eitaa logo
پلاک خاکی
2.6هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
5.5هزار ویدیو
38 فایل
به محفل رهروان شهدا خوش آمدید❤️🌷 شهدا اگر به دادم نرسید از دست رفته ام... کانال های دیگر ما متفاوت و ناب حتما عضو شوید👇 @saharshahriary @ghonooteghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
‼ در حاج قاسم ، وقیحانه رشادت و خدمات او را زیر سوال میبردند ! ⁉️ که او به یاران شهیدش پیوسته ، دیگر چه انتظاری دارید ؟ ⬅️ بار‌ها گفته شده ایران از اعلام کمک به گروه‌هایی که با اسرائیل مبارزه کنند ابایی ندارد و این در جهت منافع ملی است. سرگرم کردن دشمن در هزاران کیلومتر دورتر از مرز ایران، هنر ایران و شخص حاج قاسم بود. ⬅️ اما جالب اینجاست که شهید سلیمانی، صدها برابر این کمکهای مستشاری را به اقتصاد ایران برگردانده و باعث رونق اقتصادی ایران شده است. ⬅️ به گفته دبیر اتاق بازرگانی ایران و عراق، شهید سلیمانی ستاد توسعه روابط اقتصادی را ایجاد و زیرساخت‌های مرزی با عراق را به شدت تقویت کرد و زمینه‌ساز افزایش صادرات به عراق از ۰.۹ به ۹ میلیارد دلار شد. یعنی حاج قاسم بیش از ۹ میلیارد دلار به کشور وارد کرده است. این درحالیست که این گونه اقدامات جزو وظایف او به شمار نمی‌رفت. ⬅️ این غیر از پیشگیری از میلیاردها دلار خسارت به کشور است که دشمنانی مانند داعش و اسرائیل وارد می‌کردند اگر اقدامات حاج قاسم و کمک او به گروههای مقاومت نبود. @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز شمار ، سالروز شهادت حالا باید بگوییم خدایا به اشتیاق قلب حاج قاسم ما را در راهِ حفظ آرمان های شهدا ثابت قدم بدار 🏴 😔 🕊 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
هرروز ذکر وتوسلی داشته باشید برفاطمه زهرا(ع) @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
❤️ شهر باید بزند عکس تورا بر همه جا... ❤️ تو شدی چشم و چراغ منو این مردم شهر @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
🌷 به ابومهدی گفتند: خسته نشدی این همه مبارزه کردی؟ چرا استراحت نمی‌کنید و تفریح نمی‌روید؟ ابومهدی در پاسخ، روایتی از حضرت رسول(ص) خواند: «سیاحتِ امت من، جهاد است» مجاهد است دیگر... @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻روایت یک عکس ویژه از حاج قاسم! ➖تا حالا بهش دقت کرده بودید؟ 👌 @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
‏السَّلام‌ علیکَ‌ یا‌ بقیَّةَ‌الله‌ یا‌ اَباصالح‌ المَهدی یا‌ خلیفةَ‌الرَّحمن‌ یا‌ شریکَ‌القرآن‌ ایُّها‌ الامامَ‌ الاِنسِ‌ و‌ الجانّ‌ سیِّدی‌ و‌ مَولای‌ الاَمان‌، الاَمان، الاَمان💚 ----- @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
خاطره ای از شهید تورجی زاده به نقل از همرزمِ شهید ↓ هرچه درجه معنویت و صفای باطنی شخص بیشتر بود، علاقه زیادتری به او داشت. هرکس در گردان، نماز شب خوان و گریه کن بود، حتما با او رابطه داشت. بی دلیل نبود که بیشتر دوستان صمیمی او به شهادت رسیدند. به خاطر دارم وقتی شهید علی روزگاری به شهادت رسید، تا چند روز گریه می‌کرد و ناراحت بود. یک روز می‌گفت:« علی، می‌دانی چرا من این‌قدر سید رحمان هاشمی را دوست دارم؟ این‌قدر مؤمن است، این‌قدر با خدا و اهل رعایت است؛ حتی هنگامی که با بچه‌ها با موتور حرکت می‌کنیم، اگر از جایی که خلاف قوانین راهنمایی و رانندگی است برویم، اعتراض کرده و اگر به حرفش اعتنا نکنیم از موتور پیاده می‌شود و با ما نمی‌آید. گاهی من سر به سرش می‌گذارم و کمی از راه را می‌روم و او هم پیاده راه را ادامه می‌دهد.» ‌ 🍃آری، پیوند های دنیایی از بین خواهد رفت که:« و لا صِدیق حَمیم »؛ ولی مردان خدا برای رسیدن به مقصود، با افراد صالح و متدین دوستی و معاشرت می‌کردند و اکنون نیز در سرای دیگر؛ « في مَقعَدِ صِدقٍ عِندَ مَلیکٍ مُقتَدِر » حلقه های دوستانه زده، گفتگوهای پسندیده می‌کنند ...🍃 ( 📚 ) @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
با شهدا بودن سخت نیست با شهدا ماندن سخته! مثل شهدا بودن سخت نیست مثل شهدا ماندن سخته! راه شهدا یعنی: نگه داشتن آتش در دستانت... @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
نباید تردید کنیم که مثل اولیای الهی دارای اعجازند ... دست‌نوشتهٔ @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
كاری كنيد كه وقتی كسی شما را ملاقات ميكند احساس كند كه يک شهيد را ملاقات كرده است. شهيد باشيم تا شهيد شويم. شهید احمد کاظمی🌷 @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
کودکی خردسال بود که بیماری سختی گرفت...بیماری باعث مرگ او شد...جنازه را در گوشه ای از حیاط گذاشتند تا فردا دفن کنند... فردای آن روز مرشدی به خانه آمد و گفت من برات عمر او را از خدا گرفته ام به مادرش بگویید او را شیر دهد... مصطفی بزرگ تر شد...تیزهوشی و ذکاوت او برای همگان قابل تحسین بود...وارد حوزه علمیه شد...سه شنبه ها پیاده به زیارت مسجد مقدس جمکران می رفت... دریکی از عملیات های منطقه ای اشرار او را محاصره کردند..از خودرو پیاده شد وگفت بزنید عمامه من کفن من است... در جبهه مجروح شد...او را به بیمارستانی در تهران منتقل کردند...می خواست به منطقه برگردد اما پولی نداشت...متوسل شد به اقا امام زمان... ودر آنجا بود که سیدی نورانی به دیدارش آمد یک مفاتیح به او داد... لابلای مفاتیح مقداری پول بود... وجودش به عملیات ها گرمای خاصی می داد اوج معنویت بود...دیگر رزمندگان هم از نور وجودش بهره می گرفتند... نوشته های دو روز قبل از شهادتش بسیار عجیب است... خبر از شهادت می داد... می گفت می خواهم گمنام بمانم جایی بمانم که دست کسی به من نرسد... در والفجر2گمنام ماند...  روحش شاد با ذکر صلوات🌸 @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
