🥀🍂🥀🍂
سالهاست دل ما با زیارت اربعین گره خورده ...
به دعاهای فرج پای هر ستون ...
به روضههای بین راه ...
به ضیافت موکبها ...
میشود امسال هم اربعینی شوم؟!
به عشق حسین و به نیت فرج ...
#اربعین🍂
@ebrahim_navid_delha
@pelak_shohadaa
@shohadaa_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
♨️مژده ♨️مژده
💥چالش داریم اونم چه چالشی💥
🌺عکس,همراه با یک جمله از رفیق شهیدم
💢شیوه چالش:
بعد از ارسال عکس و جمله اے از رفیق شهید خود آن را به صورت عکس نوشته درست میکنیم و داخل کانال قرار میدهیم شما بعد ازگذشت 24ساعت عکس شهید خود را در کانال یا گروهای دیگر فوروارد میکنید بیشترین عکس بازدید خورده برنده چالش ما خواهد بود
🆔 @khademe_zahraa
🎁جوائز معنوے ما شامل👇
کتاب سلام بر ابراهیم جلد اول
کتاب سلام بر ابراهیم جلد دوم
کتاب رفیق مثل رسول
کتاب عارف 12ساله
کتاب پسرک فلافل فروش
و سربند
🎊🎊جوائز برندگان اول تا دهم
کتاب منتخب شما به همراه سربند متبرک شده به شهید موردنڟر خودتون در بهشت زهرا تهران
. نفرات بعدے تنها سربند متبرک شده دریافت میکنند
📌هزینه پست با شماست
.
⏳مهلت ارسال عکس:
از 25شهریور تا4مهر ساعت24
⏳مهلت سین زنی:
از5مهر تا 11مهرساعت24
عشـ∞ـق یـعـنے یـه پـلاڪ
رمان دمشق شهر عشق❤️🌿 #قسمت_سی_ام 💠که ابوالفضل خندید و رندانه به میان حرفم آمد : «پس خواستگاری ه
رمان دمشق شهر عشق❤️🌿
#قسمت_سی_یکم
💠همین که می توانستم در سوریه بمانم، قلبم قرار گرفته و آشوب جانم حس مصطفی بود که نمی دانستم برادرم در گوشش چه می خواند. در خلوت راهروی بیمارستان خاطره خبر دیروز، خانه خیالم را به هم زد و دوباره در عزای پدر و مادرم به گریه افتادم که ابوالفضل در را باز کرد
💠چشمان خیسم زبانش را بست و با دست اشاره کرد داخل شوم. تنها یک روز بود مصطفی را ندیده و حالا برای دیدنش دست و پای دلم را گم کرده بودم که چشمم به زیر افتاد و بی صدا وارد شدم.
💠 سکوت اتاق روی دلم سنگینی می کرد و ظاهرأ حرفهای ابوالفضل دل مصطفی را سنگین تر کرده بود که زیر ماسک اکسیژن، لبهایش بی حرکت مانده و همه احساسش از آسمان چشمان روشنش می بارید.
💠روی گونه اش چند خط خراش افتاده بود، گردنش پانسمان شده و از ضخامت زیر لباس آبی آسمانی اش پیدا بود قفسه سینه اش هم باندپیچی شده است که به سختی نفس می کشید، زیر لب سلام کردم و او جانی به تنش نبود که با اشاره سر پاسخم را داد و خیره به خیسی چشمانم نگاهش از غصه آتش گرفت.
💠 ابوالفضل با صمیمیتی عجیب لب تختش نشست و انگار حرفهایشان را با هم زده بودند که نتیجه را شمرده اعلام کرد : «من از ایشون خواستم بقیه مدت درمان شون رو تو خونه باشن!» سپس دستش را به آرامی روی پای مصطفی زد و با مهربانی خبر داد : «الانم کارای ترخیص شون رو انجام میدم و می بریم شون داریا!»
💠مصطفی در سکوت، تسليم تصميم ابوالفضل نگاهش می کرد و ابوالفضل واقعا قصد کرده بود دیگر تنهایم نگذارد که زیر گوش مصطفی حرفی زد و از جا بلند شد. کنارم که رسید لحظه ای مکث کرد و دلش نیامد بی هیچ حرفی تنهایم بگذارد که برادرانه تمنا کرد
💠«همینجا بمون، زود برمی گردم!» و به سرعت از اتاق بیرون رفت و در را نیمه رها کرد. از نگاه مصطفی که دوباره نگران ورود غریبه ای به سمت در میدوید، فهمیدم ابوالفضل مرا به او سپرده که پشت پرده ای از شرم پنهان شده.
💠ماسک را از روی صورتش پایین آورد، لبهایش از تشنگی و خونریزی، خشک و سفید شده و با همان حال، مردانه حرف زد :«انتقام خون پدر و مادرتون و همه اونایی که دیروز تو زینبیه پرپر شدن، از این نامسلمونا می گیریم!»
💠نام پدر و مادرم کاسه چشمم را از گریه لبالب کرد و او همچنان لحنش برایم میلرزید : «برادرتون خواستن به مدت دیگه پیش ما بمونید! خودتون راضی هستید؟» نگاهم تا آسمان چشمش پر کشید و دیدم به انتظار آمدنم محو صورتم مانده و پلکی هم نمی زند که به لکنت افتادم : «برا چی؟»
💠باور نمی کردم ابوالفضل مرا دوباره به این جوان شنی سوری سپرده باشد و او نمی خواست رازی که برادرم به دلش سپرده، برملا کند که به زحمت زمزمه کرد : «خودشون میدونن...»
💠و همین چند کلمه، زخم های قفسه سینه و گردنش را آتش زد که چشمانش را از درد در هم کشید، لحظه ای صبر کرد تا نفسش برگردد و دوباره منت حرف دلم را کشید : «شما راضی هستید؟»
💠 نمی دانست عطر شب بوهای حیاط و آرامش آن خانه رؤیای شیرین من است که به اشتیاق پاسخم نگاهش می تپید و من همه احساسم را با پرسشی پنهان کردم :«زحمتتون نمیشه؟» برای اولین بار حس کردم با چشمانش به رویم خندید و او هم می خواست این خنده را پنهان کند که نگاهش مقابل پایم زانو زد و لحنش غرق محبت شد
💠 «رحمته خواهرم!» در قلبمان غوغایی شده و دیگر می ترسیدیم حرفی بزنیم مبادا آهنگ احساس مان شنیده شود که تا آمدن ابوالفضل هر دو در سکوتی ساده سر به زیر انداختیم.
#ادامه_دارد
✍نویسنده:فاطمهولینژاد
@ebrahim_navid_delha
@pelak_shohadaa
@shohadaa_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
6.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿🌹
شما شک نکنید قلب امام زمان (عج) تو ماجرای اربعین هست و چه بسا حضرت خودشون جزء کسایی هستن که پیاده روی میکنند...
