ذهنم شلوغ بود بدون دلیل چندان خاصی.
به همین علت ترجیح دادم وارد بحث نشم و فقط گوش بدم.
بعداز جلسه بهم گفت امروز خیلی ساکت بودی!
خندیدم...
نه علت پرسید و نه علت گفتم.
اما همین مکالمهٔ کوتاه کلی حس خوب داد بهم! 💕
گاهی کافیه به آدما بگیم حواسمون بهشون هست!
توی صفحهٔ اون روانپزشک خوندم که: «این جزئیات تکرارشوندهٔ منفی هستند که روان رو ذرهذره خسته میکنند، نه اتفاقات بزرگ...»
و فکر کنم برعکسش هم همینطوره.
همونطور که همیشه میگم،
توجههای کوچولوی روزمره حالِ روان رو خوب میکنه... ✨
از خود ما شروع میشه رنگی کردن دنیا!
پس اگه عزیزی داری که لحنش عوض شده یا التماس دعا گفتنش پررنگ شده یا یا یا...
چند ثانیه وقت بذار و برو بهش بگو که حواست بهش هست. همین.
💛🌱
@pelak13
نگاه مرد مسافر به روی میز افتاد:
«چه سیبهای قشنگی!
حیات نشئهٔ تنهاییست.»
و میزبان پرسید:
«قشنگ یعنی چه؟»
- قشنگ یعنی تعبیر عاشقانهٔ اشکال!
و عشق،
تنها عشق،
تو را به گرمی یک سیب میکند مأنوس.
و عشق، تنها عشق
مرا به وسعت اندوه زندگیها برد،
مرا رساند به امکان یک پرنده شدن.
- و نوشداروی اندوه؟
- صدای خالص اکسیر میدهد این نوش.
و حال، شب شده بود.
چراغ روشن بود.
و چای میخوردند.
- چرا گرفته دلت؟ مثل آنکه تنهایی!
- چقدر هم تنها!
- خیال میکنم
دچار آن رگ پنهان رنگها هستی.
- دچار یعنی؟
- عاشق.
- و فکر کن که چه تنهاست
اگر که ماهی کوچک،
دچار آبی دریای بیکران باشد.
- چه فکر نازک غمناکی!
- و غم تبسم پوشیدهٔ نگاه گیاه است.
و غم اشارهٔ محوی به رد وحدت اشیاست.
- خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند
و دست منبسط نور روی شانهٔ آنهاست...
~ سهراب سپهری
@pelak13
دو شب پیش تئاتر زخم رو دیدیم.
هنرمندانه بود؛
همراه با غافلگیری و اشکهای ناگهان... 💔
اجرای حضوری امسالشون تموم شده، اما فردا (در واقع امروز- یکشنبه) پخش برخط دارن.
به نظرم صفحهشون رو داشته باشید و اگه فرصت کردید، ببینید...
ترجیحاً از اولِ اولش، که خوب در جریان باشید.
اینجا:
@mahogroup
-جُدا از اینکه قشنگ بود، حمایت از هنر دینی هم وظیفهٔ ماست دیگه. میدونید که.- ❤️
@pelak13