🖤 🎧
پا به پای #غم_من پیر شد و حرف نزد
داغ دید از من و تبخیر شد و حرف نزد
#غصه میخورد که من حال خرابی دارم
از همین غصهی من سیر شد و حرف نزد
شب به شب منتظرم بود و دلش پر آشوب
#شب_به_شب آمدنم دیر شد و حرف نزد
وای از آن لحظه که #حرفم دل او را سوزاند
خیس شد چشمش و دلگیر شد و حرف نزد
صورت پر شده از #چین_و_چروکش یعنی
#مادرم_خسته_شد و پیر شد و حرف نزد