eitaa logo
pedarefetneh | پدر فتنه
349.5هزار دنبال‌کننده
63.6هزار عکس
33.6هزار ویدیو
138 فایل
🔹﷽🔹 اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان 📌"فتنه شناسی ماهیت ماست" ♨️ اخبار و تحلیل ضروری و مهم از منابع سالم ✅ آی‌دی ما در همه سکوها: @pedarefetneh ✅ ارسال سوژه و نظرات: @AD_FETNEH ✅ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/188219568C85ed8209be
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ | ‏تو جایی که فیلم زایمان دنیا جهانبخت در یوتیوب ۱ میلیون بازدید میخوره ، با من از تمدن ۲۵۰۰ ساله صحبت نکن! 🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh2 🔜
بسم الله الرحمن الرحیم 🔅 📖 صفحه ۳۱۰ شرکت در ختم قرآن برای فرج 🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh 🔜
روزمان را با آغاز کنیم ✳️راهکارهای تحقق گام دوم انقلاب انقلاب در بسیج ✅آماده بکاری بسیج در مقابل حوادث کوچک و بزرگ ✅- [سوره النساء (4): آيه 102] ولْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَ أَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُمْ مَيْلَةً واحِدَةً (102) ✅وسايل دفاع و سلاحهاى خود را با خود داشته باشند، كافران دوست دارند كه شما از سلاح و ساز و برگ خود غافل شويد تا يكباره بر شما حمله آورند ✅✳️امام خامنه ای در دیدار مجمع عالی فرماندهان سپاه ۹۸/۰۷/۱۰ آماده‌به‌کاری خودتان را در مواجهه‌ با حوادث بزرگ حفظ کنید؛ این یکی از خصوصیات سپاه بوده. سپاه از اولی که متولد شده، در حوادث بزرگ همیشه در خط مقدم سینه سپر کرده. هر جایی که هر حادثه‌ای بوده، سپاه نشان داده که آماده‌به‌کار است. نمی‌خواهم بگویم همه جا عالی عمل شده، اما همه جا حضور، عالی بوده. این آماده‌به‌کاری باید حفظ بشود؛ فقط مسائل امنیّتی و نظامی و مانند اینها مورد نظر نیست؛ نه، در همه‌ بخش‌ها. فرض بفرمایید در زمینه‌ اقتصاد مقاومتی، در زمینه‌ رونق تولید، کمک به محرومان، کمک به مستضعفان‌ـ اینها مسائل مهم کشور است دیگر، مسائل روز‌به‌روز کشور است‌ـ سپاه آماده‌به‌کاری خودش را بایستی حفظ کند. ✍ 🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh 🔜
💠امام علی(ع): 🔸از كفّاره گناهان بزرگ،به فرياد مردم رسيدن، و آرام كردن مصيبت ديدگان است. 📗حکمت 24 نهج البلاغه 🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh 🔜
⭕️راست میگه دیگه یکی رو کنید وزیر آموزش و پرورش که دخترش لباس قاچاق میکنه :) 🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh 🔜
⭕️میزان رضایت بالای مردم از سفرهای استانی و بازدیدهای میدانی دولت جدید 🔻داده‌های نظرسنجی ملی مرکز افکارسنجی "کِیو" نشان می‌دهد ۷۸.۲% مردم از سفرهای استانی رئیسی و دولتمردان رضایت دارند. همچنین ۷۹.۴% از جامعه از بازدیدهای میدانی دولت اعلام رضایت دارند. 🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ ویدئوی کمتر دیده شده از شهید حاج قاسم سلیمانی در حال فرماندهی عملیات آزادسازی شهر بوکمال 🔻 بازنشر به مناسبت سالروز آزادسازی شهر بوکمال و اعلام پایان حکومت داعش ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh 🔜
⭕️خبرنگار: اسرائیل شما رو تهدید به ترور کرده. سردار حاجی زاده: اونا دارن ماهی رو از آب میترسونن! 🔻ما ۴۰ ساله با غسل شهادت زندگی کردیم!! ⨞ ژوبین 🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh 🔜
*بهلول شبی در خانه اش مهمان داشت و در حال صحبت با مهمانش بود كه قاصدي از راه رسيد. قاصد پيام قاضي را به او آورده بود. قاضي مي خواست بهلول آن شب شام مهمانش باشد. بهلول به قاصد گفت: از طرف من از قاضي عذر بخواه ، من امشب مهمان دارم و نمي توانم بيايم.* *قاصد رفت و چند دقيقه ديگر برگشت و گفت: قاضي مي گويد قدم مهمان بهلول هم روي چشم. بهلول بيايد و مهمانش را هم بياورد.* *بهلول با مهمانش به طرف مهماني به راه افتادند، او در راه به مهمانش گفت: فقط دقت كن من كجا مي نشينم تو هم آنجا بنشين، هر چه مي خورم تو هم بخور، تا از تو چيزي نپرسيدند حرفي نزن، و اگر از تو كاري نخواستند كاري انجام نده.* *مهمان در دل به گفته هاي بهلول مي خنديد و مي گفت: نگاه كن يك ديوانه به من نصحيت مي كند.* *وقتي به مهماني قاضي رسيدند خانه پر از مهمانان مختلف بود. بهلول كنار در نشست، ولي مهمان رفت و در بالاي خاته نشست. مهمانان كم كم زياد شدند و هر كس مي آمد در كنار بهلول مي نشست و بهلول را به طرف بالاي مجلس مي راند، بهلول كم كم به بالاي مجلس رسيد و مهمان به دم در.* *غذا آوردند و مهمانان غذاي خود را خوردند، بعد از غذا ميوه آوردند، ولي همراه ميوه چاقويي نبود. همه منتظر چاقو بودند تا ميوه هاي خود را پوست بكنند و بخورند. ناگهان مهمان بهلول چاقوي دسته طلايي از جيب خود در آورد و گفت: بياييد با اين چاقو ميوه هايتان را پوست بكنيد و بخوريد.* *مهمانان به چاقوي طلا خيره شدند. چاقو بسيار زيبا بود و دسته اي از طلا داشت.* *مهمانان از ديدن چاقوي دسته طلايي در جيب مهمان بهلول كه مرد بسيار فقيري به نظر مي رسيد تعجب كردند. در آن مهماني شش برادر بودند كه وقتي چاقوي دسته طلا را ديدند به هم اشاره كردند و براي مهمان بهلول نقشه كشيدند.* *برادر بزرگتر رو به قاضي كه در صدر مجلس نشسته بود و ميزبان بود كرد و گفت: اي قاضي اين چاقو متعلق به پدر ما بود و سالهاي زيادي است كه گم شده است ما اكنون اين چاقو را در جيب اين مرد پيدا كرده ايم ما مي خواهيم داد ما را از اين مرد بستاني و چاقوي ما را به ما برگرداني.* *قاضي گفت: آيا براي گفته هايت شاهدي هم داري؟* *برادر بزرگتر گفت: من پنج برادر ديگر در اينجا دارم كه همه شان گفته هاي مرا تصديق خواهند كرد.* *پنج برادر ديگر هم گفته هاي برادر بزرگ را تاييد كردند و گفتند چاقو متعلق به پدر آنهاست كه سالها پيش گم شده است.* *قاضي وقتي شهادت پنچ برادر را به نفع برادر بزرگ شنيد، يقين كرد كه چاقو مال آنهاست و توسط مهمان بهلول به سرقت رفته است. قاضي دستور داد مرد را به زندان ببرند و چاقو را به برادر بزرگ برگردانند.* *بهلول كه تا اين موقع ساكت مانده بود گفت: اي قاضي اين مرد امشب مهمان من بود و من او را به اين خانه آوردم، اجازه بده امشب اين مرد در خانه من بماند من او را صبح اول وقت تحويل شما مي دهم تا هركاري خواستيد با او بكنيد.* *برادر بزرگ گفت: نه اي قاضي تو راضي نشو كه امشب بهلول اين مرد را به خانه خودش ببرد چون او به اين مرد چيزهاي ياد مي دهد كه حق ما از بين برود.* *قاضي رو به بهلول كرد و گفت: بهلول تو قول مي دهي كه به اين مرد چيزي ياد ندهي تا من او را موقتا آزاد كنم ؟* *بهلول گفت: اي قاضي من به شما قول مي دهم كه امشب با اين مرد لام تا كام حرف نزنم و اصلا كلمه اي هم به او ياد ندهم.* *قاضي گفت: چون اين مرد امشب مهمان بهلول بود برود و شب را با بهلول بماند و فردا صبح بهلول قول مي دهد او را به ما تحويل دهد تا به جرم دزدي به زندانش بيندازيم.* *برادران به ناچار قبول كردند و بهلول مهمان را برداشت و به خانه خود برد و در راه اصلا به مهمان حرفي نزد، به محض اينكه به خانه شان رسيدند، بهلول زمزمه كنان گفت: بهتر است بروم سري به خر مهمان بزنم حتما گرسنه است و احتياج به غذا دارد.* *مهمان كه يادش رفته بود خر خود را در طويله بسته است، گفت: نه تو برو استراحت كن من به خر خود سر مي زنم.* *بهلول بدون اينكه جواب مهمان را بدهد وارد طويله شد. خر سر در آخور فرو برده بود و در حال نشخوار علفها بود.* *بهلول چوب كلفتي برداشت و به كفل خر كوبيد. خر بيچاره كه علفها را نشخوار مي كرد از شدت درد در طويله شروع به راه رفتن كرد. بهلول گفت: اي خر خدا مگر من به تو نگفتم وقتي وارد مجلس شدي حرف نزن، هر جا كه من نشستم تو هم بنشين، اگر از تو چيزي نخواستند، دست به جييبت نبر، چرا گوش نكردي هم خودت را به درد سر انداختي هم مرا. فردا تو به زندان خواهي رفت آن وقت همه خواهند گفت بهلول مهمان خودش را نتوانست نگه دارد و مهمان به زندان رفت.* *بهلول ضربه شديدتري به خر بيچاره زد و گفت: اي خر، گوش كن، فردا اگر قاضي از تو پرسيد اين چاقو مال توست؟ بگو نه، من اين چاقو را پيدا كرده ام و خيلي وقت بود كه دنبال صاحبش مي گشتم تا آن را به صاحبش بر گردانم، ولي متاسفانه صاحبش را پيدا نمي كردم.* *اگر اين چاقو مال
اين شش برادر است، آن را به آنها مي دهم. اگر قاضي از تو پرسيد اين چاقو را از كجا پيدا كرده اي مگر در بيابان چاقو دسته طلا ريخته اند كه تو آن را پيدا كرده اي؟* *بگو پدرم سالها پيش كاروان سالار بزرگي بود و هميشه بين شهرها در رفت و آمد بود و مال التجاره زيادي به همراه مي برد، و با آنها تجارت مي كرد، تا اينكه ما يك شب خبردار شديم كه پدرم را دزدان كشته اند و مال و اموالش را برده اند.* *من بالاي سر پدر بيچاره ام حاضر شدم. پدر بيچاره ام را دزدان كشته بودند و تمام اموالش را برده بودند و اين چاقو تا دسته در قلب پدرم فرو رفته بود. من چاقو را برداشتم و پدرم را دفن كردم و از آن موقع دنبال قاتل پدرم مي گردم، در هر مهماني اين چاقو را نشان مي دهم و منتظر مي مانم كه صاحب چاقو پيدا شود، و من قاتل پدرم را پيدا كنم.* *اكنون اي قاضي من قاتل پدرم را پيدا كرده ام، اين شش برادر پدر مرا كشته اند و اموالش را برده اند. دستور بده تا اينها اموال پدرم را برگردانند و تقاص خون پدرم را پس بدهند* *بهلول كه اين حرفها را در ظاهر به خر مي گفت ولي در واقع مي خواست صاحب خر گفته هاي او را بياموزد. او چوب ديگري به خر زد و گفت: اي خر خدا فهميدي يا تا صبح كتكت بزنم.* *صاحب خر گفت: بهلول عزيز نه تنها اين خر بلكه منهم حرفهاي تو را فهميدم و به تو قول مي دهم در هيچ مجلسي بالاتر از جايگاهم ننشينم، و اگر از من چيزي نپرسيدند حرف نزنم، و اگر چيزي از من نخواستند، دست به جيب نبرم.* *بهلول كه مطمئن شده بود مرد حرفهاي او را به خوبي ياد گرفته است رفت و به راحتي خوابيد. فردا صبح بهلول مرد را بيدار كرد و او را منزل قاضي رساند و تحويل داد و خودش برگشت.* *قاضي رو به مرد كرد و گفت: اي مرد آيا اين چاقو مال توست؟* *مرد گفت: نه اي قاضي، اين چاقو مال من نيست. من خيلي وقت است كه دنبال صاحب اين چاقو مي گردم تا آن را به صاحبش برگردانم، اگر اين چاقو مال اين برادران است، من با رغبت اين چاقو را به آنها مي دهم.* *قاضي رو به شش برادر كرد و گفت: شما به چاقو نگاه كنيد اگر مال شماست، آن را برداريد. برادر بزرگ چاقو را برداشت و با خوشحالي لبخندي زد و گفت: اي قاضي من مطمئن هستم اين چاقو همان چاقوي گمشده پدر من است.* *پنج برادر ديگر چاقو را دست به دست كردند و گفتند بلي اي جناب قاضي اين چاقو مطمئنا همان چاقوي گم شده پدر ماست.* *قاضي از مرد پرسيد: اي مرد اين چاقو را از كجا پيدا كرده اي؟* *مرد گفت: اي قاضي اين چاقو سرگذشت بسيار مفصلي دارد. پدرم سالها پيش كاروان سالار بزرگي بود و هميشه بين شهرها در رفت و آمد بود و مال التجاره زيادي به همراه داشت و شغلش تجارت بود، تا اينكه ما يك شب خبردار شديم كه پدرم را دزدان كشته اند و مال و اموالش را برده اند، من سراسيمه بالاي سر پدر بيچاره ام حاضر شدم. پدر بيچاره ام را دزدان كشته بودند و تمام اموالش را برده بودند، و اين چاقو تا دسته در قلب پدر من بود.* *من چاقو را برداشتم و پدرم را دفن كردم و از آن موقع دنبال قاتل پدرم مي گردم، در هر مهماني اين چاقو را نشان مي دهم و منتظر مي مانم كه صاحب چاقو پيدا شود و من قاتل پدرم را پيدا كنم. اكنون اي قاضي من قاتل پدرم را پيدا كردم. اين شش برادر پدر مرا كشته اند و اموالش را برده اند. دستور بده تا اينها اموال پدرم را برگردانند و تقاص خون پدرم را بدهند* *شش برادر نگاهي به هم انداختند آنها بدجوري در مخمصه گرفتار شده بودند، آنها باادعاي دروغيني كه كرده بودند، مجبور بودند اكنون به عنوان قاتل و دزد، سالها در زندان بمانند. برادر بزرگ گفت: اي قاضي من زياد هم مطمئن نيستم اين چاقو مال پدر من باشد، چون سالهاي زيادي از آن تاريخ گذشته است و احتمالا من اشتباه كرده ام.* *برادران ديگر هم به ناچار گفته هاي او را تاييد كردند و گفتند: كه چاقو فقط شبيه چاقوي ماست، ولي چاقوی ما نيست.* *قاضي مدت زيادي خنديد و به مرد مهمان گفت: اي مرد چاقويت را بردار و برو پيش بهلول. من مطمئنم كه اين حرفها را بهلول به تو ياد داده است والا تو هرگز نمي توانستي اين حرفها را بزني.* *مرد سجده ی شکر به جای آورد و چاقو را برداشت و خارج شد.* *کم گوی و بجز مصلحت خویش مگوی* *چون چیز نپرسند تو از پیش مگوی* *دادند دو گوش و یک زبان از آغاز* *یعنی که دو بشنو و یکی بیش مگوی*👌👏👏🌹🌹❤️ 🆔 @pasdarenghelab🔜 پاسدار انقلاب 🆔 @pasdarenghelab🔜 پاسدار انقلاب
. 💢 حجاج ایرانی واکسن مورد تایید عربستان دریافت می کنند 💬 معاون حج و عمره سازمان حج و زیارت: 🔻 اداره‌های استانی و کارگزاران زیارتی به افرادی که پیش تر برای حج ثبت‌نام کرده‌اند، در نوبت تشرف هستند و مشمول فراخوان وزارت بهداشت می‌شوند، برای دُز سوم (یادآور) از واکسنی استفاده کنند که مورد تایید وزارت بهداشت عربستان است. 🔻 از چهار نوع واکسن فایزر، مدرنا، جانسون و آسترازنکا که وزارت بهداشت عربستان برای ورود مسافران و زائران خارجی به این کشور تایید کرده است، آسترازنکا در سبد واکسیناسیون کشوری کرونا موجود است. 🌐 اخبار استراتژیک 🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh2 🔜
⭕️ این تصویر نادر یکی از اسناد دفاع مقدس است 🔻شاید تا حالا از این تصویرها ندیده باشید اما رزمنده های دفاع مقدس بارها این رو تجربه کرده اند.... *وقتی به ایستگاه راه آهن میرسیدی ، با برگه مرخصی میتونستی بلیط بگیری* دو نوع بلیط داشتیم. *اونایی که جلوتر بودند و زودتر میرسیدند ایستگاه راه آهن و مسافر کم بود توی کوپه های 6 نفره با صندلی های کشویی جا میگرفتند و اون های دیگه بلیط ایستاده بهشون میرسید.* *بله بلیط ایستاده؟؟؟؟؟!* *قبل از خواب اون هایی که توی کوپه ها بودند به بیرونی ها تذکر میدادند که یه جوری بخوابید که شب اگر خواستیم برای قضای حاجت بریم لگدتون نکنیم.* *موقع خوابیدن وسط راهروهای قطار همه درازکش میشدند.* *حالا سختی های زمستون و تابستون رو هم بهش اضافه کنید.* *بچه ها با خنده به هم میگفتند : جای مادرامون خالیه.... ببیند دردونه هاشون به چه روزی افتاده اند.* *زمستون ها تا میرسیدیم تهرون با اون سیستم گرمایش قطارهای زمان جنگ اکثر بچه ها که عمده شون نوجوان و جوان بودند سرما میخوردند.* *و اون چند روزه مرخصی میبایستی اهل خونه بهشون آش و شلغم میدادند.* *یادش بخیر* *🌹هفته بسیج مبارکباد🌹 .* 🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh2 🔜
⭕️دفع حمله هکری به ماهان مدیر روابط عمومی هواپیمایی ماهان: 🔻حمله یک گروه هکری به زیرساخت های شرکت ماهان دفع شده است. 🔻 تمام پروازها طبق برنامه و بدون مشکل در حال انجام است. 🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️جزئیات جدید و مهم از خدمتکار نفوذی ایران در خانه وزیرجنگ اسرائیل ‌ ‌ 🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ اولین فیلم از توقیف کشتی خارجی در آب‌های هرمزگان فرمانده ناوتیپ ۴۱۲ ذوالفقار شهرستان پارسیان: 🔻تفنگداران دریایی ناوتیپ پارسیان یک فروند کشتی خارجی حامل سوخت قاچاق را در آب‌های این شهرستان توقیف کردند. 🔻پس از بازرسی از این شناور بیش از ۱۵۰ هزار لیتر گازوئیل قاچاق کشف شد. 🔻هر ۱۱ خدمه خارجی این کشتی برای گذراندن مراحل قانونی به حوزه قضایی شهرستان پارسیان معرفی شدند. ‌ 🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh 🔜
هدایت شده از pedarefetneh | پدر فتنه
*بهلول شبی در خانه اش مهمان داشت و در حال صحبت با مهمانش بود كه قاصدي از راه رسيد. قاصد پيام قاضي را به او آورده بود. قاضي مي خواست بهلول آن شب شام مهمانش باشد. بهلول به قاصد گفت: از طرف من از قاضي عذر بخواه ، من امشب مهمان دارم و نمي توانم بيايم.* *قاصد رفت و چند دقيقه ديگر برگشت و گفت: قاضي مي گويد قدم مهمان بهلول هم روي چشم. بهلول بيايد و مهمانش را هم بياورد.* *بهلول با مهمانش به طرف مهماني به راه افتادند، او در راه به مهمانش گفت: فقط دقت كن من كجا مي نشينم تو هم آنجا بنشين، هر چه مي خورم تو هم بخور، تا از تو چيزي نپرسيدند حرفي نزن، و اگر از تو كاري نخواستند كاري انجام نده.* *مهمان در دل به گفته هاي بهلول مي خنديد و مي گفت: نگاه كن يك ديوانه به من نصحيت مي كند. ادامه👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1486618634C04b9977c14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🛑 نکات جالب از سخنرانی چندسال پیش استاد درباره مدیریت نادرست منابع آبی کشور و مشکلات آب و 🔻تصمیمات غلط در زمینه مدیریت منابع آبی و نفوذ خیانت کاران پوشش محیط زیستی 🔻هشدار های رهبری درباره سدسازی و توصیه به ساخت کانال های آب 🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh2 🔜
❌اقای رامبدجوان بیشتر تحقیق کن!! ❌❌سیاه نمائی ایران و سفید نمائی خارج در صدا و سیمای دولتی . ببینید و ببینایید👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1486618634C04b9977c14 کلیپ سنجاق شده
⭕️«اکبر خرمدین» در زندان فوت کرد 🔻«اکبر خرمدین» که متهم به قتل پسر ،دختر و دامادش بود، به دلیل ایست قلبی در بهداری زندان رجایی شهر کرج به کام مرگ رفت. 🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh 🔜
⭕️ شایعه تا واقعیت. 🔻انتصاب فامیلی در وزارت صمت 🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ جزئیات بازگشایی مدارس از فردا 🔺معاون متوسطه وزارت آموزش و پرورش: 🔹 دانش آموزان پایه‌های دوره ابتدایی و دوره متوسطه اول از فردا اول به مدرسه می‌روند. 🔹نحوه حضور دانش آموزان به دلیل رعایت شیوه‌نامه‌های بهداشتی به اطلاع والدین رسیده است. اگر به خانواده‌ای اطلاعی داده نشده الزامی ندارد که بچه‌های خودشان را به مدرسه بفرستند. 🔹حضور دانش‌آموزان تمام وقت نیست و آموزش آنلاین هم در کنار حضوری انجام می‌شود. 🔹کلاس‌ها ۱۵ نفره برگزار خواهد شد و بوفه‌های مدارس تعطیل است. 🆔 @PEDAREFETNEH 🔜 🆔 @PEDAREFETNEH2 🔜
⭕️ عموم تابوشکنی‌های صورت گرفته در سینمای پس از انقلاب، توسط افراد و شخصیت‌های کانونی قدرت و بعضاً پُرمدعای مذهبی صورت پذیرفته است. چنان‌که برای نخستین‌بار یکی از اعضای اصلی حلقهٔ متصل به برخی جریانات مدعیِ صیانت از فرهنگ و هنر انقلاب، اقدام به خلق اثری با عنوان «عروس» نمود که اولین فیلمی بود که تابوشکنی نسبت به خط قرمزهای دههٔ شصت را آغاز کرد. 🎬 قسمت سوم از سلسله مقالات «تابوشکنی مرحله‌ای در سینمای ایران» ✡ شوکران فیلمفارسی در سینمای پس از انقلاب 👉 http://jscenter.ir/slave-jews/muslim-zionism/9154 🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh2 🔜
❌اقای رامبدجوان بیشتر تحقیق کن!! ❌❌سیاه نمائی ایران و سفید نمائی خارج در صدا و سیمای دولتی . ببینید و ببینایید👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1486618634C04b9977c14 کلیپ سنجاق شده