اقاجان،ارباب من
امسال اربعین چیکار کنیم....😔
#مهدویت
#امام_زمان
@ebrahim_navid_delha
@pelak_shohadaa
@shohadaa_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
♡●○🌹🕊○●♡
﴿دفاعمقدس🇮🇷✨﴾
زخم هایتان یادمان رفت
و آرمان هایتان را قاب گرفتیم 🖼
و سالے یڪ هفته هم
برایتان یادواره مے گیریم🇮🇷🌷
این تمام سهم شماست...✨🌱
دنیارا باتمـام خوبےهایش
براے دنیایےهـا گذاشتید...🌏●
#شهدا🕊🌿
#شرمنده_ایم
#چهل_سالگی
#دفاع_مقدس
@ebrahim_navid_delha
@pelak_shohadaa
@shohadaa_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشار_با_درج_لینک_مجاز_است.👆
4.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
~•°🥀°•~
دوست دارم هـرچی دارم بشه فدای تو حسین
تا که اربعین بیام توی بین الحرمین
لحظاتی در خیال اربعین😔
#اربعین🥀
@ebrahim_navid_delha
@pelak_shohadaa
@shohadaa_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
📣📣اطلاعیه مهم📣 📣
#ثبت نام خادم افتخارے شہدادر فضاے مجازے
🌸#ویژه_خواهران🌸
اگر دوست دارین به جمع #خادمین شہدا ملحق شوید با ما همراه باشید
خادمے شہدا فقط یک مدال روے سینه نیست یک هدف و راه است
جهت هماهنگے به ادمین ڪانال و گروه ختم مراجعه فرمایید👇
🧕خادم قرآنی 👇
🆔 @khademalali
🧕خادم گروه ذکر👇
🆔 @Kanall_Komeill
#جذب__خادم__الشهدا__مجازی
@Maddahionlinمداحی آنلاین - راه فقط یکی بیشتر نیست - حجت الاسلام عالی.mp3
زمان:
حجم:
2.09M
اگر کسی در مقابل ولی خدا و در مقابل معصوم خضوع نکند تمام عباداتش همه پوچ است...
حجت الاسلام عالی🎙
#سخن_بزرگان☘
@ebrahim_navid_delha
@pelak_shohadaa
@shohadaa_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
🍃🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸🍃
عرض سلام و ارادت خدمت شما همراهان همیشگی💞😌
#زیارت_نیابتی😍🕊
شب جمعه ی این هفته در خدمت شهدای شهر اصفهان به ویژه شهید حسین خرازی وشهید احمد کاظمی عزیزمان هستیم بزرگوارانی که تمایل دارند به نیابت از آنان زیارت شود نام شهید رابه ایدی زیر پیام دهند❣
🆔 @Kararr
تعدادی از شهدای شهر اصفهان: 🥀
1⃣ شهید احمد کاظمی
2⃣شهید محمد رضا تورجی زاده
3⃣شهید حسین خرازی
4⃣شهید جلال افشار
5⃣شهید مصطفی ردانی پور
6⃣شهید محمود شهبازی
*نکته:نام بردن اسامی شهدا صرفا جهت آشنایی شما عزیزان با شهدای هر استان هست و ملزم بر این نیست که فقط امکان زیارت این شهدا به نیابتتون هست، همه ی شهدای گلزار اون شهر امکان پذیر است.
سپاس از همراهی شما همسنگران عزیز🙏💚
♨️مژده ♨️مژده
💥چالش داریم اونم چه چالشی💥
🌺عکس,همراه با یک جمله از رفیق شهیدم
💢شیوه چالش:
بعد از ارسال عکس و جمله اے از رفیق شهید خود آن را به صورت عکس نوشته درست میکنیم و داخل کانال قرار میدهیم شما بعد ازگذشت 24ساعت عکس شهید خود را در کانال یا گروهای دیگر فوروارد میکنید بیشترین عکس بازدید خورده برنده چالش ما خواهد بود
🆔 @khademe_zahraa
🎁جوائز معنوے ما شامل👇
کتاب سلام بر ابراهیم جلد اول
کتاب سلام بر ابراهیم جلد دوم
کتاب رفیق مثل رسول
کتاب عارف 12ساله
کتاب پسرک فلافل فروش
و سربند
🎊🎊جوائز برندگان اول تا دهم
کتاب منتخب شما به همراه سربند متبرک شده به شهید موردنڟر خودتون در بهشت زهرا تهران
. نفرات بعدے تنها سربند متبرک شده دریافت میکنند
📌هزینه پست با شماست
.
⏳مهلت ارسال عکس:
از 25شهریور تا4مهر ساعت24
⏳مهلت سین زنی:
از5مهر تا 11مهرساعت24