🍃...مهریه ام یک سکه طلا بود و یک قرآن و یک آینه، بدون شمعدان
روز عقد با مانتو و شلوار مدرسه با یک روسری کرم رنگ و چادر سفید، نشستیم سر سفره عقد!
نه از بزن و بکوب خبری بود، نه از چراغانی، نه از صندلی های مخمل تاشو، کسی هم نبود؛ فقط خواهر ها و برادر ها بودند.
مصطفی هم آمد و با هم نشستیم سر سفره عقد!💕
خطبه که خوانده شد؛
شدم خانم طالبی...❤️🍃❤️
به روایت #همسر شهیدمصطفی_طالبی🍃
🌷یادش با ذکر #صلوات
پ،ن؛
🌱امام خامنه ای:
من گمان میکنم آن کسانی که با مجالس و محافل سنگین با مهریه ها و جهیزیه های سنگین کار را بر دیگران مشکل میکنند، حسابشان پیش خدا خیلی سخت است...
نمیشود بگویند که آقا ما پول داریم، میخواهیم بکنیم، چون داریم. این از آن حرف های #غلط روزگار است...
#سادهزیستی 🌱
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
هدایت شده از هوالشهید🇵🇸🇮🇷
بهراممغروربهخاطرزنشچهکاراکهنمیکنه❌❗️
پرستار گفت:
-اقای محترم، #صداتو بیار پایین. مریض اینجا خوابیده!
بهرام #فریاد زد:
-بگو اتاقش کجاست!
بهرام خودش به سمت اتاق ها رفت. هنوز در اولو باز نکرده بود رضوانه رو دید. #رضوانه روسری رو سرش انداخت.
-ای وای آقا #بهرام. یه دری چیزی. سلام.
بهرام بدون اینکه چشمهای سیاه و #وحشیشو از روی رضوانه برداره گفت:
-تو به چه حقی به #زن من #فحش دادی ؟تو بهش گفتی #شوم و بد شگون!
رضوانه :پس #دهن لقی کرده آره؟دختره اجاق کور!
بهرام خشمگینتر شد و فریاد زد:
-تو #غلط کردی به زن من حرف زدی! از چی حرصت گرفته؟ که #نیومدم #بگیرمت؟ اره نخواستم #بگیرمت. چون ازت #بدم میاومد! چون #حالمو به هم میزدی! یه موی #گندیده سارا رو به صدتا مثه تو نمیدم! #شوم و بد قدم #تویی!
https://eitaa.com/joinchat/2949840914C3521c39e0c