🏔 #خواندنی | قلههای شوقانگیز
🇮🇷 آیا ممکن است که فارسی زبان علم در دنیا بشود؟
🤔 تا به حال برای شما هم پیش آمده که ابتدای سال با دوستتان در مورد هدفهای آن سال صحبت کنید؟ دوستتان از اهداف و برنامههایش میگوید. شاید بعضی از حرفهایش غیر ممکن به نظر رسیده و در دلتان بخندید که جوجهها را آخر خرداد میشمارند و حتی اسم هدفهای رفیقتان را بگذارید فانتزی. ولی اول جدیت را در چشمهای دوستتان میبینید. وقتهایش را مدیریت کرده و برنامهریزی میکند. در مورد هدفهایش خیلی امیدوارانه حرف میزند و شما که هنوز باورتان نشده همچنان لبخندهای یک طرفه تحویلش میدهید.😏
😳 نتایج ترم اول که رسید برق از سرتان میپرد، انگار واقعا رفیقتان یک کارهایی کردهاست. کم کم فاصلهاش را با دیگران زیاد میکند و با همان شیب ملایم و برنامهریزی جدی آخر خرداد در همان نقطهای میایستد که اول مهر حرفش را زده بود.
💪 راه رسیدن به هدفهای بزرگ همتهای بلند است، اگر با همان روشهای معمول همیشگی حرکت کنیم، نتیجه هم شبیه همان نتایج معمول همیشگی خواهد بود. رهبر انقلاب هدف بزرگی را پیش روی ما گذاشتهاند که نگاه کردن به آن هم قند در دلمان آب میکند. این هدف دقیقا از جمله همان هدفهای بزرگ ولی ممکن است. فکرش را بکنید! زمانی برسد که مرجع علمی و فناوری دنیا ما باشیم. ببینید آقا اینطور توضیح دادهاند:
«هر دانشمندی اگر بخواهد به آخرین فراوردههای علمی دست پیدا کند، ناچار باشد زبان فارسی را که شما اثرتان را به زبان فارسی نوشتهاید، یاد بگیرد؛ همچنانیکه امروز شما برای دستیابی به فلان علم، مجبورید فلان زبان را یاد بگیرید تا بتوانید کتاب مرجع را پیدا کنید و بخوانید.» 12/6/86
📆 البته که قرار نیست یکی دو ساله به این هدف برسیم، اما با همت و تلاش حتما چهل یا پنجاه سال آینده وضعیت همین خواهد بود و این اتفاق کاملا شدنی است. نشان به آن نشان که به قول آقا: «یک روز اینجور بوده است؛ کتابهای دانشمندان ایرانی را به زبانهای خودشان ترجمه میکردند، یا آن زبان را فرا میگرفتند برای اینکه بتوانند بفهمند. این هم بد نیست شما بدانید که کتاب «قانون» ابنسینا که در پزشکی است، زمان ریاستجمهوری من به فارسی ترجمه شد! بنده دنبال کردم؛ افرادی را مأمور کردم، بعد هم شنیدم یک مترجم خوشقلمِ بسیار خوش ذوق کُرد، این را به فارسی ترجمه کرده که امروز ترجمه فارسیاش هست. ابنسینا کتاب را به زبان عربی نوشته است و به فارسی ترجمه نشده بود؛ در حالیکه چند صد سال قبل به زبان فرانسه ترجمه شده! یعنی آنها که این کتاب را لازم داشتند، بردهبودند و ترجمه کرده بودند. ببینید، مرجعیت علمی این است؛ مجبورند کتاب شما را ترجمه کنند.» 12/6/86
👀 اصلا مگر کشورهایی که الان بر قله علم ایستادهاند از همان اول این شرایط را داشتند؟ معلوم است که این طور نبوده.
«همین امریکا که امروز از لحاظ علمی از همه مراکز علمی و کشورهای دنیا جلوتر است، صد سال پیش برای ابزارهای عادی جنگىِ خودش، محتاج انگلیس و فرانسه و ایتالیا بود. تاریخ را بخوانید! در جنگهای داخلی امریکا -که به جنگهای انفصال معروف است؛ جنگ بین شمال و جنوب امریکا- دو طرف موفقیت خودشان را در این میدانستند که بتوانند مثلاً یک کشتی جنگی یا یک توپِ از فلان نوع را از انگلیس بخرند، از اقیانوس اطلس عبور بدهند و برسانند به این طرف. آن زمان، امکانات نداشتند؛ اما امروز در قله علمند؛ چون تلاش کردند.» 18/8/85
☄️ وقت حرکت کردن است. بیایید تصمیم بگیریم که به پیشرفتهای اندک قانع نباشیم، حالا که استعدادش وجود دارد، برای رسیدن به این قله شوقانگیز همت بلند، تلاش و امیدواری را هم بیشتر و بیشتر کنیم تا روزی از اوج قلههای علمی برای دنیا دست تکان داده و با زبان خودمان با آنها حرف بزنیم.
