eitaa logo
دل باخته
1.4هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1 فایل
این کانال در راستای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و پیشبرد اهداف و آرمان های والای انقلاب اسلامی و پاسداری از حریم ولایت و رهبری فعالیت می کند. بسیجی دل باخته حق و اهل ولایت است . از وبلاگ دل باخته دیدن فرمائید 🅱 Pcdr.parsiblog.com
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 ✍ خاطره ای زیبا و شنیدنی از رزمندگان زنجانی گردان حضرت امام حسین (ع) لشگر ۱۷ علی ابن ابیطالب (ع) در 🖌... در عملیات خیبر عراق در يک شب يک ميليون و دويست هزار گلوله‌ی توپ و خمپاره و کاتیوشا به جزيره ريخت . جزيره هم عبارت بود از دژهايی که به صورت مصنوعی برای بهره‌برداری از منافع نفتی درست شده بود. دژی بود به ارتفاع تقريباً ۷ متر، به عرض ۲۰ متر که رزمندگانی پشت آن موضع گرفته‌ بودند و يک قسمت هم نزديک چاه‌های نفتی بودند ، چهار طرفش دژ بود و آب هم نداشت . از دژ سمت راست تا دژ سمت چپ حدود ۴۰۰ متری بود ما آنجا موضع گرفته بوديم و در روبرو هم عراقی‌ها بودند. فاصله‌ی کانال ما تا خاکريز عراقی ها هم کمتر از ۳۰۰ متر بود. خاطره‌ای که می ‌خواهم تعريف کنم در مورد قدرت تکبير است ، شايد دقت کرده باشيد که در راهپيمايی ‌های متعدد ، همه تکبير می ‌گويند ، "الله اکبر" من قدرت الله‌اکبر را در يک پاتک عراق ديدم. يک روز صبح ارتش عراق تانک‌های خود را آرايش داد و به طرف کانال هدايت کرد. طبق روال ، ما گمان کرديم ، عراق پاتک می ‌زند . سلاح‌هايی که ما در دست داشتيم ، سلاح‌های انفرادی، کلاشينکف ، تيربار و آر پی جی هفت بود و يک قبضه خمپاره‌ ۶۰ هم در خاکريز بود. تانک های عراقی ‌زیاد جلو نیامده و شروع به انجام مانور کردند و بچه‌های ما هم شروع به تيراندازی ‌کردند. ولی حمله و پیشروی عراقی‌ها بسیار مشکوک بود. اين عمل تقريباً يک ربع تا ۲۰ دقيقه طول کشيد و عراقی ها دوباره به مواضع خود بازگشتند. بعد از حدود يک ساعت دوباره عراق تانک‌ها و نفربرها را به راه انداخت و دوباره تظاهر به پاتک کرد ولی اینبار آتش خيلی شديدی را به روی خط ریخت ، دوباره نيروهای ما تيراندازی کردند. متأسفانه ما از يک مورد غافل بوديم ، اينکه مهمات سلاح‌های ما رو به اتمام است. به جزيره هم در تاريکی شب ، مهمات و غذا و آب می ‌آمد. بعد از ظهر حدود ساعت ۲ بود که عراقی‌ها دوباره از خاکريز به اين طرف آمدند ، ولی اين بار آرايش شأن کاملاً هجومی بود. خلاصه بار سوم پاتک کاملشان را زدند و ما هم با کمترين مهمات باقی مانده شروع به شليک کرديم . خود من وقتی می‌خواستم تيربار يا کلاش بزنم ، خاک را زير و رو می‌کردم و يک گلوله پيدا ميکردم و در کلاش می ‌انداختم و تيراندازی می‌کردم. اوضاع طوری وخیم شد که يکی از تانک‌ها روی کانال آمد. آقای مجتبی نبی‌لو خود آر پی ‌جی زن نبود ، اما يک آر پی جی با سه تا موشک پيدا کرده بود ، از کانال خارج شد و تقريباً ۱۰ متری جلوتر از کانال رفت. اولين موشک را به طرف يک تانک شليک کرد ، از بالای تانک رد شد. خواست دومين موشک را هدف‌ گیری کند که یکدفعه رگباری به طرفش شليک شد و از ناحيه‌ی شکم سه تا گلوله خورد. دو نفر از بچه‌ها با داد و فرياد دويدند و او را سريع آوردند و به داخل کانال انداختند. يک لحظه ديدم يکی از بچه‌ها از خاکريز دوان دوان به طرف کانال آمد ، آنجا طوری بود که عراقی‌ها نفرات را با موشک ماروتکا می‌‌زدند. آن بسيجی آمد و گفت سردار اشتری می ‌گويند : سلاح‌ها را زمين بگذاريد و همه يک صدا تکبير بگوييد. من هم با شوخی گفتم : ما اصلاً مهمات نداریم که سلاح هایمان را زمين بگذاريم. با بی سيم شمارش کردند ۱، ۲، ۳ و همه رزمندگان يک صدا و بلند الله اکبر گفتند. هر بار که الله اکبر گفته می‌شد، بعدی با صوت بلندتر گفته می ‌شد. همه‌ی بچه ها با عمق وجود گويی با تک تک سلولهای وجودشان تکبير می‌گفتند. در اطراف خط هم آب بود و رفلکس صدا زيادتر می شد . نمی ‌دانم چطور شد كه در يک لحظه ۲ دستگاه از تانک‌های پیشرو عراقی از مسير درآمدند و به صورت اريب به هم برخورد کردند و همانجا ماندند ، يک تانک هم آمد ، از آنها عبور کرد و به طرف ما آمد ، اما روی مين رفت ( اين مين‌ها را بچه‌ های گردان شبانه در زمين کاشته بودند.) تانک منهدم شد و با انهدام آن کل آرايش قشون دشمن به هم خورد طوری که حتی از نفرات شأن چند نفری زير شنی تانک ها ماندند. ما هم فقط به صحنه نبرد نگاه میکرديم و با صدایی بسیار بلند الله اکبر می گفتیم ، بچه‌ها با دیدن درب و داغون شدن تانک های دشمن ، صدای الله اکبرشان بلندتر و بلندتر شد و طولی هم نکشید که کل سازمان عراقی‌ها به هم ریخت و مجبور به ترک میدان نبرد شدند . آن تکبيرهای بلند و صادقانه جلوی يکی از پاتک های شدید عراق را گرفت و باعث تثبيت جزيره مجنون شد. 🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد 🖍 خاطره به روایت پاسدار جانباز ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 💠 قسمت دوم ( ) 📽 خاطره ای بسیار زیبا و حماسی از مقاومت و پیروزی ۱۲ نفر بسیجی بر انبوهی از کماندوهای ورزیده و تعلیم دیده عراقی از زبان فرمانده دلاور و بی ادعای جبهه ها سردار جاویدالاثر 🎙... ما وقتی تکبیر می‌گیم شاید به ارزش معنوی این تکبیر پی نبرده باشیم ! شاید پی نبرده باشیم که این تکبیر چه معجزه هایی می کنه ! آنقدر که این تکبیر ها مدرن ترین سلاح ها را و مدرن ترین تجهیزات را و با تخصص ترین افراد را به زانو در می آورد . اون هایی که دم از تخصص می زنند ، باید بیایند و ببینند که ما فقط با الله اکبرمان پیش می رویم . . 🌺 نامش جاوید و یادش گرامی ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 📽 خاطره ای بسیار زیبا و حماسی از مقاومت و پیروزی ۱۲ نفر بسیجی بر انبوهی از کماندوهای ورزیده و تعلیم دیده عراقی از زبان فرمانده دلاور و بی ادعای جبهه ها سردار جاویدالاثر 🎙 ... ما وقتی تکبیر می‌گیم شاید به ارزش معنوی این تکبیر پی نبرده باشیم ! شاید پی نبرده باشیم که این تکبیر چه معجزه هایی می کنه ! آنقدر که این تکبیر ها مدرن ترین سلاح ها را و مدرن ترین تجهیزات را و با تخصص ترین افراد را به زانو در می آورد . اون هایی که دم از تخصص می زنند ، باید بیایند و ببینند که ما فقط با الله اکبرمان پیش می رویم . . 🌺 نامش جاوید و یادش گرامی ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab