📌 شهادت سرتیپ خلبان احمد کشوری
🔹شهید احمد کشوری در تیر ماه ۱۳۳۲ش در شهر کیاکلا از استان مازندران به دنیا آمد. وی در سال ۱۳۵۱ وارد هوا نیروز شد و دورههای آموزش خلبانی با هلیکوپتر را با موفقیت به پایان رساند. او در دوران قبل از انقلاب بسیاری از شبها را با چاپ اعلامیههای امام خمینی (ره) به صبح میرساند.
🔸ایشان در دوران نخست وزیری بختیار با همراهی دوستان خود، قصد انجام کودتا و ساقط کردن حکومت پهلوی را داشت. شهید کشوری پس از پیروزی انقلاب فعالیت های مختلفی در پاکسازی کردستان از لوث عناصر ضدانقلاب انجام داد. وی پس از آغاز جنگ، فرماندهی هوانیروز منطقه ایلام را به عهده گرفت و با دل و جان به انجام وظیفه پرداخت.
🔹سرانجام در ۱۵ آذر سال ۱۳۵۹ در حالی که پیروزمندانه از یک مأموریت باز میگشت، در ایلام، مورد حمله مزدوران بعثی قرار گرفت و در حالی که هلیکوپترش در اثر اصابت راکت هواپیما، به شدت میسوخت، آن را تا موضع خودی هدایت کرد و آنگاه در خاک وطن سقوط کرد و به شهادت رسید و پیکر پاکش را در بهشت زهرا به خاک سپردند.
شهید#احمد_کشوری🕊🌹
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🔴با کلی عکس مستهجن وارد حیاط شد،بیشتر که دقت کردم دیدم یه تعداد مجله هست که روشون عکس چندتا زن با وضع نا مناسب هست.
بهش گفتم احمد اینا چیه مادر؟
گفت مامان داشتم از کنار دکه روزنامه فروشی محل رد میشدم دیدن اینا رو گذاشته جلو دکه واسه فروش
بهش گفتم مرد حسابی اینا چیه؟همه جوون ها رو به #گناه میندازه...
هرچی باهاش بحث کردم که اینا رو جمع کنه راضی نشد!🙄
آخر سر مجبور شدم کل شون رو بخرم ازش و بیارم تو حیاط خونه آتیش بزنم.
گفتم مامان با کدوم پول خریدی؟
گفت با پس اندازم !
گفتم مگه نمیخواستی با اون پول موتور بگیری؟😲
گفت مامان آخه هرجور فکر کردم دیدم موتور تهش منو تا سرکوچه میبره...
ولی اینجوری میتونم تا #بهشت برم..☺️
✅نقل قول از مادر شهید #احمد_کشوری
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#سردار_شهید
#احمد_کشوری
با کلی عکس مستهجن وارد حیاط شد، بیشتر که دقت کردم دیدم یه تعداد مجله هست که روشون عکس چندتا زن با وضع نامناسب هست.
بهش گفتم احمد اینا چیه مادر؟
گفت مامان، داشتم از کنار دکه روزنامه فروشی محل رد می شدم دیدن اینا رو گذاشته جلو دکه واسه فروش، بهش گفتم مرد حسابی اینا چیه؟همه جوون ها رو به #گناه میندازه...
هرچی باهاش بحث کردم که اینا رو جمع کنه راضی نشد!
آخر سر مجبور شدم همشون رو بخرم ازش و بیارم تو حیاط خونه آتیش بزنم.
گفتم مامان با کدوم پول خریدی؟
گفت با پس اندازم !
گفتم مگه نمیخواستی با اون پول موتور بگیری؟
گفت مامان آخه هرجور فکر کردم دیدم موتور تهش منو تا سرکوچه میبره...
ولی اینجوری میتونم تا #بهشت برم..
راوی:
#مادر_شهید
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa