پلاک ۲۵
@خاطره ای با شهید مدافع حرم محرمعلی مرادخانی @
#این شهید بزرگوار در مسیر رفت از فرودگاه تهران در داخل هواپیما کنار بنده و یک عزیزی نشسته بوده و من تا حالا ایشان را ملاقات نکرده بودم.
در حین سفر سوالاتی از من می پرسید که من بهش مشکوک شدم و اصلا جوابی بهش ندادم و همش از شرایط جنگ در سوریه و نیروی کجا هستید سوال می پرسید و من جوابی سربالا میدادم و فکر میکردم ایشان مسافر هستند.
و احساس کردم از جواب ندادنم ناراحت شدند ولی به رویش نیاورد.
ولی برخورد خوبی با بنده داشت.
تا اینکه در فرودگاه دمشق فرود آمدیم وبه زیارت حرمین رفتیم ودر استراحتگاه هم با ما بود.
و برایم سوال شده که ایشان کی هستند؟ .
از دوستان همراه پرسیدم که این برادر چه کسی هست؟
گفتن ایشان سرهنگ مرادخانی از فرماندهان تیپ ۳پیاده امامت مازندران هست. و مسئولیت ایشان هم جانشین فرماندهی تیپ بودند.
حقیقتا خجالت کشیدم و روم هم نمیشد چیزی بهش بگم
#یکروز دل به دریا زدم و رفتم پیشش گفتم آقای مرادخانی راستش من اون روز توی هواپیما شما را نشناختم و شما هم سوال می پرسیدید که من نمیتونستم جواب بدم و من از شما عذر خواهی میکنم
#بازوی منو گرفت و با روی خوش بهم گفت راستش اولش ازت ناراحت شدم ولی خودم متوجه شدم منو نشناختید.
# بعد از این که فهمید من از بچه های اطلاعات لشگر هستم با خنده گفت شماها عادت دارید و کارتون درسته.
#چند روز بعد درعملیات محرم درمنطقه ای بنام القراصی (وادی ترک) دررزم با تکفیریها بشهادت رسید.
#یادش گرامی روحشان شاد.
برای شادی ارواح شهیدان و امام شهدا صلوات وفاتحه.
#اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
(مهدی نژاد)