@paygahsahebazzaman
👌 #خواندنی | امام حسن و امام حسین علیهماالسلام دو امام مجاهد
🏳️ «جنگ نظامی را امام حسن با آن دشمنی که قبلا باید افشا بشود و سپس با آن مبارزه بشود متوقف کرد تا جنگ سیاسی، جنگ فرهنگی، جنگ تبلیغاتی و جنگ اسلامی خود را با او شروع بکند. نتیجه این شد، که بعد از آنی که امام حسن از دنیا رفت و امام حسین علیهماالسلام هم ده سال دیگر همان راه امام حسن را ادامه داد، وضعیت دنیای اسلام به آن جایی رسید که دیگر میتوانست فرزند پیغمبر - یعنی فرزندی از فرزندان پیغمبر - آنچنان شهادتی را بپذیرد که تا آخر تاریخ دنیا آن شهادت بماند همچنانی که ماند، و منشأ آثار مقاومتآمیز و بزرگ بشود همچنان که شد، و اسلام را زنده نگه بدارد همچنان که زنده نگه داشت؛ این کار امام حسن.»
❌ «در مورد کار امام حسن ما هیچ درصدد نمیآئیم از موضع دفاع حرف بزنیم که چرا صلح کرد و چه موجباتی داشت، امام حسن اگر صلح نمیکرد یقینا اسلام ضربه میدید؛ برای خاطر اینکه آن چهره افشا نشده بود، مردم هنوز حقایق را نمیدانستند، آنقدر نمیدانستند که هزاران نفر یا صدها هزار نفر از سربازان امام حسن حاضر شدند با آن طرفی که با امیرالمؤمنین جنگیده بود دیگر نجنگند.»
💰 «تبلیغات و پول و کارهای گوناگون سیاسی آنچنان جو بدی به وجود آورده بود که امام حسن اگر آن روز خود را و جان خود را و جان اصحاب نزدیک و معدود خود را از دست میداد چیزی از اسلام باقی نمیماند. بعد از چند سالی نام علی و نام حسن و نام حسین و نام افتخارات صدر اسلام و نام آن همه حوادث آموزنده اگر در لابلای کتابها میماند هم برای مدت زیادی نمیماند و به درستی و تحریف نشده نمیماند؛ این کار امام حسن بود.»
🌻 «وقتی شما جمعبندی میکنید، میبینید کار امام حسن با کار امیرالمؤمنین، با کار امام حسین، با کار همهی ائمه دارای یک مضمون و یک معنا است. آگاهانه مقاومت کردن، تکلیف را فهمیدن و ایستادن، و من به شما بگویم برادران و خواهران من، {امام حسین} امام حسن یکی از شجاعانهترین اقدامها را برای انجام این تکلیف انجام داد، چرا؟ برای خاطر اینکه به دیگران، به پیغمبران، به پیغمبر اسلام، به امیرالمؤمنین، به همهی ائمه فقط دشمنان بودند که طعن میزدند، اما پیچیدگی کار امام حسن و ظرافت آن موضع آنچنان بود که حتی دوستان او هم به او طعن میزدند. حجربنعدیها هم نمیدانستند و به او «یا مذل المؤمنین» میگفتند اما صبر کرد.»
۱۳۶۴/۰۳/۱۷
⚜️ «امام حسن بعد از حادثهی متارکهی جنگ، بنا کرد تشکیلاتدهی و سازماندهی، آن کاری که آن زمان انجام نشده بود لزومی هم نداشت، امکان هم نداشت، یک سازماندهی عظیم شیعی را به وجود آوردند این همان سازماندهی است که شما در کوفه، در مدینه، در یمن، در خراسان، در مناطق دور دست حتی نشانههای او را میبینید زمان امام حسین و بعد از ماجرای شهادت امام حسین همان سازماندهی بود که ماجرای توابین را به وجود آورد، ماجرای مختار را به وجود آورد، ماجراهای فراوانی را در دنیای اسلام ایجاد کرد که تا آخر هم نگذاشت آب خوش از گلوی خلفای بنیامیه پایین بیاید. این تشکیلات زمان امام حسین بود که امام حسین وقتی شهید میشد میدانست که دنبال خودش یک تشکیلاتی را دارد باقی میگذارد که اینها پرچم را بالا نگه خواهند داشت و نمیگذارند که قضیه لوث بشود و حقیقت مکتوم بماند.»
