eitaa logo
پایگاه ویژه بسیج سلمان کن
420 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
1هزار ویدیو
147 فایل
📌اطلاع رسانی و گزارشات پایگاه سلمان کن salmankan.blog.ir وبلاگ📌
مشاهده در ایتا
دانلود
پایگاه ویژه بسیج سلمان کن
پایگاه ویژه بسیج سلمان کن و ستاد یادواره شهدای کن 🤏مسابقه کتابخوانی همزمان با ولا
قابل توجه عزیزانی که در مسابقه کتابخوانی حاج قاسم سلیمانی شرکت میکنند: جهت دریافت کتاب عموقاسم، روز یکشنبه از ساعت ۱۷ الی ۲۰ به پایگاه ویژه بسیج سلمان کن مراجعه کنند و جهت دریافت فایل کتاب ترگل از طریق زیر دانلود نمایند. ضمنا مسابقه روز سه شنبه ۱۲ دی ماه به صورت مجازی برگزار خواهد شد و لینک مسابقه در کانال اطلاع رسانی می‌شود.
پایگاه ویژه بسیج سلمان کن
پایگاه ویژه بسیج سلمان کن و ستاد یادواره شهدای کن 🤏مسابقه کتابخوانی همزمان با ولا
قابل توجه شرکت کنندگان مسابقه کتابخوانی حاج قاسم سلیمانی مسابقه روز سه شنبه ۱۳ دی ماه به صورت مجازی برگزاری می شود و میتوانید از طریق لینک در مسابقه شرکت نمایید. ضمناً مسابقه عمو قاسم ساعت ۱۷ و ترگل ساعت ۱۸ برگزار می گردد. @paygah_salman_kan
✳️ ولایت‌پذیری تا پای جان! 🔻 بعد از عملیات خیبر، زمانی که جادۀ بغداد-بصره را از دست دادیم و فقط جزایر مجنون برای ما باقی ماند، حضرت امام(ره) اعلام فرمودند که به هر قیمتی که شده باید جزایر حفظ شوند. من بلافاصله به شهید کاظمی فرمانده پَد غربی، شهید باکری و زین الدین در پد وسط و شهید همت در پد شرقی اطلاع دادم. 🔸 چاه‌های نفت در پد غربی بود و در این نقطه مانند ابر انبوه، گلوله، خمپاره و بمب از آسمان بر آن می‌بارید. شهید کاظمی در آن موقعیت، مقاومت بی‌سابقه‌ای از خود نشان داد، انگشتش قطع شد و وقتی برگشت، سروصورتش خاکی، سیاه و دودی بود و چند شبانه‌روز بود که نخوابیده بود. وقتی به او خسته نباشید گفتم و او را بوسیدم، گفت: «وقتی دستور امام(ره) را به من گفتی، دیگر نفهمیدم چه شد. بچه‌ها را جمع کردم و گفتم که اینجا کربلاست، الآن هم عاشورا است و باید به هر قیمتی اینجا را حفظ کنیم.» 📢 راوی: محسن رضایی 📚 برگرفته از کتاب «پرواز در پرواز» | زندگینامه سردار رشید اسلام 📖 ص ۹ ❤️ پ.ن: سردار احمد کاظمی در دی‌ماه ۱۳۸۴ در سانحه سقوط هواپیمای «داسو فالکن ۲۰» در نزدیکی ارومیه، به همراه شماری از فرماندهان سپاه، در ایام عرفه به شهادت رسید. @paygah_salman_kan
قابل توجه شرکت کنندگان مسابقه کتابخوانی حاج قاسم سلیمانی ✅برندگان مسابقه کتابخوانی عموقاسم - محمدحسین احسانی - محمدعلی غله دار - عارفه رجعتی - طاها گنجی - زهرا رشوند ✅برندگان مسابقه کتابخوانی ترگل -خانم زهرا حسینی - خانم اشرف روحانی - خانم مبینا نوروزی - خانم فاطمه عرب جهت دریافت هدیه خود روز پنجشنبه ۲۱ دی ماه ساعت ۱۸ به پایگاه ویژه بسیج سلمان کن مراجعه نمایند. همراه داشتن کارت ملی الزامیست. @paygah_salman_kan
تهیه کتاب سیمای خاتم الانبیا در قرآن کریم جهت مطالعه دوستان بسیجی در کتابخانه پایگاه @paygah_salman_kan
🌱ذِکر عباس... ❞ به ياد آوردن اولياى خدا كه صاحبان چشم و دست بودند كمكى است از ناحيه‌ى او، حتّى اگر چشم‌هاى آن‌ها را با تير زدند و دست‌هاى آن‌ها را بريدند، اين‌ها صاحبان يد هستند و باب الحوائج‌اند و ذكر آنها در انسان تحوّل ايجاد مى‌كند و اينها هستند كه به مقام وفا رسيدند؛ كه ذكر عباس، دل را زنده مى‌كند... علی صفایی 📚 خورشید در خاک نشسته| ص ۱۰۴ @paygah_salman_kan
✳ تا شب اول ماه مبارک مصرّانه این دعا را بکنید! 🔻 اگر تا به حال خوب دعا نکرده‌اید، اگر تا به حال از دعای باتضرع و اصرار غفلت کرده‌اید که: «خدایا مرا به قیام و صیام ماه مبارک موفق بکن!» از این لحظه تا شب اول ماه مبارک مصرّانه این دعا را بکنید. اگر دعا کرده‌اید، باز هم ادامه بدهید! درون قلب خودتان را جویا بشوید! ببینید اگر در سرّ وجود شما حالت اکراهی، سخت آمدنی، اعتراض‌مانندی، اکراهی نسبت به ماه مبارک هست، خیلی به خدا پناه ببرید که این اکراه موجب حرمان شما از برکات صیام و قیام آن نباشد. اگر در زوایای قلبتان اکراهی هست که ماه مبارک سخت است و فلان، وحشت بکنید که این اکراه شما مبدل به این شود که شما معذور باشید و نتوانید روزه بگیرید. ‼ برای خیلی‌ها این وسیله شده است که چوب خورده‌اند و به‌ بهانه‌های مختلف از ماه مبارک و از صیام و قیام آن محروم شده‌اند. مثلا مریض شده‌اند یا بهانه‌های دیگر پیش آمده است. 👤 (ره) 📚 از کتاب 📖 صفحات 12 و 13 #⃣ @paygah_salman_kan
✳ برای خدا 🔻 یک روز آقا طیب من را صدا کرد و آدرسی را به من داد و گفت: برو مغازۀ قصابی و کمکش کن. مغازۀ عجیبی بود. هر روز چند گوسفند سر می‌برید، اما به مردم گوشت نمی‌فروخت! هر روز افراد زیادی پشت در مغازه منتظر بودند. همگی کاغذی داشتند و به صف می‌ایستادند. کار من این بود که از روی یک کاغذ بزرگ، اسم آن‌ها را می‌خواندم. آن‌ها با کاغذشان جلو می‌آمدند و من تیک می‌زدم. بعد گوشت خود را می‌گرفتند و می‌رفتند. بعدها از همان قصاب شنیدم که تمام هزینۀ گوسفندها و قصابی را خود شخص آقا طیب می‌دهد و کسی از این ماجرا خبر ندارد. 🎙 راوی: سید مصطفی خادمی 📚 از کتاب | زندگینامه و خاطرات حُر نهضت امام خمینی (ره) 📖 ص ۸۷ ❤️ @paygah_salman_kan
من می‌ گویم بینوایان یک معجزه است در عالم رمان‌ نویسی، در عالم کتاب ‌نویسی واقعاً یک معجزه است … زمانی که جوان‌ ها زیاد دور و بر من می ‌آمدند قبل از انقلاب، بارها این را گفته‌ ام که بروید یک دور حتماً بینوایان را بخوانید. این کتاب جامعه‌ شناسی است، کتاب تاریخی است، کتاب انتقادی است، کتاب الهی است، کتاب محبت و عاطفه و عشق است... پ. ن : تنها کتابی که چندین بار خواندم و لذت بردم کتابی بود که یارم معرفی کرده بود کتاب بینوایان اثر ویکتور هوگو... @paygah_salman_kan
✳️ چرا هر روز بگوییم «اهدنا الصراط المستقیم»؟ 🔻 اینکه در هر نماز ما می‌گوییم «اهدنا الصراط المستقیم» برای چیست؟ خب یک بار گفتید تمام شد دیگر، یک دعاست؛ یک بار از خدا بخواهیم که خدایا راه درست را به ما نشان بده... دیگر، هر روز گفتنش برای چیست؟ 💡 من گمان می‌کنم هرروز گفتن و در هر نمازی اقلا دو بار تکرار این دعا به‌خاطر این است که دائما راه‌هایی وجود دارد که اگر انسان اشتباه کند، ممکن است برود در خط «مغضوب علیهم» و «ضالین»؛ و اگر چنانچه درست بفهمد، در خط «انعمت علیهم» وارد خواهد شد؛ خط پیامبران، خط صالحان و خط صدیقان، خط شهیدان؛ این‌ها کسانی هستند که نعمت خدا را نگه داشتند. 👈 نعمت خدا را باید نگه دارید، پرورش دهید، کامل کنید و نقایصش را برطرف سازید. این است که در هر نماز تکرار می‌شود که ما غفلت از این نکنیم. شناخت راه و هدایت الی‌الله، اساس قضیه است. در سوره‌ی حمد می‌گوید که این شاخص را پیدا کن و دنبال آن برو. 👤 📚 از کتاب 📖 صفحات ۱۳۳ و ۱۳۴ @paygah_salman_kan
📚 کتاب: 📔 ✍🏻نویسنده: انتشارات حماسه یاران این کتابْ روایت زندگی زهرا همایونی، مادر شهیدان امیر و علی شاه‌آبادی است. زنی که با همه سختی ها در زندگی ایستاد و زنانگی کرد و نقش آفرین شد. 📖 ماشین پلیس از کنارم رد شد و کمی جلوتر توقف کرد. دنده‌عقب گرفت و برگشت. مأمور پلیس نگاهی به من انداخت و گفت: «خانوم! چرا اینجا نشستی؟! پاشو برو خونه‌ت؛ دیروقته!»⏰ سرم را بالا گرفتم و گفتم: «من خونه ندارم، کجا برم؟!» از ماشین پیاده شد و به طرفم آمد. کنارم ایستاد. از زمین بلند شدم. تمام تنم می‌لرزید؛ سرما تا مغز استخوانم رفته بود. ابرو در هم کشید و گفت: «یعنی چی خونه ندارم؟! بهت میگم این جا نشین!» دستانم را بردم زیر بغلم تا کمی گرم شوم، گفتم: «تا صبح هم بگی، جواب من همونه که شنیدی! من خونه ندارم. بچه‌هام شهید شدن. شوهرم از خونه بیرونم کرده. از امشب خونهٔ من بهشت زهراست.»🍃 🌱 🏴 @paygah_salman_kan
📚 کتاب: 📓 ✍🏻نویسنده: انتشارات: کتاب «عملیات احیا» در مورد یکی از شرکت های زیان دهی است که با ورود یک مدیرعامل جهادی، توانمند و بادانش توانسته بر بسیاری از مشکلات تولید و فروش فائق بیاید. مدیران و کارگران این شرکت با زحمات خود نه تنها از ورشکستگی و فروش یکی از بزرگترین سرمایه های صنعتی کشور جلوگیری کردند بلکه باعث شدند تا این کارخانه به یک قطب صادراتی تبدیل شود.😌 📖 با انگشت روی صفحه گوشی زدم تا فیلم پخش شود یکی از بچه های خط تولید روی رینگ داغ موتور سنکرون ایستاده بود و کفشش دود می‌کرد این پا و آن پا می‌کرد که پاهایش نسوزد ولی دست از کار نکشید و میدان را خالی نکرد فیلم که تمام شد.🍀 🌱 🏴 @paygah_salman_kan
جنگ سی و سه روزه که شروع شد، وضعیت ما خیلی ناجور بود. همه کشورها طرفِ اسرائیل بودند و او را تشویق می‌کردند به از بین بردن حزب الله. حتی توی لبنان هم عده‌ای همدستِ اسرائیل بودند. از لحاظ نظامی و امکانات، ما صفر به صد بودیم در برابر دشمن. اسرائیل همه چیز داشت و ما هیچ! چنان غربتی سراغمان آمده بود که تا به حال در عمرمان تجربه‌اش نکرده بودیم. بچه‌های حزب الله به صراحت می‌گفتند: این جنگ شبیه کربلا می‌شود و همه قتل عام می‌شویم! همان روزها آقای بهجت با واسطه برایم پیام فرستاد: آرام باشید. مطمئن باشید در این جنگ شما پیروز می‌شوید! آقا روحیه نمی‌داد به ما. در اصطلاح، ابراز امیدواری نمی‌کرد. نه نه. اصلا! خبر می‌داد. خبر از آنچه قرار است اتفاق بیفتد. چند هفته بعد که کمر اسرائیل در نبرد شکست، پی به حرف آقا بردم! 📙بِ مثل باران مثل بهجت. اثر جدید انتشارات شهید هادی @paygah_salman_kan
عمرمان را مفت از دست ندهیم! 🔻 پیامبر (ص) فرمود: «ای اباذر! بر عمر خویش بخیل‌تر باش تا بر زر و سیم خود.» یعنی چطور در اموال خود این‌طور هستی که دلت می‌خواهد مال را کسب کنی، جمع کنی، بعد که جمع کردی اجازه نمی‌دهی کسی به آن تعرض کند و آن را تملک کند و از دست تو آن را خارج کند؟ نسبت به عمرت این‌جوری باش. ‼ گاهی انسان می‌نشیند پای برنامۀ تلویزیون، مثلا منتظر برنامۀ مطلوب خودش است، حالا یا یک فیلمی، مصاحبه‌ای، سخنرانی‌ای است، بیست دقیقه قبل از آن، این تبلیغات را ماها تماشا می‌کنیم؛ عمر است دیگر؛ در این بیست دقیقه چقدر می‌شود کار علمی کرد؟ چقدر می‌شود قرآن خواند؟ چقدر می‌شود ذکر خدا گفت؟ چند رکعت می‌شود نماز خواند؟ این‌ها را محاسبه کنید، ببینید چه ثروت هنگفتی را ما داریم همین‌طور مفت از دست می‌دهیم. 👤 📚 از کتاب 📖 صفحات ۱۰۶ و ۱۰۷ #⃣ @paygah_salman_kan
. "اقیانوس مشرق" رمانی است که در زمان حضور امام رضا علیه‌السلام در طوس اتفاق می‌افتد. اصلی داستان جوانی که به دنبال چشمه آب حیات است، در بیابانی گرفتار می‌آید و به عنایت امام رضا علیه‌السلام از بیابان نجات پیدا کرده و با پیرمردی از شیعیان امام آشنا می‌شود. در مسیری با پیرمرد همراه می‌شود و با او و دیگران درباره امام رضا علیه السلام و مسئله امامت گفت‌وگو می‌کند. ماجراها و حادثه‌هایی که در رمان اتفاق می‌افتد گفت‌وگوها را زیبا کرده و آنها را از حالت تصنعی خارج کرده است. این رمان بر پایه کتب حدیثی معتبری چون کافی، ارشاد بنا شده است. @paygah_salman_kan
حوالی میدان خراسان از داخل پیاده رو با سرعت در حال حركت بودیم، یكباره سرعتش رو كم ڪرد، برگشتم عقب گفتم: "چی شد؟! مگه عجله نداشتی؟!" ‌همین طور كه آرام راه می رفت به جلو اشاره كرد: یه خرده یواش بریم تا از این آقا جلو نزنیم كمی جلوتر از ما، یك نفر در حال حركت بود كه به خاطر معلولیت، پایش را روی زمین می كشید و آرام راه می رفت، ابراهیم گفت: اگر ما تند از كنار او رد بشیم، دلش میسوزه كه نمیتونه مثل ما راه بره، یه كم آهسته بریم كه ناراحت نشه. شهيد ابراهيم هادى 📚 کتاب "سلام بر ابراهیم" @paygah_salman_kan
جایی درست مثل ایران 🔻 در حال خواندن کتاب غربزدگی با اصطلاحی از آل احمد مواجه شدم که انگار حرفی بود می‌خواستم بزنم ولی بلد نبودم و شگفتی جلال است که کلمات را به تسخیر مفهوم مورد اراده خویش می‌چیند و به کمال می‌رساند. لفظ ام‌القری واژه‌ای‌است که جلال به کمال توضیح می‌دهد: "مکه ام‌القری بود، اما این آغوش گرم مادرانه گرچه پناه‌گاهی بود برای ما کودکان، اما هیچ کودکی در نازپروردگی آغوش مادر به جایی نرسیده‌است." جلال، هجرت به سوی مدینه را برای کودک نو پای دین مسیری از کمال می‌یابد که باید از آغوش مادر کنده شود تا به رشد برسد. این هجرت هنوز نیز ادامه دارد و جدا شدن و فاصله گرفتن اسلام راستین و حقیقی از مبدا جغرافیایی خود به نوعی مصداق همین مثال جلال است. حالا این جدا شده از مادر در سرزمین‌های دیگر، عراق، مصر، شام، روم و در نهایت ایران به بلوغ و بالندگی خود نزدیک می‌شده‌است. هرچند که اسلام در موطن خود به کمال نرسید و به ابتلائات آخرالزمانی دچار شد، مثل آزاد شدن مشروبات الکی و هجمه به بسیاری از مضامین دینی که با سلیقه آل سعود خوش نیامده؛ اما اسلام راستین برپایه پیامبری و ولایت در جایی دورتر از آغوش مادر به رشد رسیده و امروز جدی‌ترین ادبیات گفتمانی اسلام همین ادبیات تشیع است. ادبیاتی که عزت همراه با شعور دینی را به نمایش می‌گذارد. الان این ادبیات عزت‌مند مکانی دورتر از آغوش مادر است جایی درست مثل ایران. 🖊 فاطمه میری‌طایفه‌فرد @paygah_salman_kan
هفته دفاع مقدس یادآور حادثه‌ای عظیم و به بار نشستن نتایجی عظیم تر در سیر انقلاب ملت ماست و هیچ گاه از ذهن ملت محو نخواهد شد . (مقام معظم رهبری) 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 مسابقه فرهنگی هنری هفته دفاع مقدس با موضوعات: ✅ کلیپ ✅ عکاسی ✅ دل نوشته ✅ نقاشی لطفا آثار خود را تا ۶ مهر ماه به همراه نام و نام خانوادگی، شماره همراه به ادمین کانال @salman_kan ارسال نمایید . به ۳ اثر برتر جوایز ارزنده ای اهدا میگردد. @paygah_salman_kan
✳️ من یک بسیجی‌ام! 🔻 از تیری که به کتفش خورده بود، درد جانکاهی برایش مانده بود. یک روز که داشت از انبارهای لشکر بازدید می‌کرد، چند جوان بسیجی را دید که با «حاج امرالله»، مسئول انبار، داشتند بار یک کامیون را خالی می‌کردند. وقتی حاج امرالله، مهدی را می‌بیند که کناری ایستاده، خطاب به او می‌گوید: آهای جوان، چرا ایستاده‌ای و ما را تماشا می‌کنی؟ تا حالا ندیده‌ای بار خالی کنند؟ یادت باشد آمده‌ای جبهه که بار خالی کنی. مهدی گفته بود: بله؛ چشم. بعد گونی‌های سنگین را روی آن کتف دردخیز انداخت و کمک کرد. بعد از چند ساعتی که حاج امرالله را متوجه می‌کنند که این جوان کسی جز فرمانده لشکر نیست، به عذرخواهی جلویش می‌ایستد. مهدی باکری فقط می‌گوید: حاج امرالله، من یک بسیجی‌ام. 📚 از کتاب ؛ سیری در سیرهٔ فرماندهان دفاع مقدس 📖 ص ۲۹۹ ❤️ @paygah_salman_kan
📕 امروز کتابخوانی و علم آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملی که یک واجب دینی است، از همه بیشتر، جوانان و نوجوانان باید احساس وظیفه کنند. (مقام معظم رهبری) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی 📒 مسابقه کتابخوانی با موضوع: پسرک فلافل فروش (همراه با اهدای جوایز ارزنده) 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 جهت دریافت کتاب به پایگاه ویژه بسیج سلمان کن مراجعه فرمایید. ******************************* ضمناً مسابقه روز یکشنبه ۲۷آبان ساعت ۱۷ به صورت مجازی از طریق این کانال برگزار میگردد. @paygah_salman_kan
✨ طرح جمع آوری کتاب های بلا استفاده درهفته کتاب و کتابخوانی 🗓زمان تحویل : هر روز ⏰ ساعت: ۱۷ تا ۲۰ 📍محل تحویل: کن، محله سرآسیاب، پایگاه ویژه بسیج سلمان کن 💫 شاید حتی یک کتاب بلااستفاده در منزل شما برای فردی بسیار ارزشمند باشد. @paygah_salman_kan
با سلام خدمت همراهان گرامی جهت شرکت در مسابقه کتابخوانی میتوانید از طریق لینک زیر اقدام نمایید. ضمناً تا ساعت ۲۴ مهلت دارید که در این مسابقه شرکت کنید. https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLScgzO3K6jxYNE61nFzWVLQ6BKLI2OU48yOAkAEtoemWXOzi9A/viewform?usp=sf_link @paygah_salman_kan