eitaa logo
پلاک خاکی
2.6هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
5.4هزار ویدیو
35 فایل
به محفل رهروان شهدا خوش آمدید❤️🌷 شهدا اگر به دادم نرسید از دست رفته ام... کانال های دیگر ما متفاوت و ناب حتما عضو شوید👇 @saharshahriary @ghonooteghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج آقا مجتهدی میفرمودن: انقدر تو قبر بخوابید که تنتون بپوسه..! یعنی تو دنیا یه کم بیخیال تنبلی و خواب مدام بشید...
همه ی نعمت هات یه طرف... نعمت اشک برای حسینت یه طرف...!! الحمدولله الذی خلق الحسین علیه السلام🌸
‏تصویر زیبا و پر از امید .. رئیس‌جمهوری که حتی با رقبا و مخالفان خود جلسه میگذاره تا کشور بهتر اداره بشه ..
🍃شهدا الگوی جاودانگی🍃 به نقل از عاده همسر لبنانی شهید چمران من وشهید چمران از زمان شروع جنگ به اهواز نقل مکان کردیم و در یکی از اتاقها در ستاد جنگ اهواز مستقر شدیم مصطفی بعلت درگیری زیاد در فرماندهی جنگ روزها وهفته ها در خط بود وبه اهواز نمی امد روز قبل از شهادت به اهواز امد وارد اتاق شدم دیدم مصطفی روی تخت دراز کشیده فکر کردم خواب است. گفتم شاید برای انجام ماموریتی عازم تهران است گفت امروز فقط برای دیدن شما امده ام «من فردا قبل از ظهر شهید می‌شوم. ولی من می‌خواهم شما رضایت بدهید اگر رضایت ندهید شهید نمی‌شوم … من فردا از اینجا می‌روم و می‌خواهم با رضایت کامل شما باشد». گفتم مگر شهادت دست خود انسان است گفت این موضوع به من الهام شده و از خدا نیز چنین خواسته ام ولی من رضایت نمی دادم وبسیار بی تابی میکردم ولی با صبحت هایش دست آخر رضایتم را گرفت. وسپس نامه‌ای به من داد که وصیتش بود. گفت: «تا فردا قبل از شهادتم باز نکنید». سفارش به من کرد: « اینکه ایران بمانید». گفتم: «ایران بمانم چه کار؟ اینجا کسی را ندارم». گفت: «نه تعرب بعد از هجرت نمی‌شود. ما این جا حکومت اسلامی داریم و شما تابعیت ایران دارید نمی‌توانید برگردید به کشوری که حکومتش اسلامی نیست حتی اگر آن کشور خودتان باشد». گفتم: «پس این همه ایرانی که در خارج هستند چه می‌کنند؟» گفت: «آن‌ها اشتباه می‌کنند. شما نباید به آن آداب و رسوم برگردید هیچ وقت!» نگاهش کردم. گفتم: «یعنی فردا که بروی دیگر تو را نمی‌بینم؟» مصطفی گفت: «نه». در صورتش دقیق شدم و بعد چشمهایم را بستم و گفتم: «باید یاد بگیرم، تمرین کنم چطور صورتت را با چشم بسته ببینم». یقین پیدا کردم که مصطفی امروز اگر برود دیگر بر نمی‌گردد. دویدم و کلت کوچکم را برداشتم آمدم پایین. نیتم این بود مصطفی را بزنم، بزنم به پایش تا نرود … ولی دیگر مصطفی در اتاق نبود فردا صبح در ستاد جنگ در اهواز بودم حدودا ساعت ۱۱صبح زنگ تلفن به صدا در امد خانم‌مسئول در ستاد جنگ خانم‌ها گوشی را برداشت دلهره عجیبی داشتم صدای فریاد وناله را از پشت خط تلفن می شنیدم ناگهان حال ان خانم دگرگون شد گوشی از دستش افتاد اشک😢😢 در چشمانش فوران زد ومرتب میگفت نه نه نه نه خدایا خدایا یتیم شدیم😭 دیگر نیازی نبود از او سوالی کنم که چه اتفاقی افتاده 🇮🇷 🌹یاد شهدا با صلوات 🔻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیدن این کلیپ میتونه باورهاتون رو تغییر بده تا آخر ببینید ✅ 🇮🇷 🔺 🔻
گفتند شهید گمنامه پلاک هم نداشت ، اصلا هیچ نشونه ای نداشت امیدوار بودم روی زیرپیرهنیش اسمش رو نوشته باشه نوشته بود : اگر برای خداست ، بگذار گمنام بمانم...!❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥استوری ✍اینجا شاید ؛ ولی نه .. ! در آنجایید شاید پایین ؛ ولی نه .. ! بر بالایید باری ؛ غم غربت شما ما را کشت .. مانند مزار حضرت زهرایید ...
••رتبه‌بالا‌در‌کــنکور‌ِشهـادتم آرزوســــ✨ــــت😍••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍خدایا ... خون شهیدان را در تنِ ما جاری گردان تا بـه مانـدن خو نکنیم ؛ پایی عطا کن که جز راه تو نرود! ودلـۍکه..... بنــده شیطـان نــشود.....
بہ‌تو‌دل بستہ‌شدن‌عاقبتش‌خوشبختےاست!
⟮..⟯ ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ چشـم‌هـآیِ‌یڪ‌شَهیـد؛ حَٺےاَزپُشـٺِ‌قــآبِ‌شیشِـہ‌اۍ خیـرِه‌خیـرِه‌دُنبـآلِ‌ٺُوسـٺ؛ کِـھ‌بہ‌گُنـآه‌آلـودِه‌نَشــوی🥀 بِہ‌چشـمهآیَـشان قَسَـمـ شُهَدا تورآمیبینَــد ! ‌. اِے ڪھ مرا خواندہ اے راه نشانم بدھ:)🧡☘ اللهم الرزقنا شهادت💔(
•|♥|• قیافہ‌ومد برات‌مھم‌نباشہ؛مثہ ♥:) ازپول‌وثروتت‌وقیافه‌بِگذرۍ؛مثہ 🧡:) راستۍمیتونۍازعشقت‌بگذری؟!مثہ 💛:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌🍃💌🍃 بی سر و صدا دنبال جایی می گشت که کار روی زمین مونده باشه. می اومد شلوغ می کرد کار که روی غلتک می افتاد همه رو قال می گذاشت و می رفت سراغ کار بعدی فتنه هم به پا می کرد؛ می دیدی سر آب بازی رو باز کرده و در اوج شوخی غیبش زده. 🌹هدیه به روح شهید صلوات 📚منبع ؛ کتاب @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
شهید حسین ولایتی فر: صبح‌ها از خانه بیرون می‌رفت تا آخر شب مشغول بود. برادر شهید نقل می‌کرد: روزی به حسین گفتم «چقدر خودت را خسته می‌کنی، کمی استراحت کن». حسین در جواب به او می‌گوید که این بدن خمس و زکاتی دارد که باید پرداخت شود. @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه کلیپ جانانه و باحال برای اونایی که می‌خوان آخرهفته نابی داشته باشن😍 تقدیم به رهــبر نازنین انقلاب اے‌ماه‌ترازماه‌ترازماه🌙❤️ 🌤ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌤 @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
💠 حتی تصورش هم بود وقتی پشت بی سیم گفتند را زدند تصور کنم چه کسی می تواند این را به حاج قاسم بدهد حاج قاسم همیشه او را خطاب میکرد❤️ مثل حاج همت بود برای حالا همتِ حاج قاسم شده است .. حاج قاسم هر روز برایش کنار می‌گذاشت تا خدایی نکرده برای عمار نیفتد ! حاجی تا خبر شهادت عمار را به او دادند برای چند دقیقه سر در برد .. انگار بود که بر حاج قاسم فرود آمد ... با لحن سنگینی حاج قاسم گفت : ... عمار چه کسی بود که برای حاج قاسم حکم تکیه گاه را داشت ؟ . . 💠 عمار حلب 🔸 شهید محمد حسین محمدخانی 🎂🍰🌹به بهانه تولدت حاج عمار @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
⭕️ بی‌سیم‌ تکفیری‌ها افتاد دست رزمنده‌ها. سوال کردند شما کی هستید؟ شهید محمدخانی گفت:ما لشکری هستیم از لشکر رسول الله و هدف نهایی ما مبارزه با صهیونیست‌هاست. تا ساعتها بحث کردند و بعد از ظهر همان روز ۱۲ نفر از تکفیری‌ها تسلیم شدند. 🌺 به مناسبت تولد شهید محمد حسین محمدخانی🌺 @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 *شهید مدافع حرمی که برای حاج قاسم یک همت بود* 🔹️ دوستش می‌گفت: حضرت آقا که فرمودند ، فردا *محمدحسین* گوشیشو عوض کرد و یه گوشی ایرانی گرفت... ◇ *محمدحسین* عادت داشت موقع سینه زنی پیراهنش رو در بیاره، شور می‌گرفت تو هیئت، می‌گفت برا *امام حسین* کم نذارین،. تا روزی که فرمودند ؛ *محمد حسین* دیگه این کار رو ... ◇ روز عید که بچه‌ها چراغارو خاموش کردن تا روضه بخونن چراغ رو روشن کرد و گفت: حضرت آقا گفتن با شادی اهل بیت شاد باشید با ناراحتیشون ناراحت. کی گفته ما دیوونه حسینیم؟ کاملا هم آدمای عاقل باشعوری هستیم عاقلانه حسینیم... ◇ به قول خودش نمی‌ گذاشت حرف آقا بشه. بلافاصله اطاعت می‌کرد. توی جلسات مبنای حرفاش فرمایشات حضرت آقا بود. ◇ رو کار حساس بود پای کار بود، هدف رو در نظر می‌گرفت و طرح می‌ریخت و اعضا براش اولویت داشت 🔹️ *سردار سلیمانی: عمار (شهید محمد خانی) برای من مثل بود* 🍃🌷 @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
کتاب عمار حلب، زندگینامه زاستانی شهید مدافع حرم محمدحسین محمدخانی🌹📚 تاریخ تولد: ۹ تیر ۱۳۶۴ تاریخ شهادت: ۱۶ آبان ۱۳۹۴ محل شهادت: حلب سوریه برشی از کتاب: انگار این بشر به دنیا آمد تا دست خیلی ها را بگیرد بنشاند پای سفره امام حسین(ع)؛ از هم دانشگاهی های لات و عرق خورش گرفته تا مجاهد مسیحی سوری. انگار این بشر شهید شد تا باز دست از این کارهایش برندارد… آدم مثل چاله می ماند دیگر. محمد حسین بیل اول را که ریخت هواخواهش شدم. از او چیزهای ظاهری یاد نگرفتم. الان هم لباس پوشیدنم مثل سابق است. او تیپ خودش را میزد، من هم تیپ خودم را. وقتی شیش جیب می پوشید، دل و روحم را می برد. لاتی بود؛ ولی یقه آخوندی اش توی کتم نمی رفت. با آن موتور جنگی اش! انگار جنگ تحمیلی است. قار قار قار می چرخید دور دانشگاه. منم تیپم تیریپ رنگی بود. توی محله های پایین شهر تهران یا جاهای خلاف…کتانیzx، تی شرت، شلوار بگ و موی بوکسوری… @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
حاج حسین یکتا: بچه‌ها بیایید یه کاری کنید که امام زمان برنامه‌های خودشو روی ما پیاده کنه؛ ما اون مأموریتِ خاصِّ آقا رو انجام بدیم! این یه رابطه خصوصی با امام زمان میخواد.🌤️👌🏻 دعوتید به 🇮🇷🇮🇷اجتماع بزرگ مرد میدان مدافعان دولت جوان انقلابی؛ هواداران دکتر محمد، حامیان دکتر رئیسی🇮🇷🇮🇷 👇🏻👇🏻👇🏻 https://chat.whatsapp.com/GbGKSi8mAjW9KXvoIzYAiR مرد میدان ۱ https://chat.whatsapp.com/F1Dp9zH6kmJ4DTExxaaW0q مرد میدان ۲ https://chat.whatsapp.com/Je48pdYhKiaIwL9r7WybP5 مرد میدان ۳ https://chat.whatsapp.com/EBZmhDtpwU8EvrHRZxILws مرد میدان ۴ https://chat.whatsapp.com/J5CGFphtA9x3BMl3uQL6m4 مرد میدان ۵ https://chat.whatsapp.com/HUvdw0MnapcLKdN1L9d87S مرد میدان ۶ گروه باز
پلاک خاکی
حاج حسین یکتا: بچه‌ها بیایید یه کاری کنید که امام زمان برنامه‌های خودشو روی ما پیاده کنه؛ ما اون م
گروه های واتس اپی خودمون هست لطفا عضو باشید و به دیگران هم معرفی کنید🙏❤️😊