📸 شهید #علیاکبرشیرودی در کنار هیلکوپتر جنگیاش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت از او سوال میکردند.
▫️خبرنگار ژاپنی پرسید:
شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟
▫️شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمی جنگیم ما برای اسلام میجنگیم. تا هر زمان که اسلام در خطر باشد.
٨ اردیبهشت سالروز #شهادت شهید شیرودی گرامی باد.🌷
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
🔸سیمرغ هوانیروز ارتش؛ از شیرود تا بازیدراز
🔹حضرت آیتالله خامنهای از شهید شیرودی به عنوان اولین نظامی که در نماز به او اقتدا کرده است، نام میبرد.
🔹شهید شیرودی طی نامهای به فرمانده هوانیروز کرمانشاه در ۹ مهر ۱۳۵۹ چنین نوشت:" اینجانب خلبان پایگاه هوانیروز کرمانشاه میباشم و تاکنون برای احیای اسلام و حفظ مملکت اسلامی در کلیه جنگها شرکت نموده اند، منظوری جز پیروزی اسلام نداشته ام و به دستور رهبر عزیزم به جنگ رفته ام؛ لذا تقاضا دارم درجه تشویقی که به اینجانب داده اند، پس گرفته و مرا به درجه ستوانیار سومی که بوده ام، برگردانید".
🔹امروز سالگرد شهادت سروان خلبان علی اکبر شیرودی است.
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
👈 سرڪلاس استاد از دانشجویان پرسید : این روزها شهدای زیادی رو پیدا میڪنن و میارن ایران ... به نظرتون ڪار خوبیه ؟؟ڪیا موافقن ؟؟؟ ڪیامخالف ؟؟؟؟ اڪثر دانشجویان مخالف بودن !!! بعضی ها میگفتن : ڪارناپسندیه ... نباید بیارن ... بعضی ها میگفتن : ولمون نمیڪنن ... گیر دادن به چهار تا استخوووون ... ملت دیوونن !!" بعضی ها میگفتن : آدم یاد بدبختیاش میفته !!! تا اینڪه استاد درس رو شروع ڪرد ولی خبری از برگه های امتحان جلسه ی قبل نبود !! همه سراغ برگه ها رو می گرفتند ، ولی استاد جواب نمیداد . یڪی از دانشجویان با عصبانیت گفت : استاد برگه هامون رو چیڪار ڪردی ؟؟؟ شما مسئول برگه های مابودی ؟؟؟ استاد روی تخته ی ڪلاس نوشت : من مسئول برگه های شما هستم ... استاد گفت : من برگه هاتون رو گم ڪردم و نمیدونم ڪجا گذاشتم ؟ همه ی دانشجویان شاڪی شدن ... استاد گفت : چرا برگه هاتون رو میخواین؟ گفتند : چون واسشون زحمت ڪشیدیم ، درس خوندیم ، هزینه دادیم ، زمان صرف ڪردیم ... هر چی ڪه دانشجویان میگفتند استاد روی تخته مینوشت ... استاد گفت : برگه های شما رو توی ڪلاس بغلی گم ڪردم هرڪی میتونه بره پیداشون ڪنه؟ یڪی از دانشجویان رفت و بعد از چند دقیقه با برگه ها برگشت ... استاد برگه ها رو گرفت و تیڪه تیڪه ڪرد ... صدای دانشجویان بلند شد . استاد گفت : الان دیگه برگه هاتون رو نمیخواین ! چون تیڪه تیڪه شدن !!! دانشجویان گفتن : استاد برگه ها رو میچسبونیم .
⚠️ برگه ها رو به دانشجویان داد و گفت : شما از یڪ برگه ڪاغذ نتونستید بگذرید و چقدر تلاش ڪردید تا پیداشون ڪردید ، پس چطور توقع دارید مادری ڪه بچه اش رو با دستای خودش بزرگ ڪرد و فرستاد جنگ ؛ الان منتظره همین چهار تا استخونش نباشه !!؟؟ بچه اش رو میخواد ، حتی اگه خاڪستر شده باشه . چند دقیقه همه جا سڪوت حاڪم شد ! و همه از حرفی ڪه زده بودن پشیمون شدن !! تنها ڪسی ڪه موافق بود ... فرزند شهیدی بود ڪه سالها منتظر باباش بود .
