eitaa logo
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
8.9هزار دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
7.1هزار ویدیو
149 فایل
آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتندوپریدن تبلیغ وتبادل👇 https://eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b 🤝
مشاهده در ایتا
دانلود
╔═════ ೋღ بِسْمِ رَبِّ الزَّهراءِعَلَيْها السَّلام❤️🌸 آغازمی ڪنيم 🌸 لَبَّیڪ ِ یا زینب🙏🌺🍃 🌸ღೋ ═════╗
✨💙آرامشی که از تو دارم هیچ قلعه ی دفاعی ندارد ونخواهد داشت💚💙💚 چرا که این آرامش خاص #مادرم زهراست❤️🍃 که در تمام تار و پود تو عجین شده🌸✨ چادر آرام من💙✨💚 #از_لاک_جیغ_تا_خدا @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️ #حامی_ایتا
💗قبل از آموزش نماز به فرزندتان، قصه‌های زندگی پیامبر(ص) را برایش بگویید 🔸اولین قدم برای معرفی دین یا اولین قدمی که برای وارد شدن به جرگۀ دین-و حتی اعتقادات دینی- لازم است، شناختن شخص شخیص و نازنین حضرت محمد(ص) است. کسانی که اصول دینشان را هم باور دارند ولی شخص نازنین پیامبر اسلام(ص) را نشناخته‌اند، نمی‌توانند یک ارتباط صحیح و عاشقانه با دین برقرار کنند. 🔸قبل از اینکه به فرزندتان نماز یاد بدهید، قصه‌های زندگی پیامبر(ص) را آن‌قدر برایش بگوئید تا از پیامبر(ص) خوشش بیاید و شخصیت پیامبر(ص) برایش دلچسب شود، و بعد بگوئید: «حضرت محمد(ص) این‌طوری نماز می‌خواند...» در این صورت فرزندتان به نماز علاقه‌مند می‌شود؛ این عالمانه‌ترین راه برای ورود و نفوذ در روح بشر است. 🔸اگر کسی فوق‌العاده برای شما عزیز باشد، و شما عقل و صفای باطن و مهربانیِ او را فوق‌العاده قبول داشته باشی و بدانی که هیچ‌وقت نامردی نمی‌کند، همیشه باصفا و بامحبت است و فوق‌العاده به شما مهربان است، یک آدم «تو دل برو» و دوست‌داشتنی، که صدایش هم قشنگ باشد، دیدنش هم لذت‌بخش باشد، اگر چنین آدمی با شما رفیق باشد، و یک‌روز از شما یک کلمۀ کوتاه درخواست کند، از او قبول نمی‌کنید؟! 🔸اگر شخص پیامبر(ص) در دل ما قرار بگیرد، نفوذ سخت‌ترین دستورات دینی- در دلِ ما- به‌شدت سهل خواهد شد. هر موقع دیدید دینداری برایتان سخت است، معنویت برایتان حال نمی‌دهد، خدا برایتان عزیز و محترم و دلبر نیست، یا مسألۀ معاد در چشمتان حقیر است، بدانید که باید بروید کتاب سیرۀ نبوی را بخوانید. یکی از این کتابها «کتاب سنن‌النبی» علامۀ طباطبایی(ره) است. 👤 علیرضا پناهیان - ۹۵/۹/۸ @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | چگونه با برخورد کنیم که به سمت سوق پیدا کند؟ 🔸حجت الاسلام تراشیون @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️
مردم شهری که همه در آن میلنگند به کسی که راست راه میرود میخندند.......! از طعنه ها غمگین مشو بانوی محجبه #از_لاک_جیغ_تا_خدا @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️ #حامی_ایتا
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
بسم الله.. 💢#قسمت٢١💢 💚شهید محسن حججی در سوریه💚 … …ضربان قلبم بالا رفت. یکی از بچه های افغانستانی
بسم الله… 💥٢٢💥 😔نحوه اسارت شهید محسن حججی😔 اول صبح وقتی که نیرو ها توی چادر هایشان بودند، سه حمله کرده بودند به پایگاه چهارم.😯 یکی از نیروها که آنها را دیده بود، از چادرش خارج شده بود و فریاد کشیده بود: "داعشی ها،داعشی ها." آمده بود پشت خاکریز و دوتایی شروع کرده بودند به سمت آنها شلیک کردن. 😠🔫😈 ماشین اول سیصد متر مانده به پایگاه منفجر شد.💥 ماشین دوم، لبه خاکریز و ماشین سوم هم آمده بود داخل و آنجا منفجر شد! 💥💥 ضربه ی بسیار سنگینی بود. تعداد زیادی از نیروها شدند.😔 محسن هم و زخمی افتاد روی زمین و شد.😢 از پهلو و دستش داشت همینجور خون می آمد. یکدفعه تعدادی که پر از داعشی بود به پایگاه حمله کردند!😣‼️ درگیری شدیدی شد. آن از سه ماشین انتحاری و این هم از داعشی ها.😢 فشار لحظه به لحظه بر نیروها بیشتر می شد. عده ای عقب نشینی کرده بودند. تعدادی هم ایستاده بودند توی میدان و با داعشی ها درگیر شده بودند.😖 از دو طرف، در حال باریدن بود. محسن به هوش آمد. چشمانش را باز کرد. اسلحه اش را برداشت. و با هر سختی بود از جایش بلند شد و دوباره شروع به تیر انداختن سمت داعشی ها کرد. 🔫😈🤜🏻 نفس هایش به سختی بالا می آمد.کمترین جانی در بدن داشت. 😔 داعشی ها قدم به قدم جلو می آمدند. نیرو ها هم چون تعدادشان بسیار کم بود، دیگر تاب نداشتند. راه چاره ای نبود. همه عقب نشستند.😥 داعش جلو و جلو تر آمد. بالاخره پایگاه را گرفت و به آتش کشید.🔥 خشاب های محسن تمام شده بود. نفس هایش هم به شماره افتاده بود.😔 تشنه و بی جان و بی توان پشت خاکریز افتاد.به حالت نیمه بیهوش. داعشی ها او را دیدند. به طرفش رفتند. رسیدند بالای سرش.😢 دست هایش را از پشت، با هایش بستند. او را بلند کردند و به طرف ماشین بردند. خون هنوز داشت از پهلویش خارج میشد.😭 تشنگی فشارش را لحظه به لحظه بیشتر میکرد. محسن را سوار ماشین کردند و با خود بردند.😔 چادر ها و خیمه های پایگاه چهارم، داشت در آتش می سوخت و آسمانش مانند غروب عاشورا شده بود…😭😭💝 … التماس دعا 💝یاعلی💝 @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
🔺آموزش #حجاب و حیا به فرزندان👆 #استاد_تراشیون بسیار مهم نشر واجب👌👌👌 #از_لاک_جیغ_تا_خدا @banomaht
امروز یه تجربه ی شیرین داشتم دخترم چهار سالشه صبح یک شلوارک کوتاه پاش بود زنگ زدن دایی همسرم بود یک کاری داشتن دختر کوچکش وهم آورده بود تا دختر منو ببینه دخترم در وباز کرد وتا دیر مرد هست مثل فشنگ دوید سمت اتاق بااینکه همبازیش اومده بود رفت سریع شلوار پوشید خیلی حس خوبی داشت گرفتم وکلی بوسش کردم وگفتم آفرین دختر با حیای من بهت افتخار میکنم دیدم اونم لبخند زد واز تحسین من خوشحال شد حیا را از کودکی در دخترانمون پرورش بدیم تا به یاری مادرمون حضرت زهرا وقتی بزرگ شدن حجاب و هم انتخاب کنن ان شاالله 🙏💚🌸
╔═════ ೋღ بِسْمِ رَبِّ الزَّهراءِعَلَيْها السَّلام❤️🌸 آغازمی ڪنيم 🌸 لَبَّیڪ ِ یا زینب🙏🌺🍃 🌸ღೋ ═════╗
‍🍃 چادر🖤 ما هم معطراست. معطر بہ بوۍ حَیاء، عِفّت🌼 معطر است بہ رایِحه اۍ بهشتـے💖 بہ بوۍ چادر مادرم زهرا💚 س چادرم🖤🍃 بوۍ آرامش و امنیت میدهد✌️ @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 مامان خودت باش! 👈🏻 وقتی بدی‌ها با یک نگاه از بین می‌روند ... @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
امروز یه تجربه ی شیرین داشتم دخترم چهار سالشه صبح یک شلوارک کوتاه پاش بود زنگ زدن دایی همسرم بود یک
سلام ممنون بابت کانال خوبتون دخترم شش سالش بود مریض بودودکتر براش امپول نسخه کردرفتیم تونوبت که دخترم امپول بزنه پرستار مرد،بودودخترم گریه میکرد که من امپول نمیزنم تااینکه پرستارخانم رو صدا زدند و اونجا بود که من وباباش کلی ذوق کردیم تازه به سن تکلیف رسیده بود،رفتیم برا خرید مانتو یه مانتو چشمشو گرفت وقتی پوشید استینش کوتاه بودواومدبه فروشنده گفت ازهمین مدل استین بلندشو ندارین ؟هرچه فروشنده گفت که الان این استین مده و...دخترم قبول نکرد ،اینجابودکه فروشنده دخترم روتحسین کردماهم افتخار ارسالی اعضای محترم🌸🌸🌸
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
بسم الله… 💥#قسمت٢٢💥 😔نحوه اسارت شهید محسن حججی😔 اول صبح وقتی که نیرو ها توی چادر هایشان بودند، سه #
بسم الله… 🔥قسمت٢٣🔥 💢اسارت و شهادت شهید بی سر😭 📛ادامه قسمت قبل …دست هایش را از پشت، با هایش بستند. او را بلند کردند و به طرف ماشین بردند. خون هنوز داشت از پهلویش خارج میشد.😭 تشنگی فشارش را لحظه به لحظه بیشتر میکرد. محسن را سوار ماشین کردند و با خود بردند.😔 چادر ها و خیمه های پایگاه چهارم، داشت در آتش می سوخت و آسمانش مانند غروب عاشورا شده بود…😭😭💝 محسن را بردند طرف شهر "القائم" عراق. تا برسند آنجا، مدام توی ماشین به سر و صورتش میزدند و فحشش میدادند.😩 به شهر القائم که رسیدند، محسن را بردند توی اتاقی و با او مصاحبه کردند. محسن نگاه به دوربین کرد و محکم و قرص گفت: "محسن حججی هستم. اعزامی از اصفهان. شهرستان نجف آباد. فرمانده ی تانک هستم و یک فرزند دارم."💪🏻 اول او را از آویزان کردند و بعد ها شروع شد.😭 شکنجه هایی که دیدنش ،مو را بر تن انسان سیخ میکرد…😫😱 خوب که زجر کشش کردند، او را پایین آوردند. سرش را بریدند و دست هایش را جدا کردند. بعد هم پایش را به عقب یک ماشین بستند و توی شهر چرخاندند تا مردم سنگبارانش کنند. ✱✸✱✸✱✸✱✸ ❇از زبان شهید️❇️ علیها السلام را خیلی دوست داشت. داشت که روی نگینش نوشته بود: "یا فاطمه الزهرا علیها السلام".😌👌🏻 موقعی که میخواست برود سوریه ، بهش گفتم: "مامان،این رو دستت نکن. این ها زیادی از حضرت زهرا علیها السلام دارن. اگه دستشون بیفتی تمام تمام هاشون رو سرت خالی میکنن."😔 این را که گفتم انگار مصمم تر شد.گفت: "حالا که اینجوریه، پس حتما می پوشم. میخوام حرص شون رو در بیارم."😏😉 محسن را که کردند و را منتشر کردند، انگشتری در دستش نبود!😲 داعشی ها آن را در آورده بودند. نمیدانم وقتی نگین "یافاطمه الزهرا" را دیده بودند چه آتشی گرفته بودند و چه ای را بر سر محسن خالی کرده بودند.😔😭 . پ.ن: این قسمت خودش یه روضه است😣 مگه میشه بخونی و آروم بمونی مگه میشه بخونی و اشک چشمت جاری نشه اگه اینجور بود به قلبت شک کن😭 یاد سیلی و میخ و در و دیوار و مادر..مادر..مادر😭 یاد مادری که باردار بود… بود بود😔 🔥هنوز هم بغض اهل بیت پیامبر در دل شیطان صفتان شعله میکشد😫 و خون شهیدی که به ناحق و مظلومانه زیر شکنجه ها ریخته شد😭 و یاد غربت صاحب الزمان..که ١٢ قرن منتظر جوشش خون شیعیان است برای انتقام سیلی مادر😢😔👌🏻 هنوز وقتش نرسیده که برگردیم?! حضرت مهدی ١٢ قرن چشم انتظار ماست… ⛔آری اوست که منتظر است نه ما😔 یاعلی @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• • شاید به من بخندے؛ ولی من مے‌گویم جمعھ ‌ها را تعطیل ڪردند ڪھ ڪسی دغدغه‌ای جز انتظار ڪشیدن نداشتھ باشد؛ اما چرا در این روز هر دغدغھ ‌اے هست، جز انتظار؟! ☝️🏼 💛 @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Ezdevaj.mp3
963.2K
✅ انتخاب همسر یه موضوعیه که دست خداست... ❤️ به دلت بد راه نده و با توکل بر خدا انتخاب کن. نترس.... خدا حواسش بهت هست... استاد #پناهیان #از_لاک_جیغ_تا_خدا @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️ #حامی_ایتا
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
بسم الله… 🔥قسمت٢٣🔥 💢اسارت و شهادت شهید بی سر😭 📛ادامه قسمت قبل …دست هایش را از پشت، با #بند_پوتین ها
بسم الله.. 📛٢٤ 😔بعد از شهادت تا مدتها توی دست داعشی ها بود. تا اینکه قرار شد لبنان و داعش، تبادلی با هم انجام بدهند.🤨 بنا شد حزب‌الله تعدادی از اسرای را آزاد کند و داعش هم پیکر محسن و دو شهید حزب الله را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب الله را هم آزاد کند.😌 به من گفتند: "می‌توانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را کنی?" می دانستم می‌روم در دل خطر و امکان دارد داعشی‌ها کنند و بلایی سرم بیاورند. اما آن موقع، محسن برایم از همه چیز و حتی از جانم مهمتر بود.😢💙 قبول کردم. خودم و یکی از بچه های سوری به نام حاج سعید از مقر حزب الله لبنان حرکت کردیم و رفتیم طرف .😯💪🏻 ※※※※ توی دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود، با اسلحه اش ما را می پایید.😏😤 پیکری شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت: "این همان جسدی است که دنبالش هستید!"😯 میخکوب شدم از درون گرفتم. مثل مجسمه ها خشک شدم. رو کردم به حاج سعید و گفتم: "من چه جوری این بدن را شناسایی کنم?! این بدن شده. این بدن قطعه قطعه شده!"😭 😠بی اختیار رفتم طرف داعشی. عقب رفت و اسلحه اش را کرد و کشید طرفم.😈🔫 داد زدم: "پست فطرتا. مگه شما مسلمون نیستید?! مگه دین ندارید?! پس کو سر این جنازه?! کو دست هاش?!" حاج سعید حرف‌هایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه می‌کرد.☹️ داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند می گفت: "این کار ما نبوده.کار داعش عراق بوده." دوباره فریاد زدم: "کجای آمده که اسیر تان را اینجور قطعه قطعه کنید!?" داعشی به زبان آمد. گفت: 🔞"تقصیر خودش بود. از بس حرص مون رو درآورد. نه اطلاعاتی بهمون داد، نه گفت اشتباه کرده‌ام،و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کرد که از خونش بگذریم. فقط لبخند می زد!"😫 هر چه می کردم، پیکر قابل شناسایی نبود.به داعشی گفتیم: "ما باید این پیکر را با خودمون ببریم برای شناسایی دقیق تر."😮 اجازه نداد. با صدای کلفت و خش دارش گفت: "فقط همینجا." نمی دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه، جنازه محسن نبود و داعش می خواست مان بدهد.😥 توی دلم شدن به علیها السلام. گفتم: "بی بی جان. خودتون کمک مون کنید. خودتون دستمون رو بگیرید.خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید."😭🙏🏻 یکهو چشمم افتاد به...👀😯 ادامه دارد.. 💝یاعلی💝 @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️
امتحان عاشقان دوری است. اما قلب من طاقت دوری ندارد،امتحانش کرده ام. ❤️❤️❤️ @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️
Panahian-Clip-EbadatJozKhedmatBeKhanevadeNist.mp3
1.96M
🎵عبادت به جز خدمت به خانواده نیست! 🔻این تیپ را چرا توی خونه نمی‌زنی؟! @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️
AUD-20191130-WA0004.mp3
6.52M
📣 خبرنگاران فارس مطالبات شما را از مسؤولان شهرتان پیگیری می‌کنند ♨️ از کمپین زیر حمایت کنید ✅ دعوت برای حمایت از کمپین بازنگری در سیاست تایید صلاحیت ها my.farsnews.com/c/3651 💢 چرا افرادی رو تایید #صلاحیت میکنید که اصل نظام و قانون اساسی رو قبول ندارند... در مقابل جریان غیر انقلابی درون نظام باید ایستاد. #شورای_نگهبان بیشتر دقت کند. 🚩 @IslamLifeStyles 📣📣📣 اگر 5000 امضاء جمع کنید خبرگزاری فارس از بالاترین مقام مربوطه مشکل شما را پیگیری می‌کند. اگر 50هزار امضاء جمع‌آوری کنید، نمایندگان مجلس می‌توانند آن را در مجلس برای شما پیگیری کنند. #بی_تفاوت_نباشیم #پخش_حداکثری_لطفا #مطالبه_گری_ادامه_دارد...
نشر لطفا👆