مدام از گریه لبریزم مدام این سینه سنگین است
چه می آید سرِ یاران چقدر این صحنه غمگین است
اگر چه دفتر تاریخ تو از درد لبریز است
به پایان میرسد دفتر ولی بسیار شیرین است
دعای مادران ما برای مادران تو
تلاوتهای هر روز و شبِ آیات یاسین است
به قول شاعری میگفت صهیون نیست خواهد شد
که پایان شروع تو یقینا حاصلش این است
برای بی تفاوت های داغ تو چه باید گفت
گمانم شانشان آیات ویلُ للمصلّین است
خداوندا چه میبینم به پیش چشم یک مادر
به روی دست یک بابا پر قنداقه خونین است
برای کودکان بی گناه غزه مظلوم
به لب امن یجیب و در دل ما شوق آمین است
چقدر آراممان کرده همینکه پیر ما فرمود
کلید رمز آلود فرج دست فلسطین است
#محسن_بصیری
شعر از شاعر انقلابی محسن بصیری #آمل