📌خاطره ای فوق العاده از مادر شهیدهمت |همت چرا همت شد| 🔹️دکتر بعد از معاینه گفت: «بچه از بین رفته و تلف شده». مقداری هم قرص و کپسول نوشت و گفت: «اگه با این، بچه سقط نشد، حتماً بیاریدش تا عملش کنم» ... 🔹️اینها را حاجیه خانم می‌گوید؛ نصرت همت. بانویی که ۳۰ شهریور ۹۹ یعنی درست یک روز مانده به چله‌ی جنگ، رفت تا شاید بعد از ۳۷ سال، پسرش را یک بار دیگر در آغوش بگیرد؛ پسری که ماجرای تولدش را اینگونه روایت می‌کند: 🔹️ «پاییز سال ۱۳۳۳ بود که با همسرم و جمعی از دوستان، قصد زیارت امام حسین (ع) را کردیم و راهی کربلا شدیم. آن موقع ابراهیم را باردار بودم. خیلی‌ها مرا از این سفر منع می‌کردند اما به خدا توکل کردم و به شوق زیارت اباعبدالله (ع) راهی کربلا شدم. با اتوبوس تا کرمانشاه آمدیم و از آنجا به مرز خسروی رفتیم. راه بسیار سخت و طاقت‌فرسایی بود، با جاده‌های خاکی و ماشین‌های قراضه. صبح روز بعد، مأموران مرزی عراق اجازه دادند که حرکت کنیم. هوا بسیار گرم بود و راه هم پر از دست‌انداز. از طرفی گرد و غباری که داخل ماشین می‌پیچید، کم‌کم حال مرا دگرگون کرد. تمام روز در راه بودیم و بالاخره پیش از مغرب به کربلا رسیدیم. 🔹️چشم‌هایم سیاهی می‌رفت و حالم به کلی بد شده بود. با زحمت مرا پیش یک دکتر بردند. دکتر پس از معاینه گفت: «بچه از بین رفته و تلف شده». مقداری هم قرص و کپسول نوشت و گفت: «اگه با این، بچه سقط نشد، حتماً بیاریدش تا عملش کنم». حرف‌های دکتر مثل پتکی توی سرم کوبیده شد. خیلی ناراحت و دل‌شکسته شده بودم. علی‌اکبر (همسرم) خانه‌ای نزدیک حرم اجاره کرده بود و من ۱۵ روز تمام کنج خانه، توی رختخواب افتاده بودم. لب به هیچ قرص و کپسولی هم نمی‌زدم. 🔹️پیش خودم گفتم: «این همه راه اومدی تا اینجا که امام حسین (ع) رو زیارت کنی، حالا اگه قرار باشه بچه رو هم از دست بدی، مردن یا موندن چه اهمیتی داره؟» به علی‌اکبر گفتم که می‌خواهم بروم حرم. اما او مخالفت کرد و گفت: «حال تو مساعد نیست، بیشتر استراحت کن تا به سلامتی کامل برسی». هرچه او اصرار کرد، فایده نداشت. دیگر دلم بدجوری هوای حرم را کرده بود و طاقت در خانه ماندن نداشتم. 🔹️بالاخره علی‌اکبر مرا به حرم برد. تا نیمه‌های شب آنجا بودیم. آقا را با دلی شکسته صدا زدم و از او شفاعت خواستم. حسابی با امام حسین (ع) درد دل کردم و به او گفتم: «آقا، من شفامو از شما می‌خوام. به دکتر هم کاری ندارم. من به شوق دیدار و زیارت شما رنج این راه رو به جون خریدم. حالا از شما توقع یه گوشه چشمی دارم». بعد هم به رواق کوچک ابراهیم رفتیم و لحظاتی را هم در آنجا سپری کردیم. حسابی سبک شدم و به منزل برگشتیم. خسته شده بودم و خوابم گرفته بود. خوابیدم. در خواب خانمی را دیدم که لباس عربی به تن داشت و مثل همه مردم زیارت می‌کرد. آن خانم بلندبالا که بچه‌ای روی دستش بود، به طرف من آمد و بچه را به من سپرد و گفت: «این بچه رو بذار لای چادرت و به هیچکس هم نده. برش دار و برو». من آن بچه را توی چادرم پنهان کردم و آمدم. همان موقع از خواب پریدم. گریه امانم را بریده بود. از شدت خوشحالی زار می‌زدم. خواب را که برای مادر علی‌اکبر تعریف کردم، گفت: «این خواب یه نشونه‌ست». بعد گفت: «خیالتون راحت باشه که بچه سالمه. فقط نیت کن اگه بچه پسر بود، اسمشو بذاری محمد ابراهیم». از روز بعد دیگر اصلاً درد و ناراحتی نداشتم. 🔹️هیچکس باور نمی‌کرد. همان روز دوباره پیش دکتر رفتیم. دکتر پس از معاینه با تعجب تمام گفت: «امکان نداره؛ حتماً معجزه‌ای شده!» ما عربی بلد نبودیم و حرف‌های دکتر را یکی از دوستانمان برایمان ترجمه می‌کرد. دکتر پرسید: «شما کجا رفتین دوا درمون کردین؟ این کار کدوم طبیبه؟ الان باید مادر و بچه، هر دو از بین رفته باشن، یا حداقل بچه تلف شده باشه! شما چیکار کردین؟» علی‌اکبر گفت: «ما رفتیم پیش دکتر اصلی». دکتر وقتی شنید که عنایت آقا امام حسین (ع) است، تمام پولی را که بابت ویزیت و نسخه به او داده بودیم، به ما بازگرداند و مقداری هم داروی تقویتی برایم نوشت و گفت: «خیلی مواظب خودتون باشین». 🔹️وقتی مطمئن شدم که بچه سالم است، از علی‌اکبر خواستم که در کربلا بمانیم. رفتن و دل کندن از آنجا با توجه به مسائلی که پیش آمده بود، خیلی سخت بود. چند بار جوازمان را تمدید کردیم و بعد از چهار ماه به ایران برگشتیم. نیمه بهمن بود که سرخوش از سفر کربلا، رسیدیم به شهرضا. دوازدهم فروردین ۱۳۳۴ پسرمان به دنیا آمد.» 🔹️ بتازگی این مادر بزرگوار میهمان فرزند شهیدش حاج محمد ابراهیم شد/روحش شاد @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
تا چند جمعه دیگر باید خبر شهادت بشنویم ؟! أین صاحبنا؟ أین امامنا ؟ أین بقیه الله ؟ 😭 @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
ایکاش میشد اون شب ساعت رو مثل الان عقب میکشیدیم و هیچ وقت ۱۳ دی نمیرسید😔 ای کاش می‌شد ترامپ رو هم به آتش بکشیم آخه مگه جبران میشه نبود تو؟💔 @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهدا محور عزّت و کرامت هستند... فرزندانتان را با نام و تصاویر آنها، آشنا کنید. بخشی از وصیت نامه شهید سلیمانی 💌 @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
▪️پدرش جوراب‌باف ساده‌ای بود. سابقه روحانیت در اقوامشان نداشتند. مادرش در بارداری خواب دید که وضع حمل کرده و قرآنی متولد شده. آن خواب، رویای صادقه بود، بعدها محمدتقی بیش از ۱۷۰ کتاب در تبیین قرآن و معارف دینی نوشت.... @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶 خیلی دارم فکر میکنم که ارتباط بین این اتفاقات چیه؟ اگه یادتون باشه گفتیم که هر اتفاقی در عالم میفته یه حکمتی داره و یه هست ☢️ الان خدا داره ما رو برای چه امتحان بزرگی آماده میکنه که این اتفاقات بزرگ رو رقم میزنه...؟ چرا در اولین سالگرد شهادت حاج قاسم، عمار انقلاب هم رفت...؟! فقط یه جمله ای از استاد طائب توی ذهنم میچرخه...: ✅ اگر تا ظهور امام زمان(عج) هزار کیلومتر فاصله داشتیم با خون حاج قاسم این هزار کیلومتر "به ده متر" رسید.... @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
🌼دلنوشته‌ای زیبا خطاب به "حاج‌قاسم‌ سلیمانی" با عرض سلام و احترام، دیشب به مناسبتی زندگی‌نامه سردار دلها را در اینترنت جستجو می‌کردم دلم گرفت. سردار عزیز، به تو غبطه خوردم که تو با این عظمت و جایگاه هیچ وقت دنبال مدرک و دانشگاه و مدرک دکترا و... نبودی. هرگز دنبال نام و عنوان نبودی. هرگز به فکر استراحت نبودی. مثل برخی‌ها سجاده آب‌کش هم نبودی. وسط نماز از بچه یتیم شهید گل و برگ گل گرفتی و هرگز به خاطرت رسوخ نکرد که شاید نمازم باطل شده باشد، شاید فکر کردی این نماز نزد حق محبوب‌تر است و بلافاصله بعداز نماز یتیمی را که به تو گل داده بود غرق بوسه کردی. سردار عزیز، این قدر خاکی بودی که بجز در مراسم رسمی درجه‌هایت را نصب نمیکردی، لباس سبزت یا تنت نبود یا اگر بود خاکی بود و گلی بود. خانه‌ات ساده بود. وسایل خانه‌ات چقدر معمولی و حیاط منزلت چقدر ساده و خودمانی و از همسرت خواستی که بر سنگ قبرت بنویسند: سرباز قاسم سلیمانی و بدون نام و عنوان. اگر به ما بود برایت مزاری درست میکردیم درجه یک با چندین گنبد و گلدسته درحد یک الگو و قهرمان، اما چه کنیم که خودت پیش دستی کردی و طور دیگری وصیت کردی شاید تو ما را بهتر شناخته بودی ای سردار کرارِ همیشه در سفر، سفر بخیر و سلامت. وقتی در سایت‌ها دنبالت می‌گشتم، دیدم نوشته به جز تاریخ تولد و محل تولد اطلاعات بیشتری در دسترس نیست. فهمیدم که ما واقعا تو را نمی‌شناختیم حتی این عکس پشت میز از تو ندیدیم. تو از افلاک بودی نه در خط املاک. اهل همت بودی نه اهل صحبت. مرد عمل بودی و نه مرد شعار. دارای مقام بودی نه صاحب عنوان و مقام. خوشا بحالت که یار نظام بودی و نه مثل ماها بار نظام. تو سرباز ایران بودی نه سربار ایران. تو به انتظار ایستاده بودی نه به انتظار نشسته. تو سوار بر تانک بودی نه سرمایه دار بانک. نمی دانم تو چندمین بودی از ۳۱۳ تن یار امام زمان عج. تو یار مردم بودی و در مشکلات همیشه پشت مردم بودی، هر جا که عازم بودی حتما آنجا لازم بودی چه در اهواز چه حلب چه بغداد و چه دمشق و یا اربیل. و در آخر، در سرزمین کوفه به شهادت رسیدی و بدن مطهرت هم باز به زیارت رفت کربلا ، کاظمین، نجف، قم، مشهد و آن وقت در خاک آرام گرفتی تا بر افلاک قدم بگذاری. سردار شهادتت مبارک ... سردار عزیز: مارا ببخش که تو را نشناختیم و البته مهم هم نیست چون که صد البته آسمانیان تو را بهتر می‌شناسند. سردار عزیز: ببخش که درجه‌ای نظامی بالاتر از سپهبد نداریم که بردوش و یا برسینه‌ات بگذاریم. سردار عزیز: ما تا بحال فکر می‌کردیم که تو فتح الفتوح کردی ولی تشییع جنازه‌ات به ما فهماندکه تو فتح القلوب کردی. سردار دلها: برای ما دعا کن که به دعایت سخت محتاجيم. 🤲 خداوندا شهادت در راه خودت را نصیبم کن آمین یا رب العالمین @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ناگفته‌های معاون اطلاع‌رسانی دفتر نشر آثار رهبر انقلاب از مصاحبه با حاج قاسم 🔹در خلال مصاحبه وقتی بحث به عماد مغنیه کشید حال حاج قاسم دگرگون شد و هرکاری کردند نتوانستند به مصاحبه ادامه بدهند و مجبور شدیم در دو روز مصاحبه بگیریم. 🔹دختر حاج قاسم به ما گفت اگر امکانش هست از شهید مغنیه نپرسید چون پدرم پیوند عمیقی با ایشان دارد. @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
🔴نمیدانیم برای دست بریده ات روضه عباس بخوانیم... یا برای پیکر پاره پاره ات روضه علی اکبر... یا برای غم رهبرمان روضه مالک... یا به یاد محاسن سفیدت روضه حبیب... یا از هلهله حرمله ها... یا از شهادتت در غربت... +امروز ۱۳ دی ماه اولین سالگرد شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی است یکسال از شهادتش گذشت، اما ذره‌ای از داغ شهادتش در دل ما کم نشد... بلند شو علمدار... @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این فیلم دوربین های مداربسته از حضور سه روز قبل از شهادت حاج قاسم توی دفترشونه رفتارها رو ببینید الحق حاج قاسم فقط به ظاهر توی دنیای ما بود وگرنه کلا توی سماوات سیر میکرد زندگی کدوم یک از ماها حتی ذره ای به دنیای قشنگ حاج قاسم نزدیکه؟! @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یقینا کله خیر ... تو چه میدانستی بابا؟ چه میدانستی که در مقابل هر معرکه، در مقابل هر مشکلی، در مقابل هر حادثه‌ای؛ این جمله "یقینا کله خیر" از زبانت نمی‌افتاد و چه دقیق هم میگفتی، چون هرچه پیش می‌آمد تو به خیر تبدیلش میکردی... من هم میخواهم مثل تو برای شهادتت بگویم "یقینا کله خیر"؛ چرا که قطعا شهادت تو راز‌های نهفته‌ای دارد که شاید سال‌ها طول بکشد که این راز‌ها یکی‌یکی و نوبت به نوبت حقیقت شهادت زیبای تو را آشکار کند... دلنوشته دختر شهید سلیمانی برای پدرش 💔🌿 @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
دلــــــنوشتــــــــه....💔 دیشب زندگی نامه سردار دلها را در اینترنت جستجو می کردم دلم گرفت. نوشته بود مدرک تحصیلی دیپلم ... سردار عزیز، به تو غبطه خوردم که تو با این عظمت و جایگاه هیچ وقت دنبال مدرک و دانشگاه و ...نبودی✌️ وسط نماز از بچه یتیم شهید شاخه گل 🌹 گرفتی و هرگز به خاطرت رسوخ نکرد که شاید نمازم باطل شده باشد...شاید فکر کردی این نماز نزد حق محبوب تراست✨ سردار عزیزم این قدر خاکی بودی که بجز در مراسم رسمی درجه هایت را نصب نمیکردی، لباس سبزت یا تنت نبود یا اگر بود خاکی و گلی بود. سردار دلها اگر به ما بود برایت مزاری درست میکردیم درجه یک با چندین گنبد و گلدسته درحد یک الگو و قهرمان، اما چه کنیم که خودت پیش دستی کردی و طور دیگری وصیت کردی شاید تو ما را بهتر شناخته بودی😔 💚💞نمی دانم تو چندمین بودی از 313 تن یار امام زمان عج 💞💚 و در آخر... تو در سرزمین کوفه به شهادت رسیدی و بدن مطهرت هم باز به زیارت رفت کربلا ، کاظمین ، نجف ، قم ، مشهد و آن وقت در خاک آرام گرفتی✨ 🕯سردار شهادتت مبارک🕯 سردار دلها : برای ما دعا کن که به دعایت سخت محتاجيم🙏 برای ما شهادت بخواه که از ما نزدیکتر بخدا ایستاده ای🥺🤲 @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
داشتم پیام های پارسال رو میخوندم .. دیدم داغ هنوز به همون تازگیه هیچی عوض نشده .. غمت بد سوزوند دلامون رو سردار .. شک نداریم دست شهید بازتره شک نداریم کنار اهل بیتی، کنار مادرمون زهرایی .. خوشا بسعادتت برا مایی که غرق دنیا شدیم دعا کن دعا کن وظیفه مون رو بشناسیم و درست انجام بدیم .. دعا کن فردای قیامت سرمون بلند باشه و شرمنده شما و مادرمون زهرا نباشیم .. ماهم دلمون میخواد مادر بغلمون کنه😭😭😭 دعامون کن سردار 💚 @pelakkhakii 👈👈🌷🕊