📘#داستانهایبحارالانوار
💠خصلتی از حضرت یحیی علیه السلام که شیطان آن را دوست داشت!
🔸روزی حضرت یحیی به شیطان گفت:
من از تو سؤالی دارم.
شیطان در پاسخ گفت:
مقام تو بالاتر از آن است سؤال تو را جواب ندهم، هر چه میخواهی بپرس من پاسخ خواهم داد.
حضرت یحیی فرمود: دوست دارم دامهایت را که به وسیله آنها فرزندان آدم را شکار کرده و گمراه میکنی، به من نشان دهی.
شیطان گفت: با کمال میل خواسته تو را بجا میآورم.
🔸شیطان در قیافه ای عجیب و با وسایل گوناگون خود را به حضرت یحیی نشان داد و توضیح داد که چگونه با آن وسایل رنگارنگ فرزندان آدم را گول زده و به سوی گمراهی میبرد.
حضرت یحیی پرسید:
آیا هیچ شده که لحظه ای به من پیروز شوی؟
گفت: نه، هرگز! ولی در تو خصلتی هست که از آن شاد و خرسندم و آن را دوست دارم.
فرمود: آن خصلت کدام است؟
شیطان گفت: تو گاهی اوقات پرخوری میکنی، سنگین میشوی بدین جهت از انجام بعضی نمازهای مستحبی و شب زنده داری باز میمانی.
🔸یحیی علیه السلام گفت:
من با خداوند عهد کردم که هرگز غذا را به طور کامل نخورم و از طعام سیر نشوم، تا خدا را ملاقات نمایم.
شیطان گفت:
من نیز با خود پیمان بستم که هیچ مؤمنی را نصیحت نکنم، تا خدا را ملاقات کنم.
📚 بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۱۷۲
@peyrovevlayat
📘#داستانهایبحارالانوار
💠 دعا برای برادران دینی
🔹علی بن ابراهیم از پدرش نقل میکند که: عبدالله بن جندب را در عرفات در حالی دیدم که کسی حال او را در عرفات نداشت.
دست هایش را به سوی آسمان بلند کرده و اشک از گونه هایش جاری بود.
وقتی مردم رفتند به او گفتم:
ای ابا محمد! من هیچ کس را مانند تو (غرق در ذکر و دعا و سوز گداز) ندیدم!
🔹گفت: به خدا سوگند دعایم فقط برای برادران دینیام بود. چون امام_کاظم علیه السلام به من فرمودند:
« هرکس برای برادران دینی در پشت سرشان دعا کند، از عرش الهی ندا میرسد: صدهزار برابرش برای تو باد.»
من خوش نداشتم صدهزار دعای عرشی را که حتمأ مستجاب میشود، به خاطر یک دعا برای خود از دست بدهم. در صورتی که نمی دانم آن یک #دعا مستجاب میشود یا نه.
📚بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۳۸۵
@peyrovevlayat