۱۳۶۵/۰۳/۰۴
@paygahsahebazzaman
🌕 #خواندنی | مهتابِ خورشید
🌻 زندگینگار حضرت فاطمه معصومه سلامالله علیها
☀️ از راهی طولانی آمده بودند؛ جادهای دور، از ری. نشستند مقابل امام و گفتند: «ما اهل ری هستیم». امام جعفر صادق علیهالسلام نگاهشان کرد و گفت: «مرحبا به برادران ما از اهالی قم!»
🤔 راز کلام امام را نفهمیدند. تکرار کردند: «ما از اهالی ری هستیم!» حضرت دوباره گفت: «مرحبا به برادران ما از اهل قم!» بعد که پرسش را در چشمشان دید، ادامه داد: «برای خدا حرمی است و آن مکه است. برای رسول خدا حرمی است و آن مدینه است. برای امیرالمؤمنین علیهالسلام حرمی است و آن کوفه است و برای ما حرمی است و آن، شهر قم است و زنی از فرزندان من در آنجا دفن خواهد شد که نامش «فاطمه» است. هرکس او را زیارت کند، بهشت بر او واجب میشود».
😍 45سال قبل از آمدن او بود. 45سال قبل از تولد فاطمه.
... به دنیا که آمد، برادر رئوفش 25ساله بود. دوساله که شد، هارونالرشید، پدرش، امام موسی کاظم علیهالسلام، را در زندان محبوس کرد؛ نه یکبار، که مرتب و پیوسته، عمر پدر در زندان میگذشت. از دوسالگی به بعد، سرپرستی و تربیت فاطمه با علیبنموسیالرضا علیهالسلام بود. همین شد که این دردانه خواهر، زیر سایه برادر، چنان بالوپر گرفت و بالید که او میخواست. این سرپرستی، فرصتی مغتنم بود برای فاطمه که قدمبهقدم زندگی را با برادرش بردارد...
@paygahsahebazzaman
🚨 #خواندنی | درسهای بیفایده مدرسه؟!
📿 ای انسان؛ تو به جز برای عبادت کردن آفریده نشدهای*...
📚 کتاب های روی هم چیدهاش حوصله اش را سر برده است... دلش میخواهد کار مهمی بکند. میخواهد بهترین بنده خدا باشد. خدایی که گفته فقط برای عبادت او را آفریده است...
🔻اما ضرب و تقسیم و یادگرفتن شیوه کار سلول و طول و عرض جغرافیایی که نمیتواند اتفاق مهمی را رقم بزند... دیگر چه برسد به عبادت خدا!
🔆 بی حوصله صفحه اول کتاب را باز میکند. اول کتاب زیر تصویری نوشته شده است: «هر عمل حسنهای که انجام دهید، اطعام و کمک به کسی، احوالپرسی از مستحقی، اقدام برای مردم محروم، اقدامی برای جامعه اسلامی، کاری برای پیشرفت زندگی مردم؛ همه اینها عبادت است.»
🎁 از همان جملاتی که اول همه کتاب های درسی وجود دارند؛ کمک به دیگران... فعالیتی مفید برای جامعه... یک کار برای پیشرفت زندگی مردم... این همان هاییست که می خواست.
🔻آخر چه کاری برای پیشرفت میتواند انجام دهد وقتی که بیشتر وقتش را این کتاب های درسی گرفته اند؟ «پیشرفت کشور نیازمند حرکت علمی بسیار قویست که پایه هایش را باید در محیط های دانش آموزی ایجاد کرد...»
✅ معمایش حل شد. او هم یک دانش آموز بود... میتوانست درس بخواند برای پیشرفت کشورش. کاری که یک عمل حسنه بود... «به همین دلیل است که درس خواندن مهم ترین کار دانشآموزان وعبادت محسوب می شود...»
💓 یکبار دیگر به کتاب هایش نگاه کرد. وقت عبادت بود... بسم الله.
✔️* و جن و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند - آيه ۵۶ سوره مبارکه ذاریات.
⛔️ تمامی قسمت هایی که در بین «» قرار گرفته است، بیانات رهبر معظم انقلاب است.