👈 شهدا🥀 را یاد ڪنیم با عمل به وصیت هاشون و ذڪر صلوات
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
19.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣️گوشه ای از زندگی روحانی شهیدی که مظلومانه با زبان روزه و با وضو در حال خروج از حوزه علمیه به دست اشرار سابقه دار آسمانی شد...🍃
🌱این کلیپ زیبا🎬را چندین بار ببینید و برای کسانی که دوست دارید بفرستید.
#طلبه_شهید ♥️
#شهید_مصطفی_قاسمی 🌷
@deldadegi
دلدادگی💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این سردار بزرگ ایران است که مخلصانه به نوحهخوانی سربازش گوش میدهد و در آخر به آغوش میکشد
در وصف این #سردار_دلها هیچ جمله نمیگنجد جز اینکه "شهادت هنر مردان خداست..."
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
چالش رزق معنوی😍
هدیه به شهدای مدافع حرم🌹
#نشر_حداکثری
┄┅─✵🕊✵─┅┄
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
┄┅─✵🕊✵─┅┄
[°•طنزجبهه 😅•°]
سرباز بود و مسئول آشپزخانه كرده
بودندش. ماه رمضان آمده بود و او گفته
بود هركس بخواهد روزه بگيرد، سحري
بهش ميرساند. ولي يك هفته نشده، خبر
سحري دادنها به گوش سرلشكر ناجي
رسيده بود. او هم سرضرب خودش را
رسانده بود و دستور داده بود همهي
سربازها به خط شوند و بعد، يكي يك
ليوان آب به خوردشان داده بود كه
«سربازها را چه به روزه گرفتن!»
و حالا ابراهيم بعد از بيست و چهار
ساعت بازداشت، برگشته بود آشپزخانه.
ابراهيم با چند نفر ديگر، كف آشپزخانه را
تميز شستند و با روغن موزاييكها را برق
انداختند و منتظر شدند. براي اولين بار
خدا خدا ميكردند سرلشكر ناجي سر برسد.
ناجي در درگاهِ آشپزخانه ايستاد. نگاه مشكوكي
به اطراف كرد و وارد شد. ولي اولين قدم را كه
گذاشته بود، تا ته آشپزخانه چنان كشيده شده
بود كه كارش به بيمارستان كشيد. پاي سرلشكر
شكسته بود و ميبايست چند صباحي توي
بيمارستان بماند. تا آخر ماه رمضان، بچهها با
خيال راحت روزه گرفتند.☺️😅
#شهید_ابراهیم_همت🍃
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
🌹دهم اردیبهشت؛ سالروز آسمانی شدن محسن وزوایی
🌸وقتى از فشار کارم کم مىشود، احساس کوچکى مىکنم/
اگر نتوانستید جنازهام را به عقب بیاورید آن را به روى مینهاى دشمن بیندازید
#ماه_خدا_در_کنار_شهدا
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
🌷تاریخ ولادت : ۱۳۴۵/۰۹/۲۴(تبریز)
🌷تاریخ شهادت: ۱۳۶۷/۰۲/۰۵(شلمچه)
#فرازی_از_وصیتنامه شهیــــ🌷ــــد :
تنها آرزویم اینست که در لحظات
آخر عمر
خود را ڪشان ڪشان
بر روی صورت به قدمهایِ
اباعبداللهالحسین(ع) بیاندازم و
بر خاک پای مبارک حضرت بوسه زنم،
خاک پایش را توتیای چشم بکنم.
#شهید_حاج_رضا_داروییان
#مداح و #غواص_لشکر۳۱_عاشورا
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
همسر شهید مدافع حرم مصطفی نبیلو به مناسبت ماه رمضان در صفحه اینستاگرام خود به انس شهید نبی لو با قرآن اشاره کرده و نوشته است:
«سلام عزیزترینم
ماه رمضان و بهار قرآن
عزیزم این روزها و لحظه ها که همه جا عطر قرآن پیچیده دوباره دلتنگی و دوباره بیقراری تمام وجودم را فراگرفته. یادم می آید که «آرام جانم» چطور و با چه جدیت و دقتی شروع به خواندن قرآن می کرد و تمام وقتش را به تلاوت قرآن می گذراند تاجایی که هرکسی که وصیت نامه اش را می خواند اولین سوالش اینه که ایشان چقدر با قرآن مانوس بود که توانست چنین وصیت نامه ای بنویسد.
تمام وجود عزیز جانم آشته به عطر قرآن بود
درتمام لحظات به یادت هستم»
#شجره_صالحه_مهمانی_قرآن_شهیدان
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