• اگر برای خدا کار میکنی تحمل کن
•در اوج عصبانیت بودم که محمود سر رسید و سرش را به گوشم نزدیک کرد و گفت: اگر برای #خدا کار میکنی، تحمل كن...!
•انگار یک ظرف آب سرد بر تمام وجودم ریخت آن روز به خاطر بعضی کمبودها و نارسایی هایی که در جبهه .... داشتیم ناراحت بودم و جواب یکی از نیروهای فاطمیون را با عصبانیت داده بودم. همین طور مشغول جر و بحث با او بودم که محمود آمد و با کام دلنشینش آرامم کرد.
•همیشه به حال و روزش غبطه می خوردم. (۳۵) روز که در خان طومان بودیم ندیدم شبی بیشتر از (۲) ساعت بخوابد. مدام یا در دیدبانی بود، یا در حال طرح ریزی عمليات. با این همه، حتی یک بار هم ندیده بودم از کوره در برود و عصبانی بشود.
❞منبع : #کتاب_شهید_عزیز "مجموعه خاطرات شهید رادمهر"
✓تعجیلدرفرجصلوات؛
الّلهمّصلّعلیمحمّدوآلمحمّدوعجّلفرجَهم.
(ستاد مردمی گرامیداشت مراسمات جبهه مقاومت اسلامی مازندران)
❌برخورد با بی حجابی ...
•بحث صله رحم پیش آمده بود و با محمود داشتیم صحبت میکردیم. در میان اقوام ما افرادی بودند که حجاب را رعایت نمیکردند و به همین خاطر با آنها قطع رابطه کرده بودم. اعتقادم این بود که رفت و آمد من با آنها به معنی تأیید بی حجابی شان است.
• این را که به محمود ،گفتم، مخالفت کرد و گفت: «توی فامیلهای ما هم چنین افرادی هستند؛ ولی من هیچ وقت رفت و آمدم را با آنها ترک نکردم. شاید با حضورم حتی به مقدار کم، بتوانم روی رفتار غلط آنها تأثیر
مثبتی بگذارم ...
منبع : #کتاب_شهید_عزیز "مجموعه خاطرات شهید رادمهر" به روایت همرزم شهید ...
♥️ #شهید_محمود_رادمهر
#امر_به_معروف
#حجاب
✓تعجیلدرفرجصلوات؛
الّلهمّصلّعلیمحمّدوآلمحمّدوعجّلفرجَهم
یادواره مجازی شهدای خانطومان : 👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/3986030592C4946d1a352