26.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ لِأَخِي وَ أَدْخِلْنا فِي رَحْمَتِكَ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ (۱۵۱)اعراف
امام صادق فرمود : خداوند فرشته ای اسماعیل نام دارد که در آسمان دنیا ساکن است هر گاه بنده ای هفت بار بگوید « یا ارحم الراحمین » اسماعیل به او میگوید : ارحم الراحمین صدایت را شنید حاجتت را بخواه
در حدیث امده کسی سه بار گفت یا ارحم الراحمین گفت رسول خدا صلی الله علیه واله دست بر شانه ش گذاشتند فرمودند این ارحمن الراحمین است که رو به تو کرد حاجتت را بخواه.
آداب امام باقر این بود که هرگاه حاجتی داشتند به سجد میرفتند و ۷بار میفرمودند یا ارحم الراحمین و حاجت می خواستند .
و میفرمودند کسی هفت بار یا راحمن الراحمین نگوید مگر اینکه خداوند متعال گوید من ارحم الراحمین هستم حاجتت چیست ؟
حکایات فـــــــــــــــــــرزانگان 👇
┏━🇯🇴🇮🇳━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓
eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc
┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━PHarzanegan━┛
•••═━🍃❀🖤❀🍃━═•••
عکس ضریح و ایوان ، آواره کرده من را
غوغاست در درونم در حینِ هر تماشا...
🥀⃟•°➩#آقای_کربلا😭💔
🥀⃟•°➩#حسین_جان
•••═━🍃❀🖤❀🍃━═•••
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
حکایات فــــــــــــــــرزانگان 👇
⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━ @PHarzanegan━━━🚥
ابن سیرین كسی را گفت: چگونه ای؟
گفت: چگونه است حال كسی كه پانصد درهم بدهكار است، عیالوار است و هیچ چیز ندارد؟
ابن سیرین به خانه خود رفت و هزار درهم آورد و به وی داد و گفت: پانصد درهم به طلبكار بده و باقی را خرج خانه كن و واى بر من اگر پس از این حال كسی را بپرسم!
گفتند: مجبور نبودی كه قرض و خرج او را بدهی.
گفت: وقتی حال كسی را بپرسی و او حال خود بگوید و تو چاره ای برای او نیندیشی، در احوالپرسی منافق باشی...
رسم مردانگى و رفاقت اينچنين است..
حکایات فــــــــــــــــرزانگان 👇
⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━ @PHarzanegan━━━🚥
🍃✨﷽✨🍃
حاکمی هر شب در تخت خود به آینده دخترش می اندیشید ...که دخترش را به چه کسی بدهد تا مناسب او باشد
قصد داشت در #روز_دختر مراسم جشن ازدواج باشکوهی برایش برگزار کند
در یکی از شبها وزیرش را صدا زد و از اوخواست که #شب_جمعه به مسجد برود تا جوانی را مناسب دخترش پیدا کند که مناجات و نماز شب را بر خواب ترجیح دهد ...
از قضا آن شب دزدی قصد دزدی در آن مسجد را کرده بود تا هرچه گیرش بیاید از آن مسجد بدزدد...پس قبل از وزیر و سربازانش به آنجا رسید ...در را بسته یافت واز دیوار مسجد بالا رفت و داخل مسجد شد ..
هنگامی که بدنبال اشیاء بدرد بخورش می گشت وزیر و سربازانش داخل شدند و دزد صدای در راشنید که باز شد بنابراین راهی برای خود نیافت الا اینکه خود را به نماز خواندن مشغول کرد .. سربازان داخل شدند و اورا در حال نماز دیدند ،
وزیر گفت : #سبحان_الله ! چه شوقی دارد این جوان برای نماز....ودزد از شدت ترس هرنماز را که تمام می کرد نماز دیگری را شروع می کرد ..
تا اینکه وزیر دستور داد که سربازان مراقب باشند از نماز که تمام شد نگذارند نماز دیگری را شروع کند و او را بیاورند ، و اینگونه شد که وزیر جوان را نزد حاکم برد .و حاکم که تعریف دعا ها ونمازها ی جوان را از وزیر شنید ، به او گفت : تو همان کسی هستی که مدتهاست دنبالش بودم و می خواستم دامادم باشد ، اکنون دخترم را به ازدواج تو در می آورم و تو امیر این مملکت خواهی بود ...
جوان که این را شنید بهت زده شد و آنچه دیده و شنیده بود را باور نمی کرد ، سرش را از خجالت پایین آورد و با خود گفت : خدایا مرا امیر گرداندی و دختر حاکم را به ازدواجم در آوردی ،فقط با نماز شبی که ازترس آن را خواندم ! اگر این نماز از سر صداقت و خوف تو بود چه به من می دادی و هدیه ات چه بود اگر از ایمان و اخلاص می خواندم !
#اخلاص
حکایات فــــــــــــــــرزانگان 👇
⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━ @PHarzanegan━━━🚥
027.mp3
1.4M
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»
📖 تلاوت نور
هر روز تلاوت ترتیل صفحه ای قرآن کریم
امروز: صفحه ۲۷
🎙استاد شهریار پرهیزکار
#ترتیل_صفحه_بیست_و_هفت
━━━━━━━━━━━━━━━━━━
برای تلاوت صفحات قبل قرآن کریم اینجا را کلیک کنید.
━━━━━━━━━━━━━━━━━━━
برای شنیدن تلاوت این صفحه از قرآن همراه با ترجمه فارسی اینجا را کلیک کنید.
━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━
لطفا برای درج نظر خودتان اینجا را کلیک کنید.📝
حکایات فـــــــــــــــــــرزانگان 👇
┏━🇯🇴🇮🇳━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓
eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc
┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━PHarzanegan━┛
19.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
درود بر شما دوستان صبح بخیر🌺
به این روز زیبا خوش آمدید
درود به آغاز دوباره ات
درود به بودن دوباره ات
درود به زندگی
امروز، یه روز شاد پُراز انرژیه🌷
لبخند بزن دوست من 😊
و با عشق به استقبال روز جدیدت برو
و شروع کن امروزت رو با ذکر یا حی و یا قیوم.
حکایات فــــــــــــــــرزانگان 👇
⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━ @PHarzanegan━━━🚥
#دحو_الارض
دَحْوُ الْأرْض به معنای گستراندن زمین، روز بیرون آمدن زمین از زیر آب است. برخی آن را به گسترش دادن خشکیهای زمین و بعضی به حرکت زمین معنا کردهاند. بنابر منابع روایی، گسترده شدن زمین در روز ۲۵ ذیالقعده بودهاست. همچنین براساس منابع حدیثی و تاریخی، نخستین جایی از زمین که از آب سر برآورد، مکه یا کعبه بود.
آیه ۳۰ سوره نازعات وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَٰلِک دَحَاهَا؛ و زمین را پس از آن گسترانید»، تنها آیهای است که به دحو الارض اشاره دارد. مفسران در تفسیر آیه اختلاف کردهاند. بیشتر مفسران معتقدند زمین پیش از آسمان خلق و پس از آفرینش آسمان، گسترده شد؛ اما از نظر علامه طباطبایی، آفرینش و گسترده شدن زمین یکی است و پس از خلق آسمان رخ دادهاست. به گفته طبری، اختلاف مفسران به اختلاف در معنای «بعد ذلک» بازمیگردد.
برخی از علما، گسترده شدن زمین از کعبه را با یافتههای علمی سازگار دانسته و گفتهاند از آنجا که کعبه، بلندترین نقطه زمین بود، پس از فرونشستن آب، اولین نقطهای بود که ظاهر شد و سپس سایر نقاط زمین از زیر آب بیرون آمدند. عدهای از محققان معاصر نیز تلاش کردند این مطلب را با نظریات علمی همچون ریختشناسی زمین و نظریه اشتقاق واگنر توضیح و توجیه کنند.
بنابر بعضی روایات در این روز وقایعی همچون فرود آمدن کشتی نوح بر کوه جودی، تولد حضرت ابراهیم(ع) و حضرت عیسی(ع) و نزول نخستین رحمت خدا بر حضرت آدم(ع) به وقوع پیوستهاست. دحو الارض در فرهنگ اسلامی از روزهای بافضلیت شناخته میشود و اعمالی همچون غسل، روزه و نماز در آن سفارش شدهاست.
#حکایات_فـرزانگان 👇
⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━ @PHarzanegan━━🚥
بگو آقا اگه اشتها نداری نخور،خنگ میشی 😊
امام صادق علیه السلام به عنوان بصری فرمودند : مبادا چیزی را بخوری که به آن اشتها نداری چون موجب حماقت و نادانی میشود
۲_تا گرسنه نشدی چیزی نخور
۳_ زمانی که غذای خوردی با نام خدا و حلال باشد .
#غذا
#امام_صادق
#عنوان_بصری
نذر #امام_زمان صلوات
حکایات فــــــــــــــــرزانگان 👇
⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━ @PHarzanegan━━━🚥
#همسرانه
💠 زن و مرد در زندگی مشترک باید همراه یکدیگر باشند. هیچکدام از آنها معصوم نیستند و لذا ممکن است در زندگی، صفات و رفتارهای نامناسبی را در شرایط مختلف از خود نشان دهند.
💠 هر صفت زشت و یا اخلاق بد همسرتان را یک بیماری حساب کنید که برای اصلاح یا مدیریّت آن نیاز به همراهی با اوست. نگاهتان به او فرد بیماری باشد که نیاز به کمک و همراهی شما دارد نه بیماری که به حال خود رهایش کنیم.
💠 مهربانی، صبوری، تحریک نکردن صفات زشت همسر، تشخیص نیازهای بجای او در حین بیماری، نیّت خالص و نگاه اخروی از ملزومات و ویژگیهای یک همراه مریض است و البته مراجعه به مشاور متبحّر ، کمک فراوانی به شما و همسرتان میکند.
💠 از امروز نقش همراه را برای همسرتان ایفا کنید تا نتایج زیبای آن را ببینید.
نذر #امام_زمان صلوات
حکایات فــــــــــــــــرزانگان 👇
⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━ @PHarzanegan━━━🚥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معجزه آیت الکرسی
نذر #امام_زمان صلوات
حکایات فــــــــــــــــرزانگان 👇
⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━ @PHarzanegan━━━🚥
در زمان شاهعباس روزی طلبه جوانی که در اصفهان درس میخواند نزد شیخ بهایی آمد و گفت:
من دیگر از درسخواندن خسته شدهام و میخواهم دنبال تجارت و کار و کاسبی بروم، چون درسخواندن برای آدم، آب و نان نمیشود و کسی از طلبگی به جایی نمیرسد و بهجز بیپولی و حسرت، عایدی ندارد.
شیخ گفت:
بسیار خب! حالا که میروی حرفی نیست. فعلا این قطعه سنگ را بگیر و به نانوایی برو چند عدد نان بیاور با هم غذایی بخوریم و بعد هر کجا میخواهی برو، من مانع کسبوکار و تجارتت نمیشوم.
جوان با حیرت و تردید، سنگ را گرفت و به نانوایی رفت و سنگ را به نانوا داد تا نان بگیرد ولی نانوا او را مسخره نمود و از مغازه بیرون کرد.
پسر جوان با ناراحتی پیش شیخ بهایی برگشت و گفت:
مرا مسخره کردهای؟ نانوا نان را نداد هیچ، جلوی مردم مرا مسخره کرد و به ریش من هم خندید.
شیخ گفت:
اشکالی ندارد. پس به بازار علوفهفروشان برو و بگو این سنگ خیلی باارزش است، سعی کن با آن قدری علوفه و کاه و جو برای اسبهایمان بخری.
او دوباره به بازار رفت تا علوفه بخرد ولی آنها نیز چیزی به او ندادند و به او خندیدند. جوان که دیگر خیلی ناراحت شده بود، نزد شیخ آمد و ماجرا را تعریف کرد.
شیخ بهایی گفت:
خیلی ناراحت نباش. حالا این سنگ را بردار و به بازار صرافان و زرگران ببر و به فلان دکان برو و بگو این سنگ را گرو بردار و در ازای آن، صد سکه به من قرض بده که اکنون نیاز دارم.
طلبه جوان گفت:
با این سنگ، نان و علوفه ندادند، چگونه زرگران بابت آن پول میدهند؟
شیخ گفت:
امتحان آن که ضرر ندارد.
طلبه جوان با اینکه ناراحت بود، ولی با بیمیلی و به احترام شیخ به بازار صرافان و جواهرفروشان رفت و به همان دکانی که شیخ گفته بود، رفت و گفت:
این سنگ را در مقابل صد سکه به امانت نزد تو میسپارم.
مرد زرگر نگاهی به سنگ کرد و با تعجب، نگاهی به پسر جوان انداخت و به او گفت:
قدری بنشین تا پولت را حاضر کنم.
سپس شاگرد خود را صدا زد و در گوش او چیزی گفت و شاگرد از مغازه بیرون رفت.
پس از مدت کمی شاگرد با دو مامور به دکان بازگشت. ماموران پسرجوان را گرفتند و میخواستند او را با خود ببرند.
او با تعجب گفت:
مگر من چه کردهام؟
مرد زرگر گفت:
میدانی این سنگ چیست و چقدر میارزد؟
پسر گفت:
نه، مگر چقدر میارزد؟
زرگر گفت:
ارزش این گوهر، بیش از ۱۰هزار سکه است. راستش را بگو، تو در تمام عمر خود حتی هزار سکه را یکجا ندیدهای، چنین سنگ گرانقیمتی را از کجا آوردهای؟
پسر جوان که از تعجب زبانش بند آمده بود و فکر نمیکرد سنگی که نانوا با آن نان هم نداده بود، این مقدار ارزش داشته باشد، با لکنتزبان گفت:
به خدا من دزدی نکردهام. من با شیخ بهایی نشسته بودم که او این سنگ را به من داد تا برای وامگرفتن به اینجا بیاورم. اگر باور نمیکنید با من به مدرسه بیایید تا به نزد شیخ برویم.
ماموران پسر جوان را با ناباوری گرفتند و نزد شیخ بهایی آوردند. ماموران پس از ادای احترام به شیخ بهایی، قضیه مرد جوان را به او گفتند.
او ماموران را مرخص کرد و گفت:
آری این مرد راست میگوید. من این سنگ قیمتی را به او داده بودم تا گرو گذاشته، برایم قدری پول نقد بگیرد.
پس از رفتن ماموران، طلبه جوان با شگفتی و خنده گفت:
ای شیخ! قضیه چیست؟ امروز با این سنگ، عجب بلاهایی سر من آوردهای! مگر این سنگ چیست که با آن کاه و جو ندادند ولی مرد صراف بابت آن ۱۰هزار سکه میپردازد.
شیخ بهایی گفت:
مرد جوان! این سنگ قیمتی که میبینی، گوهر شبچراغ است و این گوهر کمیاب، در شب تاریک چون چراغ میدرخشد و نور میدهد. همان طور که دیدی، قدر زر را زرگر میشناسد و قدر گوهر را گوهری میداند. نانوا و قصاب، تفاوت بین سنگ و گوهر را تشخیص نمیدهند و همگان ارزش آن را نمیدانند.
وضع ما هم همین طور است. ارزش علم و عالم را انسانهای عاقل و فرزانه میدانند و هر بقال و عطاری نمیداند ارزش طلب علم و گوهر دانش چقدر است و فایده آن چیست. حال خود دانی، خواهی پی تجارت برو و خواهی به تحصیل علم بپرداز.
پسر جوان از اینکه می خواست از طلب علم دست بکشد، پشیمان شد و به آموزش علم ادامه داد تا به مقام استادی بزرگ رسید.
نذر #امام_زمان صلوات
حکایات فــــــــــــــــرزانگان 👇
⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━ @PHarzanegan━━━🚥