eitaa logo
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
9هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
6.7هزار ویدیو
148 فایل
آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتندوپریدن تبلیغ وتبادل👇 https://eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b 🤝
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله.. 💥قسمت١٧💥 براش می نوشتم: " تو یه بار رفتی سوریه. الان نوبت بقیه ست. لطفاً دیگه تموم کن این مسئله رو!"‼️ وقتی می دید زورش به من نمی رسد😌 پیام می‌داد: "واگذارت می کنم به علیها السلام. خودت باید جوابش را بدی." می‌گفتم: "چرا اسم بی بی رو میاری وسط؟ چرا همه چیز را با هم قاطی می کنی؟"😥 می گفت: "برای اینکه داری میندازی جلو پام." آخر سر هم معطل من نماند. رفت و کار خودش را کرد.😔 همه زورش را زد تا بلاخره موافقت مسئولان را را گرفت. 😔😌💙 یکروز کشاندمش کنار و با حالت گفتم: "محسن نرو. تو زن جوون داری، بچه ی کوچیک داری."😖 گفت: "نگران نباش حاجی. اونا هم خدا دارن. خدا خودش حواسش بهشون هست."😉 مرغش یک پا داشت. میدانستم اگر تا فردا هم باهاش حرف بزنم هیچ فایده ای نداره. میدانستم تصمیم خودش را گرفته که برود. هیچ چیز هم نمیتواند مانعش بشود. چشمام پر از شد. لبانم لرزید. گفتم: "محسن. چون دوستت دارم دعا میکنم شهید نشی." گفت: "چون دوستم داری دعا کن شهید بشم." ¦◊¦◊¦◊¦◊¦◊¦ یک شب "موسی جمشیدیان" را توی خواب دیدم. از محسن بود که در سوریه شهید شده بود. توی یک تابوت با لباس احرام دراز کشیده بود. یکدفعه از تابوت بلند شد و نشست رو به رویم.😶 بهم گفت: "چته خانم؟ چی میخوای؟" به گریه افتادم. گفتم: "شوهرم محسن خیلی بی قراره. میگه میخوام برم سوریه. میگه میخوام شهید بشم."😔 خندید و گفت: "بهش بگو عجله نکنه. وقتش میرسه، خوب هم وقتش میرسه. میشه خوب هم شهید میشه!"😇😮 از خواب پریدم. تمام بدنم می لرزید. خوابم را برای محسن تعریف کردم. بعد هم خیره شدم به او. قطرات درشت ،همینجور داشت از چشمانش پایین می افتاد.😭 میخواست از خوشحالی بال دربیاورد و پرواز کند. من داشتم از ، قالب تهی میکردم او از .😔👌🏻💙 . با چشمان خودم میدیدم که برای رفتن به سوریه دارد مثل میسوزد.😔 طاقت نیاوردم. مثل سال پیش، کاغذ و خودکار برداشتم و نوشتم به امام حسین علیه السلام.😇 نوشتم: "آقاجان. شوهرم میخواد بره سوریه که از حریم خواهرتون دفاع کنه. میدونم شما هر کسی رو راه نمی دید. اما قسم تون میدم به حق مادرتون که بذارید محسن بیاد. من به سوریه رفتنش راضی ام. من به شهادتش راضی ام."💙 بعد هم نامه رو فرستادم کربلا. میدانستم آقا دست خالی ردم نمیکند. نه من و نه محسن را.😔💝🌷 نوش نگاه پر مهرتون😌👌🏻 التماس دعا دارم😭 یاعلی💝 @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️
⚘ ۱۶ شهریور ۱۳۶۶ سالروز شهادت سردار دلاور سپاه اسلام فرمانده‌ی گردان زرهی امام سجاد عليه‌السلام از ۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ گرامی باد...🚩☘❤ ولادت: ۱۲ اسفند ۱۳۳۶، تهران متاهل و پاسدار با تحصیلات سیکل موقعیت مزار در : قطعه ۲۶، ردیف ۸۲ ، شماره ۱۱ انتشارات ۲۷ کتابی در مورد این شهید بزرگوار به نام به قلم خانم مریم عرفانیان چاپ کرده است.🌹 🆔Eitaa.com/pelak_shohadaa
💐🌺🕊🌴🕊🌺💐 دیروز و می زدیم امروز مانده‌ایم چه بزنیم دیروز روز شدن بود امروز روز شوم چقدر خونی شد تا خاکی نشود 🆔 Eitaa.com/pelak_shohadaa
بگذار زمستان بتازد و بگذار هوا هرچه می‌خواهد سرد شود! ما قلبی عاشق در سینه داریم که هیچ برفی تاب تحمل گرمای آن را ندارد..! 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپی از تصاویر شهید عباس کریمی، فرمانده لشکر 27 محمدرسول‌الله(ص) و بخشی از سخنرانی او در جمع رزمندگان 📆 24 اسفند 1363- شهادت فرمانده بااخلاص لشکر27-در عملیات بدر، در کنار دجله و بر اثر اصابت ترکش به سر ➕ فرازی از سخنان شهید عباس کریمی در جمع رزمندگان جبهه 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
در جبهه هیچ وقتی برای بیکاری وجود نداشت! اولین فرصت، خواندن قرآن بود ... 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
آخرین یادگار هنری طلبه‌ای که پرچم گنبدِ امام‌حسین(ع) را با خونش رنگین کرد! محمدجواد در تبلیغات لشکر بود و کار‌های نقاشی با او بود نزدیک غروب وقتی محمدجواد بارگاه امام حسین (ع) را کشید، با اشاره به پرچم کنار گنبد گفت: این پرچم باید قرمزِ خونی رنگ شود! هنوز جمله محمدجواد تمام نشده بود که صدای سوت خمپاره پیچید ترکش به پیشانی محمدجواد بوسه زد و خون سر محمدجواد بر بالای گنبد درست در محل پرچم پاشید.!! و خواسته شهید برآورده شد... 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🌹به یاد سردار بی‌سر عملیات کربلای۵ پدرش روایت می‌کند: نصف شب از صدای ناله نماز شبش از خواب بیدار شدم. میان گریه‌هایش میگفت:خدایا اگر شهادت را نصیبم کردی، می‌ خواهم مثل امام حسین (ع) بی سر و مثل حضرت عباس(ع) بی‌دست باشم. وقتی پیکرش را آوردند نه سر داشت و نه یک دست گویا آن شب خدا می‌شنیدش...!! 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
30.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 به بهانه‌ی سالروز شهادت سردار شهید رمضانعلی صحرایی فرمانده تیپ ۲ لشکر ویژه ۲۵ کربلا...🕊 . ( 🎥 با کوچک ترین رزمنده‌ی ویژه ۲۵ آقا جواد صحرایی . 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
در جبهه هیچ وقتی برای بیکاری وجود نداشت! اولین فرصت، خواندن قرآن بود ... 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
یک سقف یک آرزو ... روزگار ، شوخی‌ هایشان را خرید..! و آرزوهای آمیخته با خنده‌هایشان را برآورده کرد. حالا که بر مزار سیدعلی می‌روی و به سوله‌ ساکت گلزار شهدا که دیگر ، رواق حـرم سید شده است نگاه می‌کنی، به یاد آرزوی شوخی‌وار او می‌ اُفتی که گفته بود : " ای کـاش روی قبر ما هم سایبانی و گنبدی بسازند" 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
یک سقف یک آرزو ... روزگار ، شوخی‌ هایشان را خرید..! و آرزوهای آمیخته با خنده‌هایشان را برآورده کرد. حالا که بر مزار سیدعلی می‌روی و به سوله‌ ساکت گلزار شهدا که دیگر ، رواق حـرم سید شده است نگاه می‌کنی، به یاد آرزوی شوخی‌وار او می‌ اُفتی که گفته بود : " ای کـاش روی قبر ما هم سایبانی و گنبدی بسازند" 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
ای شهیـد ، دستـی بـر آر نفْس ما را هم تخریب کن تا معبرِ آسمان به ‌روی ما هم باز شود 🌷 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
▪️حاج در وصف شهید تاجیک گفت: . «به روح پاکش قسم می‌خورم اگر پدر، مادر و بچه هایم را جلوی چشمم می‌کشتند، تحملش برایم راحت تر بود از شنیدن خبر شهادت حسین.» . ▫️ ۴۱۵ ۴۱ بود.در ماه ۱۳۶۵ در اطراف نهر جاسم به رسید. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 و کمتر دیده شده از سردار علیرضا بلباسی امام محمد باقر ویژه ۲۵ ... . ▪️💢متولد ۱۳۳۲ روستای آسور فیروزکوه. قبل از انقلاب تکنسین پرواز در هواپیمایی ایران بود.در طول خدمت، به آموزش زبان انگلیسی مشغول و نیز موفق به اخذ درجه مکانیک هواپیما شد.در سال 58 یعنی در 26 سالگی، با دختری مؤمنه به نام «مریم بانو صادقی» ازدواج کرد. . ▪️سپاه که تشکیل شد از هواپیمایی انصراف داد و پاسدار شد و به جبهه رفت.عملیات رمضان از ناحیه دست چپ ؛ سینه مجروح شد.جانشین فرمانده گردان مالک اشتر لشکر 25 کربلا بود و بعد جانشین گردان امام محمد باقر (ع) شد اما شهادت علی اصغر خنکدار، باعث شد که علیرضا فرمانده این گردان منصوب شود. . ▪️در عملیات والفجر 8 از ناحیه پای چب مجروح و در بیمارستان بستری شد تا مورد عمل جراحی قرار گیرد، امّا نپذیرفت و بیمارستان را به قصد جبهه ترک کرد.در عملیات کربلای یک، از ناحیه کتف، گردن و دست راست مجروح شد.در 28 بهمن ماه 1365 وصیت نامه‌ای نوشت : «دنیای کفر بداند در فطرت توحیدی ما فقط یک ترس قرار دارد و آن هم ترس از خدا و ترس از گناه است. . ▪️سرانجام سردار شهید «علیرضا بلباسی» در 12 اسفند 65 در عملیات کربلای 8 در شلمچه بر اثر اصابت خمپاره به سر و سینه به آرزوی دیرینه‌اش که شهادت بود، رسید و به مدت 9 سال، پیکر پاکش بر اساس خواست قلبی‌اش بر خاک گرم و سوزان شلمچه ماند تا اینکه در سال 1374 توسط گروه تفحص شناسایی و به قائمشهر منتقل و پس از تشییع ، در گلزار شهدای قائمشهر به خاک سپرده شد. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
تمایلی به شهرت و معروف شدن نداشت! و باورش بر این اصل بود که اگه کاری را با خلوص‌ نیت برای خدا انجام دهی؛ او تو را عزیز می کند... آری ... هر که می‌خواهد عزیز شود باید الهی شود و امیر نیز الهی شد تا خداوند عزیزش کرد. و تنها خدا می‌داند بین او و خدایش چه گذشته که عکسِ لحظه شهادتش سال‌ هاست نماد مظلومیت و آرامش پس از عروج شده است ... 🕊 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🌹به یاد سردار بی‌سر عملیات کربلای۵ پدرش روایت می‌کند: نصف شب از صدای ناله نماز شبش از خواب بیدار شدم. میان گریه‌هایش میگفت:خدایا اگر شهادت را نصیبم کردی، می‌ خواهم مثل امام حسین (ع) بی سر و مثل حضرت عباس(ع) بی‌دست باشم. وقتی پیکرش را آوردند نه سر داشت و نه یک دست گویا آن شب خدا می‌شنیدش...!! 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفته‌ای... اما گذشتِ عمر تاثیری نداشت ما که دلتنگ توایم امروز فردا بیشتر.... 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
ای کاش به ما بال و پری می‌دادند جان حال و هوای کویِ یاران دارد ... بهار ۱۳۶۱ ، ایلام منطقه عملیاتی سومار از راست : شهید حسن سماواتی جانباز یوسف هادی پور ، شهید محمد ترکمان ، شهید سردار علی چیت‌ سازیان شهید صمد یونسی و رسول باقری 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
💢برای غربت شاه غریب سینه زدم برای حضرت شیب الخضیب سینه زدم گریستم همه‌ی عُمر جایِ یارانش میان روضه به جای حبیب سینه زدم . 📸 از عزیزالله رودباری ( اهل رودبار) که از ویژه ۲۵ در بمباران رسید.دو هفته قبل از پسرش در رسید. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
💢 که را کرد ( بیاد ۲۷ محمدرسول اله علیرضا نوری ساروی) . ▪️تو روزگاری که همه برای گرفتن پست و مقام به هر دری میزنن تا مثلا بشن آقای مدیر ، خواستم بگم یه علیرضا نوری بود که بیابان های خوزستان رو به پشت میز نشینی و پست و مقام ترجیح داده بود. . ▪️سردار کوثری نقل میکرد : یک روز آقای رسول‌زاده مسئول دفتر فرمانده وقت سپاه به من زنگ زد و گفت آقای سعیدی‌کیا (وزیر وقت راه) تماس گرفته و گفته است که حکم نوری را به عنوان جانشین راه‌آهن سراسری کشور زده است. از من خواسته بودند نوری را تسویه کنم و به تهران برگردانم تا سمتش را تحویل بگیرد. نوری را خواستم. ایشان آمد و تا موضوع را شنید، حکم را با دستش گرفت و نگاهی به آن انداخت. . از آنجا که آدم اخلاق‌مدار و مؤدبی بود، چندبار عذرخواهی کرد و چون یک دست نداشت، حکم را به دندانش گرفت و آن را پاره کرد. بعد مقابل چشم‌های متعجبم گفت: من به اینجا (جبهه) نیامده‌ام که برگردم. اگر می‌خواستم مسئولیت بگیرم، در همان تهران می‌ماندم و به اینجا نمی‌آمدم. ماند و کمی بعد هم به شهادت رسید. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
وقتی پیکر بی‌سر اَحد را آوردند همه اشک می ریختند ؛ امّا مادر احد نقل می‌پاشید و زینب وار دعا می‌کرد : خدایا ، این قربانی را قبول کن این شهیدِ حسین (ع) است... پ.ن: گفت با حق" قلیل ما بپذیر" عقل مبهوت؛ زین عبارتِ زینب است اللّهُمَ تَقَبَّلْ مِنَّا هَذا الْقَلیل القُرْبانَ 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
می گفت : درد هر تیر و ترکش را تحمل می‌کنم ولی اندوه خمینی را هرگز .... 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
شوخی که به واقعیت تبدیل شد! رفقایش از سر مزاح روی کاغذی نوشتند: «شهید اسلام طلبهٔ مجاهد مهرداد خواجوئی» و کاغذ را گذاشتند روی سینه‌ او غافل از اینکه اراده‌ی خداوند بر شهادت او رقم خورده بود. ‌‎🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
شما به آموختید ؛ که راه خویش را بشناسیم تا تابلوهای منحرف کنارِ جاده فریب‌مان ندهند.... از چپ : 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa