eitaa logo
پیوندخوبان
202 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
5هزار ویدیو
89 فایل
ترویج فرهنگ مهدویت وخدمت به استان قدس مهدوی
مشاهده در ایتا
دانلود
10.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📝آغاز امامتت مبارک... 🌺مولودی زیبای حاج بمناسبت آغاز امامت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرج الشریف 📌 https://eitaa.com/joinchat/2410021410C5d1b37e6e2
🔴برای چه حوادث و مشکلاتی به ۱۲۵ زنگ بزنیم ؟ @Mardomnegar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از درس معراج السعاده و آداب‌الصلوة
جلسه ۸۴ معراج السعاده.mp3
26.51M
💌معنای امر بین الامرین 🔖معنای دقیق توکل 📧نگاه به لطف خداوند 🪧معنای مُلک و ملکوت 📄شبهه عصمت امام 📜گوش ملکوتی و اسرار عالم 📌این صوت فقط برای شماست
15.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔖منبر کوتاه 🔖 🎥 🔅توبه‌ واقعی از نظر امیرالمؤمنین(ع) چگونه است؟ داستان فردی که مرحوم ملاحسینقلی همدانی(ره) او را توبه داد 🔰 👇کانال سخنرانی های تاثیرگذار👇👇 👌رسانه دینی 👇💯 ╭┅─────────┅╮ 🌺 @mediamenbar ╰┅─────────┅╯
🔅مراجع درباره عیدالزهرا و رفع‌القلم چه گفتند؟ ✨آغاز امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مبارک باد🌹 👇کانال سخنرانی های تاثیرگذار👇👇 👌رسانه دینی 👇💯 ╭┅─────────┅╮ 🌺 @mediamenbar ╰┅─────────┅╯
📚! 🔹یکی از فرزندان شیخ رجبعلی خیاط می‌گوید: روزی مرحوم مرشد چلوییه معروف، خدمت جناب شیخ رسید و از کسادی بازارش گله کرد و گفت : داداش! این چه وضعی است که ما گرفتار آن شدیم؟ قبلا وضع ما خیلی خوب بود، روزی سه چهار دیگ چلو میفروختیم و مشتری‌ها فراوان بودند، 🔸اما یک ‌باره اوضاع زیر و رو شده مشتری‌ها یکی یکی پس رفتند، کارها از سکه افتاده، و اکنون روزی یک دیگ هم مصرف نمی‌شود...! شیخ تأملی کرد و فرمود: « تقصیر خودت است که مشتری‌ها را رد می‌کنی »! 🔹مرشد گفت : من کسی را رد نکردم، حتی از بچه‌ها هم پذیرایی میکنم و نصف کباب به آنها می‌دهم. شیخ فرمود: آن سید چه کسی بود که سه روز غذای نسیه خورده بود؛ بار آخر او را هل دادی و با تحقیر از در مغازه بیرون کردی؟! گرفتار همان کار هستی! 🔸مرشد سراسیمه از نزد شیخ بیرون آمد و شتابان در پی آن سید راه افتاد، او را یافت و از او پوزش خواست. و پس از آن تابلویی بر در مغازه‌اش نصب کرد و روی آن نوشت: نسیه داده می‌شود، حتی به شما، وجه دستی به اندازه وسعمان پرداخت می‌شود. به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید 👇👇👇👇👇👇 @Dastanhaeamozande