#حاج_آقا_پناهیان:👤
[هَر کی آرِزو داشتِه باشِه خِیلی خِدمَت کُنه
#شَهید میشِه...!
یِه گُوشِه دِلِت پا بِدِه؛ #شُهَدا بَغَلِت کَردَند...!
ما بِه چِشم #دیدیم اینارُو
اَز این #شُهدا مَدَد بِگیرید مَدَد گِرفتَن
اَز #شُهدا رَسمِه
دَست بِذار
رُو خاکِ قَبر #شَهید بِگو:
" #حُسین! بِه حَقِ این شَهید یِه نِگاه بهِ ما بُکُن...! ]
•|💚|• #شُهَدا_گاهی_نِگاهی •|💛|•
#تفڪر :-)
+ماشهادت دادیم که #شهادت زیباست↓
| @pelakkhakii |
هدایت شده از هوالشهید🇵🇸🇮🇷
دلـ💔ـم گرفته
شهــیدان مرا ببرید
مرا ز غربت این خـاکـ
تا خدا ببرید🕊
مرا که خسته ترینم
کسی نمی خواهد
کرم نمودہ دلمـ را
مگر شما ببرید
#شهدا_گاهی_نگاهی
@saharshahriary
#حاج_آقا_پناهیان:👤
[هَر کی آرِزو داشتِه باشِه خِیلی خِدمَت کُنه
#شَهید میشِه...!
یِه گُوشِه دِلِت پا بِدِه؛ #شُهَدا بَغَلِت کَردَند...!
ما بِه چِشم #دیدیم اینارُو
اَز این #شُهدا مَدَد بِگیرید مَدَد گِرفتَن
اَز #شُهدا رَسمِه
دَست بِذار
رُو خاکِ قَبر #شَهید بِگو:
" #حُسین! بِه حَقِ این شَهید یِه نِگاه بهِ ما بُکُن...! ]
•|💚|• #شُهَدا_گاهی_نِگاهی •|💛|•
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!
اولین کوچه به نام #شهید_همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی...
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم...
🔹🔹
دومیـن کوچه و #شهید_حـسن_تمـیمـی...
لبخنـد ملیحـی برچهره و..
نگاه خاصی داشت...
خـادم اهـل بیـت بود!
مبارزه با #هوای_نفس،نگهبانی #دین...
کم آوردم...
گذشتم..
🔹🔹
به سومین کوچه رسیدم!
#شهید_محمد_حسین_علم_الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
🔹🔹
به چهارمین کوچه!
#شهید_عبدالحمید_دیالمه...
آقا حمید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی!؟
برای دفاع از #ولایت!!؟
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...
🔹🔹
به پنجمین کوچه و #شهید_مصطفی_چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
🔹🔹
ششمـین کوچه #شهید_عبدالحسین_برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم...
🔹🔹
هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم...
🔹🔹
هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد ارباب...
🔹🔹
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود.
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
..
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت...
#شهدا_گــاهـی_نگـاهـی
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
🍃🔹آمریکا بودیم و دوره ی خلبانی
می گذروندیم.
یه روز داشتم رد می شدم که
دیدم جلوی ویترین پایگاه شلوغ
شده. نوشته ای توجه همه رو
جلب کرده بود.
خودم رو از بین جمعیت رسوندم
جلو.
با تیتر درشت نوشته بودند :
(دانـشـجو عـبـاس بـابـایـی
سـاعت دو بـعد از نـیمه شـب
مـی دود تـا شـیـطان را از خـود
دور کــنـد)
رفتم سراغش
گفتم : عباس، ویترین پایگاه رو
دیدی ؟ اینا چیه نوشتن ؟
گفت : ول کن چیزی نیست
پا پیچش شدم و اصرار کردم تا
قضیه رو برام تعریف کنه
گفت : چند شب پیش بد خواب
شدم، رفتم میدون چمن کمی بدوم
کُلُن با خانومش داشت از شب
نشینی برمی گشت که من رو
دید
بهم گفت : برای چی این موقع
شب می دویی ؟
گفتم : دارم ورزش می کنم
گفت : راستش رو بگو کی این
موقع شب ورزش می کنه که تو
می کنی ؟
گفتم : حقیقت اینه که محیط
خوابگاه آلوده ست.
وسوسه های شیطان بدجوری
اذیتم می کنه.تو این وضعیت اگه
آدم حواسش به خودش نباشه
زود به گناه می افته.
این کار رو انجام میدم که فکر گناه
از سرم بیرون بره.
#شهید_عباس_بابایی
✍ از کتاب : 🛩علمدار آسمان
🍃🌷
#شهدا_گاهی_نگاهی
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