eitaa logo
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
8.8هزار دنبال‌کننده
13.1هزار عکس
7.4هزار ویدیو
149 فایل
آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتندوپریدن تبلیغ وتبادل👇 https://eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b 🤝
مشاهده در ایتا
دانلود
به خواهران و برادرانم توصیهـ✅ می کنم که پیرو ولایت باشند حتی اگر به قیمت جان آن ها باشد... 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
6.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | برای شما، برای من! بالی نمی خواهم، این پوتین های کهنه هم می توانند مرا به آسمان ببرند... 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
7.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| 🎙 امروز برای ما اصل این نظام است 🎙 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
♨️رمان (بر اساس واقعیت) 📌جوجه مواد فروش 🍃هنوز از مدرسه زیاد دور نشده بودیم که چشمم به چند تا جوون هجده، نوزده ساله خورد ... با همون نگاه اول فهمیدم واسطه مواد دبیرستانی هستن ... 🍃زدم بغل و بهش گفتم پیاده شو ... رفتیم جلو ... . - هی، شما جوجه مواد فروش ها ... . با ژست خاصی اومدن جلو ... جوجه مواد فروش؟ ... با ما بودی خوشگله؟ ... - از بچه های جیسون هستید یا وانر ؟ ... . 🍃یه تکانی به خودش داد ... با حالت خاصی سرش رو آورد جلو و گفت ... به تو چه؟ ... . جمله اش تمام نشده بود، لگدم رو بلند کردم و کوبیدم وسط سینه اش ... نقش زمین شد ... 🍃دومی چاقو کشید ... منم اسلحه رو از سر کمرم کشیدم ... . - هی مرد ... هی ... آروم باش ... خودت رو کنترل کن ... ما از بچه های وانر هستیم ... . 🍃همین طور که از پشت، یقه احد محکم توی دستم بود ... کشیدمش جلو ... تازه متوجهش شدن ... به وانر بگید استنلی بوگان سلام رسوند ... گفت اگر ببینم یا بفهمم هر جای این شهر، هر کسی، حتی از یه گروه دیگه ... به این احمق مواد فروخته باشه ... من همون شب، اول از همه دخل تو رو میارم ... 💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
♨️رمان (بر اساس واقعیت) 📌نمی‌کشمت 🍃سوار ماشین که شدیم، زل زده بود به من ... . - به چی زل زدی؟ ... 🍃- جمله ای که چند لحظه قبل گفتی ... یعنی قصد کشتن من رو نداری؟ ... . محکم و با عصبانیت بهش چشم غره رفتم ... 🍃من هرچی باشم و هر کار کرده باشم تا حالا کسی رو نکشتم ... تا مجبور هم نشم نمی کشم ... تو هم اگر می خوای صحیح و سالم برگردی و آدم دیگه ای هم آسیب نبینه بهتره هر چی میگم گوش کنی ... و الا هیچی رو تضمین نمی کنم... حتی زنده برگشتن تو رو ... . 🍃بردمش کافه ... . - من لیموناد می خورم ... تو چی می خوری؟ ... یه نگاه بهش انداختم و گفتم ... فکر الکل رو از سرت بیرون کن ... هم زیر سن قانونی هستی؛ هم باید تا آخر، کل هوش و حواست پیش من باشه ... . 🍃منتظر بودم و به ساعتم نگاه می کردم که سر و کله شون پیدا شد ... ای ول استنلی، زمان بندیت عین همیشه عالیه... 🍃پاشون رو که گذاشتن داخل، نفسش برید ... رنگش شد عین گچ ... سرم رو بردم نزدکیش ... به نفعته کنارم بمونی و جم نخوری بچه ... یکی مردونه روی شونه اش زدم و بلند شدم ... 🍃یکی یکی از در کافه میومدن تو ... . - هی بچه ها ببینید کی اینجاست؟ ... چطوری مرد؟ ... . یکی از گنگ های موتور سواری بود که با هم ارتباط داشتیم ... 💫 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🌟🌟۴۰ روز اول قبل از شروع کار،محمدحسین یکی دو نکته مهم را خیلی خلاصه و مفید برایم توضیح داد.محمد حسین که صورتش کمی آفتاب سوخته شده بود،با ترکه ای که دستش بود،روی خاک را خط خطی می‌کرد و گفت:رسول جان کار را گروهی پیش می‌بریم، معبری که توش قدم برمی‌داریم، پاک سازی شده.پشت سر هم و جا پای هم قدم برمی‌داریم.یه نقشه برای کار داریم،از روی نشونه هایی که دادند و حدودی که مشخص کردند،تفحص را انجام میدیم. اما رسول حواست به دلت باشه. آدرس و نشانی اصلی دست خود شهداست.خودشون بخوان ما میتونیم کار رو پیش ببریم. نگاهی به او کردم و گفتم:خیالت راحت،حواسم هست. محمدحسين دستش را به سمت من آورد و گفت:پس داداش خوش اومدی،بسم الله. نماز صبح را با بچه های تفحص خواندیم و وارد معبر شدیم.محمد حسین گفت:یکی دو روزی هست که دست خالی برمیگردیم.بچه ها صلوات خاصه حضرت زهرا س را بفرستیم .امروز بی بی جان نظری به ما داشته باشند.زمزمه صلوات حضرت کم کم با بغض همراه شد.رگه اشک روی صورتمان راه خودش را باز کرد.پیرمردی که حاجی صدایش میکردند و سر ستون راه میرفت،اشاره کرد و گفت:بیایید اینجا.برای چند لحظه نفسم سنگین شد.شروع کردیم به پس زدن خاک.حاجی زانو زد و با دست شروع کرد به کنار زدن خاک.بعداز چند دقیقه یک گودال درست شد،من و محمدحسين و یکی از بچه ها کنار حاجی زانو زدیم.فقط از شهدا خواستم که اگر این رفاقت را قبول دارند،رد و نشانه ای به من نشان بدهند. صدای صلوات که بلند شد،در دست حاجی یک تکه استخوان بود،😭حاجی استخوان را نزدیک صورتش آورد و بوسید.خیالمان راحت شد که نشانی را درست آمده ایم،یکی دو ساعتی طول کشید تا از همان محل،پیکر دو شهید تفحص شد.تا آخر تعطیلات در شرهانی ماندم.حال دلم خیلی خوب بود.به مادرهای شهدایی فکر می‌کردم که این روزها به جای مزار شهدای گمنام، سر مزار بچه های خودشان سفره دل باز می‌کنند.محمدحسین مداح هم بود.گاهی روضه یا شعری می‌خواند. روز آخر قبل از خداحافظی با محمدحسين یک قرار گذاشتیم، اگر شب جمعه ای ساکن و زائر حرم ارباب شدیم.رفاقت زمینی مان را به یاد داشته باشیم. زندگی نامه شهید مدافع حرم 🕊🌹 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
باید زودتر انتخاب می کرد، تانک داشت می آمد! 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🌱اگر قبرستان جاییست که مردگان را در آن قرار می دهند ما قبرستان نشینان عادات و روزمرگی را آیا به معنای زندگی راهیست؟ اگر مقصد پرواز است لانه ویران بهتر! پرستویی که مقصد را در اوج می یابد از ویرانی لانه اش نمی هراسد.✅ 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌👌👌 💢 احساس مسئولیت در انتخابات مثل شهدا ❗️ ❣ شهدا برای اهدای جان، به بدی برخی مسئولین نگاه نکردند👌 شهدا می دانستند که عده‌ای سوءاستفاده خواهند کرد؛ اما برای اهدای جان، تردید نکردند! ❌اگر ما در رأی دادن مثل شهدا احساس مسئولیت نکنیم، یعنی فرهنگ شهادت نداریم! ❌ 🎙 حجت الاسلام پناهیان 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
💞 از ویژگی های بارز شهید که باعث می‌شد تو زندگی مشترکمون من هر روز بهش دلگرم تر بشم، چشم پاکی ایشون بود؛ من به یاد دارم وقت هایی رو که ایشان وقتی نامحرم بی حجابی رو میدید به آسمون نگاه می‌کرد یا مهمانی هایی که نامحرمی درآن بی حجاب بود شرکت نمی‌کرد، حتی عروسی فامیل بیشتر آخر مراسم میرفت هدیه میداد یا جایی مینشستند که کمتر کسی ایشان را ببیند. در وصیت نامه شهید نوشته بود: پشتیبان ولایت فقیه باشید و بدون شک و تردید به رهنمودهای رهبر عزیز ودلسوزمان حضرت امام خامنه ای(حفظه الله) عمل نمایید. اشاره می‌کنم. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa