"باید یاد بگیریم"
من توقع ندارم از همه بهتر باشم امّا دوست دارم جزء بهترین ها باشم .
همیشه نگرانم که از لحظه,لحظه زندگی ام به بهترین شکل استفاده نکنم.همیشه فکر می کنم که خواب و استراحت بیجافقط وقت تلف کردن است .
دوست دارم هر لحظه وزمان چیز جدیدی یاد بگیرم .به علم و دانشم اضافه بشه .کارهای پرهیجان و بااسترس را دوست دارم .
🍃بخشی از دستنوشته شهید رسول خلیلی
#عکس #دستنوشته #شهید_رسول_خلیلی
@pelakkhakii 👈👈🌷
°•|🌿🌹
#مدافع_حرم
#شهید_مصطفى_صدرزاده
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#دستنوشته
🔴 شهید صدرزاده در يادداشتى به دوستان بسیجی خود مىنويسد:
◽️چه مىشود روزی سوریه امن و امان شود و کاروان راهيان نور مثل شلمچه و فکه به سمت حلب و دمشق راه بیفتد ...
◽️فکرش را بکن!
راه مىروى و راوی مىگويد:
اینجا قتلگاه شهید_رسول_خليلى است،
◽️یا اینجا را که مىبينى همان جایی است که، مهدی_عزیزی را دوره کردند و شروع کردند از پایش زدند تا ... شهید شد.
◽️یا مثلاً اینجا همان جایی است که،
شهید حيدرى نماز جماعت مىخواند.
◽️شهید بيضائى بالای همین صخره نیروها را رصد مىكرد و کمین خورد.
◽️شهید شهریاری را که مىشناسيد؟
همین جا با لهجه آذری برای بچهها مداحی مىكرد.
◽️یا شهید مرادى؛ آخرین لحظات زندگىاش را اینجا در خون خودش غلتیده بود.
◽️یا شهید حامد جوانى؛ اینجا عباسوار پر کشید.
◽️خدا بیامرزد شهيد اسكندرى را ... همینجا سرش بالای نیزه رفت.
◽️شهید جهاد مغنيه، در این دشت با یارانش پر کشید ...
🔺عجب حال و هوایی مىشود کاروان مدافعین_حرم ...
عجب حال و هوایی ...
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
°•|🌿🌹
#مدافع_حرم
#شهید_مصطفى_صدرزاده
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#دستنوشته
🔴 شهید صدرزاده در يادداشتى به دوستان بسیجی خود مىنويسد:
◽️چه مىشود روزی سوریه امن و امان شود و کاروان راهيان نور مثل شلمچه و فکه به سمت حلب و دمشق راه بیفتد ...
◽️فکرش را بکن!
راه مىروى و راوی مىگويد:
اینجا قتلگاه شهید_رسول_خليلى است،
◽️یا اینجا را که مىبينى همان جایی است که، مهدی_عزیزی را دوره کردند و شروع کردند از پایش زدند تا ... شهید شد.
◽️یا مثلاً اینجا همان جایی است که،
شهید حيدرى نماز جماعت مىخواند.
◽️شهید بيضائى بالای همین صخره نیروها را رصد مىكرد و کمین خورد.
◽️شهید شهریاری را که مىشناسيد؟
همین جا با لهجه آذری برای بچهها مداحی مىكرد.
◽️یا شهید مرادى؛ آخرین لحظات زندگىاش را اینجا در خون خودش غلتیده بود.
◽️یا شهید حامد جوانى؛ اینجا عباسوار پر کشید.
◽️خدا بیامرزد شهيد اسكندرى را ... همینجا سرش بالای نیزه رفت.
◽️شهید جهاد مغنيه، در این دشت با یارانش پر کشید ...
🔺عجب حال و هوایی مىشود کاروان مدافعین_حرم ...
عجب حال و هوایی ...
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
هدایت شده از پلاک خاکی
"باید یاد بگیریم"
من توقع ندارم از همه بهتر باشم امّا دوست دارم جزء بهترین ها باشم .
همیشه نگرانم که از لحظه,لحظه زندگی ام به بهترین شکل استفاده نکنم.همیشه فکر می کنم که خواب و استراحت بیجافقط وقت تلف کردن است .
دوست دارم هر لحظه وزمان چیز جدیدی یاد بگیرم .به علم و دانشم اضافه بشه .کارهای پرهیجان و بااسترس را دوست دارم .
🍃بخشی از دستنوشته شهید رسول خلیلی
#عکس #دستنوشته #شهید_رسول_خلیلی
@pelakkhakii 👈👈🌷
هدایت شده از پلاک خاکی
°•|🌿🌹
#مدافع_حرم
#شهید_مصطفى_صدرزاده
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#دستنوشته
🔴 شهید صدرزاده در يادداشتى به دوستان بسیجی خود مىنويسد:
◽️چه مىشود روزی سوریه امن و امان شود و کاروان راهيان نور مثل شلمچه و فکه به سمت حلب و دمشق راه بیفتد ...
◽️فکرش را بکن!
راه مىروى و راوی مىگويد:
اینجا قتلگاه شهید_رسول_خليلى است،
◽️یا اینجا را که مىبينى همان جایی است که، مهدی_عزیزی را دوره کردند و شروع کردند از پایش زدند تا ... شهید شد.
◽️یا مثلاً اینجا همان جایی است که،
شهید حيدرى نماز جماعت مىخواند.
◽️شهید بيضائى بالای همین صخره نیروها را رصد مىكرد و کمین خورد.
◽️شهید شهریاری را که مىشناسيد؟
همین جا با لهجه آذری برای بچهها مداحی مىكرد.
◽️یا شهید مرادى؛ آخرین لحظات زندگىاش را اینجا در خون خودش غلتیده بود.
◽️یا شهید حامد جوانى؛ اینجا عباسوار پر کشید.
◽️خدا بیامرزد شهيد اسكندرى را ... همینجا سرش بالای نیزه رفت.
◽️شهید جهاد مغنيه، در این دشت با یارانش پر کشید ...
🔺عجب حال و هوایی مىشود کاروان مدافعین_حرم ...
عجب حال و هوایی ...
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
🌸🍃
#تنهایی
#دستنوشته
«... آری! تنهایی، موهبتی است الهی. در تنهایی از تنهایی به در می آییم. در تنهایی به خدا می رسیم و من در سنگر تنها هستم. روزها در تنهایی با خود سخن می گویم و در جمع نماز جماعت با دوستانم. در این تنهایی، در این خانه جدید، با خود، با خدا و با شهدا سخن می گویم. من در این تنهایی به یاد انس علی ابن ابیطالب (ع) با تاریکی شب و تنهایی او می افتم. او با این آسمان پرستاره سخن می گفت، سردرچاه نخلستان می کرد و می گریست. راستی فاصله اش با من زیاد نیست. از دشت آزادگان تا کوفه و کربلا، 20 کیلومتر است ...»
#شهید_علم_الهدی
@pelakkhakii 👈🌷🕊