﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🌹●حسیـن ایرلو بچه تهران بود از آن داش مشتی هــا...
شده بود فرمانده تحریب لشکر المهدی(عج)...
●می گفت دوست دارم جوری شهید بشم که یک وجـبم از من هم نمـونه... گلوله مستقیم تانک خورد به سینه اش، تکه تکه شد....
●بعد از حسیــن، کاکا علے شـد فرمانده تخریـب...
دیدم همیشــه یک لباس منـدرس و کهنه به تن دارد.
گفتـم کاکا علے این چـیه پوشیدے زشتـه!
گفـت: لباس شهیـد ایرلوِ!
گفتم: حسین هیکلش دو برابر تو بود؟
گفت:دادم خیاط بـرام اندازش کـرده.
روی آسـتین جاے یک پارگے بود.
گفـتم: این چـیه، چرا این را ندوختـی؟
گفت: جاےترکـشیه که به بازوے ایرلو رفته.
هر وقت خسـته میشـم. دلم مےگـیره سرم رو
مےگذارم رو این پارگےآروم میشم!
#شهید_علی_ناظم پور(کاکاعلی)
#شهید_حسین_ایرلو
#شادی_روح_پاکشان_صلوات
🔥 تل آویو
#طوفان_الأقصى
#پایان_اسرائیل
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa