eitaa logo
پلاک خاکی
2.7هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
5.4هزار ویدیو
35 فایل
به محفل رهروان شهدا خوش آمدید❤️🌷 شهدا اگر به دادم نرسید از دست رفته ام... کانال های دیگر ما متفاوت و ناب حتما عضو شوید👇 @saharshahriary @ghonooteghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵 امروز چه خبر بوده؟ 👆 ❌ کی به بعضیا قالب کرده اولویت اول و راس المسائلشون باید و باشه؟! 😐 مشکل دیگه ندارین؟! ❌ خبرنگار فلان چه ربطی به و داره؟! چرا هر دنبال حل مشکلات خودش نیس؟ تا کی چشم به دهان های .. تا کی بجای ؟ تا کی بجای مسائل؟ @pelakkhakii 👈👈🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیام شهید مدافع حرم شهید جواد محمدی درباره #حجاب قبل از شهادت @pelakkhakii 👈👈🌹
هدایت شده از هوالشهید🇵🇸🇮🇷
#شهید_مدافع_حرم_جواد_محمدی: اگر #خدا لطف کرد و #شهادت را نصیبم کرد، بنده از آن #شهدایی هستم که حتما یقه #بی_حجاب_ها و آنهایی که #ترویج بی حجابی می کنند را در آن دنیا خواهم گرفت. اگر فقط و فقط جواب این یک قلم رو دارید بدید که بفرمایید؛ راه شیطان باز...جاده انحراف دراز! یکی #خون میدهد، برای حفظ شرافت! یکی #شرف میدهد برای حفظ فضاحت! انتخاب با شماست👌⚠️ #سحر_شهریاری @saharshahriary
وقتی گره های بزرگ به کارتون افتاد ، از خانم فاطمه زهرا( س) کمک بخواید. گره های کوچیک رو هم از شهدا بخواید براتون باز کنن... @pelakkhakii
♻️ عملیات روانی یاران ترامپ 🔰 حمید رسایی: امروز ساعت ۱۳ از میدان انقلاب که رد میشدم این عکس را گرفتم. زن ابی پوش، کاغذی در دست داشت که روی آن نوشته شده بود «نه به جنگ» و با این کار، ترافیک ایجاد کرده بود. پلیس درحال تذکر به وی بود که دو مرد کاملا هماهنگ شده، به هواداری از او پرداختند و بعد هم چند زن به میدان آمدند و دسته جمعی به پلیس حمله ور شدند! حدود ۳۰ نفر از مردم هم حاضر بودند اما وارد این بازی نشدند فقط چند نفر فیلم می‌گرفتند. پلیس اما به لطف خدا غائله را خاتمه داد، مردها بازداشت و زنها را سرجایشان نشاند و منتظر پلیس های خانم بودند. ترافیک برطرف شد اما می‌دانستم که پرده بعدی این بازی، بازنشر فیلم آن در شبکه های معاند است. به فاصله چند ساعت شبکه من و تو و مصیح پولی نژاد کار را آغاز کردند... instagram.com/p/BxcRwq8HOt5/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=m4igtn 116 dv 🔻کانال حمید رسایی🔺 @www_rasaee_ir
28.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلتنگم همین ! و این نیاز به هیچ زبان شاعرانه ای ندارد کاش منم ببری پیش خودت ...😔😔😔 #عصرتون‌شهدایی @pelakkhakii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوش بہ حال شــهـــدا کہ تــمـام روزهایـشان حــال و هــوای ماه رمضان را داشت...
هر شهیــدی را که دوستش داری کوچه دلت را به نامش کن ...🌷 یقین بدان در کوچه پس کوچه های پر پیـچ و خم دنیـا تنهـایـت نمی گذارد... @pelakkhaki
مدتی قبل از شهادتش، در حال عبور از خیابان سعدی قزوین بودم كه عباس رو دیدم. او معلولی رو كه از هر دو پا عاجز بود و توان حركت نداشت، به دوش گرفته بود و برای اینكه شناخته نشه، پارچه‌ای نازك بر سر كشیده بود. من شناختمش و با این گمان كه خدای ناكرده برای بستگانش حادثه‌ای رخ داده، جلو رفتم. سلام كردم و پرسیدم: «چه اتفاقی افتاده عباس؟ كجا میری» عباس كه با دیدن من غافلگیر شده بود، کمی ایستاد و گفت: «پیرمرد رو برای استحمام به گرمابه ‌می‌برم. كسی رو نداره و مدتی هست كه حمام نرفته!» #شهید_عباس_بابایی #رنج_مقدس @saharshahriary 👈👈🌹
خاطره ای از شهید عباس بابایی @pelakkhaki خود شهید عباس، ماجرای فارغ‌التحصیلی از دانشکده خلبانی آمریکا را چنین تعریف کرده است: «دوره خلبانی ما در آمریکا تمام شده بود، اما به خاطر گزارشاتی که در پرونده خدمتم درج شده بود، تکلیفم روشن نبود و به من گواهینامه نمی‌دادند تا این که روزی به دفتر مسئول دانشکده که یک ژنرال آمریکایی بود، احضار شدم. به اتاقش رفتم و احترام گذاشتم. او از من خواست که بنشینم. پرونده من در مقابلش و روی میز بود. ژنرال آخرین فردی بود که می‌بایستی نسبت به قبول و یا رد شدنم اظهارنظر می‌کرد. او پرسش‌هایی کرد که من پاسخش را دادم. از سؤال‌های ژنرال برمی‌آمد که نظر خوشی نسبت به من ندارد. این ملاقات ارتباط مستقیمی با آبرو و حیثیت من داشت زیرا احساس می‌کردم که رنج دو سال دوری از خانواده و شوق برنامه‌هایی که برای زندگی آینده‌ام در دل داشتم همه در یک لحظه در حال محو شدن است و باید دست خالی و بدون دریافت گواهینامه خلبانی به ایران برگردم. در همین فکر بودم که در اتاق به صدا درآمد و شخصی اجازه خواست تا داخل شود. او ضمن احترام، از ژنرال خواست تا برای انجام کار مهمی به خارج از اتاق برود، با رفتن ژنرال، من لحظاتی را در اتاق تنها ماندم. به ساعتم نگاه کردم، وقت نماز ظهر بود. با خود گفتم، کاش در اینجا نبودم و می‌توانستم نماز را اول وقت بخوانم. انتظارم برای آمدن ژنرال طولانی شد. گفتم که هیچ کار مهمی بالاتر از نماز نیست، همین جا نماز را می‌خوانم. ان‌شاالله تا نمازم تمام شود، او نخواهد آمد. به گوشه‌ای از اتاق رفتم و روزنامه‌ای را که همراه داشتم به زمین انداختم و مشغول نماز خواندن شدم. در حال خواندن نماز بودم که متوجه شدم ژنرال وارد اتاق شده است. با خود گفتم چه کنم؟ نماز را ادامه بدهم یا بشکنم؟ بالاخره گفتم، نمازم را ادامه می‌دهم، هرچه خدا بخواهد همان خواهد شد. نماز را تمام کردم و در حالی که بر روی صندلی می‌نشستم از ژنرال معذرت‌خواهی کردم. ژنرال پس از چند لحظه سکوت، نگاه معناداری به من کرد و گفت: چه می‌کردی؟ گفتم: عبادت می‌کردم. گفت: بیشتر توضیح بده. گفتم: در دین ما دستور بر این است که در ساعت‌های معین از شبانه‌روز باید با خداوند به نیایش بپردازیم و در این ساعت زمان آن فرا رسیده بود، من هم از نبودن شما در اتاق استفاده کردم و این واجب دینی را انجام دادم. ژنرال با توضیحات من سری تکان داد و گفت: همه این مطالبی که در پرونده تو آمده مثل این که راجع به همین کارهاست، این طور نیست؟ پاسخ دادم: بله همین طور است. لبخند زد. از نوع نگاهش پیدا بود که از صداقت و پایبندی من به سنت و فرهنگ و رنگ نباختنم در برابر تجدد جامعه آمریکا خوشش آمده است.با چهره‌ای بشاش خودنویس را از جیبش بیرون آورد و پرونده‌ام را امضا کرد. سپس با حالتی احترام‌آمیز از جا برخاست و دستش را به سوی من دراز کرد و گفت: به شما تبریک می‌گویم. شما قبول شدید. برای شما آرزوی موفقیت دارم. من هم متقابلاً از او تشکر کردم. احترام گذاشتم و از اتاق خارج شدم. آن روز به اولین محل خلوتی که رسیدم به پاس این نعمت بزرگی که خداوند به من عطا کرده بود، دو رکعت نماز شکر خواندم.» 👇👇🌹👇👇 @pelakkhaki
