روزهای جمعه برای بردن میزها و کارتن کتاب ها، نیاز به یک وانت بود، همیشه حساب و کتاب میکرد تا یه سودی به موسسه برسد؛ برای همین با پدر یکی از بچه ها که وانت داشت صحبت کرد تا جمعه وسایل رو به نماز جمعه برساند و پول کمتری نسبت به دیگران بگیرد، خیلی حساس بود که این پول بیت الماله و باید مواظب باشیم، دست ما امانته، اون بنده خدا هم که وقتی دید ما کار دلی میکنیم اصلا پول نگرفت، به او گفتیم: پول نمیگیری پس بجایش کتاب بگیر؛ چند وقت پیش که به مناسبتی خانه دوستمان دعوت بودیم، کتابخانه ای را آن جا دیدیم و میگفت: پدرم مرتب کتاب میخواند و همه ی آن از برکت روز جمعه بود.
🌷#شهید_بی_سر_محسن_حججی🌷
@pelakkhakii 👈👈👈