✍"یکی از دوستانش موهای زیبا وخوشحالتی داشت. همیشه از موهایش در جمع تعریف می کرد.
یک بار ابراهیم آهسته به او گفت: نعمتی که خداوند به تو داده به رخ دیگران نکش.
ابراهیم می دانست تمام آنچه داریم نظیر فرزند واموال وزیبایی و…وسیله آزمایش است وخوشا به حال کسی که از این آزمایش سربلند بیرون بیاید.
وَاعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ "
وبدانید اموال وفرزندان شما،وسیله آزمایش است.و(برای کسانی که از عهده امتحان برآیند،) پاداش عظیمی نزد خداست . "(انفال/۲۸)"
📚خدایخوبابراهیم
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
خدایا هدایتم کن،
زیرا میدانم که گمراهی چه بلای خطرناکی است
خدایا هدایتم کن که ظلم نکنم،
زیرا میدانم که ظلم چه گناه
نابخشودنی است..:)🍃💛
#شهید_مصطفیچمران🌱
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام خدا بر روح پاک #شهید_تهرانی_مقدم
که به برکت خون جوشنده او و موشکهای او، ایران و جهان اسلام در برابر جنایتکاران ایستاده و به فضل الهی پیروزی نهایی و آزادی #فلسطین و #یمن و دیگر مناطق تحت اشغال نزدیک است
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
#خلاصه_نویس_جلسه_دهم پارت 4
🌱🌈
📕 یه داستان گوش بدیم :
انسان محترم و ثروتمندی بود ، امام ( باقر ) به او یک کلمه فرمود : « تواضع کن ای محمد. »
با خودش گفت چرا امام (ع) چنین حرفی به من زد ؟! مثل اینکه در زمینه تواضع مشکل دارم . . .
سپس به کوفه ( شهر خود ) برگشت یک سبد خرما با یک ترازو خرید
و دم در مسجد جامع نشست و شروع کرد به فریاد زدن : « خرما داریم خرما می فروشم ..! بیا خرما »
قومش متوجه عملش شدند به او بابت عملش اعتراض کردند که ای محمد ما به وجود تو افتخار میکنیم چرا با این کار خودت را ذلیل میکنی ؟! حتی نوکرهای تو خرما فروشی نمیکنند . .
محمد گفت : « مولای من به من امر کرده ، با او مخالفت نمیکنم .»
قوم دوباره به او اعتراض کردند که از این کار دست بکش
محمد گفت : « من باید این سبد خرما را تا آخر بفروشم .»
بعد از تمام شدن سبد خرما قوم از ترس اینکه بیشتر از این آبرویشان برود محمد را به سر زمین کشاورزی بردند
🔹هر سازی که خدا زد برقص . .
🔹اگر رنج میخوای یاد مرگ رو در خودت تقویت کن.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️لحظهای که مرد فلسطینی متوجه میشه نوزادش زنده است
❌سجدهی شکر او در شرایطی که همسر و سه فرزندش شهید شدند تلنگر بزرگی برای ماست
آه فلسطین...💔💔💔
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
از فتنه ی عمروعاص ها باکی نیست
پیداست کسی که رفتنی باشد کیست!
تا روز ظهور مهدی ان شاءالله
بر روی سرم سایه ی آقا باقیست
#انتخابات
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
👌دها دلیل برای رای دادن دارم ...
❤️اما امسال این جمله در وصیت نامه 🌹حاج قاسم🌹به مهمترین دلیلم تبدیل شده:
🇮🇷جمهوری اسلامی حرم است و ما باید با تمام توان از این حرم دفاع کنیم🇮🇷
#من_رای_میدهم
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
🔴 اگه ۴۰ تا داعشی ببینی چیکار میکنی؟
💚 شهیدی که یک تنه جلوی ۴۰ داعشی ایستاد 👆
کسی هست از این قهرمانان رشید فیلم بسازه؟ قصه بنویسه.. شعر بگه..
🌹این پست رو حداقل برای یک نفر بفرست و این شهید رو معرفی کن
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
👆👆👆
🌺 روی این سخنِ کوتاه و تکاندهندهی شهید علی خلیلی باید ساعتها تامل و تفکر کرد...
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
✨﷽✨
✍ * #از_شهدا_بیاموزیم ...
🌀*ازجهان آرا، شجاعت را...*
☀️*ازعبدالرضاموسوی، ایستادگی را...*
🌀*ازبهروزمرادی،تواضع را*
☀️*ازمحمدرضاعسکری فر،مجاهدت را...*
🌀*ازمصطفی چمران،فرماندهیرا...*
☀️*ازحسن باقری، خودگذشتگی را...*
🌀*ازحسین علم الهدی، انقلابی بودن را...*
☀️*از ابراهیم هادی، پهلوانی را...*
🌀*ازحاج همت، اخلاص را...*
☀️*ازاسماعیل دقایفی، جوانمردی را...*
🌀*ازعلی هاشمی، رشادت را...*
☀️*از احمدی روشن را،همت وپشتکار را...*
🌀*ازسیدسیاح طاهری، خلوص نیت را...*
☀️*از باکری ها، گمنامی را...*
🌀*از علی خلیلی، امر به معروف را...*
☀️*از مجید بقایی، فداکاری را...*
🌀*از حاجی برونسی، توسل را...*
☀️*از مهدی زین الدین، سادگی را...*
🌀*از سعید طوقانی، خوشرویی را...*
☀️*از حسين همدانى، ایمان را...*
🌀*از عباس بابایی، دوری از گناه را...*
☀️*از صیاد شیرازی، نماز اول وقت را...*
🌀*از شهید مرتضی کریمی صبر را...*
🔴 *با این همه نمیدانیم چرا ، موقع عمل که میرسد ،
انسانهای بدکار رو الگو قرار می دهیم 🍃
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
#خلاصه_نویس_جلسه_دهم پارت 5
✨🧡
🔹امام جعفر صادق علیه السلام :
یاد مرگ شهوات را میکشه ؛ رگهای غفلت رو میبره ؛ قلب انسان رو به وعده های الهی قوی میکنه ؛ طبع انسان رو رقیق میکنه ؛ و هواپرستی رو در انسان می شکند ؛ آتش حرص رو در انسان خاموش میکنه ؛ و دنیا رو در چشم انسان حقیر میکنه ؛ این معنای اون قول پیغمبر اکرم (ص) است که می فرماید یک ساعت فکر کردم از یک سال عبادت بالا تر است.
انسان وقتی به فکر مرگ بیفته طناب های خیمه دنیا بریده میشود و نزول رحمت آغاز میشود.
کسی که از مرگ عبرت نگیره آدم شدنی نیست.
پلاک خاکی
*شهیدی که بعداز۱۷سال زنده شد*
💠اتفاقی جالب در تفحص یک شهید...
🔹می گفت:اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران.علیرغم مخالفت شدید خانواده و بخاطر عشقم به شهداء حجره پدر را ترک کردم و به وهمراه بچه های تفحص لشکر۲۷ محمد رسول الله (ص)راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم.
یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان... بعد از چند ماه، خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم.
یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص میگذراندیم. سفره ساده ای پهن می شد اما دلمان،از یاد خدا شاد بود و زندگیمان،با عطر شهدا عطرآگین.تا اینکه...
🔹تلفن زنگ خورد وخبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد.آشوبی در دلم پیدا شد.حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم. نمی خواستم شرمنده اقوامم شوم.با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شلمچه شدیم.
🔹 بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان وپلاک شهیدی نمایان شد. شهیدسیدمرتضیدادگر...🌷
فرزند سید حسین اعزامی از ساری...
گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من....
🔹استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده شهید،به بنیاد شهید تحویل دهم.
🔹قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت بدهی زیاد،دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند.با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با استخوانهای شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم.
🔹"این رسمش نیست با معرفت ها...ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم....راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده خانواده مان شویم. گفتم و گریه کردم.
🔹دو ساعت در راه شلمچه تا اهواز مدام با خودم زمزمه کردم: «شهدا! ببخشید... بی ادبی و جسارتم را ببخشید...»
🔹وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی درب خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم.هرچه فکرکردم،یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام.با خودم گفتم هرکه بوده به موقع پول را پس آورده،لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم.به قصابی رفتم.خواستم بدهی ام را بپردازدم که در جواب شنیدم:
🔹بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است.به میوه فروشی رفتم،به همه مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سرزدم،جواب همان بود.بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است.گیج گیج بودم.خرید کردم و به خانه برگشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟
🔹وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته با چشمان گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار گریه می کرد.
🔹جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم.اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟
🔹همسرم هق هق کنان پاسخ داد:خودش بود. بخدا خودش بود.کسی که امروز خودش را پسر عمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود.
کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم.مثل دیوانه ها شده بودم.عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادم. می پرسیدم:آیا این عکس، عکس همان فردی است که امروز...؟
🔹نمی دانستم در مقابل جواب های مثبتی که می شنیدم چه بگویم.مثل دیوانه هاشده بودم.به کارت شناسایی نگاه کردم،
🔹شهید سید مرتضی دادگر. فرزند سید حسین.. اعزامی از ساری..
وسط بازار ازحال رفتم.
🔹ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون🌹
🌀 اگر دلت شکست حداقل به یک نفر ارسال کن
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
#گمنامی تنها برای شهـــدا نیست
میتونی زنده و
سرباز حضرت زهرا (س) باشی..
اما یه شرط داره ؛
باید فقط [برای خدا] کار کنی...
#شهید_ابراهیم_هادی ❤️
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 *صحنه ترور شهید شهریاری در سریال صبح آخرین روز*
🔹مجموعه تلویزیونی «صبح آخرین روز» با موضوع زندگی شهید شهریاری از روز ترور این شهید توسط صهیونیستها آغاز شد.
🔹️ *شهید مجید شهریاری* در سال ۱۳۴۵ در زنجان متولد شد. وی متاهل و دارای دو فرزند به نامهای محسن و زهرا بود.
◇ همسر این شهید بزرگوار، بهجت قاسمی عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی است.
◇ وی تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در زنجان، کارشناسی را در رشته مهندسی الکترونیک در دانشگاه صنعتی امیر کبیر و کارشناسی ارشد را در رشته مهندسی هستهای در دانشگاه صنعتی شریف و دکترا را در رشته مهندسی هستهای در دانشگاه امیرکبیر گذارند.
◇ *شهید شهریاری* پس از فراغت از تحصیل به عنوان عضو هیات علمی در دانشگاه شهید بهشتی در دانشکده مهندسی هستهای مشغول به کار شد و بعد از چهار سال به مرتبه دانشیاری و سپس استادی ارتقاء پیدا کرد.
🔹️ شهید شهریاری از سال ۸۳ تا زمان شهادت نماینده دانشگاه شهیدبهشتی در امور اجرایی همکاری با سازمان انرژی هستهای بود.
◇ وی همچنین عضویت در انجمن هستهای ایران، مدیریت گروه کاربرد پرتوها، عضویت در شورای آزمایشگاه و شورای فناوری دانشگاه، عضویت در کمیته تخصصی فنی و مهندسی هیات ممیزه، مشاور جمهوری اسلامی ایران در پروژه سزامی و برگزاری چهار کمیته علمی و کارگاه آموزش را در پرونده اجرایی خود داشت.
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
جآنِ دِلِ یک ایرآن... :) ♥️
چقدر زخم نبودت..
عمیق و جان فرساست
کجاست داغ تورا التیام فرمانده؟؟
#حاج_قاسم
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