..
🔴 جوانی که یک کاندید نمایندگی مجلس را آچمز کرد !
✍️ وقتی عرض میکنم #اینبار_فرق_میکند یعنی همین … !
🔹یعنی دوران فریب مردم ،
و وعدههای توخالی تمام شده است .
🔸این جوانان ، جوانههای گام دوم انقلاب خمینی کبیر (رحمةالله علیه) هستند .
🔹نتیجه انتخابات هرچه میخواهد باشد ،
ما پیروز شدهایم ،
چون بیرق مطالبات در دستان ماست نه دشمن،
چون گفتمانمان به بار نشسته است .
𝗝𝗢𝗜𝗡☞
❤️ ✦⃟░⃟✮. 📚 https://eitaa.com/joinchat/2125201763C9d6e859d22🖌 ❖️⃟࿐
♡⠀ 〇⠀ ⎙⠀ ⌲
ˡⁱᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
❆┈•𝑱𝒐𝒊𝒏 𝑷𝒍𝒆𝒔𝒂𝒆•┈❆
❥•✦◍❁♥️⃝⃔⭐∞❁◍✦•❥
..
😁😁
ﺧﻠﺒـﺎﻥ ﺑﺎ ﮐﻤﮏ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯿﮑﺮﺩ
ﺣﻮﺍﺳﺶ ﻧﺒﻮﺩ ﺑﻠﻨﺪﮔﻮ ﺭﻭﺷﻨﻪ ﮔﻔﺖ :
.
.
.
.
.
ﻣَﻤــَــﺪ ﻣﻦ ﻣﯿﺮﻡ ﻣﯿﺸــﺎﺷَﻢ ﯾﻪ
ﻣـﺎﭼَﻢ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﻣﻬﻤﺎﻧﺪﺍﺭﻩ ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ ﻣﯿﺎﻡ !
ﺳﺮﻣﻬﻤﺎﻧﺪﺍﺭ ﮐﻪ ﺳُﺮﺥ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ
ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺭﻓﺖ ﺳﻤﺖ ﮐﺎﺑﯿﻦ !
ﻭﺳﻂ ﺭﺍﻩ ﭘﺎﺵ ﺑﻪ ﭘﺎﯼِ ﭘﯿﺮﺯﻧﻪ ﮔﯿﺮ ﮐﺮﺩ !
ﭘﯿﺮﺯﻧـﻪ ﮔﻔﺖ : ﻣــﺎﺩَﺭ ﻋﺠﻠﻪ ﻧﮑﻦ
ﮔﻔﺖ ﺍﻭﻝ ﻣﯿﺮﻩ ﺑِﺸـــﺎﺷِﻪ ! 🤣😅
😂😂
.
..
جرعه ای از نور✨
نگهبان واقعی :
💠 الله خالق کل شئ و هو علی کل شئ وکیل ... !
خدا آفریدگار هر چیزی است ،
و اوست که بر هر چیزی نگهبان است .
خداوند علاوه بر اینکه خالق تمام موجودات است !
و خود نیز از کلیه مخلوقات خود محافظت و نگهبانی میکند .
به راستی که خداوند خالق و نگهبانی
بی همتاست .
🔸️ گر نگهدار من آنست که من میدانم ،
🔸️ شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد .
🌱⃟🌸๛
•┈┈•❀🌸❀•┈┈•
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
..
♥️💜💋💋💋💋
من اگه هر #روزم
#صداتو بشنوم
بازم #دلتنگتم
اگه هر روزم #ببینمت
بازم #ذوق دیدنتو دارم
اگه هر #لحظه_ام
تو #بغلت باشم
بازم #دلم بغلتو میخواد
اگه #ساعتها هم
#دستات تو دستام باشه
ازت #خسته نمیشم
آخه تو عشقِ نابِ #خودمی
تو #جونمی
تو #عمرمی
تو #یکی_یدونمی
آخه تو #خودتو نداری که
نمیدونی #تو_رو داشتن
یعنی #چی
من از #اینکه
تو رو دارم #خوشحالم
و خیلیم #عاشقتم .
🫂🫀🫁💋🥰😍😘👩❤️👨
👨⚕ #دکترعلی_مکرمی 💉💊🩺
🌷❖═▩◕✿🕯️✿◕▩═❖🌷
❣.•°``°•.¸.•°``°•.❣💜
📚 https://eitaa.com/joinchat/2125201763C9d6e859d22🖌
•.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ ♥️
╭┈────『🌻』
╰┈➤ •🌻•✾• •✾•🌻•
𝗝𝗢𝗜𝗡☞
❤️ ✦⃟░⃟✮.
📙 https://ble.ir/drali_mokarrami19 🖍 ❖️⃟࿐
♡⠀ 〇⠀ ⎙⠀ ⌲
ˡⁱᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
❆┈•𝑱𝒐𝒊𝒏 𝑷𝒍𝒆𝒔𝒂𝒆•┈❆
❥•✦◍❁♥️⃝⃔⭐∞❁◍✦•❥
..
▪️روزی بهلول به حمام رفت ،
خدمتکاران به او بی اعتنایی کرده ،
و آنطور که دلخواه بهلول بود ،
او را کیسه نکشیدند !
ولی بهلول هنگام خروج از حمام ،
ده دینار به حمامی داد .
کارگران حمامی چون این بخشش را دیدند ،
همگی پشیمان شدند که ،
چرا نسبت به او بی اعتنایی کردند .
هفته دیگر بهلول به حمام رفت ،
این بار تمام کارگران ،
با احترام کامل ،
او را شستشو دادند ؛
ولی بهلول به هنگام خروج ،
فقط یک دینار به آنها داد !
حمامی با تعجب پرسید :
سبب بخشش بی جهت هفته قبل ،
و رفتار امروزت چیست ؟
بهلول گفت:
مزد امروز حمام را ،
هفته قبل که آمده بودم پرداختم ،
و مزد آن روز حمام را امروز میپردازم ؛
تا شما ادب شده ،
و رعایت مشتریهای خود را بکنید !
+ چقدر از ماها وظایفمون رو ،
بدون چشم داشت اضافی ،
درست انجام میدیم ؟
.