🤓 #درس_خوان
@paygahsahebazzaman
🕌 #خواندنی | چهل سال امامت جمعه
📿 «من برای رفتن به نماز جمعه، شاید به طور متوسط سه ساعت مطالعه میکنم و همیشه هم ناراضیم؛ به خاطر اینکه واقعاً سه ساعت وقت کمی است. به دلیل اشتغالات زیادی که همیشه داشتم، قبل از روز جمعهای که میخواهم به نماز بروم، فرصت نمیکنم مطالعه کنم. روز جمعه از ساعت هشت صبح تا وقتی که به نماز میروم، مینشینم مطالعه میکنم؛ درعینحال احساس میکنم وقتِ بسیار کمی است. واقعاً جا دارد که یک خطبه روز جمعه، هفت، هشت ساعت مطالعه پشت سر خودش داشته باشد.» ۱۳۶۸/۰۴/۱۲
➕ «امروز جوانهای ما دربارهی مسائل [مختلف] سؤالاتی دارند؛ چه سؤالات سیاسی، چه سؤالات دینی، چه سؤالات شخصی نسبت به ماها؛ باید بتوانیم این سؤالات را پاسخ بگوییم. بهترین جا هم نمازجمعه است.»
۱۳۹۸/۰۴/۲۵
🌺 به مناسبت 24 دی 58 سالروز انتصاب آیتالله خامنهای به امامت جمعه تهران
@paygahsahebazzaman
#خواندنی
🤔 *چنگیزخان چگونه از تلفن همراه استفاده میکرد؟*
☘ فکرش را بکنید، جوجی، پسر چنگیزخان مغول، نقشه حمله به ایران را برای برادرش اوگتای، فوروارد میکرد! یا صبح به صبح چنگیزخان به اوگتای پیامک میداد که «رسیدی نیشابور، لوکشینتو فعال کن بچهها رو بفرستم اونجا...» اصلاً مسیر تاریخ عوض میشد! اینطوری مغولها دو سه بار زمین را دور میزدند و میگرفتند!
📜 سالها پیش، چیزی به نام گوشی هوشمند، وجود نداشت. تلفنهای همراه و اینترنت هم به فراگیری امروز نبود. شاید برخی از شما یادتان بیاید که زمانی برای انتقال داده از یک گوشی به گوشی دیگر، نیاز به استفاده از «اینفرارِد» بود! چیزی ماقبل «بلوتوث»! یعنی لازم بود دو گوشی را کاملاً در کنار هم قرار دهیم! اینطوری، یک عکس، آنهم باکیفیت پایین، میتوانست از گوشی الف به گوشی ب منتقل شود.
☄ اما امروز پیامرسانها را ببینید؛ چقدر راحت و در چه حجم بالایی میتوانند اطلاعات مختلف را در کمترین زمان ممکن، جابهجا کنند؛ این امکان جالبتوجهی است. ولی نکته جالبتر اینجاست که این تغییر و تحولات در زمان اندکی رخداده است...
🔻 برای خواندن متن کامل به سایت یا #نرم_افزار_موبایلی نو+جوان مراجعه کنید👇
🌐 http://nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=15503
📝 #خواندنی | *زود باش! از پرواز جا نمانی*
🕊 راز نماز جعفر!
1️⃣ «زود باش! نماز جعفر طیار میخونی؟!» هر وقت کاری را طول میدادم همین را میشنیدم. نمیدانستم این نماز جعفر طیار چهجور نمازی است؛ فقط میفهمیدم که لابد آنقدرها طولانی هست که اینطوری معروف شده!
2️⃣ «اگر توانستی هر روز یک بار؛ اگر نتوانستی، هفتهای یکبار؛ اگرنه ماهی یک بار؛ نشد، سالی یک بار؛ آن هم نشد، دست کم در عمرت یک بار این نماز را بخوان»!
این توصیه پیامبر به پسرعمویش جعفر بود. دربارهی نمازی که آقا توصیه کرده در این روزهای (بی)اعتکاف بخوانیمش.
3️⃣ بزرگتر که شدم جعفر طیار را شناسایی کردم: برادر علی (ع)؛ پسر ابوطالب؛ رئیس کاروان مسلمانانی که به حبشه (اتیوپی امروز) مهاجرت کردند تا در سایه حکومت عادلانهی پادشاه مسیحیاش نجاشی، از شر بتپرستان مکه در امان باشند...
اما قصهی نماز جعفر طیار را خیلی دیرتر فهمیدم. فهمیدم اصلا اول نمازش بوده و بعد جعفر، طیار شده!
4️⃣ وقتی مهاجران بعد از یازده دوازده سال دوری، بالاخره از حبشه به مدینه برگشتند، پیامبر از دیدن جعفر بسیار بسیار خوشحال بود و طبیعی بود هدیهی بسیار بزرگی برای او تدارک دیده باشد: آموختن نمازی که مایهی از بین بردن گناهان است. اصلاً دقت کردهاید چه صاحبمنصبان و مدالدارهایی که در تاریخ فراموش شدند و در عوض چه نامها که به افتخار آن هدایای معنوی که لایقش بودند، ماندگار شدند: دعای «کمیل»، اعمال «اُمّ داوود»، دعای «ابوحمزهی ثمالی»...
5️⃣ خدا میداند جعفر پسر ابوطالب، در این نماز چهها خواسته بود. چون دو سال بعد از دریافت این هدیه افتخارآمیز، نشان بالاتری گرفت. در فرماندهی سپاه اسلام در جنگ موته (جایی نزدیک سرزمین شام و فلسطین) دستانش قطع شد و به «شهادت» رسید. پیامبر خبر داد خدا دو بال بهجای دو دست به جعفر داده است. برای همین بین ما نمازش معروف شده به نماز جعفر طیار؛ جعفرِ پروازگر!
6️⃣ با اعتکاف یا بیاعتکاف، الان یا بعداً، نماز جعفر چه فرصت خوبی است برای برگریزان گناه. دست کم یک بار که بخوانیمش! تازه بعدش میفهمیم نمازی که میشود در یک ربع یا بیست دقیقه خواندش، آن قدرها که مثَل شده بود هم طول و عرض ندارد. «زود باش! نماز جعفر طیار نمیخونی؟!»
@paygahsahebazzaman
🛰 #خواندنی | رادارت را روشن کن!
😏 یک نوجوان چگونه میتواند جبهه انقلاب را گسترش دهد؟
👬 بخواهید، نخواهید شما در دایره ارتباطی گستردهای قرار دارید. از دوستان مدرسه، محله و کلاسهای فوقبرنامه گرفته تا خانواده و فامیل. بنابراین باید از این فرصت استفاده کرده و سعی کنید در هرکدام از این میدانها اثرگذار باشید. به این حد هم قانع نباشید و کمکم گستره دایره اثرگذاریتان را بالا ببرید و عطر و بوی انقلاب را به آدمهای زیادی برسانید.
👈 در این خواندنی نکاتی جالب و اثرگذار برای یارگیری در جبهه انقلاب آوردهایم...
🔻 برای خواندن متن کامل به سایت یا #نرم_افزار_موبایلی نو+جوان مراجعه کنید👇
🌐 https://nojavan.khamenei.ir/showContent?text&ctyu=17161
➕ *راستی شما چگونه برای جبهه انقلاب یارگیری میکنید از تجربیات و پیشنهادهای خود بنویسید و از طریق @alo_nojavan برایمان ارسال کنید.*
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🆔 @paygahsahebazzaman
🆔 @paygahsahebazzaman
🗻 #خواندنی | قلههای شوقانگیز
🌍 آیا ممکن است که فارسی زبان علم در دنیا شود؟
تابهحال برای شما هم پیش آمده که ابتدای سال تحصیلی با دوستتان در مورد هدفهای آن سال صحبت کنید؟ دوستتان از اهداف و برنامههایش میگوید. شاید بعضی از حرفهایش غیرممکن به نظر رسیده و در دلتان بخندید که جوجهها را آخر خرداد میشمارند و حتی اسم هدفهای رفیقتان را بگذارید فانتزی. ولی اول جدیت را در چشمهای دوستتان میبینید. وقتهایش را مدیریت کرده و برنامهریزی میکند. در مورد هدفهایش خیلی امیدوارانه حرف میزند و شما که هنوز باورتان نشده همچنان لبخندهای یکطرفه تحویلش میدهید. نتایج ترم اول که رسید برق از سرتان میپرد، انگار واقعاً رفیقتان یک کارهایی کرده است. کمکم فاصلهاش را با دیگران زیاد میکند و با همان شیب ملایم و برنامهریزی جدی آخر خرداد در همان نقطهای میایستد که اول مهر حرفش را زده بود...
🔻 برای خواندن متن کامل به سایت یا #نرم_افزار_موبایلی نو+جوان مراجعه کنید👇
🌐 https://nojavan.khamenei.ir/showContent?text&ctyu=17110
🆔 @paygahsahebazzaman
🆔 @paygahsahebazzaman
🌹 #خواندنی | آن باغبان ماهر
☀️ پنج روایت از زندگی امام محمدباقر علیهالسلام
1️⃣ سلامم را به او برسان
از سالهای دور آمده بود. ابروهای سفیدش تا روی چشمها پایین آمده بودند. غبار کهنسالی بر چشمهایش نشسته بود، اما نه آنقدر که تا وارد خانه امام شد، او را نبیند. دست بلند کرد: «جوان پیش بیا». آمد. «راه برو». رفت. «شگفتا! به خدای کعبه قسم شمایل این جوان، شمایل رسول خداست!»
رو کرد به صاحبخانه، امام سجاد علیهالسلام: «این جوان کیست؟»
امام گفت: «محمدباقر است، پسر من و امام پس از من».
دستهایش لرزید، پاهایش هم. خودش را انداخت روی پاهای امام باقر علیهالسلام: «جانم به فدایت یابن رسولالله! سلام پدرت را قبول کن. رسول خدا به تو سلام میرساند.» چشمهای امام پر از اشک شد. گفت: «ای جابر! سلام بر پدرم رسول خدا تا آنوقت که آسمانها و زمین برجا هستند و سلام بر تو ای جابر برای ابلاغ سلام پدرم». جابر بن عبدالله انصاری سر چرخاند سمت آسمان. صدای پیامبر از پس سالهای دور در گوشش پیچید: «تو آنقدر زنده مىمانى تا فرزند من محمد بن علی بن الحسين بن على بن ابىطالب را كه در تورات ملقب به باقر است زيارت كنى. وقتی او را ديدى، سلامم را به او برسان».
2️⃣ صوت محمدی
قرآن که میخواند اگر کسی نزدیکش میشد و صدای تلاوتش را میشنید، نمیتوانست به راهش ادامه دهد. پاهایش سست میشد. فرمان نمیبرد به رفتن. میایستاد به گوش دادن تا تلاوت امام تمام شود. بعد راهش را پی میگرفت. هم تلاوت خودش چنین بود، هم پدرش، علی بن الحسین علیهالسلام.
3️⃣ آن باغبان ماهر
بخش مهمی از عمرش را گذاشت روی تربیت شاگرد. نه شاگردهای معمولی، که شاگردان ویژهای که مثل یک رکن، یک قطب در دنیای اسلام، آنها را وکیل خودش کند تا تعلیماتش را پی بگیرند و شبهات مسلمانان را رفع کنند. سبزترین بذرها را در سبزترین دلها کاشت و آنقدر مراقبت کرد تا صدها شاگرد برجسته برای اسلام بسازد.
4️⃣ با دستهای بسته
دستِکم دو بار حکومت به سراغش آمد و او را با غل و زنجیر برد به گوشه تنگ زندان. چشم نداشتند ببینند کسی از اولاد پیامبر، اسلام را چنانکه هست، نه چنانکه آنها میخواستند، به بقیه نشان دهد. در زندان هم دست از کار نکشید. با تبلیغ اسلام و نشان دادن چهره حقیقی آن، چنان زندانبانها و زندانیها را شیفته خودش کرد که دیدند در زندان بیشتر از بیرون، مسلمان واقعی تربیت میکند. دیگر به صلاح نبود نگهش دارند. آزادش کردند!
5️⃣ سلاح اشک
اختلافها بالاگرفته بود؛ آنقدر که دیگر نمیتوانستند وجودش را تاب بیاورند. گمان میکردند اگر او را بکشند تحریفها و شبهههایی که به جان مردم انداختهاند کار خودش را میکند و اسلام میرود که در دل تاریخ دفن شود. او از فکرشان خبر داشت. دم شهادت، وصیت کرد تا 10سال در منا، در سالروز شهادتش مراسم عزا بگیرند و او را یاد کنند. سابقه نداشت امامی پیش از این، چنین کند. امام محمدباقر علیهالسلام با این کار، شهادتش را هم تبدیل کرد به مبارزه و جهاد با جریان انحرافی. یاد کردن او شد بهانه سر برآوردن حیات دوباره جریان اصیل اسلامی مقابل همه تحریفها و مسخهایی که حکومت آن زمان انجام داده بود.
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🆔 @paygahsahebazzaman
🆔 @paygahsahebazzaman