eitaa logo
پیوندخوبان
204 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
5هزار ویدیو
87 فایل
ترویج فرهنگ مهدویت وخدمت به استان قدس مهدوی
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا اسلام سرپرستى خانواده را به مرد سپرده است؟ 🔹، یک واحد کوچک اجتماعى است و همانند یک اجتماع بزرگ باید رهبر و داشته باشد؛ زیرا رهبرى و سرپرستى دسته جمعى که زن و مرد مشترکاً آن را به عهده بگیرند، مفهومى ندارد، در نتیجه یا یکى باید «رئیس» خانواده، و دیگرى «معاون» و تحت نظارت او باشد؛ قرآن در آیه ۳۴ سوره «نساء» تصریح مى کند که: مقام باید به داده شود، مى فرماید: «الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَى النِّساءِ» ( سرپرست و نگهبان زنان هستند). 🔹البته مقصود از این تعبیر، استبداد، اجحاف و تعدى نیست، بلکه منظور ، با توجه به مسئولیت ها و مشورت هاى لازم است. این مسأله در دنیاى امروز بیش از هر زمان، روشن است که اگر هیئتى (حتى یک هیئت دو نفرى) مأمور انجام کارى شود، حتماً باید یکى از آن دو، «رئیس» و دیگرى «معاون یا عضو» باشد، و گر نه در کار آنها پیدا مى شود. در نیز از همین قبیل است، و این موقعیت به خاطر وجود در مرد است؛ مانند ترجیح او بر نیروى عاطفه و احساسات. 🔹به عکس زن که از نیروى سرشار بیشترى بهره مند است، و دیگرى داشتن بنیه و ، که با اوّلى بتواند بیندیشد و نقشه طرح کند و با دومى بتواند از خود دفاع نماید. به علاوه، تعهد او در برابر زن و فرزندان نسبت به پرداختن و پرداخت مهر و تأمین زندگى آبرومندانه همسر و فرزند، این حق را به او مى دهد که وظیفه سرپرستى به عهده او باشد. البته ممکن است زنانى در جهات فوق بر شوهران خود، امتیاز داشته باشند، ولى: قوانین به تک تک افراد و نفرات نظر ندارد، بلکه نوع و کلى را در نظر مى گیرد، 🔹و شکى نیست که از نظر کلى، نسبت به زنان براى این کار دارند، اگر چه زنان نیز وظایفى مى توانند به عهده بگیرند که اهمیت آن مورد تردید نیست. جمله هاى بعد اشاره به همین حقیقت است؛ زیرا در قسمت اول مى فرماید: «بِما فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْض» (این به خاطر تفاوت هايى است که خداوند از نظر ، روى نوع بشر میان آنها قرار داده). و در قسمت دیگر مى فرماید: «وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ» (و نیز این سرپرستى به خاطر است که در مورد انفاق و پرداخت هاى مالى در برابر زنان و خانواده بر عهده دارند). 🔹ناگفته پیدا است سپردن این وظیفه به ، نه دلیل بالاتر بودن شخصیت انسانى آنها است، و نه سبب امتیاز آنها در جهان دیگر، زیرا آن صرفاً بستگى به تقوا و پرهیزگارى دارد، همان طور که شخصیت انسانى یک معاون از یک رئیس ممکن است در جنبه هاى مختلفى بیشتر باشد، اما رئیس براى سرپرستى کارى که به او محول شده از معاون خود شایسته تر است. 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمى مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهل و دوم، ج ۳، ص ۴۶۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مقصود از «قلب» در قرآن چیست؟ 🔹 در قرآن به معانى گوناگونى آمده است، از جمله: ۱) به معنى و ، چنان که در «آیه ۳۷ سوره ق» مى خوانیم: «إِنَّ فی ذلِکَ لَذِکْرى لِمَنْ کانَ لَهُ قَلْب» (در این مطالب، تذکر و یادآورى است براى آنان که نیروى و داشته باشند). ۲) به معنى و ، چنان که در «آیه ۱۰ سوره احزاب» آمده است: «وَ إِذْ زاغَتِ الأَبْصارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ». (هنگامى که چشم ها از وحشت فرو مانده و به لب رسیده بود). ۳) به معنى ، «آیه ۱۲ سوره انفال» شاهد این معنى است: «سَأُلْقی فی قُلُوبِ الَّذینَ کَفَرُوا الرُّعْب» (به زودى در کافران ترس ایجاد مى کنم). 🔹و در جاى دیگر در «آیه ۱۵۹ سوره آل عمران» مى خوانیم:  «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک...» (به مرحمت خدا بود که با خلق مهربان گشتی، و اگر سنگدل بودى از اطرافت پراکنده مى شدند). توضیح این که، در وجود انسان دو مرکز نیرومند به چشم مى خورد: ۱) ، که همان «مغز و دستگاه اعصاب» است، و لذا هنگامى که مطلب فکرى براى ما پیش مى آید، احساس مى کنیم با مغز خویش آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار مى دهیم (اگر چه مغز و سلسله اعصاب در واقع وسیله و ابزارى براى هستند). 🔹۲) ، که عبارت است از همان که در بخش چپ سینه قرار دارد و در مرحله اول، روى همین مرکز اثر مى گذارد، اولین جرقه از شروع مى شود. ما هنگامى که با مصیبتى روبرو مى شویم بالوجدان فشار آن را روى همین قلب صنوبرى احساس مى کنیم، و همچنان وقتى که به مطلب سرورانگیزى بر مى خوریم، فرح و انبساط را در همین مرکز احساس مى کنیم (دقت کنید). درست است که مرکز اصلى و همگى «روح» و «روان» آدمى است، ولى تظاهرات و عکس العمل هاى جسمى آنها متفاوت است. 🔹عکس العمل و ، نخستین بار در دستگاه آشکار مى شود، ولى عکس العمل از قبیل محبت، عداوت، ترس، آرامش، شادى و غم در انسان ظاهر مى گردد، به طورى که به هنگام ایجاد این امور به روشنى اثر آنها را در قلب خود احساس مى کنیم. نتیجه اینکه: اگر در «مسائل عاطفى»، به (همین عضو مخصوص) و «مسائل عقلى»، به (به معنى عقل یا مغز) نسبت داده شده، دلیل آن همان است که گفته شد، و سخنى به گزاف نرفته است. از همه اینها گذشته، به معنى عضو مخصوص نقش مهمى در حیات و بقاى انسان دارد، به طورى که یک لحظه توقف آن با نابودى همراه است. بنابراین چه مانعى دارد که فعالیت هاى فکرى و عاطفى به آن نسبت داده شود. 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیه، چاپ ۵۵، ج ۱، ص ۱۲۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel