eitaa logo
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
8.8هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
7.2هزار ویدیو
149 فایل
آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتندوپریدن تبلیغ وتبادل👇 https://eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b 🤝
مشاهده در ایتا
دانلود
980220-Panahian-M-ImamSadegh-GonahChistTobeChegooneAst-05-18k.mp3
9.43M
🔉 #گناه_چیست؟ توبه چگونه است؟ (۵) 📅 جلسه پنجم | ‌۹۸/۰۲/۲۰ 🕌 تهران، مسجد امام صادق(ع) #از_لاک_جیغ_تا_خدا @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️ #حامی_ایتا
#تلنگر آدم‌شدن‌های‌در‌پسِ‌‌تشرِ مهدیِ‌فاطمه‌قبول‌نیستا!نیومده‌آدم‌شو.....🌱😔 ♥️♥️♥️ #اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج 🦋 💭👤ـــــــــــــــــــــ #از_لاک_جیغ_تا_خدا @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️ #حامی_ایتا
سلام همراهان اولین روز سرد زمستانیتون بخیر و شادی وسلامتی ❄️❄️🌸 یک رمان کوتاه درمورد موضوع این چند روز کانال یکی از اعضا برام فرستادن ممکنه برای هر کس اتفاق بیفته نظراتتون وممنون میشم برام بفرستین🍂🍃🍂🍃 ما به آنیم که آرام نگیریم موجبم که آسودگی ما عدم ماست
✅از بچگی درس خوندن رو دوست نداشتم بخاطر پدر و مادرم مجبور شدم تا لیسانس ادامه بدم... بعدش رفتم سراغ کلاسهای هنری خیاطی،خطاطی... هر هنری رو که یاد میگرفتم برا خودم و اطرافیانم انجام میدادم اما دوست نداشتم برم سرکار.. آرامشی که تو خونه بود رو دلم نمیخواست با هیچ چیز دیگه ای عوض کنم هر روز بعد از انجام کارهای روزانه میرفتم سراغ گوشی.. تقریبا تا عصر سرگرم مجازی میشدم.. فعالیتم توی اینستا بیشتر بود،راه به راه پست میذاشتم استوری که خوراکم بود..! یه روز یکی از فالورام به اسم افشین پستی در مورد داروهای گیاهی برای پوست گذاشته بود پست خیلی خوبی بود،میخواستم دارو رو برای صورتم استفاده کنم نحوه استفاده رو خوب متوجه نشدم براش کامنت گذاشتم و سوالمو پرسیدم یه روز گذشت اما جواب نداد.. تعداد لایکاش زیاد بود و خیلیا کامنت گذاشته بودند گفتم لابد هنوز وقت نکرده جواب بده روز بعدش دیدم اومده تو دایرکت و پیام گذاشته.. -سلام حال شوما؟ عذر میخوام تو خصوصی مزاحم شدم و خیلی بیشتر عذر میخوام که شما بانوی محترم رو در انتظار جواب گذاشتم.. بعدش نحوه استفاده رو خیلی خوب و کامل توضیح داده بود نمیدونم چرا اومده بود دایرکت.. خواستم جوابشو ندم اما دیدم دور از ادبه جواب کسی رو که انقدر محترمانه صحبت کرده رو ندم! خلاصه مجبورشدم براش پیام بذارم تا گفتم سلام! آنلاین بود و جوابمو داد سلام خانومم😊 _ممنون بابت جواب سوالم،خیلی لطف کردید +خواهش بانوی محترم _خدانگهدار +عه چه زود خداحافظی! سوالی نداری؟! _نه دیگه..متوجه دستور استفاده شدم +اگه سوالی برات پیش اومد حتما ازم بپرس،خوشحال میشم کمکت کنم _بله،ممنون. خداحافظ +قطعا که پوست بانو خوب و زیبا هست اما امیدوارم پوستتون شفاف تر از همیشه بشه😉 خدانگهدار🌺 اینبار حس خوبی نسبت به طرز صحبتش نداشتم... چند روزی گذشت یه روز توی اینستا استوری گذاشتم دیدم سریع اومد دایرکت شکلک😍 فرستاده بود دیدم اما جوابشو ندادم.. یعنی نمیدونستم چی باید جواب بدم! پیام فرستاد جواب شکلک سکوته بانو؟! ادامه دارد.. 🌷‌-----*~*💗 @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️
ارسالی اعضا 🌸🌸🌸 سلام خوبین چقد دلم میخواد حرف بزنم وخیلی دلم پر😞 من خودم چادری نیستم اما دیشب که شب یلدا بود سعی کردم سنگین رفتار کنم خیلی و روسریم رو کشیدم جلو تا روی پیشانی نمیخوام کسی زیباییم رو ارزون ببینه از من فیض ببره مخصوصا آدمای کم جنبه که غیر از اینکه کمی بهت محل بدن و بعد چون دیگه باهاش راه نیایی میشی آدم بد دیشب خیلی مسخره شدم و اینکه دختر بزرگم که 11ساله هم هست خیلی دقیقه و ناراحت میشه وبراش سخته من میگم نباید از تمسخر دیگران ناراحت شد ناراحت میشم اما به خوشحالی امام زمانم می ارزه قوربونشون برم کاش مارو هم جزو یارانشون باشیم واین که چیزی که برام خیلی مهمه اینکه با کارام و لباس پوشیدنم دیگران رو به گناه نندازم و باعث ترویج وعلنی کردن گناه نشم دوست دارم این تو کانال قرار بگیره و به فرشته ها گلهای بهشتی بگم که خودت رو ارزون نفروش واین که دیشب خانم های توی مهمونی از دست این کار من فک کنم کلی حرص خوردن و متفاوت بودنم براشون سخت بود چون انگار اونجا خانه مد باشه همه برای یه مهمانی در رقابتن که چه لباسی بپوشند و آرایش داشته باشن و مردا هم همه چشمشون به خانم هاست متاسفانه خدا دست همه ما رو بگیره من فقط میخوام به اون کسایی که چادری هستن و میخوان چادری بشن و مراقب خودشون هستن بگم خوب راهی رو در پیش گرفتین مبارک تون باشه انشاءالله محکم و قوی در این راه قدم بردارین و کم نیارین که قطعا کارها براتون اسون میشه ☺️و اینکه من هم قصد دارم چادر بپوشم ولی سپردم به خدا جونم انشاءالله که کمکم کنه که یه چادری تمام عیار باشم و آبروی خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها و چادری ها رو خدشه دار نکن من سه تا گل دختر ناز دارم از شما عزیزان میخوام دعام کنید که درست تربیتشون کنم و به راست باشن انشاءالله
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
#رمـــــان_دایرکتےها #قسمت_اول ✅از بچگی درس خوندن رو دوست نداشتم بخاطر پدر و مادرم مجبور شدم تا لی
_جواب شکلک سکوته بانو؟! +کامنتای مربوط به استوری رو اکثرا جواب نمیدم... _من فرق دارم خب +ببخشید؟!!! _عصبی نشو دیگه.. منظورم اینکه من یه جورایی دکتر پوستتم😉 سریع خواستم بپیچونمش و از دستش در برم.. گفتم عذر میخوام من باید برم خدانگهدار! خداحافظی کرد و استیکر قلب فرستاد❤️ با دیدن استیکر قلب و جمله من فرق دارم،با خودم کلنجار رفتم،بلاکش کنم یا نه؟! توی فکر بودم که مدیر ساختمون برا گرفتن شارژ اومد.. بعدش کلا داستان افشین و قلب و بلاک یادم رفت! هر سری که استوری میذاشتم،افشین بدو بدو میومد دایرکت.. حرف خاصی نمیزد،منتها به هیچ وجه دوست نداشتم بیاد دایرکت.. اما روم نمیشد بهش بگم! هر چقدر من خشک و رسمی جواب میدادم،برعکس افشین خیلی راحت و خودمونی حرف میزد.. صحبتاش در مورد داروهای گیاهی بود و انصافا حرف دیگه ای در میون نبود.. فقط نوع بیانش طوری بود که انگار نه انگار داره با یه نامحرم صحبت میکنه.. توی بیوی اینستا نوشته بودم دایرکت آقایون=بلاک! نمیدونم چرا نمیتونستم بلاکش کنم! از یه طرف لحن بیانش اذیتم میکرد از طرفی میگفتم چقدر منفی فکر میکنی بنده خدا حرفی نزد که... فقط داره بهت کمک میکنه! الکی الکی خودمو با این توجیه گول میزدم.. چند روزی کامنت استوری رو بستم تا افشین نیاد دایرکت... یه روز عصر،عکس نیم رخ از خودم با خواهرزاده ام که تازه بدنیا اومده بود رو گذاشتم استوری... کامنت رو هم بسته بودم اما باز سروکله افشین خان پیدا شد.. _به به! بانو قدم نو رسیده مبارک!😍 دختر خودته؟ +نه...خواهرزادمه ببخشید اما من کامنت استوری رو بستم که کسی دایرکت نیاد! شکلک دلخوری فرستاد😒 گفتم معذرت میخوام اما لطف کنید دیگه پیام ندید! _مگه من حرف خاصی بهت میزنم؟ +نه _پس چرا عصبی شدی؟! +عصبی نیستم! اما من متاهلم ... ادامه دارد... 🌷‌-----*~*💗*~*-----🌷 @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️
tojih-gonah.ali_.mp3
2.7M
🔊فایل صوتی #کوتاه 🔰 توجیه گناه 🔰 #استاد_عالی #از_لاک_جیغ_تا_خدا @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️ #حامی_ایتا
╔═════ ೋღ بِسْمِ رَبِّ الزَّهراءِعَلَيْها السَّلام❤️🌸 آغازمی ڪنيم 🌸 لَبَّیڪ ِ یا زینب🙏🌺🍃 🌸ღೋ ═════╗
#منبر_بزرگان🍃🌸 . میگفت به #آیت‌الله_بهجت(ره) گفتم : نَفْسَم خیلی اذیتم میکنه ؛ ایشون فرمودند : شکایتش رو به «امام زمانت» کن ! 😭😭🙏🙏🙏 #از_لاک_جیغ_تا_خدا @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️ #حامی_ایتا
• +اے ڪاش ڪسی از حَرَمَت #دور نبود...♥️ #از_لاک_جیغ_تا_خدا @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️ #حامی_ایتا
9802210-Panahian-M-ImamSadegh-GonahChistTobeChegooneAst-06-18k.mp3
9.62M
🔉 ؟ توبه چگونه است؟ (۶) 📅 جلسه ششم | ‌۹۸/۰۲/۲۱ 🕌 تهران، مسجد امام صادق(ع) @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 مهم‌ترین مشکل خانواده‌ در ایران 👈🏻 تا این مسئله حل نشود؛ توصیه‌های اخلاقی هم اثر نخواهد کرد ... #تصویری #خانواده #از_لاک_جیغ_تا_خدا @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️ #حامی_ایتا
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
#رمـــــان_دایرکتےها ✅ #قسمت_دوم ✍ #فاطمه_قاف _جواب شکلک سکوته بانو؟! +کامنتای مربوط به استوری
    _نمیخوام یه نامحرم سر هر استوری بهم پیام بده +ای بابا! ما که کاری نمی کنیم آخه.. _مگه قراره کاری هم انجام بدیم؛اینکار درست نیست..! +ببین من خودم متاهلم،3ساله ازدواج کردم؛همسرمم دوست دارم! _چه خوب! امیدوارم خوشبخت باشید! +بله هستیم! خیلی هم خوشبختیم! _خب خیلی خوبه که.. +اما آدما گاهی نیاز دارن با کسی حرف بزنن..درد و دل کنن.. _وا! خب همون حرفا رو به همسرشونم میتونن بگن دیگه! +د نه دیگه...وقتی با زنم دعوا میکنم نمیتونم برم با خودش حرف بزنم که.. یه وقتایی آدم یه حرفایی داره که نمیتونه به شریک زندگیش بگه.. _حرفاتون خیلی برام عجیبه!! +چیش عجیبه فرشته ی روی زمین☺️ _میشه اینطوری صدام نکنید😒 +چشمممم فرشته خانومم! _بحث محرم و نامحری چی میشه؟! همون حرفا رو به هم جنس خودتون بزنید،اینطوری بهتره.. +همجنسا اکثرا تو زرد از آب در میان،بعدشم چرا انقدر سخت میگیری حالا! _من سخت میگیرم؟ +آره دیگه...ما که نمیخوایم ارتباط جنسی با هم داشته باشیم انقدر بزرگش کردی؛میخوایم گاهی دو کلمه با هم اختلاط کنیم همین!نمیخوام بخورمت که! _ببخشید من نمیتونم با شما صحبت کنم خیانت که فقط رابطه جنسی نیست!لطفا دیگه پیام ندید.. +عهههه صبر کننن..کجا رفتی؟ میخوام باهات حرف بزنم. خیلی بد اخلاقی😕 حرفاش همش توی ذهنم رژه میرفت هی با خودم سبک سنگین میکردم..! چند روزی دور اینستا خط کشیدم.. خودمو سرگرم کتاب خوندن و دید و بازدید کردم. کیوان جدیدا کارش طول می کشید و شبا دیر می اومد خونه،منم بشدت حوصله ام سر میرفت! این اواخر دیر اومدنای کیوان و خستگیاش اذیتم میکرد.. زندگی خوبی داشتیم،چیزی کم و کسر نداشتیم به لطف خدا.. من و کیوان دختر خاله پسر خاله بودیم 6سال بود ازدواج کرده بودیم،تقریبا همه چی رو براه بود! کیوان عاشق بچه بود،دو سالی بود که مدام با زبون بی زبونی میگفت دلش میخواد بچه داشته باشیم! اما من بهانه می آوردم که هنوز زوده.. خودمون بچه ایم،بچه میخوایم چیکار! واقعیتش حس میکردم نمیتونم مسئولیت یکی دیگه رو به عهده بگیرم کمی میترسیدم،حرفای دیگران هم روم تاثیر داشت. خیلیا بهم میگفتن حالا جوونید،خوشگذرونی کنید!وقت واسه بچه دار شدن زیاده.. اینجوری شد که نخواستم حس مادری رو به اون زودی تجربه کنم.. ادامه دارد... 🌷‌-----*~*💗*~*--- @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
  #رمـــــان_دایرکتی #قسمت3 ✍ #فاطمه_قاف   _نمیخوام یه نامحرم سر هر استوری بهم پیام بده +ای بابا!
  کم کم داشت افشین و حرفاش یادم میرفت اما باز طاقت نیاوردم و سمت گوشی دویدم..! همین که نت رو روشن کردم پیامش اومد بالا.. کلی پیام داده بود..!! [سلام بانوی زیبا خوبی؟ چرا نیستی؛نگرانت شدم! سلاممم کجایی چرا نیستی... هنوز نیومدی از پوستت چه خبر بهتره شده ؟! الو خانومییییی کجایییی.. پاسخگو باش دیگه!😕 نگرانتم.. خانومی کجایی؟! دقیقا کجایی...؟؟؟؟] تو این مدت دوری از مجازی افشین کاملا از ذهنم پاک شده بود.. اما اون بارها و بارها به من پیام داده بود! برام عجیب بود .. چرا الکی نگران من شده بود؟! جوابش رو ندادم... به ساعت نکشیده سر وکله اش پیدا شد! سلاممم فرشته بانووو😍 خوبی؟ کجا بودی تو! نمیگی آدم نگرانت میشه😢 من مردم و زنده شده ام،اونوقت تو حتی جواب سلام منم نمیدی!؟ جواب سلام واجبه ها خانوم خانوما.. سلام رو تایپ کردم اما دستم بشدت می لرزید.. سلام، سلان تایپ شده بود.. خندید گفت:سلام یا سلان؟ _ببخشید سلام! +خدا ببخشه😉 خب تعریف کن، کجا بودی که نبودی؟! داروها رو پوستت خوب عمل کرده؟ _بله پوستم بهتر شده؛ممنون از شما. +خب خوشحالم که تونستم برات کاری انجام بدم [هر چی من خشک و رسمی حرف میزدم افشین خیلی راحت بود؛انگاری این طرز صحبت براش عادی بود..] _عذر میخوام افشین خان،اما من باید شما رو بلاک کنم! +عه من تازه کلی ذوق کردم که بالاخره اسممو صدا زدی گند زدی به حالم که... _ببینید من متاهلم!شما هم متاهل هستید ضرورتی برای صحبت کردن ما با هم وجود نداره! تا الانم اشتباه کردم پاسخگوی شما بودم! افشین زبون چرب و نرمی داشت میدونست چه طوری حرف بزنه تا طرف مقابل رو متقاعد کنه... انقدر گفت و گفت تا مجاب شدم که بلاکش نکنم!!! قول داد دیگه نیاد دایرکت مگر اینکه من سوالی داشته باشم. مدتی که گذشت؛اومدنای افشین دوباره شروع شد.. بارها و بارها با دلیل و بی دلیل میومد سراغم.. از زندگیش میگفت از همسرش،از اختلاف سلیقه های کوچیکی که با هم داشتن.. از مادر زنش که مدام تو زندگی زناشویی شون دخالت میکرد.. یه جورایی من شده بودم صندوقچه اسرار افشین..! گاهی بهش راهکار میدادم.. گاهی ام فقط و فقط گوش شنوای درد و دلش بودم.. ادامه دارد... 🌷 @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️
╔═════ ೋღ بِسْمِ رَبِّ الزَّهراءِعَلَيْها السَّلام❤️🌸 آغازمی ڪنيم 🌸 لَبَّیڪ ِ یا زینب🙏🌺🍃 🌸ღೋ ═════╗
این گزارش صدا و سیما یا روزنامه کیهان نیست... ایندیپندنت که یک رسانه غربی است نوشته که طی دو سال اخیر، بیش از 220 هزار گزارش تعرض و تجاوز جنسی به خانمها در حمل و نقل عمومی فرانسه ثبت شده؛ هنوزم هستن کسانی که بگن غربیا چشم و دلشون سیره!! #غرب_بدون_روتوش 💬 استیون هاون‌کوب #از_لاک_جیغ_تا_خدا @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️ #حامی_ایتا
#چ‌مثل‌چادر💛 مشڪل نہ نداشتـن #حجاب بلکہ نداشتنـ خدایے است .... ڪه #نمیدانند بر یواشکے هایشان آگاه اسـت🌿✨ #از_لاک_جیغ_تا_خدا @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️ #حامی_ایتا
حتما لازم نیست شیطان شما را به یک کانال مستهجن بکشاند برای او همین که نماز اول وقت را " پای چت و بازی موبایل بگذرانی کافیست..❗️ @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️
🔵 از این ببعد هر وقت #سلبریتی ها برای فقرا و کولبر ها و کارتن_خواب ها و.. ناله نوله کردن، بهشون بگید👆 با مالیاتی که نمیدین، میشه به بیش از 10 هزار کولبر ماهانه 2.5 میلیون تومان حقوق داد!! این غیر از مالیات میلیاردیه که از پزشک ها و وکلا و دلال های مسکن و خودرو و صاحبان ماشینهای لوکس و.. نمیگیرن و شماها ساکتین! پس انقدر اشک تمساح نریز.. #سلبریتی_مالیات_بده برای همه #سلبریتی_های_سیاه کامنت بذارین👌 بعضیاشون بی حاشیه و صرفا دنبال کار هنری خودشونن. ولی #سلبریتی_سیاه یه مزدوره.. پول میگیره تا اکت سیاسی به نفع بیگانه داشته باشه #از_لاک_جیغ_تا_خدا @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️ #حامی_ایتا
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
  #رمـــــان_دایرکتی #قسمت4 ✍ #فاطمه_قاف کم کم داشت افشین و حرفاش یادم میرفت اما باز طاقت نیاوردم
  کم کم داشتم بهش عادت میکردم مدام برام نحوه استفاده داروهای گیاهی رو میفرستاد.. 🌱 اوایل با اکراه قبول میکردم اما بعدش با شوق و ذوق استقبال میکردم.. دیر اومدن های کیوان هم تقریبا دائمی شده بود چند باری باهاش بحث کردم.. گفتم خسته شدم از این وضعیت؛ تنهایی کلافه ام میکنه... اونم مدام میگفت خب چیکار کنم تو این اوضاع بیکاری و اقتصاد خراب.. توقع داری کارمو از دست بدم بیام بشینم تو خونه کنار تو؟! صد بار بهت گفتم بچه دار بشیم قبول نکردی.. گفتم چرا هر چی میشه پای بچه رو میکشی وسط؟! مگه برا فرار از تنهایی باید مادر بشم!!! 😕 همین بحثای بیخود و بی جهت من با کیوان،جرقه راحت حرف زدن با افشین رو روشن و روشن تر کرد! انگار مجوز درد و دل با افشین برام امضا شد! بحثایی که بین من و کیوان پیش میومد؛همه رو برا افشین تعریف میکردم اونم با حوصله تمام گوش میکرد.. و با حرفاش آرومم میکرد! این اولین بار بود با جنس مخالف به غیر از همسرم صحبت میکردم و انقدر راحت سبک میشدم! نه بحثی در کار بود.. نه تشری.. نه حرف بچه ای که من بهش آلرژی پیدا کرده بودم! متاسفانه ارتباطمون بیشتر شد.. 🔥📵ساعت ورود و خروج کیوان رو بهش گفته بودم،تا توی اون زمان پیام نده..! اونم زمانی که سرکار بود و بیرون از خونه بهم پی ام میداد.. همه چت ها رو هم قبل اومدن کیوان پاک میکردم. پیام خاصی بینمون نبود،اما خودم خوب میدونستم که کارم اشتباهه! 😔😞 برا همین چندین بار از ترسم چک میکردم تا خیالم راحت باشه که پیاما پاک شده..! رفته رفته پیامهای افشین از درد و دل و کمک فراتر رفت.. 😞😞 ادامه دارد.. 🌷‌-----*~*💗*~*--- @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️ حامی
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
  #رمـــــان_دایرکتی #قسمت5 ✍ #فاطمه_قاف کم کم داشتم بهش عادت میکردم مدام برام نحوه استفاده داروه
  افشین به من علاقه مند شده بود،چند باری بهم گفت. حتی اگه نمیگفتم با اون همه قربون صدقه رفتن و دلبری مشخص بود دوسم داره! هر چی بهش میگفتم قرارمون این نبود! میگفت گور بابای قرار و مدار.. دل که این حرفا رو نمیفهمه!!!❤️💔 من آدم محکمی بودم،همه سعیمو کرده بودم که دلم نلرزه؛ اما بشدت وابسته شده بودم به کسی که بی چون و چرا گوش شنوا بود..! به افشین گفتم:دست از عشق و علاقه بردار،چون من کیوان رو دوست دارم! اگرم باهات حرف زدم فقط و فقط بخاطر داروهای گیاهی بود و بعدشم شاید فرار از تنهایی.. الانم پشیمونم چون نمیخوام بهت وابسته تر بشم و زندگیمو از دست بدم! حرفامو که دید؛به غلط کردن افتاد.. گفت باشه فرشته خانوم! من غلط کردم! دیگه حرفی نمیزنم؛ فقط تنهام نذار! باشه؟!.... قول میدم دیگه هیچ حرفی از حسم نزنم..... سخت بود برام دل کندن از مجازی و چت بیهوده... انگار معتاد شده بودم؛معتاد یه آدم مجازی که حتی چهرشو ندیده بودم... برام شده بود دایه دلسوز تر از مادر! گفتم باشه و خداحافظی کردم! گفت دمت گرم😍بعدشم استیکر خنده و خوشحالی فرستاد و خداحافظی کرد! توی این مدت دست و دلم به زندگی نمیرفت... مدام بهانه های الکی میگرفتم،سر مسائل جزئی و بی اهمیت با کیوان بحثم میشد... کیوان میگفت چته؟! چرا عوض شدی؟ کو اون فرشته ای که ورد زبونش قربونت برم وفدات شم بود؟! همش دعوا راه میندازی؛ اعصاب خودتو منو بهم میریزی! خب چته لعنتی.. بگو بذار بفهمم..؟! میگفت بگو بذار بفهمم!!! اما من خودم نمیدونیستم دقیقا چه مرگم شده! چی رو به کیوان میگفتم! من حرفی برا گفتن نداشتم..😭 کیوانم گاهی عصبی میشد و سمتم نمی اومد.. بعد از مشاجره ای که داشتیم،کیوانم کمی تغییر کرد.. دیگه به اندازه قبل قربون صدقه ام نمیرفت؛ برام وقت نمیذاشت.. البته بیشتر من مقصر بودم؛ چون بیخود و بی جهت دعوا راه مینداختم! از اون طرف افشین سنگ صبورم بود و آرومم میکرد! و من از لحاظ روحی و روانی تا حدودی از جانب افشین تامین میشدم! اگر کیوان باهام بدخلقی میکرد دیگه مهم نبود،چون یکی دیگه جاشو پر کرده بود.. ادامه دارد. 🌷‌-----*~*💗*~*-----🌷 @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️ حامی
ما به آنیم که آرام نگیریم🌸✨ موجیم که آسودگی ما عدم ماست لبیک یا زینب✋🌸🌺🌼
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
  #رمـــــان_دایرکتی #قسمت6 ✍ #فاطمه_قاف افشین به من علاقه مند شده بود،چند باری بهم گفت. حتی اگه ن
  روز به روز از کیوان فاصله میگرفتم و به افشین نزدیکتر میشدم.. 🔥❤️🔥❤️🔥 چند وقت بعد افشین دوباره ابراز علاقه کرد؛توقع داشت منم هم متقابلا اینکارو انجام بدم!!! نمیدونم چرا،اما اینبار ترسی وجودم روفراگرفت... ترسیدم از این دوستت دارم های تایپ شده توی صفحه ی گوشی... ترسیدم از اینکه دلم بی هوا بلرزه... ترسیدم از اینکه کسی بهم میگه دوستت دارم که نامحرمه و همسرم نیست!!! 😞😞💔 ترسیدم و لرزیدم... تمام تنم می لرزید... تا ساعات ها جواب افشین رو ندادم اون مدام پیام میفرستاد اما من گوشه خونه کز کرده بودم و زل زده بودم به نقطه ای نامعلوم... حس کردم سقوط کردم سقوط آزاد.... 😭 اما چطور نفهمیده بودم؟! تمام مکالمه روزای اول یادم بود همش گفته بودم درست نیست! یعنی چی درد و دل.... من همسر دارم!! وای من همسر ،د ... ا... ر... م😢 به اسم همسر که رسیدم بغضم ترکید های های گریه کردم😭 انقدر گریه کردم تا کمی آروم شدم توی آینه خودمو نگاه کردم،چشمام قرمز شده بود 😭😔 همش تو فکر بودم شب کیوان منو با این چشمهابینه،چی بهم میگه... به افشین گفتم اگر یه کلمه دیگه حرف از علاقه بزنه؛دیگه تو اینستا نمی مونم بزور قبول کرد! میخواستم همون شب از دنیای مجازی بیام بیرون.... اما وابستگی کار دستم داده بود!!! 😞 سخت بود یهو از کسی که 3ماه تمام برا درد و دلام وقت گذاشته بود و گاهی کمکم کرده بود دل کند! مثل معتادی شده بودم که هی میگفتم از فردا، از فردا دیگه ترک میکنم. اما حس گناه باعث شد که کمتر چت کنم کمتر استرس و اضطراب سراغم می اومد.... ترس چک شدن گوشیمو نداشتم.... حس میکردم یه پرنده ام... پرنده ای که از قفس آزاد شده.. ادامه دارد... 🌷‌-----*~*💗*~*--- @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️ حامی
╔═════ ೋღ بِسْمِ رَبِّ الزَّهراءِعَلَيْها السَّلام❤️🌸 آغازمی ڪنيم 🌸 لَبَّیڪ ِ یا زینب🙏🌺🍃 🌸ღೋ ═════╗
🌸🍃 . . #چادرانه ‌در هیاهوی بی‌حجابی‌ها...🤦‍♀ چادرم را رها نخواهم کرد✋ أیـهـا الناس تا نفس دارم...😌 سنگرم را رهـا نخواهم کرد...☺️ . . #منتظرگمنام #حجاب #از_لاک_جیغ_تا_خدا @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️ حامی ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 دل بریده باش! ➕معنای صحیح زهد #از_لاک_جیغ_تا_خدا @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️ حامی ایتا
. اگر کسی گفت من که می دانم #خدا مهربان است بگو دِ نمی دونی اگه میدونستی از حال رفته بودی غش کرده بودی آتش گرفته بودی پرواز کرده بودی...:))♥️ #علیرضا_پناهیان #از_لاک_جیغ_تا_خدا @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️ #حامی_ایتا
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
  #رمـــــان_دایرکتی #قسمت7 ✍ #فاطمه_قاف روز به روز از کیوان فاصله میگرفتم و به افشین نزدیکتر می
  افشین شاکی شده بود،میگفت:گفتی ازعلاقه حرف نزن گفتم چشم! اما الان تا میخوام حرفی بزنم،خداحافظی میکنی میری..! هر سری یه بهانه می آوردم براش.. بهش نگفتم میخوام برای همیشه از مجازی برم،چون میترسیدم با حرفاش وسوسه ام کنه..! بالاخره موفق شدم تایم رو به یک ربع برسونم. اما با خودم اتمام حجت کردم که فردای اون روز همه حرفام رو برا افشین تایپ کنم و تمام... شروع کردم به تایپ کردن..! افشین خان از اول هم گفته بودم اینکار غلطه اما شما به حرفام گوش نکردی! من خام حرفای شما شدم،در واقع ببخشیدا نمیدونم چرا خر شدم! هم من اشتباه کردم هم شما... ما یه جورایی از اعتماد همسرامون سواستفاده کردیم! هر چند حرف خاصی بینمون نبود،تا اینکه این اواخراحساسی شدن شما باعث شد من کمی به خودم بیام! ما خطا کردیم،امیدوارم خدا از سرتقصیرات هر دومون بگذره.. من که دارم دیوونه میشم....😭 نمیدونم چطوری قراره تاوان این گناه رو پس بدم!!! حرفای روزای آخر شما باعث شد بفهمم چه گندی به زندگیم زدم..... جای شکرش باقیه جز وابستگی کاذب، علاقه ای به شما پیدا نکردم! بین من و شما یه موجود زرنگ بود! موجودی به اسم شیطان..🔥 نفر سوم رابطه ما بیکار ننشسته بود! نفسمونم قلقلک داد و ما هم از خدا خواسته افتادیم تو چاه..! سقوط کردیم میفهمید سقوط😭 اما من میخوام دوباره به زندگی برگردم حتی اگه کیوان دیر بیاد خونه.. حتی اگه مدام گیر بده و بچه بخواد! برای همیشه از مجازی میرم چون جنبه بودن تو این فضا رو نداشتم و پام بدجور لیز خورد خداحافظ برای همیشه.. منتظر جوابش نموندم،سریع همه چی رو حذف کردم.. 📵📵📵 ادامه دارد... 🌷‌-----*~*💗*~*-----🌷 @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️ حامی ایتا
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
  #رمـــــان_دایرکتی #قسمت8 ✍ #فاطمه_قاف افشین شاکی شده بود،میگفت:گفتی ازعلاقه حرف نزن گفتم چشم!
  نشستم روی کاناپه و زار زار گریه کردم. همش به این فکر میکردم که چی شد به اینجا رسیدم،یه ارتباط غلط و بی دلیل!!! توی همین فکرا بودم که کیوان زنگ زد _الو +الوسلام _سلام،خوبی؟ +خوبم _دارم میام خونه چیزی نمیخوای؟ +نه...منتظرتم بیا! _باشه،خداحافظ! یه بغض و خشم خاصی توی صداش حس کردم،نمیدونم چرا ناخودآگاه تنم لرزید..!😥 میز شام رو چیدم،منتظر شدم تا بیاد! کمی دیر اومد؛حالت آشفته و بهم ریخته ای داشت! گفتم حتما خستگی کاره... بدون اینکه نگاهم کنه،نشست سر میز! گفتم دست وصورتتو بشور تا غذا رو بکشم گفت میخوام باهات حزف بزنم گفتم باشه حالا شام بخوریم بعد.. سرم داد زد گفت مگه کری!!😡 گفتم میخوام باهات حرف بزنم! خشکم زد.. 😥😰 کیوان تا حالا اینجوری باهام حرف نزده بود! به اجبار نشستم روی صندلی،زل زدم به کیوان تا ببینم این چه حرفیه که بخاطرش سرم داد زده! شروع کرد.. _چند وقتیه حواست به زندگیمون نیست،هست؟! +چرا هست کیوان.... _مطمئنی؟! +با صدای لرزون گفتم آره _حواست بود و نفهمیدی چقدر از هم فاصله گرفتیم!؟ +یعنی چی کیوان _ساکت!حرف نزن..گوش کن فقط! حواست هست و نفهمیدی هفته پیش تصادف کردم! حواست هست که شبا تا دیروقت بیرون بودم و عین خیالت نشد! حواست هست که لوبیا پلو دوست ندارم الان بوش توی خونه پیچیده! حواست هست موهای ژولیده و شلختگی رو دوست ندارم؛اما دو هفته بیشتره اصلا به خودت نرسیدی؟! حواست هست ریش پرفسوری دوس نداری اما این ریش رو گذاشتم و تو غر نزدی!! حواست هست پیراهن چارخونه قرمز دوست نداری،الان با این پیراهن روبروت نشستم و هیچی نمیگی!؟ حواست هست کیوان جان،شد کیوان؟ حواست هست چند وقته بهم نگفتی دوستت دارم؟!! تو حواست کجا بوده که اینجا کنارم نبودی؟! جسمت اینجا بود،اما روحت... روحت معلوم نیست کجاها سیر میکرده.. ادامه دارد... 🌷‌-----*~*💗*~*--- @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا) ♻️ حامی ایتا