eitaa logo
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
8.9هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
7.2هزار ویدیو
149 فایل
آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتندوپریدن تبلیغ وتبادل👇 https://eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b 🤝
مشاهده در ایتا
دانلود
👮🏻‍♀مأموریت کرمانشاه 🪖سال ۹۲ در کرمانشاه مأموریت بودیم، من و آقا روح الله و آقا رضا با هم داخل یه اتاق بودیم. 🤗آقا رضا کوچیک جمع ما بود و هر کاری میشد (ظرف شستن و ...) رو آقارضا انجام میداد. 😅وقتی آقا روح الله به من میگفتن مثلا اون کار رو انجام بده من آقا رضا رو نگاه میکردم. 😇آقا رضا به همه و مخصوصا بزرگترا خیلی احترام میگذاشتند. 😥یک روز انقدر مأموریت و تمرین سخت بوده که حال بنده خراب میشه. 😰اون موقع تب کرده بودم و حالم اصلا خوب نبود قرص خوردم و استراحت کردم. 😔از موقعی که حالم بد شده بود تا موقعی که بیدار بشم آقارضا رو دیدم که بالا سَرم بود نگران و مراقبم بود. 🙂کاش همه ی ما مثل شهید رضا حاجی زاده بودیم... 📸 پ.ن: این تصویر مربوط به اعزام به کرمانشاه در سال ۱۳۹۲ میباشد. 🎙راوی:همرزم شهید شهید 💔 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🔴شهید حسین معزغلامی: «جدی گرفته ایم زندگی دنیایی را و شوخی گرفته ایم قیامت را کاش قبل آنکه بیدارمان کنند بیدار شویم» ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
اگر گلوله هایمان تمام شد و شمشیرهایمان شکست، مشت هایمام که سالم است، سینه هامان که ستبر است، قلب هایمان که پر خون است، آنقدر خون می دهیم تا خصم کافر در خون ما غرق شود... 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سوریه _شعر خوانی جانباز مدافع حرم حاج علی خاوری در وصف حضرت زینب سلام الله علیها ✅به زودی کتاب خاطرات این شهید منتشر خواهد شد. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
هر کی آرزو داشته باشه ، خیلی خدمت کنه ، شهید میشه . . یه گوشه دلت پا بده ، شهدا بغلت می‌کنند ! از این شهدا مدد بگیرید ! مَدد گرفتن از شهدا رسمه .. دست بزار رو خاکِ قبرِ شهید و بگو : حسین به حقِ این شهید ، یه نگاهی به ما کن ❤️‍🩹 پناهیان 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌟 🌟۱۹ شهید محمد حسن خلیلی طبق برنامه همیشگی افطار کردیم و بعد افطار سریع آماده شدیم که به مسجد برویم. مامان دو تا لقمه کتلت با سبزی خوردن آماده کرد ‌و در کیسه فریزری کوچک گذاشت،بسته را به دستم داد،این دو تا لقمه رو ببر باهم بخورید.وقتی رسیدم سر کوچه دیدم فرید منتظر ایستاده.من و فرید همه چیزمان باهم یکی بود،بخصوص علاقه ای که هردوی ما به آقا مرتضی داشتیم... نماز که تمام شد برای جلسه هفتگی به پایگاه بسیج رفتیم.من و فرید مثل همیشه بغل دست یکدیگر نشستیم.آقا مرتضی آمد و یک سلام کلی به همه بچه ها کرد. آقا مرتضی مربی پایگاه بسیج ما بود که ما دوره های کار با سلاح،راپل،کوه و صخره نوردی...را با ایشان گذرانده بودیم.یکی از محاسن دوره نوجوانی ،انتخاب کردن یک قهرمان است.فکر که نه،مطمئنا آقا مرتضی قهرمان من و فرید بود. یکی از تاثیرات مثبت این دوره و آموزش ها این بود که ایشان روی بحث خودسازی و اخلاق دینی خیلی کار می‌کردند. جلسه با هم خوانی قرآن شروع شد. برنامه کلاس های بعد از ماه مبارک که بیشتر مربوط به برنامه های دهه فجر میشد را اعلام و گفتند:یک برنامه صعود و یک برنامه راپل جز برنامه های دهه فجر نوشته شده. شنیدن این خبر برای من و فرید خیلی عالی بود چون هر دو به کوهنوردی و راپل خیلی علاقه داشتیم. جلسه که تمام شد، من و فرید سریع شال و کلاه کردیم،آمدیم جلوی مسجد.تا جلوی خانه آقا مرتضی همراهش میرفتیم.توی راه مثل هرشب کلی به ما سفارش می‌کرد که اخلاق بسیجی داشتن ،مهم تر از لباس بسیجی داشتن است.خودش واقعا همین طوری بود. آن شب آقا مرتضی به ما یک خبر خیلی خوب داد.شنیدن آموزش کار با اسلحه برای ما طعم عیدی عید فطر را داشت.خیلی ذوق کردیم. لقمه ها و خوردیم و از هم خداحافظی کردیم. زندگی نامه شهید مدافع حرم 🕊🌹 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقصیر دلم چیست اگر روی تو زیباست حاجت به بیان نیست که از روی تو پیداست من تشنه ی یک لحظه تماشای تو هستم افسوس که یک لحظه تماشای تو رویاست.. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🔴 تفاوت از زمین تا آسمان برای اینکه میزان تفاوت این دولت با دولت قبل در عرصه فضایی را بهتر متوجه شویم باید یادآور شد که در هشت سال دولت روحانی، برای خوشایند غربی ها، فعالیت های فضایی تقریبا به طور کامل کنار گذاشته شد و فقط دو پرتاب ماهواره داشتیم که هر دو به طرز بسیار مشکوکی شکست خورد!! اما پرتاب خارق العاده امروز یازدهمین پرتاب فضایی در این دوسال و نیم دولت رئیسی است ... 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
...و سلام بر او که می گفت: «شما همتون برید یا همه تون بمونید هیچ فرقی به حال اسلام نمی کند ما مکلف به انجام وظیفه ایم» 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
توی اردوگاه تکریت، مسئول شکنجه اسرای ایرانی، جوانی بود بنام کاظم.  یکی از برادران کاظم، اسیر ایرانی ها و برادر دیگرش هم در جنگ کشته شده بود، به همین خاطر کینه خاصی نسبت به اسرای ایرانی داشت!  کاظم آقای را خیلی اذیت می کرد. اما مرحوم ابوترابی هیچگاه شکایت نکرد و به او احترام می گذاشت!  ✅تنها خوبی کاظم شیعه بودنش بود. او واجباتش را انجام می داد و به روحانیون و سادات احترام می گذاشت. اما آقای ابوترابی در اردوگاه حکم یک اسیر برای کاظم داشت، نه یک سید روحانی. ✅یک روز کاظم با حالت دیگری وارد اردوگاه شد. یک راست رفت سراغ آقای ابوترابی و گفت بیا اینجا کارت دارم... از آنروز رفتار کاظم با اسرا و آقای ابوترابی تغییر کرد و دیگر ما رو کتک نمی زد.  وقتی علت رو از آقای ابوترابی پرسیدیم، گفت: کاظم اون روز من رو کشید کنار و گفت خانواده ما شیعه هستند و مادرم بارها سفارش سادات رو بهم کرده بود، اما ... دیشب خواب سلام الله علیها رو دیده و حضرت نسبت به کارهای من در اردوگاه به مادرم شکایت کرده. صبح مادرم بسیار از دستم ناراحت بود و پرسید: تو در اردوگاه سیدی را اذیت می کنی؟ از دست تو راضی نیستم. کاظم رفتارش کاملا با ما تغییر کرد. زمانی که رژیم صدام از بین رفت، کاظم راهی ایران شد، از ستاد امور آزادگان آدرس اسرای اردوگاه خودش را گرفت و تک تک سراغ آنها رفت و از آنها حلالیت طلبید. 💐کاظم عبدالامیر مذحج، چند سال بعد در راه دفاع از حرم حضرت زینب در زینبیه دمشق به قافله شهدا پیوست. 📙برگرفته از کتاب تا شهادت. اثر گروه شهید هادی. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
زبباترین غزل . . . ڪہ بہ چشمم رسیدہ است ترڪیب چشم و گونہ و لبخند ناب توست 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔺هیچ وقت درجه نظامی‌اش را نمی‌گفت، همیشه می‌گفت بیل‌زن امام زمانم 👈🏻همسر شهید مدافع حرم اکبر شهریاری در مستند از خاطرات زندگی مشترکشان می‌گوید، اینکه اکبر هیچ وقت نمی‌گفت درجه نظامی‌اش چیست، همیشه می‌گفت یک کارگر، بیل‌زن امام زمان(عج) 🌷 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
📌 ماجرای تفحص بند انگشت و انگشتر در فکه 🔹️ مدتی بود که در میدان مین فکه، منطقه عملیاتی "والفجر یک" در حال تفحص بودیم اما از پیکر شهدا هیچ اثری نبود. ◇ عصر عاشورای سال ۱۳۷۳ یا ۷۴ بود. پکر بودم و به سمت ارتفاع ۱۱۲ همین طور راه می رفتم و به شهدا التماس می کردم که خودی نشان دهند. ◇ ناگهان در خاک‌های اطراف چیزی سرخ رنگ نظرم را جلب کرد. توجه که کردم به انگشتر می مانست .... ◇ جلوتر که رفتم دیدم یک انگشتر است. دست بردم برش دارم که با کمال تعجب دیدم یک بند انگشت هم بدان متصل است. ◇ خاک های اطرافش را کندم . بچه ها را صدا کردم. علی آقا محمود وند و بقیه هم آمدند. ◇ یک استخوان لگن، یک کلاه خود آهنی و یک جیب خشاب پیدا کردیم. ◇ بچه ها یکی یکی می نشستند و بغض شان می ترکید. این انگشت و انگشتر پلی زده بود ◇ با امام حسین (ع) در عصر عاشورا روضه ای بر پا شد ... 📚 راوی: مرتضی شادکام کتاب تفحص، نوشته حمید داود آبادی، ناشر: صیام، صفحه ۲۳-۲۲٫ 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
✍ اینجا که او خوابیده است، میدان جنگ است نه از جنگ بریده .. و نه بی درد است نه مجروح است و نه شهید. در آن روزگارانی که او اینچنین آسوده بخواب رفته است، هم بگو مگوهای سیاسی در شهر بوده و هم دغدغه های روزمرگی؛ اکثر چالشهای امروز به رنگی دیگر و با کمی بالا و پایین تر .. آن روز ها هم بود .. هم هجوم فرهنگی .. هم شیطنت شیاطین ... هم داخلی هم خارجی اما .... آنچه این رزمنده جوان را اینچنین آرام خوابانده است، دلی است که او آن را در دست خدا گذاشته است. او سرباز همان مهدی باکری است که نه شلیک گلوله های مستقیم و نه شهادت برادرش هیچ کدام نتوانست دل آرامش را متلاطم سازد. وقتی دل را به خدا سپردی انجام وظیفه بدون چشم داشت به عاقبت آن، می شود عبادت. و پس از آن غم هیچ چیز را نخواهی خورد نه شکست تورا می شکند... و نه پیروزی تو را غره می کند. بعد از قریب چهل سال از حماسه دفاع.. چقدر در انتقال  این فرهنگ به نسل من که دهه هزار و سیصد و جنگ است و یا نسل امروز، موفق بوده ایم؟ 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایران اسلامی روی خون چنین جوانانی بنا شده مسئولان محترم! 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
یک سقف یک آرزو ... روزگار ، شوخی‌ هایشان را خرید..! و آرزوهای آمیخته با خنده‌هایشان را برآورده کرد. حالا که بر مزار سیدعلی می‌روی و به سوله‌ ساکت گلزار شهدا که دیگر ، رواق حـرم سید شده است نگاه می‌کنی، به یاد آرزوی شوخی‌وار او می‌ اُفتی که گفته بود : " ای کـاش روی قبر ما هم سایبانی و گنبدی بسازند" 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حاج قاسم با این‌ها می‌جنگید... 🔹 روایت تکان دهنده سردارِ شهید از وقتی که داعشی‌ها گوشت فرزند را به خورد مادر می‌دادند! 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹خوشا آنان که با عزت زگیتی بساط خویش برچیدندو رفتند 🌹 ز کالاهای این آشفته بازار شهادت راپسندیدند و رفتند _حاج _قاسم _سلیمانی 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🌹وارد سلف سرویس شدم. ساعت حدود 1 و 45 بود و به کلاس نمی‌رسیدم و صف غذا طولانی بود. دنبال آشنایی می‌گشتم در صف تا بتوانم سریعتر غذا بگیرم. شخصی را دیدم که چهره‌ای آشنا داشت و قیافه‌ای مذهبی. نزدیک شدم و ژتون را به او دادم و گفتم: برای من هم بگیر. چند لحظه بعد نوبت او شد و ژتون مرا داد و یک ظرف غذا گرفت. و برای من که پشت میز نشسته بودم، آورد و خودش به انتهای صف غذا برگشت و در صف ایستاد. بلند شدم و به کنارش رفتم و گفتم: چرا این کار را کردی و برای خودت غذا نگرفتی؟ گفت: من یک حق داشتم و از آن استفاده کردم و برای شما غذا گرفتم و حالا برمی‌گردم و برای خودم غذا می‌گیرم. این لحظه‌ای بود که به او سخت علاقه‌مند شدم و مسیر زندگی‌ام تغییر کرد. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️ سر نوکر به فلک! 🔹 واکنش رهبر انقلاب به یکی از اشعار شهید محمدخانی (عمار) که توسط مادر بزرگوار وی در حضور رهبر انقلاب خوانده شد... 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 مصاحبه شنیدنی با رزمنده نوجوان، شهید حسن ذاکری، اعزامی از استان هرمزگان، جزیره قشم را ببینید که برای خودش یک کلاس ایثار و عرفان است. 🎙ما به ندای امام خمینی (ره) لبیک گفتیم و پاسدار خون شهدا هستیم... 👆مرد بودن به قد و هیکل گنده و زور و بازوی قوی نیست؛ به وجود و معرفت انسانهاست! 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
✌️ اینم به عشق فرمانده لشکر! می‌گفت: داشتم تو جاده می‌رفتم، دیدم یه بسیجی کنارِ جاده داره می‌ره، زدم کنار سوار شد، سلام و علیک و راه افتادیم، داشتم می‌رفتم با دنده ۳ و سرعت ۸۰تا، بهم گفت: اخوی شنیدی فرمانده لشکرت گفته ماشین‌ها حق ندارن از ۸۰تا بیشتر بِرن؟! یه نگاه بهش کردم و زدم دنده چهار و گفتم اینم به عشق فرمانده لشکر :)✌️😃 تو راه که می‌رفتیم دیدم خیلی تحویلش می‌گیرن!! می‌خواست پیاده بشه بهش گفتم: اخوی خیلی برات درِ نوشابه باز می‌کنن لااقل یه اسم و نشانی بهم بده شاید یه جایی به‌دردت خوردم؛ یه لبخندی زد و گفت: همون‌که به عشقش دنده چهار رفتی...🙂✌️ 🦋 لبخندهای خاکی 🌷 🌷 یاد شهدا با هدیه 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa