eitaa logo
پلاک خاکی
2.7هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
5.4هزار ویدیو
35 فایل
به محفل رهروان شهدا خوش آمدید❤️🌷 شهدا اگر به دادم نرسید از دست رفته ام... کانال های دیگر ما متفاوت و ناب حتما عضو شوید👇 @saharshahriary @ghonooteghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
هر جا دیدم سرودم زیر لب از دلتنگیِ گنبد طلایی که نداری...💔 ؟!💔 💚 @MnOEmam❤️
🌺🌺22دی ماه سالروز شهادت شهید هسته دکتر مسعود علیمحمدی گرامیباد 🌹شهید مسعود علیمحمدی مدرک کارشناسی خود را در سال 1364 از دانشگاه شیراز، کارشناسی ارشد را در سال 1367 و دکترای فیزیک با گرایش ذرات بنیادی را در سال 1371از دانشگاه صنعتی شریف، کسب کرد. او از دانشجویان نخستین دوره دکترای فیزیک در داخل ایران بود و نخستین کسی بود که در ایران دکترای خود را در فیزیک دریافت. 🌹او ده ها مقاله ISI منتشر نمود. تخصص اصلی او ذرات بنیادی، انرژی های بالا و کیهان شناسی بود. با پژوهشگاه دانش های بنیادی مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات نیز طی سال های ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۰ همکاری داشت. 🌹وی از سال ۱۳۷۴در دانشکده فیزیک دانشگاه تهران و در مقاطع مختلف تحصیلی رشته فیزیک در تربیت معلم، مشغول به تدریس بود. و عضو هیئت علمی و از اعضای اصلی دانشگاه تهران به شمار می آمد. 🌹وی همچنین به عنوان استاد راهنما و مشاور در پروژه های پایان نامه های مرتبط با علوم فیزیکی، به فعالیت مشغول بود. از جمله درس های ارایه شده توسط وی می توان به مکانیک کوانتومی و الکترومغناطیس، مکانیک آماری، ذرات بنیادی و نظریه میدان های کوانتمی اشاره کرد. علیمحمدی، یکی از برگزیدگان جشنواره بین المللی خوارزمی در سال ۸۶ بود و در پژوهش های بنیادی رتبه دوم را کسب کرد. 🌹بالاخره در صبح روز 22 دی ماه 1388 در اثر انفجار بمبی که در موتورسیکلت جاسازی شده بود و به فاصله یک متر از درب ورودی منزل وی به یک درخت بسته شده بود، در قیطریه تهران، به لقای معبود شتافت وبه درجه رفیع شهادت نائل شد.یادش گرامی وراهش پررهرو باد 🌺شادی روحش الفاتحه مع الصلوات @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
~id @mola113(1).mp3
11M
🎙سید مهدی حسینی 🎼بس که بدی کردم دیگه حسین ازم خسته شده مرز دلم وا بوده که مرز حرم بسته شده😔💔 👌👌👌 @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
🌺شهید ابراهیم هادی مدتی در جنوب شهر معلم بود؛ 🔹مدیر مدرسه اش میگفت آقا ابراهیم از جیب_خودش پول میداد به یڪی از شاگردان تا هر روز زنگ اول برای ڪلاس نان و پنیر بگیرد. 🔹چون آقای هادی نظرش این بود ڪه این ها بچه های منطقه_محروم هستند و اڪثرا سر ڪلاس گرسنه هستند و بچه گرسنه هم درس را نمیفهمد. 🌺ابراهیم هادی نه تنها معلم؛ بلڪه الگوی اخلاق و رفتار بچه ها بود. @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
از اون نگاه هاست که دل آتیش میزنه... نگاه فرزند سردار به تندیس شهید... @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مهـاجر، دل بهـ ماندن نسپردھ است و حیـٰات دنیا را سفرۍ می‌بیند کوتاه، از مبدأ تولـد تا مقصد مرگ، و این چنین بهـ حقیقت عالم نزدیک‌ تر است (: - آوینـے عزیز - @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
خوش‌‌بھ‌‌حالش‌کہ‌علےازدل‌اوخُرسنداست! @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
براۍ اینکه خدا لطفش و رحمتش و آمرزشش شامل حال ما بشهـ باید اخلاص داشته باشیم :) ‌‌‹شھیدهمت› @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
💖🕊 صلوات خاصه امام رضا علیه السلام: اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضاالمرتَضی الامامِ التّقی النّقی وحُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک.🌹🍃 🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹 @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