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از شهید بابایی پرسیدند: عباس جان چه خبر؟ چه کار می کنی؟ گفت:به نگهبانی دل مشغولیم؛ که غیر از خدا کسی وارد نشود... @pelakkhaki 👈👈🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ ✊لعنت برآنکه بارگه ات را چنین نمود✊ طلایه دار و اولین بانوی مسلمین تویی تمام عشق و هستیِ خاتم مرسلین تویی لال شود زبانشان ؛ کوریِ چشم ناکسان ختم کلام و والسلام : مادر مومنین تویی #یدالله_شهریاری ما عاقبت بخیر دعای خدیجه ایم سینه کبودهای عزای خدیجه ایم @yshahryari
اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یااُمَّ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ در روز ِسخت ياور دين خدا شدی در راهِ عشق همسفر مصطفا شدی ای كه كفن برايِ تو از عرش آمده مادر بزرگِ بی كفن كربلا شدی شعر؛علیه السلام 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1666777100C9ca21a858d
‍ سردار تفحص، شهید مجید پازوکی 🌹 می گفت آدم ها سه دسته اند: ۱. خام ۲. پخته ۳. سوخته. 🔸خام ها که هیچ. 🔸پخته ها هم عقل معیشت دارند و دنبال کار و زندگی حلال اند. 🔸سوخته ها عاشق اند. چیزهای بالاتری می بیینند و می سوزند، توی همان عشق. خودش هم سوخت ... 💠 ڪـانـال پــلاڪ خـاڪـی 🌷🕊 @pelakkhakii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک شب جمعه من از شما یک حرم میخوام نوای: #شهید_حسین_معز_غلامی @pelakkhakii
با شـــــهدا صحبت کنید آنها صـــــدای شما را به خوبی میشنوندبرایتان دعـــا می کننددوستـی با شهدا دو طرفه ست شهید مدافع حرم 🌷 @‌pelakkhakii
وصیت_نامه ... وصیت شهید بر سنگ مزارش حک شده: نمی خواهم کسی اسمم را بداند ... تو در عین نامدار در پـی گمنامـی بودی وای بر من که هنـوز در پـی نام و شهرتم ... روزتون شهدایی @pelakkhakii 👈👈
●دعاء اليوم الحادي عشر من شهر رمضان المبارك: ▒اللهم حبب إلي فيه الإحسان ، و كره إلي فيه الفسوق و العصيان ، و حرم علي فيه السخط و النيران ، بعونك يا غياث المستغيثين.▒ ●دعاى روز یازدهم ماه مبارک رمضان: ▒خدایا در این ماه نیکی را پسندیده من گردان، و نادرستیها و نافرمانیها را مورد کراهت من قرار ده، و خشم و آتش برافروخته را بر من حرام گردان، به یاری ات ای فریادرس دادخواهان.▒
هدایت شده از هوالشهید🇵🇸🇮🇷
📝♥️ #تو را دوست دارم. #نوشتن، را از تو بیشتر! نگاه کن همه ی واژه هایم عطر تو را گرفته اند... آرشیو دست نوشته های #سحر_شهریاری در ایتا https://eitaa.com/saharshahriary #صفای_نگاهتان👆👆👆
» ✍سؤال؟ اضافه کردن عبارت «وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ» بعد از هر صلوات چه تاثیری دارد؟ ✅جواب: معنی عبارت «وعَجِّل فَرَجَهُم» دعا برای فرج امام زمان ارواحنافداه می باشد که به فرموده ی بزرگان، این دعا علاوه بر آنکه تاثیرات شگفت انگیزی بر زندگی مادی و معنوی ما می گذارد، موجب خوشنودی قلب نازنین امام زمانمان می گردد. 👈همچنین علامه امینی بزرگ رحمه الله علیه فرمودند: «من در ثواب نوشتن کتاب الغدیر شریک می کنم کسی را که بعد از هر صلوات و عجل فرجهم می گوید.» @pelakkhakii 👈👈🌷
هدایت شده از هوالشهید🇵🇸🇮🇷
با مادر، همسر و خواهر بسیاری از شهدا در ارتباطم و برای نوشتن خاطراتشان یا دعوت برای برنامه ها، هم صحبتشان میشوم و پا به پای دلتنگی هایشان اشک ریخته ام... از مادر و همسر و خواهر شهدای مشهور بگیر، تا آن غریب ترها ها که نه کسی عکس شان را پوستر میکند و نه شعر و مطلب قربان صدقه ای برایشان میفرستد، با خیلی هایشان در ارتباطم. در طول این سالها، یک چیز مشترک در بین تمام این زن ها دیده ام. چه خجالتی ترهایشان چه آن ها که بیان ناطق و رفتار خودمانی دارند. چه مسن ترهایشان چه جوان ترها که اول راه جوانی داغ دیده اند، چه تهرانی، چه آنها که در شهرهای دور زندگی میکنند. چیزی در چشم های این زن ها همیشگی است که حتی پشت لبخند هم نمیتوانند پنهانش کنند، یک موج دلتنگی و غم دوری که تا ساحل پلکهایشان می آید و برمیگردد، که فقط باید زن باشی تا مرگ پسر، زن باشی تا فراق همسر، زن باشی تا داغ برادر را بدانی یعنی چه... زنی که دریاست و با صلابت میخروشد، اما عمق دل خودش را که نگاه کنی طوفانیست... اینجاست که اعتقاد دارم با افتادن هر شهیدی دریای چشم های زنانی تا ابد موج دلتنگی دارد... @saharshahriary