34.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 #فرمانده_دل_ها
📽 آلبوم تصویری از عکسهای زیبا و دیدنی سردار شهید #مهدی_زین_الدین فرمانده دلاور لشگر ۱۷ علی ابن ابیطالب (ع)
📌رتبه ۴ کنکور شد ، دانشگاه پزشکی شیراز دراومد . از دانشگاههای فرانسه و کانادا هم دعوت نامه داشت. میتونست بره دنبال تحصیل و بعدش هم درآمد بالا و یک زندگی راحت. حتی میتونست رنگ و لعاب مذهبی هم به کارش بده و توجیه کنه که میرم پزشک بشم تا و خدمت کنم به مردم!
اما چون امام راحل بهش گفته بود امروز اولویت با نهضت هست ، به همه اینا پشت پا زد و موندن تو خط اول مبارزه با شاه و حضور در جبهه رو به فرانسه و مدرک پزشکی ترجیح داد...
🌸 روحش شاد و یادش گرامی
🗓 ۲۷ آبان ماه ، سالروز شهادت سردار شهید #مهدی_زینالدین گرامی باد.
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_اسلام
#سرداران_شهید
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢 #یاد_یاران
📽 عکسهایی زیبا و دیدنی از رزمندگان دلاور #استان_زنجان در کنار سردار شهید #مهدی_زین_الدین فرمانده دلاور لشگر ۱۷ علی ابن ابیطالب (ع)
📌با تو می شد تا افقها پر کشید
با تو می شد زندگی را سرکشید
با تو می شد رازهای عشق گفت
با تو می شد هر سحر چون گل شکفت
با تو می شد روحها را تازه کرد
با تو می شد عشق را اندازه کرد
با تو می شد در زلالی، آب بود
با تو می شد برتر از مهتاب بود
با تو می شد محو روی یار شد
با تو می شد از خدا سرشار شد
با تو می شد چشم دل را باز کرد
تا دل عرش خدا پرواز کرد
می شد از بویت بهاران آفرید
عشق در دلهای یاران آفرید
می شد از باغ وجودت لاله چید
از رخ گل قطره قطره ژاله چید
کاش روز وصل تو آخر نداشت
کاش شامی این چنین در برنداشت
🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد
🗓 ۲۷ آبان ماه ، سالروز شهادت سردار شهید #مهدی_زینالدین گرامی باد.
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_اسلام
#سرداران_شهید
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 #دیدار_عجیب
📽 دیدار عجیب و شنیدنی سردار شهید #مهدی_زینالدین با یک سرهنگ عراقی
✍ سردار شهید مهدی زینالدین از آن دسته فرماندهانی بود که شخصاً برای شناسایی وارد منطقه دشمن میشد. یکبار وارد قرارگاه عراقیها شد و به سنگر فرماندهی رفت، دید سنگر خالی است. برای خودش چای ریخت. در همین حین فرمانده عراقی به داخل سنگر آمد و به آقا مهدی گفت برایش چای بریزد. بعد از او پرسید: سرباز جدیدی؟ آقا مهدی هم جواب داد: بله! فرمانده عراقی هم یک کشیده محکم به آقا مهدی زد.
چند روز بعد عملیات شد و رزمندگان تعدادی از عراقی ها را اسیر کرده و به عقب منتقل کردند. آقا مهدی برای بررسی اوضاع آمده و ناگهان چشمش به همون سرهنگ عراقی افتاد که بهش سیلی زده بود . سرهنگ عراقی هم او را شناخته و چنان وحشت کرد که از ترس دستاشو جلوی صورتش گرفت که مثلاً شناخته نشود. آقا مهدی جلو رفته و دست او را گرفت و چندمتری آن طرفترش بُرد و گفت : برایش کمپوت بیاورند. مدتی چهارزانو روی زمین نشسته و عربی صحبت کردند. فرمانده عراقی باورش نمیشد که آقا مهدی فرمانده لشگر باشد و یکسره به آقا مهدی نگاه میکرد و رنگ به رنگ می شد .
🌺 کجایند مردان بی ادعا...
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_اسلام
#سرداران_شهید
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab