eitaa logo
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
8.3هزار دنبال‌کننده
15.7هزار عکس
8.9هزار ویدیو
151 فایل
آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتندوپریدن تبلیغ وتبادل👇 https://eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b 🤝
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴🕊🌹🥀🌹🕊🌴 توی سن پانزده سالگی بود ، برای کمک به ، شبها می رفت بهشت زهرا ، تو سن نوجوانی و غرور ! وقتی بهش می گفتم اذیت نمی شی بری پول جمع کنی، می گفت مامان خیلی لذت داره گدایی کردن . ازهمان درحال خودسازی بود و خیلی زجر کشید و اجرش رو دید . امیدوارم اون دنیا دست مارو هم بگیره ان شاالله را به می دند قیمتی دارد بالاتر از ! برای اینکه خود بشود بهای تو راوی :
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 آخرای شب بود که  پرده برزنتی سنگر را کنار زد و آرام به کنار دستم خزید و آهسته  گفت: میشه ساعت چهار صبح بیدارم کنی تا داروهایم‌ را بخورم؟ سـاعت چهـار صبح بیـدارش کردم. تشـکر کرد و بلند شـد، از سـنگر رفـت بیرون، بیسـت الی ۲۵ دقیقه گذشـت، اما نیامد. نگرانش شـدم. رفتم دنبالش، هوا مهتابی بود بعد از جستجوی اطراف سنگرها، یک صدای زیبا و سوزناک مناجات  شنیدم، رفتم به دنبال صدا، دیدم یه قبر کنـده و داخل قبر نمـاز شـب میخوانـد و زار زار گریه می‌کند. در تاریکی، لرزش شانه‌هایش را حس می‌کردم، نزدیک شدم که سایه‌ام در نور مهتاب به داخل سنگر افتاد. سرش را بالا کرد چشمانش اشکبار و صورت صاف و بدون مویش خیس بود. با چشمانی نگران گفتم: مرد حسابی! تو که منو نصف جون کردی؟ می‌خواسـتی نماز شـب بخونـی چرا بـه دروغ گفتی مریضـم و میخـوام داروهام‌ رو بخورم؟! با بغض و اشک گفت: خدا شـاهده من مریضم، چشـمای من مریضن، دلـم مریضه. چشـام مریضـه چـون توی این ۱۶ سـال امـام زمان رو ندیده ، دلم مریضه چون بعـد از ۱۶ سـال هنـوز نتونسـتم با خدا خـوب ارتبـاط برقرار کنم؛ گوشـام مریضـه چون هنوز نتونسـتم یه صدای الهی بشـنوم! یک مرتبه پشتم لرزیدم نمی‌دانم از سرمای سوزناک نیمه شب بیابان‌های اهواز بود یا از گرمای سخنان آتشین این بسیجی ، تیر صدایش قلبم را نشانه گرفت و اشکم را جاری کرد، دروغی می‌گوید که از هزار راست هم راست‌تر است. عاشق که دارویی عاشقانه می‌خورد! 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
مادرشهیدمصطفی‌صدرزاده🙃 خیلی از و مادرها سن فرزندانشان برایشان دوران سختی است، ولی برای من این طور نبود. 💕 مخصوصا آقا بسیار و باادب بود و خیلی بیشتر از سن خودش متوجه می شد.♥️ یکی از مصطفي این بود که، همین طوری حرف کسی را قبول نمی کرد؛ مگر اینکه در موردش تحقیق و بحث می کرد. خیلی باحوصله چه با و یا رفتار می کرد. رعایت ادب را هیچ وقت فراموش نمی کرد. حواسش بود که خدایی نکره کسی را نشکند . اگراحساس می کرد کسی از او رنجیده خاطر شده، تا ازدلش در نمی آورد آرام نمیشد و قرار نمی گرفت. 🌸 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa