eitaa logo
یا صاحب الزمان (عجل اللّه تعالی فرجه الشریف)
202 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
25 فایل
💢بچه های پایگاه مقاومت بسیج صاحب الزمان (عج) باغزندان (شاهرود) کانال فرهنگی، اخلاقی و تربیتی بچه های پایگاه مقاومت بسیج صاحب الزمان(عج) ارتباط با ادمین @tnh313
مشاهده در ایتا
دانلود
در قسمت ابتدایی این کتاب یک زندگینامه خودنوشت از سردار سلیمانی وجود دارد که به بخشی از فعالیت‌های او در دوران ابتدایی جنگ اشاره می‌کند. اما در بخش‌های دیگر این کتاب بیشتر از سخنرانی‌ها و خاطرات سردار که مرتبط با سه عملیات بزرگ والفجر ۸، کربلاي ۴ و کربلاي ۵ استفاده شده است تا از دل این سخنرانی‌ها، خاطراتی را از سردار سلیمانی و سایر همرزمانش نقل کند و به این وسیله شخصیت او را به مخاطب این کتاب معرفی کند. وجود بیش از ۸۰ عکس رنگی از مقاطع مختلف زندگی سردار سلیمانی یکی دیگر از ویژگی‌های جالب این کتاب است که تماشای آن، می‌تواند برای هر مخاطبی جذاب باشد. عکس‌هایی از روزهای جوانی سردار و حضور او در جبهه‌های جنگ تا عکس‌هایی از حضور او در کنار مقام معظم رهبری و دیگر فرماندهان شاخص نظامی کشور که همگی با ذوق نویسنده اثر از میان انبوهی از عکس‌ها دستچین شده است و در کنار هرکدام از خاطرات ایشان درج شده است. همچنین یکی دیگر از ویژگی‌های شاخص این اثر، ترجمه و ارائه یکی از مقالات خارجی منتشر شده در ارتباط با سردار سلیمانی است که توسط یکی از پژوهشکده‌های سیاسی آمریکا منتشر شده و نشان‌دهنده نگاه پُر از هراس و البته احترام غربی‌ها، به شخصیت این سردار مبارز ایرانی است. کتاب «حاج قاسم» هفدهمین اثر از مجموعه کتاب‌های «یاران ناب» است که توسط انتشارات «یا زهرا(س)» و با قیمت ۷۵۰۰ تومان روانه بازار نشر شده است. با هم بخشی از این اثر را می‌خوانیم: پرده اول: «حاج قاسم» به روایت حاج قاسم [این بخش برگرفته از مصاحبه حاج قاسم سلیمانی با دوهفته‌نامه «پیام انقلاب» در سال ۱۳۶۹ است.] من قاسم سلیمانی فرمانده «سپاه هفتم صاحب الزمان(عج)» کرمان هستم. در سال ۱۳۳۷ در روستای «قنات ملک» از توابع کرمان به دنیا آمدم. دیپلم هستم و دارای همسر و دو فرزند یکی پسر و یکی دختر، می‌باشم. قبل از انقلاب در «سازمان آب» کرمان به استخدام درآمدم و پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در اول خرداد سال ۱۳۵۹ به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمدم. با شروع جنگ و حمله عراق به فرودگاه‌های کشور، مدتی از هواپیماهای مستقر در فرودگاه کرمان محافظت می‌کردم. دو یا سه ماه پس از شروع جنگ در قالب اولین نیروهای اعزامی از کرمان که حدود ۳۰۰ نفر بودند، عازم جبهه‌های سوسنگرد شدیم و به عنوان فرمانده دسته مشغول به کار شدم. در روزهای اول ورود به جبهه، دشمن را قادر به انجام هرکاری می‌دانستم، اما در اولین حمله‌ای که انجام دادیم، موفق شدیم نیروهای دشمن را از کنار جاده سوسنگرد تا حمیدیه به عقب برانیم و تلفاتی نیز بر آن‌ها وارد کنیم که این امر باعث شد تصور غلطی که از دشمن در ذهن داشتم از بین برود. یادم می‌آید که پس از این حمله، شب‌ها وارد مواضع عراقی‌ها می‌شدیم. دوستی داشتم به نام «حمید چریک» که بعداً به شهادت رسید. او حتی برخی مواقع با موتور سیکلت خود را به خاکریزهای عراقی‌ها می‌رساند. در آن موقع هیچ‌کس انتظار نداشت جنگ در همان سال به پایان برسد. اگر کسی هم می‌گفت جنگ ممکن است مثلاً شش سال طول بکشد، باور نمی‌کردیم. ولی در طول جنگ انتظار هشت سال را برای ادامه جنگ داشتیم. من شوق و علاقه زیادی به طرح‌ها و مسائل نظامی داشتم و علاقه مند به حضور در جبهه بودم و درست به دلیل همین علاقه بود که با یک ماموریت ۱۵ روزه وارد جبهه شدم و دیگر تا آخر جنگ بازنگشتم.بهترین عملیاتی که در آن شرکت کردم «فتح‌المبین» بود که آن زمان برای اولین بار به ما ماموریت داده شد که تیپ تشکیل بدهیم و من که مجروح هم بودم، معاونت فرماندهی محور در جبهه «شوش» و «دشت عباس» را برعهده گرفتم. این عملیات از نظر بازدهی برای من بسیار شیرین و خاطره‌انگیز است، زیرا با این که از نظر سلاح بسیار در مضیقه بودیم، اما به همت رزمندگان اسلام توانستیم حدود ۳۰۰۰ عراقی را به اسارت درآوریم. عملیات «والفجر ۸» نیز گذشته از پیروزی که به دنبال داشت، از لحاظ آماده‌سازی و سختی‌هایی که بچه‌ها متحمل شدند، بسیار لذت‌بخش بود. در این عملیات نقش اساسی به لشکر ثارالله کرمان داده شده بود. سخت‌ترین لحظه‌ها برای کسانی که مسئولیتی در جنگ داشتند، لحظه‌ای بود که همرزمان یا دوستان آنان به شهادت می‌رسیدند و این امر وقتی شدت بیشتری می‌یافت که آن شهید سعید به عنوان پایه و ستونی برای جنگ مطرح بود. هنگامی که «حسن باقری» و «مجید بقایی» به شهادت رسیدند، احساس کردیم که نقصی در جنگ به وجود آمده است. شهید باقری، «بهشتی» جبهه بود و کسانی امثال او، اهرم‌هایی در دست فرماندهان جنگ برای حل مشکلات و رفع فشارهای دشمن بودند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ، اسوه های صبر و استقامت، سند مظلومیت وحقانیت انقلاب اسلامی و مقاومت در برابر ستمگران ویزیدیان هستند... 🍃🌺 وارثان شهیدانند🌺🍃 و چه زیبا امام فرمودند: 🥀《صبر و استقامت شما (آزادگان) به اسلام آبرو بخشید》🥀 🌹سرا پا اگر زرد و پژمرده ایم 🌹ولی دل به پاییز نسپرده ایم 🌹چو گلدان خالی لب پنجره 🌹پر از خاطرات ترک خورده ایم 🌹گواهی بخواهید، اینک گواه 🌹همین زخمی هایی که نشمرده ایم ۲۶ مرداد سالروز بازگشت شکوهمند پرستوهای شکسته بال مهاجر به ایران عزیز خجسته باد. 🌺🍃امید که قدردان مجاهدت ها و صبوری های این‌ عزیزان‌ باشیم🍃🌺
🌷🌹 🌹🌷 🗓۲۶ مرداد، سی‌اُمین سالروز بازگشت آزادگان سرافراز به میهن اسلامی گرامی باد.🌷🌷🌹🌹🌹 🆔@paygahsahebazzaman
☀️🌹 🌹🌹 📖صفحه98📖 🌹شرکت‌در‌ختم‌قرآن‌برای‌فرج🌹 🆔@paygahsahebazzaman
☀️🌹 🌹🌹 🌷🌷🌷قرار‌روزانه‌ی‌ما‌برای‌تعجیل‌در‌‌‌ فرج‌امام‌زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرج‌الشریف‌در‌سال۱۳۹۹ 🌷🌷🌷 🆔@paygahsahebazzaman
🌹🌹 🌺🌺 🌹🌹🌹100مرتبه🌹🌹🌹 🌸🌸یاذالجلال‌والاکرام🌸🌸 🌼🌼ای‌صاحب‌شکوه‌وکرامت🌼🌼 🆔@paygahsahebazzaman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📊 9️⃣ 💰 به نظرتون کدوم کشورا بیشتر بدهی دارن؟! 🎃 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار 🆔 @paygahsahebazzaman 🆔 @paygahsahebazzaman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻اگر ٩سال پیش اروپا به خاطر فروش تجهیزات به ایران را ممنوع نمی‌کرد، فناور ایرانی شاید هیچوقت سراغ ساخت دستگاه الکتروریسی نمی‌رفت این دستگاهِ تولیدکننده الیاف امروز به چین صادر شد وحالا شرکت ایرانی رقیب جدی شرکت "ال مارکو" اروپاست! اگر قوی شویم تحریم شکست می‌خورد! 🇮🇷✌️ 🆔@paygahsahebazzaman 🆔@paygahsahebazzaman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️🌹 🌹🌹 📖صفحه99📖 🌹شرکت‌در‌ختم‌قرآن‌برای‌فرج🌹 🆔@paygahsahebazzaman
☀️🌹 🌹🌹 🌷🌷🌷قرار‌روزانه‌ی‌ما‌برای‌تعجیل‌در‌‌‌ فرج‌امام‌زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرج‌الشریف‌در‌سال۱۳۹۹ 🌷🌷🌷 🆔@paygahsahebazzaman
🌹🌹 🌺🌺 🌹🌹🌹100مرتبه🌹🌹🌹 🌸🌸یاقاضی‌الحاجات🌸🌸 🌼🌼ای‌برآورنده‌حاجات🌼🌼 🆔@paygahsahebazzaman
📊 🔟 ☠️ زن‌ها در کجای جهان بیشتر خودشان را می‌کشند؟! 🎃 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار 🆔 @paygahsahebazzaman 🆔 @paygahsahebazzaman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با رعایت تمامی پروتکل ها پای محرمتون بمونید جوونا سینه زنا چایی ریزا ....... بایستید پای محرمتون اگه امسال محرمو ازمون بگیرن...🚫🚫😱 ادامه در کلیپ 🆔 @paygahsahebazzaman 🆔 @paygahsahebazzaman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 📹 یاوران حسین، به پا خیزید! 🔻فرصت رزمنده بودن برای حسین(ع) را از دست نده ... ☑️☑️☑️☑️☑️☑️☑️☑️☑️☑️☑️ 🆔 @paygahsahebazzaman 🆔 @paygahsahebazzaman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 پیشنهادی برای محرم امسال 🔻این را از خدا بخواهید؛ خواستۀ شما در عالم اثر دارد. 🆔 @paygahsahebazzaman 🆔 @paygahsahebazzaman
. ✍ کاظم عبدالامیر کیست؟ توی اردوگاه تکریت۵، مسئول شکنجه‌ی اسرای ایرانی، جوانی بود بنام کاظم عبدالامیر یکی از برادران کاظم اسیر ایرانیها، و برادر دیگرش هم در جنگ با ایران کشته شده بود، به همین خاطر کینه خاصی نسبت به اسرای ایرانی داشت، و انگار ایرانیها را مقصر همه مشکلات خودش می دانست! کاظم ، آقای ابوترابی را خیلی اذیت می کرد. او می دانست آقای ابوترابی فرمانده و روحانی انقلابی است، به همین خاطر ضربات کابلی که نثارش می کرد، شدت بیشتری نسبت به دیگر اسراء داشت، اما مرحوم ابوترابی هیچگاه شکایت نکرد و به او احترام می گذاشت! کاظم از هر فرصتی برای شکنجه روحی، روانی و جسمی اسرا بویژه آقای ابوترابی استفاده می کرد تنها خوبی کاظم شیعه بودنش بود. خانواده کاظم به روحانیون و سادات احترام می گذاشتند. اما آقای ابوترابی در اردوگاه حکم یک اسیر رو برای کاظم داشت، نه یک سید روحانی یکروز کاظم با حالت دیگری وارد اردوگاه شد. یک راست رفت سراغ آقای ابوترابی و گفت:بیا اینجا کارت دارم... ما تعجب کردیم و گفتیم لابد شکنجه جدید و... اما از آنروز رفتار کاظم با اسرا و آقای ابوترابی تغییر کرد و دیگر ما رو کتک نمی زد. وقتی علت رو از آقای ابوترابی پرسیدیم ، گفت: کاظم اون روز من رو کشید کنار و گفت خانواده ما شیعه هستند و مادرم بارها سفارش سادات رو بهم کرده بود. بارها بهم گفته بود مبادا ایرانی ها را اذیت کنی، اما دیشب خواب حضرت زینب(س) رو دیده و حضرت نسبت به کارهای من در اردوگاه به مادرم شکایت کرده.صبح مادرم بسیار از دستم ناراحت بود و پرسید: تو در اردوگاه ایرانی ها رو اذیت می کنی؟ ، حلالت نمی کنم... حالا من اومدم که حلالیت بطلبم کم کم محبت حاج اقا ابوترابی در دل کاظم جا باز کرد و شد مرید ایشون، بطوریکه وقتی قرار شد آقای ابوترابی رو به اردوگاه دیگری بفرستند کاظم گریان و بسیار دلگیر بود. وقتی اسرای ایرانی آزاد شدند ، کاظم برا خداحافظی با اونا بخصوص اقای ابوترابی تا مرز ایران اومد. او بعد از مدتی نتوانست دوری حاج اقا ابوترابی رو تحمل کنه و برای دیدن حاج آقا راهی تهران شد.وقتی فهمید حاج آقا توی سانحه تصادف مرحوم شدند به شدت متاثر شد و رفت مشهد سر مزارش و مدتها آنجا بود. کاظم از خدا می خواست تا از گناهانش نسبت به اسرای ایرانی بگذره.حتی می رفت سراغ برخی از اسرای ایرانی که شکنجه شون کرده بود و حلالیت می طلبید تا اینکه کاظم بعد از تحول و با پیدایش داعش ، به سوریه رفت و در دفاع از حرم حضرت زینب(س) به شهادت رسید 📚منبع:کتاب مدافعان حرم،ص۲۴ : هرچقدر هم کج رفته باشیم، با یه توبه واقعی و مردونه و جبران خطاها و دیون، میشه برگشت به دامن اهل بیت... کاظم اونقدر خطا کرد که حضرت زینب(س) پیش مادرش از شکایت کرد، اما وقتی توبه کرد و به سمت خدا برگشت ، همون حضرت زینب خریدارش شد و در راه دفاع از حرم شهید شد برای با خدا شدن هیچوقت دیر نیست @paygahsahebazzaman
📌 ◾️ صاحبِ عصر! دگر طاقتمان رفت به باد / تا نشده گر به صلاح است بیا... 🌅 @paygahsahebazzaman
☀️🌹 🌹🌹 📖صفحه100📖 🌹شرکت‌در‌ختم‌قرآن‌برای‌فرج🌹 🆔@paygahsahebazzaman