.
🏳باید در تاریخ ثبت ڪرد🏳
☀️امام خامنه ای :
یک کتابی تازه خواندهام که خیلی برای من جالب بود. دختـر و پسـر جوان -زن و شوهر- متولّـدین دههی ۷۰، مینشینند برای اینکه در جشن عروسی شان گناه انجام نگیرد، نذر میکنند سه روز روزه بگیرند!
به نظر من این را باید ثبت کرد در تاریخ که یک دختر و پسر جوانی برای اینکه در جشن عروسی شان ناخواسته خلاف شرع و گناهی انجام نگیرد، به خدای متعال متوسّل میشوند، سه روز روزه میگیرند.
پسر عازم دفاع از حریم حضرت زینب (سلاماللهعلیها) می شود؛
گریهی ناخواستهی این دختر، دل او را می لرزاند؛ به این دختر -به خانمش- می گوید که گریهی تو دل من را لرزاند، امّا ایمان من را نمیلرزانَد! و آن خانم می گوید که من مانع رفتن تو نمیشوم، من نمی خواهم از آن زنهایی باشم که در روز قیامت پیش فاطمهی زهرا سرافکنده باشم! ببینید، اینها مال قضایای صد سال پیش و دویست سال پیش نیست، مال سال ۹۴ و ۹۵ و مال همین سالها است،
مال همین روزهای در پیش [روی] ما است؛ امروز این است. در نسل جوانِ ما یک چنین عناصری حضور دارند، یک چنین حقیقتهای درخشانی در آنها حضور دارد و وجود دارد؛
اینها را باید یادداشت کرد، اینها را باید دید، اینها را باید فهمید. فقط هم این [یک نمونه] نیست که بگویید «آقا! به یک گل بهار نمیشود»؛ نه،
بحث یک گل نیست؛ زیاد هستند از این قبیل.
این دو -زن و شوهری که عرض کردم- هر دو دانشجو بودند که البتّه آن پسر هم بعد میرود شهید میشود؛ جزو شهدای گرانقدر دفاع از حریم حضرت زینب (سلاماللهعلیها) است.
وضعیّت اینجوری است.
شهید مدافع حرم
#حمید_سیاهکالی_مرادی
#شادی_روح_پاکش_صلوات
✍شهیدی که پیکرش در قبر سالم و از آن عطر خوشی به مشام رسید انگار همین تازه او را دفن کرده باشند.
🟢شهیدی که لات بود حضرت زهرا سلام الله در خواب به او گفت بیاید جبهه در سالروز شهادت حضرت زهرا سلام الله به شهادت رسید.
🌹شهید سید حمید میر افضلی سید پابرهنه
🔹در هنگام شهادت نه چشم داشت، نه دست، نه پهلو...
🔸همانند جدش آخر مادر هرکار کند بچه هایش یاد میگیرند...
🔹حسین باقری شهید شد که می خواستیم کنار شهید سید حمید خاکش کنیم.
🔸وقتی قبر را کندیم و رسیدیم به لحد شروع کردیم به کندن پایین پای سید حمید.
🟢یک لحظه آنجا سوراخ شد و من دیدم یک بوی عطری آمد من دیگر نفهمیدم چی شد.
🟠فردی که مسئول تدفین شهید حسین باقری بود گفت: این بوی عطر از کجا آمد؟ گفتم: از اینجا.
🔹گفتم: برود بالا بعد دست کردم در آن حفره که ببینم بدن آن سید اولاد پیغمبر سالم است.
🟢حس کردم انگار همین یک ساعت پیش او را دفن کردهاند به این تازگی بود.
✅راوی بردار شهید میرافضلی
#شهید_سیدحمید_میرافضلی
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🔳 #ســـر_قبـــرم_بـودم_مـامـان💐
✍داشتم خونه رو مرتب مے ڪردم حسین گوشه ے آشپزخونه نشسته و به نقطه اے خیره شده بود اونقدر #غـرق_افڪار خودش بود ڪه هر چه صداش ڪردم جواب نداد
🖤رفتم جلوش و گفتم: حسین؟! ... حسین؟! ... #ڪجایی_مادر؟!یهـو برگشت و بهـم نگاه ڪرد
🍃گفتم: حسین جان! ڪجایی مادر؟!#خنـدیـد و گفت: #سر_قبرم_بودم_مامان
☘از #تعجب خنده ام گرفت.بهش گفتم: قبرت؟! ... #قبرت_ڪجاست مادر جون؟!
🍂گفت: بهشت زهرا سلام الله علیها ردیف ۱۱ قطعه ۲۴ شماره ۴۴
چیزی نگفتم و گذشت ...
🥀... وقتی #شهید شد و #دفنش ڪردیم به #حــرفش رسیــدم
با ڪمال #تعجــب دیــدم 👌دقیقــا #همــون_جـایـی دفن شده که اون روز بهم گفته بود
🍂پشتم لرزید ، فهمیدم اون روز واقعا سـر قبـرش بـوده...
ڪبـوتـرانـه پـریـدیـد🕊
۱۶ اردیبهشت سالروز تولد شهید فهمیده
✏️#راوی: مادر شهید
🥀 #شهید_محمدحسین_فهمیده
✨ #شادی_روح_پاکش_صلوات
🌹شهید نوجوان ۱۶ ساله که مثل یک عارف پخته ۷۰ ساله با خدا مناجات کرده :
🔹 خدایا ! تو با بندگانت نسیه معامله می کنی و گفتی: ای بنده، تو عبادت کن، پاداشش نزد من است در قیامت...
🔸 اما شیطان همیشه نقد معامله کرده با بندگانت و می گوید: گناه کن و در عین حال مزه اش را به تو می چشانم..!
🔹 پس خدا! برای خلاصی از این هوس ها، تو مزه عبادتت را به من بچشان که بالاترین و شیرین ترین مزه هاست...!
#شهیدمحمودرضااستادنظری
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون
🌱شهید نوجوان ۱۶ ساله که مثل یک عارف پخته ۷۰ ساله با خدا مناجات کرده :
خدایا ! تو با بندگانت نسیه معامله می کنی و گفتی: ای بنده، تو عبادت کن، پاداشش نزد من است در قیامت...
اما شیطان همیشه نقد معامله کرده با بندگانت و می گوید: گناه کن و در عین حال مزه اش را به تو می چشانم..!
پس خدا! برای خلاصی از این هوس ها، تو مزه عبادتت را به من بچشان که بالاترین و شیرین ترین مزه هاست...!
#شهیدمحمودرضااستادنظری
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
این جملهی حاج قاسم رو
هر روز و هرشب با خودتون تکرار کنید :
باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم
آنکس که باید ببیند ، میبیند!!
#حاج_قاسم❤️
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
این جملهی حاج قاسم رو
هر روز و هرشب با خودتون تکرار کنید :
باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم
آنکس که باید ببیند ، میبیند!!
#حاج_قاسم💔🥀
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
جنگ نرم مثل خمپاره ۶۰ میمونه چون نه صدا داره نه سوت فقط وقتی متوجه میشی که دیگه رفیقت نه مسجد میاد نه هیئت
#شهیدحجتاللهرحیمی🌸🕊
خادم الشهدا بود
کاروان راهیان نور که وارد منطقه میشد اتوبوس ها رو چک می کرد،🚌
جلوی درب خروجی پادگان دژ در حال دویدن بود که پاهاش گیر میکنه و در جلوی یکی از اتوبوس ها به زمین میخوره،
راننده هم که تازه به حرکت افتاده بوده اونو نمیبینه، شهید حجت الله هم هرچی سعی میکنه از زیر اتوبوس بیاد بیرون نمیتونه و لاستیکهای اتوبوس با اون همه وزن از روی بدن ضعیف و ظریفش رد میشه🥀
با فریاد بچه های ستاد شهید صیاد شیرازی، راننده فکر میکنه الآن روی کسی هست برای همین اشتباها دنده عقب میگیره و دوباره به روی پیکر شهید حجت الله میاد و همینطور ایست میکنه🥀
راننده میاد پایین و وقتی با این صحنه مواجه میشه شکه میشه و به سرعت سوار اتوبوس میشه و اتوبوس رو از روی پیکر شهید برمیداره
ولی خیلی خیلی دیر شده بود چون شکم شهید رحیمی پاره شده بود🥀
در نهایت او به آرزوش که شهادت بود رسید.🕊🥀✨
متولد:۱۳۶۸/۱۲/۲۴
شهادت:۱۳۹۰/۱۲/۱۸
محل شهادت:خوزستان
محل مزار:باغملک
#شهید_حجت_الله_رحیمی
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
♥️سند غربت تخریبچیها
در عملیات خیبر
تخریبچی شهید فرداد علیپور🕊
🌷عملیات خیبر شاید به این دلیل در دفاع مقدس هشت ساله ممتاز شده که کار به جنون کشید و مجنون های زیادی در آغوش گرم لیلاشان آرمیدند .
سهمیه گردان تخریب لشکر ده سیدالشهداء علیه السلام هم ٢١ لاله عاشق بود که بدنهای اکثر اونها سالهای سال در مجنون به جا ماند بعضی از این پرستوهای شکسته بال برگشتند و بعضی دیگر هنوز برخاک مجنون جا دارند.
تصویر بالا متعلق به شهید فرداد علیپور است.
شهید فرداد علیپور اهل خلخال و از بچههای تخریب بود که برای همراهی بچههای اطلاعات عملیات در شناسایی مواضع و موانع دشمن در جزیره مجنون جنوبی مامور شد و در روزهای نبرد مرگ و زندگی در جزیره مجنون جنوبی در ١٨ اسفند ماه سال ٦٢ برخاک افتاد و خونش خاک مجنون را سرخ نمود و پیکر پاکش هنوز برخاک مجنون سندی است بر مظلومیت وغربت یارانش...🕊✨
#شهید_فرداد_علیپور
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🔖 دست نوشته تکاندهنده شهیدی که هنگام بمباران شیمیایی ماسکش را به یکی از رزمندهها داد
🔹 ۱۲ فروند هواپیما ساعت ۵ غروب منطقه را بمباران شیمیایی کردند که یکی در ۱۰ متری او افتاد.
🔹 نعمت الله ملیحی ماسکش را به یکی از رزمندهها داد و خودش بدون ماسک مانده بود كه در عمل، دم نايژکهای ريه تاول میزد و در بازدم تاولها پاره میشد ! به همین علت برای گفتگو کردن روی کاغذ مینوشت و کمتر صحبت میکرد.🥀
🔹 در بیمارستان به دلیل حاد بودن جراحت نعمت الله، او را ممنوع از نوشیدن آب کردند.🥀
🔹 او از شدت تشنگی و زجر کاغذی خواست و روی آن نوشت:" جگرم سوخت، آب نیست ؟! " و بعد از دقایقی به علت شدت جراحت به شهادت رسید.🕊🥀
🌷شهید «نعمتالله ملیحی» از شهدای گردان حمزه سیدالشهدا (ع) لشکر ویژه ۲۵ کربلا؛ روز هشتم عملیات والفجر ۸ بر اثر حمله شیمیایی دشمن بعثی مصدوم شد و هشت روز بعد در ششم اسفند ماه ۱۳۶۴ در بیمارستان به شهادت رسید🕊
✨مزار: قائمشهر، امامزاده صالح
#شهید_نعمت_الله_ملیحی
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
پهلوانى كه شكمش را دوشكا پاره كرد!!
🌷پهلوان شهید سعید طوقانی يك پسر بچه ای که در شش سالگی بازوبند پهلوانی کشور را از آن خود کرد، بازوبندی که خیلی ها آرزو داشتند با آن فقط یکبار هم که شده عکس یادگاری بگیرند، رکورد دار چرخ ورزش باستانی بود، ۳۰۰ دور را در سه دقیقه چرخیده بود.هر روز عکس و خبرش در روی جلد روزنامه ها و مجلات چاپ می شد، خیلی ها آرزو داشتند او را از نزدیک ببینند ولی او پشت پا به تمام اینها زد و گمنامی را انتخاب کرد،
🌷در زمستان ١٣٦٣ با اینکه مریضی سخت کلیه داشت، از بیمارستان فرار کرد و خود را به عملیات بدر رساند، وقتی در شرق دجله پیک گردان میثم بود، گلوله دوشکای دشمن شکمش را پاره کرد، سعید با دستهای کوچیکش جلوی زخم رو گرفته بود تا محتویات شکمش بیرون نزنه، او مظلومانه خود را از دسته نیروها جدا کرد و به گوشه ای رفت تا کسی نفهمد سعید طوقانیِ معروف به شهادت رسیده است، او مراد و محبوب گردان میثم بود.
🌷 ۱۴ سال بعد از شهادتش استخوانهای پهلوان کوچولوی کشور تفحص شد و در ورزشگاه شهیدان طوقانی در کاشان به خاک سپرده شد
#پهلوان
#شهید_سعید_طوقانی
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
گرگ و میش سحر، برای خرید نان از خانه خارج شدم، چشمم به رفتگر محله افتاد که مثل همیشه در حال کار بود؛ دیدم امروز صورت خود را با پارچه ای پوشانده است، نزدیکتر رفتم، او رفتگر همیشگی محله ما نبود، کنجکاو شدم، سلام دادم و دیدم رفتگر امروز، آقامهدی است.
آقا مهدی، شما اینجا چیکار میکنی؟ آقا مهدی علاقه ای به جواب دادن نداشت، ادامه دادم: آقا مهدی شما شهرداری، اینجا چیکار میکنی؟ رفتگر همیشگی چرا نیست؟ شما رو چه به این کارا؟ جارو رو بدین من، آخه چرا شما؟
خیلی تلاش کردم تا بالاخره زیر زبون آقا مهدی رو کشیدم: زن رفتگر محله، مریض شده بود، بهش مرخصی نمیدادن میگفتن اگه تو بری نفر جایگزین نداریم، رفته بود پیش شهردار و آقا مهدی بهش مرخصی داده بود و خودش اومده بود جاش،
اشک تو چشام جمع شد هر چی اصرار کردم آقا مهدی جارو رو به من، نداد، خواهش کرد که هرچه سریعتر برم تا کسی متوجه نشه.
#شهید_مهدی_باکری
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🔻کانال ياد خدا آرامش قلبها 🔻
🆔 @PiroVANmahdi
🪴روستا بود و پدر و مادر و دختر شیرخواری که به سختی به دنیا آمده بود🥀آخر مادر بدزا بود و نمیتوانست بچهای را نگه دارد🥀در بارداری، حال مادر و فرزند در خطر بود، پدر راهی کربلا شد به حرم حضرت عباس (ع) که رسید🌙دخیل بست و زار زد و خواهش کرد تا فرزند دیگری از خدا برایش بخواهد🍂آنقدر گفت و گفت که دیگر به دلش برات شد که خدا حاجتش را میدهد💫 مدتی بعد از بازگشتش، بانو باردار شد و بچه به دنیا آمد🎊پسر بود و سالم، پدر که فرزندش را هدیه حضرت عباس (ع) میدانست🌙نام عباس را برایش انتخاب کرد🌙 آن روزها او نمیدانست که سال ها بعد قرار است عباسش فرماندهای باشد برای سپاهی که کارش دفاع از میهن است و جانش را تقدیم پروردگارش میکند🕊
♦️۲۴ اسفند سالروز شهادت شهید حاج عباس کریمی از فرماندهان لشکر ۲۷ محمدرسول الله، در چهارمین روز عملیات «بدر» در منطقه عملیاتی شرق رودخانه «دجله» بر اثر اصابت ترکش گلوله توپ به پشت سرش شربت شهادت نوشید.
♦️شهید کریمی را طبق وصیت خودش در بهشت زهرای تهران قطعه ۲۴ در جوار مزار شهید دکتر مصطفی چمران دفن کردند.🕊
#شهید_عباس_کریمی
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🔻کانال ياد خدا آرامش قلبها 🔻
🆔 @PiroVANmahdi
🌷اگر من در این عملیات شهید نشدم به مسلمونی من شک کنید.
شاید جزو معدود افرادی بودیم که تا آخرین دقایق شهادت شهید برونسی در کنار ایشون بوديم، ایشون آدمی نبود که فلسفه خونده باشه، عرفان خونده باشه، فقه و تفسیر و اصول و .. باشه نبود، یه آدم عالیه خاکی، بنا، کارگر، یک مقدار طلبگی خونده بود، حکمت بود در برونسی، معرف بود ولو تحصیلات و مدرک نبود ولی حکمت داشت.
قرآن که میخوند حقیقتا میخوند ایمان داشت و مکاشفاتی که داشت که سه چهار نمونهاش رو همون زمان جنگ شنیدم که قبل از عملیات بدر ایشون، گفت: اونجا که حضرت زهرا به من قول داده که من شهید میشم و تو بچههای دیگه مشهور بود که حاجی برونسی گفته: اگه من تو این عملیات شهید نشم، تو مسلمونی خودم شک می کنم.
📎 راوی: رحیمپور ازغدی
قبل از عملیات خواب حضرت زهرا (س) میبیند🌙که حضرت میفرمایند: فردا مهمان ما هستی🕊️محل شهادت هم نشان داد (همین چهار راه خندق).»‼️و او نیز در همان جایی که حضرت مادر گفته بود🍂در ۲۳ اسفند ۶۳ با اصابت خمپاره به شهادت و پس از 27 سال پیکرش پیدا و روز شهادت حضرت زهرا تشییع و به خاک سپرده شد🕊️
🌷 #شهیدعبدالحسینبرونسی
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🔻کانال ياد خدا آرامش قلبها 🔻
🆔 @PiroVANmahdi
💚عنایتـــ امام حسین علیهالسلام
*🌷 ذاکر اهل بیت (ع) بود در عملیاتی موج انفجار مجروحش كرد💥تمام بدنش از كار افتاده بود🥀وقتی شهدا را جمع میكنند او را در پلاستیک میپیچند🌙حاجی صداها را میشنید اما نمیتوانست حرف بزند یا حركتی كند🥀در آن حال به امام حسین(ع) متوسل میشود 🌙به آقایش میگوید،من با تو عهد بستهام بدون سر شهید شوم🥀پس شرمندهام نكن🥀وقتی برای بردن شهدا به سردخانه رفتند🌙دیدند كیسهای كه شهید سلطانی در آن پیچیده شده عرق كرده است💫 كیسه را باز میكنند میبینند حاجی هنوز زنده است‼️فورا اكسیژن وصل میكنند و به بیمارستان منتقلش میكنند، در نهایت زنده ماند🌙همسرشهید← چهلم شهید دستغیب بود💫 دیدیم تلفن زنگ میخورد📞گروه منافقین بودند که گفتند: دستغیب را كشتیم حال نوبت توست‼️حاجی به او میگوید: آنچه خدا بخواهد همان میشود🕊️سردار میدانست كه مولایش شرمنده اش نخواهد كرد🥀تا عاقبت در عملیات فتح المبین خمپارهای سرش را از تنش جدا کرد🥀پیكر بی سرش در قبر کوچکی كه با دستان خودش در كتابخانه مسجد المهدی (عج) آماده كرده بود به خاک سپردند*🕊️🕋
تاریخ شهادت: ۲ فروردین ۱۳۶۱
#شهید_حاج_شیرعلی_سلطانی
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
بدون اینکه چیزی بگه بلند شد برام آب آورد.
نه اون حرفی زد نه من.
حرف رفتن رو پیش کشید و گفت:
منم میخوام برم سوریه...
خشکم زد، باورم نمی شد در حالی که تنها چند ماه از ازدواجمون گذشته، چنین تصمیمی بگیره.
سکوتم رو شکستم و زود عکس العمل نشون دادم:
- تو نباید بری علی!
-چرا؟!
-چون ما تازه ازدواج کردیم هنوز یه سال نشده علی...
ما برا بچهمون اسم انتخاب کردیم.
داریم خونمون رو درست می کنیم.
این همه برنامه برا زندگیمون داریم.
-اجباریه خانوم (اینو گفت که چیزی نتونم بگم)
-خب این دفه نرو، دفعه بعد میری.
امسال اولین بهاریه که قراره باهم عید دیدنی بریم و سفره هفت سین بندازیم.
نه گذاشت نه برداشت گفت:
«خانم میخوای از زن هایی باشی که روز عاشورا نذاشتن شوهراشون به یاری امام حسین علیه السلام بره؟»
دیگه چیزی واسه حرف زدنم نذاشت.
ماتم برده بود و دهانم خشک خشک.
باز گفت:
تو اجازه بده برم، منم عوضش اگه شهید بشم و لایق بهشت باشم و اگه اجازه شفاعت یه نفرو داشته باشم قول شرف میدم اون یه نفر هیچ کس نباشه جز تو...
#شهید_علی_آقایی🌷
شهادت: ۱۳۹۴/۱۲/۷، حلب سوریه
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
شهیدی که با دهان روزه به شهادت رسید🕊️
🌷همرزم← حمید همیشه و در هر زمانی از شبانه روز🌙 رزمنده ها رو با وجود خطر در بین راه سوار ماشین میکرد من بهش تذکر دادم که این کار خلافه🥀حمید هم یه داستان برام تعریف کرد واز من قول گرفت تا روزی که زنده ام برای کسی تعریف نکن🍂 او گفت: یه روز هنگام غروب در منطقه عمومی دهلران کنار جاده🍃 به یه بسیجی که شال سبز رنگی به گردنش بود برخوردم، توقف کردم واونم سوار شد🚖. انگار که منو میشناخت🍂 منو به اسم صدا زد و یه سری از مشخصات شخصیمو گفت‼️بعدش هم گفت: من سید مهدیام بسیجی های منو هر کجا دیدی سوار کن و نگران نباش. بعدش هم بهم دست داد و از ماشین پیاده شد، گرمای دستشو حس کردم🌼وقتی به خودم آمدم هر چه اطرافمو نگاه کرده کسی رو ندیدم‼️یا صاحب الزمان (عج)»💚 این فرمانده در ماه مبارک رمضان🌙 و با زبان روزه در حالی که سرگرم خنثی کردن مین بود🥀بر اثر انفجار مین💥 به شهادت رسید🕊️شدت انفجار به حدی بود که پیکر مبارکش متلاشی شده بود 🥀با وجود این که بدنش تکه تکه شده بود🥀اما با خنده ای بر لب به ملکوت اعلی پرواز کرد🕊️🕋
#شهید_حمیدرضا_دستگیر
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
افطار سُرخ...
🌷راوی← ماه مبارک رمضان بود🌙غذایی را که برای افطارش آورده بودند برداشت و حرکت کرد🍛 آن روز حقوق هم گرفته بود، وقتی به خانه یکی از مستمندان رسید🍂 تمام حقوقش را روی قابلمه غذا گذاشت💰در زد در باز شد، مردی ظاهر شد پول و غذا را به او داد. همرزم← محمد تیری به شکمش خورده بود🥀 گاهی به هوش میآمد و دوباره از حال میرفت🥀 قرار شد به ارومیه منتقل شویم چهار ساعت بعد هلیکوپتر رسید🚁 ما را انتقال دادند کیسه خون را به دستش وصل کردند🥀چیزی نمیگفت، حتی ناله هم نمیکرد🍂ولی از حالت چهرهاش میتوانستم بفهمم که درد میکشد🥀هلیکوپتر به پرواز در آمد🚁 لحظه به لحظه حال محمد بدتر شد🥀رنگ صورتش تغییر کرد🥀نگاهش را به من انداخت و گفت: ضعف شدیدی دارم🥀کمک کن شهادتین بگویم روزه بود، روز قبل هم روزه گرفته و افطار چیزی نخورده بود🥀سحر هـم غذای درست و حسابی نبود و به همین دلیل دچار ضعف شد.🥀 گفتم: طاقت بیاور، چیزی به ارومیه نمانده آهسته شهادتین را به زبان آورد و با آرامش با لب تشنه و گرسنه به سوی معبودش پَر کشید🕊️🕋
#شهید_محمد_طائی
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🌷شهیدی ڪه در رمضان بدنیا آمد
در رمضان وارد حوزه شد
در رمضان به جبهه رفت
در عملیات رمضان شهید
و مفقودالاثر شد
و بعد از ۱۴ سال در ماه رمضان نیز پیڪر مطهرش
پیدا و تشییع شد🕊
🌷وقتی او را آوردند، پدر و مادرش او را از روی قطعه های پیراهنش شناختند، همان پیراهنی بود که وقتی از کاشان آمده بود به تن داشت .
این شهید بزرگوار میگفت، خیلی باید نیتهایمان را خالص کنیم، نیت شهادت اگر برای خدا نباشد، آن وقت ما پیش مردم شهیدیم و نزد خدا شهید نیستیم، پس حواسمان باشد، نیت، عمل، رفتار و گفتارمان فقط برای رضای خدا باشد تا شهید راه خدا محسوب شویم.
یکی از جوانان پر شور و حال و با انرژی ایوب توانایی بود که با توجه به کمسن و سال بودنش در ماه مبارک رمضان در گرمای بالای 50 درجه با عشق و اراده در مقابل دشمن کفر جنگید.
ماه رمضان فرصت پرواز از زمین به آسمان است، ماهی که در آن ایوب با صبر و استقامت در طول زندگی شهیدی شد از تبار رمضان و آخرین رمضان در کارنامه او ماندگار شد.🕊
محل تولد : جیرفت
روحش شاد و یادش گرامی
#شهید_ایوب_توانایی
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
ماجرای سر شهیدے که چند ماه در اتاق پدر بود🥀
🌷شهید محمدرضا آل مبارک
تاریخ تولد: ۱۳۴۵
تاریخ شهادت: ۱۴ / ۹ / ۱۳۶۱
محل تولد: دزفول
محل شهادت: منطقه شرهانی
*🌷برادرشهید← محمدرضا متولد ۲۸ صفر بود🌙میگفت دوست دارم مانند مولایم حسین(ع) بی سر باشم🥀سال ۶۱ در عملیات محرم و در آستانهی اربعین حسینی🏴 در حالی که روزه بود بر اثر اصابت گلوله ۱۰۶💥به سرش بیسر شد و به آرزویش رسید🕊️تنها بدن تکه تکه محمدرضا به خوزستان برگشت🥀و سرش به دست ما نرسید🥀بدن بیسرش در روز اربعین تشییع شد🏴 هفت روز پس از خاکسپاری فَک محمدرضا را به پدرم تحویل میدهند🥀و بعد هم فَک را کنار پیکر بیسر به خاک میسپارند🥀 او تا اینجا برای 2 بار به خاک سپرده شد🥀سر محمدرضا پس از 7 سال و انجام آزمایشات DNA برگردانده شد🥀شبانه سر محمدرضا را به پدرم تحویل میدهند🌙که پدرم نیز ۲ تا ۳ ماه یعنی تا زمانی که اجازه نبش قبر گرفته شود،💫 سر شهید را بدون اطلاع ما و مادرم، در کُمد اتاقش نگهداری میکند🥀لحظات سختیست🥀پدرم برای اینکه شوکه نشویم، حرفی در این خصوص به ما نمیگوید🥀 ولی در این مدت شبها با محمدرضا در اتاق درددل میکرده🥀پدر مرحوم شهید← زمانی که نبش قبر صورت گرفت💫 و سر بریده محمدرضا کنار بدنش قرار گرفت،🥀دیدم که هنوز لباسهای محمدرضا پس از هفت سال به همان صورت قبل است🌙و بوی عطر میدهد💫 پیکرش برای سومین بار خاکسپاری شد*🕊️🕋
#شهید_محمدرضا_آل_مبارک
#شادے_روح_پاکش_صلوات 💙🌷
تولد و شهادت همزمان با تولد و شهادت مولا علی(ع) 🕊️
🌷شهیدحمید عارف
*🌷قسمتی از وصیت: پروردگارا اگر شهادت را نصیبم کردی🕊️بدنم تکه تکه شود تا در برابر سرور شهیدان شرمنده نباشم.🥀همرزم← هوا هنوز تاریک بود🌙که «سعید بهادری» یکی از معاونین تیپ🍂در حالی که پوشیده از خاک بود آمد، گفتم: توی خاک غلت زدی! خندید که نه بابا، تایر موتور رفت روی چیزی و پرتاب شدم🍂۳۵ روز از شهید عارف خبری نبود🥀خبر دادند پیکری پشت تپهای پیدا شده🥀رفتیم و پیکر را دیدیم، ناله سعید بلند شد و زد توی سر خودش🥀پیکر شهید عارف همان مانعی بود که ۳۵ روز پیش،سد راه موتور سعید شده🏍️و پرتش کرده بود روی زمین🥀سعید در تاریکی نفهمیده بود🥀و پیکر را پشت تپه انداخته بود🥀پیکری که فقط یک کتف و سر باشد و وزنی سه-چهار کیلویی🥀معلوم است که در آن تاریکی، هیچکس فکر نمیکند پیکر یک آدم باشد🍂سعید بدجوری احساس گناه میکرد و تا چند روز حال طبیعی نداشت🥀شهید عارف در روز تولد امام علی(ع) به دنیا آمد و در ۲۱ رمضان، روز شهادت مولا علی(ع) مورد اصابت گلوله مستقيم تانک قرار گرفت💥و با بدنی تکه تکه شده🥀به آرزویش رسید*🕊️🕋
#شهید_غلامحسین_(حمید)_عارف
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
شهادت با زبان روزه🕊️
🌷شهید رضا کارگر برزی
*🌷همسرش← روزی رضا یک مرتبه جلوی بچهها گفت:«اجازه میخواهم که کف پاهایت را ببوسم💫تا آمدم پای خود را جمع کنم، کف پایم را بوسید🍃سپس گفت:«این عمل را انجام میدهم تا بچهها نیز یاد بگیرند.🌷رضا علاقه بسیاری به حضرت آقا داشت🌙هرکجا که میرفت، هدیه برای من تصویری از حضرت آقا میآورد🌙همرزم← رضا پس از درگیری از ناحیه سینه و پهلو با سه گلوله قناسه زخمی شد🥀بچههای رزمنده رو سوار وانتی میکنن و به بیمارستانی که در اون نزدیکی بوده میرسونن🏥رضا پشت وانت بوده و سر یکی از مجروحین را هم روی پاش گذاشته🍂بعد به بیمارستان میرسند، مجروحین را با برانکارد به بیمارستان میبرند🍂اما رضا با پای خودش به بیمارستان میره که از شدت خونریزی داخلی که بخاطر از بین رفتن جگر کبد و شکستن استخوان سینهاش بوده🥀به شهادت میرسه🕊️آقا "رضا" به خانوادهاش گفته بود «من اسیر نمیشم،پیکرم برمیگرده و سالم به نزد شما میام🕊️او به قولش عمل کرد و با دهان روزه🌙در ماه شهادت مولایش علی(ع)🏴 با تیر به سینه و پهلو🥀مانند مادرش حضرت زهرا(س) شهید و پیکرش سالم به وطن بازگشت*🕊️🕋
#شهید_رضا_کارگر_برزی
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
یڪ سجده تا بهشتــــ🕊️
🌷شهید یوسف شریف
*🌷همرزم← در هور گرما بیشتر از 50 درجه بود☀️آنها که در هور بودند میدانند فقط عاشقان تحمل ماندن در آنجا را دارند🍂یکی از بچههای مخابرات آنجا گفت: تا بحال چند بار به برادر شریف اصرار کردهاند که برای تجدید روحیه از اینجا برود🥀اما او گفته حداقل یک ماه به من فرصت بدهید تا روزهام را بگیرم🌙او ۳۰ روز در گرمای شدید هور روزه گرفت🌙میگفت:« دوست دارم شهادتم در حالی باشد که در سجده هستم»📿همرزم← در حال عکس گرفتن بودم📷 که دیدم یک نفر به حالت سجده پیشانی به خاک گذاشته است، فکر کردم نماز میخواند📿اما دیدم هوا کاملاَ روشن است و وقت نماز گذشته🥀جلو رفتم تا عکسی در همین حالت از او بگیرم📷 دستم را که روی کتف او گذاشتم به پهلو افتاد🥀دیدم گلولهای از پشت به او اصابت کرده و به قلبش رسیده🥀صورتش که دیدم زانوهایم سست شد گفتم اینکه یوسف است🥀۱۵ روز بعد از شهادتش خودم را روی سینه اش انداختم، بوی عطر و گلاب میداد🌙مردم التماس میکردند که صورت نورانیاش را ببینند🌙او با گلولهای بر سینهاش🥀برخاک سجده کرد تا به آسمان برسد و چه زیبا به آرزویش رسید*🕊️🕋
#شهید_یوسف_شریف
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa