eitaa logo
پلاک خاکی
2.7هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
5.4هزار ویدیو
36 فایل
به محفل رهروان شهدا خوش آمدید❤️🌷 شهدا اگر به دادم نرسید از دست رفته ام... کانال های دیگر ما متفاوت و ناب حتما عضو شوید👇 @saharshahriary @ghonooteghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پلاک خاکی
پادکست: «برادران غریب» / پدر و مادر نداریم، شرف که داریم! 👇 https://www.mehrnews.com/news/4667430/%
اگر گذرتان به بهشت زهرا تهران افتاد حتما" بر سر مزار این دوقلوها" بروید! ❤️❤️ *برادران دو قلویی که غریبانه، هیچ‌گاه مادر و پدری زائر مزارشان نبوده است!! قصه مظلومانه این دو برادر را با هم بخوانیم.... ثابت و ثاقب شهابی نشاط را کسی نمیشناخت. عملیات مسلم ابن عقیل در منطقه سومار اولین‌باری بود که آنها پا به جبهه گذاشته بودند. تا اینکه در سال 61 در اوج سالهای جنگ ایران و عراق تبدیل به امدادگران خستگی ناپذیر گردان سلمان شدند. همرزمان این دو شهید می‌گویند وقتی نامه‌ به خط مقدم می‌آمد، معمولاً ثابت و ثاقب غیبشان می‌زد! یک‌بار یکی از رزمندگان متوجه شد که وقتی همه گرم نامه خواندن هستند و خبر سلامتی خانواده و عکس‌هایشان را با وجد نگاه میکنند، دوقلوها دست در گردن هم در کنج سنگر، های های گریه می‌کنند! این رزمنده میگوید بعدها که موضوع را جویا شدیم، فهمیدیم آنها بی‌سرپرست هستند. هر بار دل‌شان می‌شکند که کسی آنسوی جبهه چشم انتظارشان نیست. عکس‌های کودکی و زنبیل قرمزی که در آن سر راه گذاشته شده‌اند را بغل کرده گریه می‌کنند. جنگ شوخی بردار نیست. رحم ندارد... زن و شوهر و بچه نمیشناسد... برادر نمیشناسد... این را نمیفهمد که وقتی از دار دنیا فقط و فقط یک برادر داری یعنی چه.... جنگ بی رحم است و اینطور میشود که کمی بعد ثاقب، به دلیل مجروحیت های ناشی از جنگ شهید میشود و بردارش که فقط با چند ثانیه اختلاف از او به این دنیا آمده را تنها میگذارد. چیزی نمیگذرد که برادرش هم دوری او را تاب نمی آورد و بر اثر استنشاق گازهای شیمیایی او هم شهید میشود. روزی شخصی ثاقب و ثابت را پشت به یکدیگر داخل آن زنبیل کوچک قرمز رنگ گذاشته بود و زیر شرشر باران کنار درب ورودی بهزیستی رهای‌شان کرده بود. حال درد نان بود یا درد جان،کسی نمی‌دانست. از آن پس بود که آن زنبیل کوچک شد تنها یادگاری از مادر ندیده‌شان. ثاقب و ثابت سالها از کرمانشاه و غرب کشور گرفته تا اهواز و خرمشهر، به هر کجا که اعزام می‌شدند، در درون ساکشان اعلامیه‌هایی را به همراه داشتند که عکسی از دوران کودکی‌شان، به همراه دست نوشته‌ای بود که به در و دیوار شهرها می‌چسبانیدند: "مادر، پدر! از آن روز که ما را تنها در کنار خیابان رها کردید و رفتید سالها میگذرد. حال امروز دیگر ما برای خودمان مردی شده‌ایم ولی همچنان مشتاق و محتاج دیدار شماییم..." اما هیچگاه روزی فرا نرسید که قاب عکسی باشد و عکسی از ثاقب و ثابت و خانواده‌شان در کنار یکدیگر. اما از شیرخوارگاه تا آسمان برای این دو برادر راه طولانی و پر پیچ و خمی نبود... آنچه که امروز از ثاقب و ثابت شهابی نشاط باقی است، ۲ قبر مشکی رنگ شبیه به هم و در کنار هم در قطعه ۵۰ گلزار شهدای بهشت زهرا(س) است. اگر چنانچه گذارمان به گلزار شهدای بهشت زهرا افتاد، جایی ما بین قبور قطعه ۵۰، ردیف ۶۷، شماره ۱۹ وردیف ۶۶ شماره ۱۹، دو برادر شهیدی آرام کنار یکدیگر خفته اند که شب‌های جمعه، هیچ‌گاه مادر و پدری زائر مزارشان نبوده است! و سخت چشم به راهند... دوستان‌ اگر‌ رفتید‌ بهشت‌ زهرا‌ سر‌مزار‌این‌ دو شهید‌ حتما‌ برید. خیلی غریبند. هیچ کس را ندارند ولی به‌ گردن‌ تک‌تک‌ ما‌حق‌دارند... لطفا برای شادی روح همه ی درگذشتگان که دستشان از دنیا کوتاهه یه صلوات بفرستید... برای این دوتا برادر غریب دوتا❤️❤️... @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
شهیدی ک نماز نمیخواند🤔 تو گردان شایعه شد نماز نمی خونه گفتن .. تو که رفیق اونی..بهش تذکر بده.. باور نکردم و گفتم .. لابد می خواد ریا نشه.. پنهانی می خونه.☺️ وقتی دو نفری توی سنگر کمین جزیره ی مجنون.. بیست و چهار ساعت نگهبان شدیم با چشم خودم دیدم که نماز نمی خواند! 😳توی سنگر کمین.. در کمینش بودم تا سرحرف را باز کنم .. گفتم بهش ک.. ـ تو که برای خدا می جنگی.. حیف نیس نماز نخونی…😁 لبخندی زد و گفت .. یادم می دی نماز خوندن رو☺️ ـ بلد نیستی ؟😳 ـ نه..تا حالا نخوندم😢 همان وقت داخل سنگر کمین.. زیر آتش خمپاره ی شصت دشمن..تا جایی که خستگی اجازه داد.. نماز خواندن را یادش دادم توی تاریک روشنای صبح.. اولین نمازش را با من خواند. دو نفر نگهبان بعد با قایق پارویی که آمدند و جای ما را گرفتند. سوار قایق شدیم تا برگردیم. پارو زدیم و هور را شکافتیم هنوز مسافتی دور نشده بودیم که خمپاره شصت توی آب هور خورد و پارو از دستش افتاد آرام که کف قایق خواباندمش.. لبخند کم رنگی زد.😔 با انگشت روی سینه اش صلیب کشید و چشمش به آسمان یکی شد . . . و با لبخند به شهادت رسید.😔🌹 اری.. مسیحی بود که مسلمان شد و بعد از اولین نمازش به شهادت رسید...😓 به یاد وهب شهید مسیحی کربلا...😔 @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره جالب مهران رجبی از دیدن حاج قاسم در هواپیما 👏👌 @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
اون روز من نیستم، اما شما پشت آقا رو خالے نکنید...😔 دعوتیدبه‌اندیشکده‌ادیان‌وعرفان 🌸| 👇 @adyanoerfann
‌ و به قول شهید محمدحسین محمدخانی: شهید نشوی می‌میری ؟ @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
حاج حسین یکتا.mp3
7.28M
🌸🌤 برای امام زمان(عج) لوتی وار زندگی کن 🎙به روایت حاج حسین یکتا @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
•••| حاج مهـدی طائب می گفت : اگر تا ظهـور امام زمـان"عج" هزار کیلومتــر فاصله داشتیم با خون‌ حاج قاسـم این هزار کیلومتر به ده متر رسید... :) 🍃الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🍃 @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سفر بخیر جوونی که شدی عاقبت‌ بخیر... @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
🔴 تیتر توهین‌آمیز روزنامه وابسته‌ به شهرداری علیه شهید امر به معروف 🔹روزنامه همشهری در اقدامی عجیب درباره شهید امنیت «محمد محمدی» که اخیرا توسط اراذل و اوباش به شهادت رسید از واژه‌ی «مرگ مرد بسیجی» برای این شهید والامقام استفاده کرد. @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
رسول شکری نیا فعال رسانه ای در حساب شخصی خود نوشت: آخرین خدمت و ایثار شهید محمد محمدی به مردم؛ اعضای بدن به چند بیمارنیازمند جان دوباره بخشید. با موافقت خانواده،اعضای بدن بسیجی آمر به معروف و ناهی از منکر به چند بیمار نیازمند اهداء و به اذن خدا به آنان جانی دوباره بخشید. @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
🔴حاشا که بسیجی برای دفاع از میهن و ناموس میدان را خالی کند... اعضای بدن شهید محمد محمدی اهدا شد ✍️هادی کهن دل @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️ ما اهل اینجا نیستیم ، ما اهل جای دیگر هستیم . باید برای اونجا خیلی تلاش ڪنیم . دلهـا رو بسپارید بہ خدای متعال . متوسل شوید بہ ائمه اطهار ... در رأس اونها امام حسین (ع) شهـید عزیز . امروز زیر پرچم حضرت آیت الله العظمی خامنہ ای داریم این سپاه و این لشڪر رو اداره می ڪنیم ، ڪه تحویل‌ بدیم بہ عجل الله تعالی فرجہ . @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
رفیق ࢪوزاے ٺنـھایـے یہ شہیـد گمنامِـ.... @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
آنقدر گریه کردم و گفتم فقط "حسیـن" زهرا شبی خرید مرا، معتبر شدم...🍂 خـادم‌ الحسین بسیجی شهید محمد محمدی تـاریخ شهــادت: ۹۹/۷/۲۷ @pelakkhakii 👈👈🌷🕊