُمْ فِي جِهَادِ عَدُوِّكُمْ. فَوَالَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ إِنِّي لَعَلَى جَادَّةِ الْحَقِّ، وَ إِنَّهُمْ لَعَلَى مَزَلَّةِ الْبَاطِلِ. أَقُولُ مَا تَسْمَعُونَ وَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ لِي وَ لَكُمْ.
اصحاب و ياران راز دار محمّد(صلى الله عليه وآله) به خوبى مى دانند که من هرگز به معارضه با (احکام و دستورات) خدا و پيامبرش بر نخاستم (بلکه پيوسته چشم بر امر و گوش بر فرمان بودم) من با جان خود در صحنه هاى نبردى که شجاعان فرار مى کردند و گام هايشان به عقب بر مى گشت او را يارى کردم. اين شجاعتى است که خداوند مرا به آن اکرام فرمود.
رسول خدا (صلى الله عليه و آله) در حالى که سرش بر سينه ام قرار داشت، قبض روح شد، نفس او در دستم روان گشت. سپس آن را به چهره کشيدم. من عهده دار غسل او بودم، در حالى که فرشتگان مرا يارى مى کردند. (گويى) در و ديوار و صحن و خانه، به ضجّه درآمده بودند. گروهى (از فرشتگان) به زمين مى آمدند و گروهى به آسمان مى رفتند و گوش من از صداى آنان که آهسته بر آن حضرت نماز مى خواندند، خالى نمى شد ! تا زمانى که او را در قبر به خاک سپرديم. چه کسى به آن حضرت در حيات و مرگش از من سزاوارتر است؟
بنابراين با بينش خود حرکت کنيد و صدق نيّت خود را در جهاد با دشمن اثبات نماييد; زيرا به خدايى که معبودى جز او نيست قسم ياد مى کنم که من در جاده حق قرار دارم و آنها (مخالفان من) در لغزشگاه باطل اند من سخنانم را آشکارا مى گويم و همگى مى شنويد (و به همه شما اتمام حجّت مى کنم) و براى خود و شما از درگاه خدا درخواست غفران و آمرزش دارم.
#خطبه۱۹۷
#نهج_البلاغه
ارزش تقوا
أَمَّا بَعْدُ، فَإِنِّي أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ الَّذِي ابْتَدَأَ خَلْقَكُمْ وَ إِلَيْهِ يَكُونُ مَعَادُكُمْ وَ بِهِ نَجَاحُ طَلِبَتِكُمْ وَ إِلَيْهِ مُنْتَهَى رَغْبَتِكُمْ وَ نَحْوَهُ قَصْدُ سَبِيلِكُمْ وَ إِلَيْهِ مَرَامِي مَفْزَعِكُمْ؛ فَإِنَّ تَقْوَى اللَّهِ دَوَاءُ دَاءِ قُلُوبِكُمْ وَ بَصَرُ عَمَى أَفْئِدَتِكُمْ وَ شِفَاءُ مَرَضِ أَجْسَادِكُمْ وَ صَلَاحُ فَسَادِ صُدُورِكُمْ وَ طُهُورُ دَنَسِ أَنْفُسِكُمْ وَ جِلَاءُ [غِشَاءِ] عَشَا أَبْصَارِكُمْ وَ أَمْنُ فَزَعِ جَأْشِكُمْ وَ ضِيَاءُ سَوَادِ ظُلْمَتِكُمْ.
اما بعد، من شما را به تقواى الهى توصيه مى کنم، همان خداوندى که آفرينش شما را آغاز کرد و بازگشت شما نيز به سوى اوست. خدايى که برآورنده حاجات شما و آخرين نقطه اميد و آرزويتان است. راه راست شما به او ختم مى شود و به هنگام ترس و وحشت پناهگاهتان تنها اوست. تقوا پيشه کنيد که تقواى الهى داروى بيماريهاى دلهاى شماست و سبب بينايى قلبها و شفاى امراض جسمانى و موجب اصلاح فساد جانها و پاکيزگى از آلودگى ارواح و جلاى نابينايى چشم ها و سبب امنيّت در برابر اضطراب ها و روشنايى تيرگيهاى شماست.
#خطبه۱۹۸
#نهج_البلاغه
ارزش تقوا
فَاجْعَلُوا طَاعَةَ اللَّهِ شِعَاراً دُونَ دِثَارِكُمْ وَ دَخِيلًا دُونَ شِعَارِكُمْ وَ لَطِيفاً بَيْنَ أَضْلَاعِكُمْ وَ أَمِيراً فَوْقَ أُمُورِكُمْ وَ مَنْهَلًا لِحِينِ وُرُودِكُمْ وَ شَفِيعاً لِدَرَكِ طَلِبَتِكُمْ وَ جُنَّةً لِيَوْمِ فَزَعِكُمْ وَ مَصَابِيحَ لِبُطُونِ قُبُورِكُمْ وَ سَكَناً لِطُولِ وَحْشَتِكُمْ وَ نَفَساً لِكَرْبِ مَوَاطِنِكُمْ؛ فَإِنَّ طَاعَةَ اللَّهِ حِرْزٌ مِنْ مَتَالِفَ مُكْتَنِفَةٍ وَ مَخَاوِفَ مُتَوَقَّعَةٍ وَ أُوَارِ نِيرَانٍ مُوقَدَةٍ.
پس اطاعت خدا را پوشش جان، نه پوشش ظاهرى، قرار دهيد، و با جان، نه با تن، فرمانبردار باشيد تا با اعضا و جوارح بدنتان در هم آميزد، و (آن را) بر همه امورتان حاكم گردانيد. اطاعت خدا را راه ورود به آب حيات، شفيع گرفتن خواسته ها، پناهگاه روز اضطراب، چراغ روشنگر قبرها، آرامش وحشت هاى طولانى دوران برزخ، و راه نجات لحظات سخت زندگى، قرار دهيد زيرا اطاعت خدا، وسيله نگهدارنده از حوادث هلاك كننده، و جايگاه هاى وحشتناك، كه انتظار آن را مى كشيد، و حرارت آتش هاى بر افروخته است.
#خطبه۱۹۸
#نهج_البلاغه
جایگاه دین اسلام
فَهُوَ دَعَائِمُ أَسَاخَ فِي الْحَقِّ أَسْنَاخَهَا وَ ثَبَّتَ لَهَا آسَاسَهَا وَ يَنَابِيعُ غَزُرَتْ عُيُونُهَا وَ مَصَابِيحُ شَبَّتْ نِيرَانُهَا وَ مَنَارٌ اقْتَدَى بِهَا سُفَّارُهَا وَ أَعْلَامٌ قُصِدَ بِهَا فِجَاجُهَا وَ مَنَاهِلُ رَوِيَ بِهَا وُرَّادُهَا. جَعَلَ اللَّهُ فِيهِ مُنْتَهَى رِضْوَانِهِ وَ ذِرْوَةَ دَعَائِمِهِ وَ سَنَامَ طَاعَتِهِ، فَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ وَثِيقُ الْأَرْكَانِ، رَفِيعُ الْبُنْيَانِ، مُنِيرُ الْبُرْهَانِ، مُضِيءُ النِّيرَانِ، عَزِيزُ السُّلْطَانِ، مُشْرِفُ الْمَنَارِ، مُعْوِذُ الْمَثَارِ، فَشَرِّفُوهُ وَ اتَّبِعُوهُ وَ أَدُّوا إِلَيْهِ حَقَّهُ وَ ضَعُوهُ مَوَاضِعَهُ.
اسلام داراى ستونهايى است که خداوند آن را در اعماق حق استوار ساخته و اساس آن را ثابت قرار داده است. چشمه سارهايش پر آب و چراغهايش پرفروغ است. نشانه هاى هدايتى دارد که مسافران راه حق را رهنمون مى شود و پرچم هايى که براى هدايت پويندگان راه خدا نصب شده و آبگاه هايى که واردان بر آن سيراب مى شوند.
خداوند منتهاى خشنودى خود و بالاترين قلّه رفيع اطاعتش را در آن قرار داده است، لذا اسلام نزد خدا داراى پايه هاى محکم، بناى رفيع، دليل روشن، شعله اى نورافشان، قدرتى غير قابل شکست و نشانه هايى آشکار است و ستيز و مبارزه با آن امکان پذير نيست، بنابراين آن را گرامى داريد، از آن تبعيت کنيد، حقش را ادا نماييد و آن را در جايگاه شايسته اش قرار دهيد.
#خطبه۱۹۸
#نهج_البلاغه
بعثت پیامبر اکرم(ص)
ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بَعَثَ مُحَمَّداً (صلی الله علیه وآله) بِالْحَقِ، حِينَ دَنَا مِنَ الدُّنْيَا الِانْقِطَاعُ وَ أَقْبَلَ مِنَ الْآخِرَةِ الِاطِّلَاعُ، وَ أَظْلَمَتْ بَهْجَتُهَا بَعْدَ إِشْرَاقٍ وَ قَامَتْ بِأَهْلِهَا عَلَى سَاقٍ، وَ خَشُنَ مِنْهَا مِهَادٌ وَ أَزِفَ مِنْهَا قِيَادٌ، فِي انْقِطَاعٍ مِنْ مُدَّتِهَا وَ اقْتِرَابٍ مِنْ أَشْرَاطِهَا وَ تَصَرُّمٍ مِنْ أَهْلِهَا وَ انْفِصَامٍ مِنْ حَلْقَتِهَا وَ انْتِشَارٍ مِنْ سَبَبِهَا وَ عَفَاءٍ مِنْ أَعْلَامِهَا وَ تَكَشُّفٍ مِنْ عَوْرَاتِهَا وَ قِصَرٍ مِنْ طُولِهَا؛ جَعَلَهُ اللَّهُ [سُبْحَانَهُ] بَلَاغاً لِرِسَالَتِهِ وَ كَرَامَةً لِأُمَّتِهِ وَ رَبِيعاً لِأَهْلِ زَمَانِهِ وَ رِفْعَةً لِأَعْوَانِهِ وَ شَرَفاً لِأَنْصَارِهِ.
سپس خداوند سبحان حضرت محمّد (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) را هنگامى مبعوث فرمود كه دنيا به مراحل پايانى رسيده، نشانه هاى آخرت نزديك، و رونق آن به تاريكى گراييده و اهل خود را به پاداشته، جاى آن ناهموار، آماده نيستى و نابودى، زمانش در شرف پايان، و نشانه هاى نابودى آن آشكار، موجودات در آستانه مرگ، حلقه زندگى آن شكسته، و اسباب حيات در هم ريخته، پرچمهاى دنيا پوسيده، و پرده هايش دريده، و عمرها به كوتاهى رسيده بود.
در اين هنگام خداوند پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) را ابلاغ كننده رسالت، افتخار آفرين امّت، چونان باران بهارى براى تشنگان حقيقت آن روزگاران، مايه سربلندى مسلمانان، و عزّت و شرافت يارانش قرار داد.
#خطبه۱۹۸
#نهج_البلاغه
ویژگی های قرآن کریم
ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْهِ الْكِتَابَ نُوراً لَا تُطْفَأُ مَصَابِيحُهُ وَ سِرَاجاً لَا يَخْبُو تَوَقُّدُهُ وَ بَحْراً لَا يُدْرَكُ قَعْرُهُ وَ مِنْهَاجاً لَا يُضِلُّ نَهْجُهُ وَ شُعَاعاً لَا يُظْلِمُ ضَوْءُهُ وَ فُرْقَاناً لَا يُخْمَدُ بُرْهَانُهُ وَ تِبْيَاناً لَا تُهْدَمُ أَرْكَانُهُ وَ شِفَاءً لَا تُخْشَى أَسْقَامُهُ وَ عِزّاً لَا تُهْزَمُ أَنْصَارُهُ وَ حَقّاً لَا تُخْذَلُ أَعْوَانُهُ.
سپس خداوند قرآن را بر او (پیامبر اکرم صلوات الله علیه) نازل کرد; نورى که چراغهايش خاموشى ندارد، چراغى که فروغ آن زوال نپذيرد. دريايى که ژرفايش درک نشود و راهى که پيمودنش به گمراهى نمى کشد، شعاعى که روشنايى اش تيرگى نگيرد، فرقان و جداکننده حق از باطلى که پرتو برهانش خاموش نگردد، بنايى که ارکانش منهدم نشود و داروى شفابخشى که با وجود آن، بيماريها وحشت نياورد، قدرتى که ياورانش شکست نپذيرند و حقّى که مددکارانش بى يار و ياور نمانند.
#خطبه۱۹۸
#نهج_البلاغه
ویژگی های قرآن در نهج البلاغه
فَهُوَ مَعْدِنُ الْإِيمَانِ وَ بُحْبُوحَتُهُ وَ يَنَابِيعُ الْعِلْمِ وَ بُحُورُهُ وَ رِيَاضُ الْعَدْلِ وَ غُدْرَانُهُ وَ أَثَافِيُّ الْإِسْلَامِ وَ بُنْيَانُهُ وَ أَوْدِيَةُ الْحَقِّ وَ غِيطَانُهُ. وَ بَحْرٌ لَا يَنْزِفُهُ الْمُسْتَنْزِفُونَ وَ عُيُونٌ لَا يُنْضِبُهَا الْمَاتِحُونَ.
قرآن معدن ايمان و کانون آن است، چشمه سارهاى دانش و درياهاى علم و باغهاى عدالت و برکه هاى عدل و پايه هاى اسلام و بنيان آن و نهرهاى حق و دشت هاى خرّم و سرسبز دين است، دريايى است که هر چه از آن برگيرند پايان نمى گيرد و چشمه اى است که هر چه از آن بردارند کم نمى شود.
#خطبه۱۹۸