#با_شهدا_گم_نمی_شویم
ای برادر! کجا میروی کمی درنگ کن!
آیا با کمی گریه و یک فاتحه شما بر مزار من و امثال من، مسئولیتی راکه با رفتن خود بر دوش شما گذاشته ایم از یاد خواهی برد یانه؟
ما نظاره گر خواهیم بود که تو با این مسئولیت سنگین چه خواهی کرد.
"شهید رضا نادری"
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 قرآن: روز قیامت حتماً از نعمت ولایت سؤال میشوید!
⚠️شاید امسال، سال امتحان عزاداران باشد..
🔻مدل عزاداری را عوض کن، اما یک وقت به بهانۀ کرونا برای محرم کم نگذاری!
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همیشه در اعتدال و پیروی از امر رهبری باشیم 👌❤️
پاسخ های دکتر رفیعی به سخنان نابخردانه یک روحانی در مورد عزاداری محرّم
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
#کلام_شهید
▣ یـادمون باشه ڪه...
هـر چی برای خـــدا ڪوچیڪی و افتـادگی ڪنیم، خـــدا در نظر دیگـران بـزرگمون می ڪنه..
#شهید_حسین_خرازی
شادی روح شهدا #صلوات ✨
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌺
💕💕💕
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘چهره های #ماندگـــار شمــا هستید نه آنــان که خـــود را در #یـــوغ بندگــی و بردگــی #غــرب اســـیر کرده انـــد.
🍁ما مدعیان صف اول بودیم
از آخر مجلس #شهدا را چیدند
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
🍀🌾🍀🌾🍀🌾🍀
💐جان بہ #هرحال قرار است
ڪہ قـربان 💘بشود ...
🌾پس چہ #خوب است
ڪہ #قربانـی جانــان بشود ...
#شهید_علی_امرایی 🌷
#شهید_محسن_حججی 🌷
#سلام_شنبهتون_شهدایی
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
#چطورشهیدبشیم⁉️
️🌳ویژگی های #شهید هادی ذوالفقاری
۱- همیشه #دائم_الوضو بود.
۲- #مداحی میکرد.
۳- ذکر📿 میگفت.
۴- عاشق #امام_حسین(علیه السلام) و گریه😭 برای ایشان بود.
۵- #اخلاص او زنبان زد رفقا بود.
۶- اگر کسی از او #تعریف میکرد، خیلی بدش می آمد.
۷- وقتی که شخصی از زحمات او تشکر میکرد، میگفت: #خرمشهر را خدا آزاد کرد! یعنی ما کاری نکردیم☺️ همه کاره #خداست وهمه ی کارها برای خداست.
۸- انرژی اش را وقف #هیئت و کار فرهنگی کرده بود.
۹- روی صورتش چفیه می انداخت و میگفت: اگر به #نامحرم نگاه کنیم راه #شهادت بسته میشود.
۱۰- خیلی دوست🌸 داشت از حرم #حضرت_زینب(علیهاالسلام) دفاع کند و میگفت: نباید بگذاریم #حرم عمه ی سادات دست تروریست ها👹 بیفتد
۱۱- هیچ وقت از #اتفاقات نگران کننده حرف نمیزد. آرامش😌 درکلامش جاری بود
۱۲-نمیگذاشت❌ کسی از دستش ناراحت شود اگر دلخوری پیش می آمد، #سریعا از دل💗طرف در می آورد. هیچ وقت دوست🥀 نداشت کسی با دلخوری از او جدا شود
#شهید_هادی_ذوالفقاری🌷
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
💔
سمـت آتش ببـری یا نبـری خـود دانی
من دلم سوخته، گفتم که بدانید فقط
گر بنـا نیسـت ببخشیـد، نبخشیـد امّا
دسـت مـا را به محرم برسـانیـد فقط
۵روز_تا_محـرم_ارباب ✋💔
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
نابترین مطالب انگیزشی و معنوی مباحث #تکنیک_های_مهربانی و #مدیریت_زمان رو در این کانالمون میگذارم
👇😍💚👇
https://eitaa.com/joinchat/1662844930Cfb5bcbcf34
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️روایت آزاده ای که یکی از طولانیترین دورانِ اسارتِ جنگ تحمیلی را سپری کرد و در این مدت خانواده اش از او بی خبر بود!
۲۶ مرداد ماه، سالروز بازگشت آزادگان سرافراز به کشورمان است
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حتماببینید
#استقبال_از_محرم
#استاد_انصاریان
▫️ چرا باید به استقبال محرم برویم؟
ببینید و انتشار دهید
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
💞
*سرلشکرخلبان حسین لشگری*
آخرین آزادهای که به میهن بازگشت مردی با *٦٤١٠* روز مقـاومت در زندانهای عراق ڪہ به حق از سوی مقام معظمرهبری *سید الاسرای ایران* لقب گرفت...!!
💢 اولین اسیر ایران در دست عراقی ها بود که به عنوان آخرین اسیر ایرانی از چنگ بعثی ها آزاد شد...
خلبان جنگنده ای که رکورددار اسارت هست و به سید الاسرا ایران معروفه *شهید سرلشکر خلبان حسین لشکری ١٩ شهریور ٥٩ یعنی ١٢ روز قبل از شروع جنگ اسیر شد و در تاریخ ١٧ فروردین ٧٧ بالاخره بعد از ١٨ سال اسارت به مام وطن بازگشت،،!!*
💢 عراق برای اینکه بتونه ایران رو در دنیا شروع کننده جنگ نشون بده بعد از پایان جنگ *١٠سال* به طور ویژه خلبان حسین لشکری رو شکنجه کرد تا فقط یک مصاحبه تلویزیونی ازش بگیره و حسین اعتراف کنه ایران به عراق حمله کرده اما شهید لشکری مردانه استقامت کرد و عراقی ها رو ناامید کرد تا بالاخره بعثی ها به آزادی حسین لشکری تن دادند و این خلبان ارتش به عنوان آخرین اسیر ایرانی به میهن برگشت...
💢 *خاطرات همسر شهید سرلشکرخلبان حسین لشکری*:👇
💥 *روزی که دوباره زنده شدم*:👇
روزها بدون حسین سخت می گذشت. ناراحتی اعصاب گرفتم. خبری از او نداشتم و با یک بچه تنها مانده بودم. سال ٧٤ وقتی کمیته اسرا و مفقودین خبر زنده بودنش را اعلام کردند و نامه اش را از طریق صلیب سرخ به دستم رساندند، دوباره زنده شدم و به امید دیدارش روزها را می گذراندم.
تا سال ٧٧ که به ایران بازگشت هر دو، سه ماه یکبار به همدیگر نامه می دادیم؛ اما محدود و کنترل شده. اجازه نداشتیم بیشتر از سلام و احوالپرسی چیزی بنویسم. شرایط بدی بود و بازهم انتظار عذابم می داد....
💥حسینی دیگر...
هفدهم فروردین سال ٧٧ بود که بالاخره حسین آزاد شد و به کشور بازگشت. پیر و شکسته شده بود و موی سیاه در سر نداشت؛ دندانهایش همه ریخته بود و اینهاهمه آثار شکنجه هایی بود که به جرم کار نکرده سرش آورده بودند.
شیرینی دیدار چهره تغییر کرده اش را از یادم برد. پسر چهار ماه مان حالا *١٨ ساله* شده بود و برای اولین بار پدرش را می دید...
لهجه اش کاملا عربی شده بود و گاهی در صحبته هایش بعضی از کلمات فارسی را ناخودآگاه عربی می گفت...
💥 *آن دنیا روسفیدم اما...*
دوباره زندگی من با حسین شروع شد. نمی گذاشت آب در دلم تکان بخورد. علاقه عجیبی به من داشت و مراقب بود از اتفاقی ناراحت نشوم. میگفت اگر قرار است به من درصد جانبازی بدهند باید تو را ببرم؛
*جانباز اصلی تو هستی.*
ناراحتی من ناراحتش میکرد و خوشحالی ام خوشحالش. غذا نمی خوردم ناراحت می شد؛ کم می خوابیدم غصه می خورد؛ قرص می خوردم توی هم میرفت. میگفت روزی می آید که ببینم دیگر قرص هایت را کنار گذاشتی؟
می گفت: من برای تو کاری نکردم آن دنیا رو سفیدم اما تنها چیزی که باید جواب برایش پس بدهم، سختیهایی است که تو در نبودنم کشیدی...
💥 *نان و پنیر نداریم، نان که داریم*!
مظلوم بود و ساده زندگی میکرد. اگر ده نوع غذا هم سر سفره بود، فقط از یکی میخورد. به خانه که میآمد و گاهی غذا آماده نبود می گفت خانم نان و پنیر که داریم، اگر نداریم نان که داریم همان رابا هم میخوریم. هرموضوعی که پیش میآمد نظر من را میپرسید و قبول میکرد. احترامش به زن فوق العاده بود. مهربان بود و اگر هم عصبانی میشد، تنها عکس العملش این بود که توی خودش میرفت. در اثر شکنجههای سخت *جانباز ٧٥ درصد* شده بود و من توقعی نداشتم...
💥 *یادت نره من برگشتم!*
یک ماه و نیم از آمدنش گذشته بود. توی این مدت دائم به مراسمهای مختلف برای سخنرانی دعوت میشد. یک روز به دانشگاه تهران رفته بود تا برای دانشجوها صحبت کند. تماس گرفت و گفت شام آنجا مهمان است و دیر به خانه برمیگردد. من هم طبق روال هر روز شروع کردم به انجام کارهایم. شب که شد شام خوردم و ظرفها را شستم و آشپزخانه را تمیز کردم. بعدهم در ورودی را قفل کردم وخوابیدم. یادم رفته بود حسین به ایران بازگشته و الان کجاست و قرار است به خانه برگردد.
*هنوز به آمدنش عادت نکرده بودم.*
لحظاتی بعد دیدم صدای در میآید. کمی ترسیدم. رفتم پشت در و پرسیدم کیه؟... تازه یادم آمد حسین پشت در است و از خجالت نمیدانستم چکار کنم. در را که باز کردم خودش هم فهمید. گفت خانم من را یادت رفته بود؟ از آن موقع به بعد هر وقت میخواست جایی برود، میگفت
*یادت نره من برگشتم!*
💥 *پلههای جدایی:*
لحظه شهادتش تلخ ترین لحظه زندگی ام بود. نوزدهم مرداد *سال ٨٨* بود. شام خورده بودیم و حسین می خواست نوه مان محمد رضا را به بیرون ببرد. حالش خوب بود و ظاهرا مشکلی نداشت. رفت وبعد از دقایقی به خانه بازگشت. گفت می خواهم توی سالن کنار محمد رضا بخوابم.
من هم شب بخیر گفتم و از پله ها بالا رفتم. آخرین پله که رسیم دیدم صدای سرفه اش بلند شد. بخاطر شکنجه هایی که شده بود حال بدی داشت و همیشه سرفه می کرد اما این دفعه صدایش متفاوت
پایین را نگاه کردم دیدم به پشت افتاده. نمیدانم چطور خودم را به او رساندم. حالت خفگی پیدا کرده بود. به سختی نفس میکشید.
دستش در دستم بود و نگاهمان بهم گره خورده بود. دنیا برایم تیره و تار شد. چشمان حسین دیگر نگاهم را نمیدید و لحظاتی بعد دستانم از آن وجود گرم، جسمی سرد را حس و لمس میکرد...
کتاب مرواریدهای بی نشان،
ناصر کاوه
@pelakkhakii 👈🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عـ💞ـاشقانه ترین کلیپ دنیا😭
📎اولین مکالمه تلفنی شهید لشکری و همسرشان پس از ۱۸ سال دوری😞
#سالروز_ورود_آزادگان_به_میهن_گرامیباد
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
💔
نامهنگاری آزادگان با امام خامنهای در طول اسارت
♦️رهبرمعظم انقلاب:ما نامههایی از بعضی از آزادگان در طول این دو سالِ بعد از آتشبس تا امروز داشتهایم که به خانوادههایشان مینوشتند. وقتی خانوادهها میفهمیدند که ما مخاطب هستیم، نامهها را میآوردند و به ما میدادند. من هم برای خیلی از این نامهها جواب مینوشتم.
♦️مینوشتند که شما برای آزادی ما، به دشمن باج ندهید. این را اسیر مینوشت. این، برای یک ملت، خیلی مهم است که اسیرش در دست دشمن، بهجای اینکه مثل انسانهای بیایمان، مرتب التماس کند که بیایید من را آزاد کنید، نامه بنویسد که من میخواهم با سربلندی آزاد بشوم؛ نمیخواهد به خاطر آزادی من، پیش دشمن کوچک بشوید.
♦️ اینها را ما داشتیم. اینها جزو اسناد شرف ملی ماست و تا ابد محفوظ خواهد بود.
۲۶مرداد سالروز بازگشت آزادگان سرافراز به میهن اسلامی گرامی باد
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
💌
از صلیب سرخ اومدن اردوگاه اسرا، گفتند: شما رو شکنجه میکنن؟ آقاسیّد چیزی نگفت
و رفتند! افسر بعثی آقای #ابوترابی را بُرد تو اتاقش و گفت: تو بیشتر از همه کُتک میخوردی! چرا چیزی نگفتی؟
سیّد فرمود: ما دو تامسلمانیم! اونا کافرند! مسلمان شکایت پیش کفّار نمیبره! فرمانده، کلاه نظامی رو زمین کوبید!
صورت سیّد رو بوسید و دو زانو جلو #آقا_سیّد تو سر خودش میزد! میگفت: الحق شما سربازان خمینی هستید!
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
.
*عکس👆 ﺁﺩﻡ را خجالتزده میکند ، یکی از حزن انگیزترین ودر عین حال حماسیترین لحظات فکه ، ماجرای گردان حنظله است ؛ 300 تن از رزمندگان این گردان درون یکی از کانالها به محاصرهی نیروهای عراقی در میآیند ، آنها چند روز و صرفا با تکیه بر ایمان سرشار خود به مبارزه ادامه میدهند و به مرور همگی توسط آتش دشمن و با عطش مفرط به شهادت میﺭﺳﻨﺪ ، ساعتهای آخر مقاومت بچهها در کانال ، بیسیمچی گردان حنظله حاج همت را خواست ، حاجی آمد پای بیسیم و گوشی را به دست گرفت . صدای ضعیف و پر از خش خش را از آن سوی خط شنیدم که میگوید : احمد رفت ، حسین هم رفت . باطری بیسیم دارد تمام میشود ، عراقیها عن قریب میآیند تا ما را خلاص کنند ، من هم خداحافظی میکنم ....*
*حاج همت که قادر به محاصرهی تیپهای تازه نفس دشمن نبود ، همان طور که به پهنای صورت اشک می پریخت ، گفت : بیسیم را قطع نکن ... حرف بزن ، هر چی دوست داری بگو ، اما تماس خودت را قطع نکن ، صدای بیسیمچی را شنیدم که میگفت : سلام ما را به امام برسانید ، از قول ما به امام بگویید :*
*همانطور که فرموده بودید حسینوار مقاومت کردیم ، ﻣﺎﻧﺪﻳﻢ و ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ایستادیم ...*
ــــــــ
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
💌 واسه اونایےڪه
اعتقاداتتونو مسخره میڪنن!
دعا ڪنین تا خدا به عشقِ زیبای #امام_حسین_علیه_السّلام
دچارشون ڪنه...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ می خوام بابام زنده بشه
🔻 وقتی دختر شهید مدافع حرم یونس ابراهیمی می خواد پدرش رو زنده کنه
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ در جواب اونها که میگن؛ کلا هیئت نباید برگزار بشه👆
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
🔴 وقتی توی گوگل سرچ میکنی Muslim,Shia
اینا همونایین که قائل به ولایت فقیه نیستن و ضریح لیس میزنن، فرحه الزهرا میگیرن و قرمز میپوشن و میرقصن و با تحریک وهابی ها جان شیعیان رو به خطر میندازن.
الانم میگن کرونا تو هئیت نمیاد!
#شیعه_انگلیسی
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
🥀رفاقت با شما را
با دنیایے #عوض نمےکنم...
🍃رفیقتان مےشوم
تا شبیہ #تان شوم
شبیہ تان ڪہ شدم
"#شهیــد" مے شوم...
🥀اللهم ارزقنا الشهاده♥️
#شبتون_شهدایی🌙
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
4_5886660138420406493.mp3
4.83M
به خونه برگردیم...
خونه آغوش حسینه ، مگه نه؟😢
یه چند شب دیگه تا به محرم مونده...🖤
🎙سیدرضانریمانی
#محرم_در_راه_است
#پیشنهاددانلود
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