خــودش بــود!!! هر قدر چشم هایم را مالیدم،فایده نداشت.خودش بود.فرمانده پایگاه هوایی. پیرمردی را کول گرفته بود و داشت می رفت.خودم را به او رساندم،با تعجب گفتم: ببخشید چیزی شده؟ناراحت شد. بعدها فهمیدم که آن پیرمرد علیل یکی از همسایگانش بوده که فرمانده هر وقت مرخصی می آمد،او را به حمام می برده و با تواضع و مهربانی شستشو می داده است. "شهید عباس بابایی" @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
به یادم دارم هروقت بیرون بودیم. اذان که می گفت، همانجا نزدیک ترین مسجد را پیدا می کرد و ما را می برد نماز. یک شب جایی بودیم و مسجد هم پیدا نکردیم. رفت در یک اتاقک در بیمارستان تقاضا کرد که اجازه بدهند دو تایی نماز بخوانیم. من هرموقع خسته بودم، می گفتم بروم نماز را بخوانم راحت بشوم. اما محمدحسین مواقع ی که به ندرت می شد که نتواند نماز اول وقت بخواند، می گفت: یک کم استراحت می کنم تا سر حال نمازم را بخوانم. "راوی همسر شهید محمدحسین مرادی" @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
فرزند شهید کاظمی در خاطره ای از پدر بزرگوار خود می‌گوید: دانشگاه من نزديک محل کار بابا بود و بيشتر شب ها با او بر می گشتم خانه .خب بايد صبر می کردم تا کارهايش تمام شود . بعضی وقت ها به ساعت ۱۱ يا حتي ديرتر هم مي کشيد. به غير از ماه رمضان به ياد نمی آورم بابا زودتر از ۸ شب آمده باشد خانه. من می رفتم در يک اتاقی و مشغول به درس خواندن می شدم .بعضی وقت ها هم دراز مي کشيدم و چرتي مي زدم. وقتي با بابا بر مي گشتيم خانه، براي من ديگر جاني باقی نمانده بود.اما بابا که قطعا خيلي بيشتر از من دويده بود و خسته شده بود، در خانه را که باز مي کرد چنان سلام گرمي مي کرد که انگار تازه اول صبح است و بيدار شده است. مي گفت:« خيلی مخلصيم»، «خيلی چاکريم»! هميشه در تعجب بودم که بابا چه حالي دارد با اين همه کار و خستگی اين قدر شارژ و سرحال است. @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
يک ساعتى مانده بود به اذان صبح، جلسه تمام شد، آمديم گردان . قبل از جلسه همه رفته بوديم شناسايى. عبدالحسين طرف شير آب رفت و وضو گرفت ، بيشتر فشار كار روى او بود و احتمالا ازهمه ما خسته تر، اما بعد از اين كه وضو گرفت شروع به خواندن نماز كرد.  ما همه به سنگر رفتيم تا بخوابيم ، فكر نمی كرديم او حالى براى نماز شب داشته باشد، اما او نماز شب را خواند. اذان صبح همه را براى نماز بيدار كرد. «بلند شين نمازه»، بلند شديم ، پلک هايمان را به هم ماليديم ، چند لحظه طول كشيد، صورتش را نگاه كردم ،مثل هميشه می خنديد، انگار ديشب هم نماز باحالى خوانده بود.  @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
با مزاح به مادرش گفت: «من فقط ۵۰ هزار تومان پول دارم و می‌خواهم با همین پول خانه و ماشین بخرم و زن هم بگیرم!» او که ایام زندگی‌اش را دائماً در جبهه سپری کرده بود، بانویی پارسا را به همسری بر‌گزید و خطبه عقدشان را رهبر کبیر انقلاب امام خمینی (ره) قرائت کردند. شهید خرازی پیراهن سبز سپاه را به عنوان لباس دامادی برگزید. دوستانش به میمنت آن شب فرخنده یک قبضه تیربار گرنیوف را به همراه ۳۰ فشنگ، کادو کرده و به وی هدیه دادند و بر روی آن چنین نوشتند: «جنگ را فراموش نکنی!». او چند روز پس از ازدواج به جبهه بازگشت. "شهید حسین خرازی" @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
نصف شب چشم چشم را نمی دید؛سوارتانک ، وسط دشت. کنار برجک نشسته بودم . دیدم یکی پیاده می آید. به تانک ها نزدیک می شد، سمت ما هم آمد دستش را دور پایم حلقه کرد. پایم را بوسید . گفت « به خدا سپردمتون » گفتم « حاج حسین ؟» گفت « هیس ! اسم نیار.» رفت طرف تانک بعدی "فرمانده شهیدحاج حسین خرازی" @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
خوش بحال اون مادری که دغدغه اش اینه بچه ای تربیت کنه که به درد امام زمان (عج) بخوره .مثل مادر شهید احمدی روشن که یه مهندس برا امام زمان (عج) تربیت کرد بعد از شهادت مصطفی ازش پرسیدن:حالا که بچه ات شهید شده میخوای چیکار کنی؟ دست زد روی شونه ی نوه اش وگفت:یه مصطفی دیگه تربیت می کنم‌....... "شهید مصطفی احمدی روشن" @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹لحظات ورود رهبرمعظم انقلاب به منزل شهید احمدی روشن در دی‌ماه ۹۰ @pelakkhakii 👈👈🌷🕊