eitaa logo
پژوهشکده فلسفه و کلام
1.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
83 ویدیو
159 فایل
پایکاه اینترنتی: http://phil.theo.isca.ac.ir صفحه اختصاصی آپارات: http://www.aparat.com/phil.theo ارتباط با مدیر کانال: @Znsadr
مشاهده در ایتا
دانلود
یادداشتی از دکتر نصرالله حکمت ⭕️ عاشورا نهری از نور ، در ظلمت شب تاریخ (۱) : 🌑 رویداد فراتاریخی السلام علیک یا اباعبدالله باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است واقعهٔ کربلا رویدادی فراتاریخی است . همهٔ رخدادهای تاریخی ، زندانیِ زمان و مکان ، و تابع صحت و سقمند . هر رویداد تاریخی را اگر از زمان و مکان خاصش خارج کنیم، معنای خود را از دست می‌دهد و انگار واقع نشده است . از این رو پژوهش‌های تاریخی ، روش متناسب با خود را دارد و می‌خواهد وقایع تاریخی را در زمان و مکانشان ، و دقیقا همان‌گونه که رخ داده است بیابد و صحت و سقم آن‌ها را معلوم کند . اما رویداد فراتاریخی ، وضعیتی برونْ‌تاریخی دارد و در محبس هیچ زمان و مکان خاصی گرفتار نیست . چنین رویدادی محدوده‌های زمانی و مکانی را درمی‌نوردد و فارغ از هر حد و مرزی ، پیام خود را به گوش هر کس بخواهد بشنود ، می‌رساند و در آن‌سوی صحت و سقم ، و صدق و کذب قرار دارد . واقعهٔ عاشورا هرچند در روزی خاص و در سرزمینی خاص ، رخ داده اما شکوه و عظمت ، و قدرت پیامش چنان است که در حصار جغرافیا و تاریخ ، محدود نمانده ، از همهٔ مرزها عبور کرده و امروز به دست ما رسیده است . بنابراین ما نمی‌توانیم صرفا با روش‌ها و معیارهای مطالعات تاریخی ، به بررسی و قرائت عاشورا بپردازیم . امروز کسان بسیاری هستند که پاره‌ای از جزئیات واقعهٔ کربلا را زیر سؤال می‌برند ؛ اما توجه ندارند که این جزئیات ، هیچ اهمیتی ندارد و بود و نبود آن‌ها نمی‌تواند این رخداد فراتاریخی را به رویدادی تاریخی تبدیل کند . توصیه‌ام به دلدادگان حضرت محبوب ، اباعبدالله الحسین علیه السلام این است که این واقعه را تاریخی نبینند و خود را مشغول جزئیات نکنند و در باب صحت و سقم آن‌ها ذهنشان را گرفتار تردید و شبهه ننمایند . برای کسانی که این واقعه‌را صرفا تاریخی می‌بینند و از این راه می‌خواهند اصل آن را زیر سؤال ببرند و مخدوش کنند ، شما هر مقدار رفع شبهه کنید ، شبهات و تردید‌ها و سنگ‌اندازی آنان افزایش می‌یابد . ⭕️ عاشورا ، نهری از نور است که در ظلمت ستبر شب تاریخ ، جریان یافته و اینک نرم و آرام ، دل تاریکی‌ها را می‌شکافد و پیش می‌رود . دکتر نصرالله حکمت @nasrollahhekmat @bashgahandishe
🔵 از منبر طلبه‌ها تا منبر مدّاح‌ها ✍ مهراب صادق‌نیا ✅ مرحوم خسرو شکيبايي در فيلم دل‌شکسته: دیالوگ ماندگاری دارد: " قبلاً به اين يقه‌ها مي‌گفتند يقه آخوندي. اما امروز مي‌گن يقه‌ی ديپلماتي. حالا معلوم نيست آخونداي ما ديپلمات شدن يا ديپلمات هاي ما آخوند." ✅ سال‌ها پیش که قرار بود سیاست دینی بشود، سیاست‌مداران یقه‌ی طلبه‌ها را بردند. از آن پس هر وقت سیاست‌مدارانی برای مردم دشواری می‌آفرینند، این طلبه‌ها هستند که به دلیل شباهت یقه‌ی پیراهنشان با یقه‌ی پیراهن آن‌ها "ناسزا" می‌شنوند. ✅ حالا هم چند دهه است که به بهانه‌ی دینی شدن صنعت مدّاحی، طلبه‌ها منبرشان را به مدّاح‌ها داده‌اند، و آنان چشم می‌بندند و زبان می‌گشایند و هر رطب و یابسی را به نام دین به خورد مردم می‌دهند. بعید نیست که از این پس هر وقت خرافه‌ای گریبان مردم را گرفت، این طلبه‌ها باشند که به دلیل شباهت منبرشان با منبر مدّاح‌ها، ناسزا بشنوند. ۹۷/۶/۲۲ @sadeghniamehrab
🔵چهار تفسیر از واقعه عاشورا و موانع درس آموزی آن 🔻پس از بنیانگذاری صفویه ، واقعه ای تلخ در تاریخ تشیع رخ داد و درس آموزی از قیام کربلا، تا حد زیادی فراموش شد. امروزه ما از این واقعه درس نمی آموزیم، بلکه هر کدام صرفا می کوشیم تفسیری از این واقعه به دست دهیم. چهار مورد از این تفاسیر بدین شرح است: 1️⃣اولین تفسیر، خوانش اسطوره ای از این واقعه است. این تفسیر که در آثار بسیاری از عرفا و حتی افراد غیرعرفانی، به کرّات مشاهده شده است، گویی نوعی به رخ کشیدن خداوند است و انواع بسیار دارد. یکی از موارد این تفسیر چنین است: می دانیم که در زمان آفرینش انسان، فرشتگان به خداوند اعتراض کردند و خداوند فرمود که من چیزی می دانم که شما نمی دانید. بر اساس این رویکرد، واقعه کربلا به آن سبب روی داد که خداوند به فرشتگان نشان دهد که از سلاله آدم و حوا، چنین انسان بزرگ و یاران وفاداری به دنیا آمده اند و اعتراض اولیه فرشتگان نادرست بوده است. 2️⃣نمونه دوم، تفسیری است که به الهیات دنیوی مربوط می شود. بر اساس این تفسیر، التزام به اسلام را تنها می توان از راه عزاداری نشان داد. پس عزاداری ما در این دنیا توجیه دارد. از این رو، امام حسین، متناسب با وقایع کربلا واکنشی نشان دادند تا بهانه ای برای عزاداری و اشک ریختن ما شود. 3️⃣نمونه سوم که من نام آن را تفسیر الهیاتی اخروی گذاشته ام، مدعی است که واقعه کربلا، به آن دلیل رخ داد که ما در آخرت، شفیعی برای گناهان خود داشته باشیم و از کیفر آنچه در دنیا کرده ایم، به وسیله تمسک به این بزرگان رها گردیم. این تفسیر، کاملا مطابق با تفسیری است که مسیحیان، از بر صلیب شدن حضرت عیسی بدست داده اند. نزد این افراد، مسیح با بر صلیب کشیده شدن، کفاره گناهان بشریت را داد و انسان ها برای بهره مند شدن از این کفاره بخشی، باید معتقد باشند که عیسی مسیح، به این جهت بر صلیب رفته است که کفاره کشی کند. این تفسیر نادرست، از زمان صفویه به میان آمده است. 4️⃣تفسیر چهارم، تفسیری است کاملا مصلحت اندیشانه و سیاسی. بنا بر این تفسیر، امام حسین قیام کرد، برای آنکه بعدها کسانی بتوانند کنش های خود را با وقایع کربلا شبیه سازی کنند. این تفسیر در ایران معاصر بسیار رایج است. برای مثال بارها شنیده ایم که وقتی می پرسیم چرا آیت الله بروجردی در برابر رژیم شاه قیام نکرد؟ پاسخ می دهند که چون به روش امام حسن عمل کرد. و وقتی می پرسیم که چرا امام خمینی قیام کرد؟ پاسخ می دهند که زیرا به روش امام حسین عمل کرده است. پس هر دوی این اعمال و رویه ها صحیح است. اما این شیوه، صرفا سبب می شود که از تبیین های دقیق علمی، سیاسی و تاریخی شانه خالی کنیم.این نحوه ی تحلیل، مانند آن است که کسی بگوید: مصطفی، تو چرا انقدر زشتی؟ و من پاسخ دهم که سقراط را می شناسی؟ من شباهت به سقراط دارم. در این پاسخ، من به حکمت و شیوه ی تعمق و تحلیل و قانون دوستی و سایر خصایل سقراط کاری ندارم. بلکه تنها می گویم که من زشتم و در نظر بگیرید که بزرگانی نیز در تاریخ زشت بوده اند. اما اگر سقراط بودنِ سقراط، به جهت زشتی اش بود، ما سقراط های بسیاری در تاریخ داشته ایم. 🔻چنان که واضح است، چه ما این تفسیرها را درست بدانیم و چه نادرست، هیچ درس آموزنده ای در آنان وجود ندارد.برای آنکه ما از واقعه عاشورا درس بیاموزیم و آن قیام را، صرفا به عنوان یک مورخ مطالعه نکنیم، لازم است سه مرحله را پشت سر بگذاریم. 1️⃣مرحله اول، توصیف واقعه است. یعنی در ابتدا باید بدانیم که در سال 61 هجری، واقعا چه رخ داده است. اما صرف توصیف واقعه، درس آموزی نخواهد داشت. 2️⃣مرحله دوم آن است که پس از این توصیف، ببینم آن واقعه، به چه علت رخ داده است و واقعه را تبیین کنیم. برای مثال در نظر بگیرید که من بگویم پسر من در کنکور قبول شده است. شما از این دانسته، نمی توانید درس آموزی کنید. اما اگر بگویم علت قبول شدن پسر من در کنکور فلان چیز بوده است، دیگر می توان از آن درس آموخت. پس در مورد ائمه هم باید گفت که چرا امام حسن صلح کرد و چرا امام حسین تا زمان زنده بودن معاویه به این صلح ادامه داد اما پس از آن، از صلح سر باز زد. 3️⃣پس از توصیف و تبیین، به مرحله سوم می رسیم که استنباطِ توصیه و تجویز است. از طریق این توصیه هاست که میتوان فهمید در شرایط کنونی، چه کاری را باید انجام داد. در این صورت است که می توان گفت ما داریم از امام حسین پیروی می کنیم. 🔻اما در مورد واقعه کربلا، ما در هر سه مرحله دچار مشکل هستیم. 1️⃣اولا چنان که مورخان گفته اند، واقعه کربلا بسیار مبهم تر از چیزی است که امروزه گفته می شود. امروزه به نظر می رسد که تمام وقایع پیش آمده در این واقعه، با جزئیات فراوان در دست است و گویی با هزاران دوربین فیلم برداری، ضبط شده است؛ به طوری که حتی صحنه های وداع، حالات چهره، حرکت سر و بسیاری از جزئیات دیگر هم موجود است. (ادامه)👇👇👇
(ادامه)👇👇👇 🔻اما باید توجه داشت که با دستور عمر، در زمان خلافتش و تا یک قرن پس از آن، کتابت ممنوع بود. زیرا می پنداشتند که «کتاب خداوند برای ما کافی است». علاوه بر آن، تعداد کسانی که خواندن و نوشتن بلد بودند هم در آن زمان بسیار کم بود. پس مسلمات واقعه کربلا، بسیار اندک است. 2️⃣مشکل دوم آن است که بسیاری، در تصویر این واقعه، آن را به سود خود در می آورند. در این میان، مورخان معدودی سعی کرده اند وقایع را به نحو معقول بازخوانی کنند، اما عموما به عنوان افراد منحرف و کج اندیش طرد شده اند. همچنین علمای ما، توصیف راویان غیرشیعه را نمی پذیرند اما اتفاقا هرچه تنوع راویان بیشتر باشد، سخن معتبرتر خواهد بود. درواقع در تاریخ، تعداد راویان، به اندازه تنوع آنها مهم نیست. زیرا هرچه تنوع بیشتر شود، امکان نفع مشترک و غرض ورزی پایین می آید. آنچه ذکر شد، تنها چند مورد از موانعی است که در مقام توصیف قیام کربلا وجود دارند. 🔻اما فرض کنید که ما توصیف کامل را در دست داریم و اکنون می خواهیم به تبیین و توضیح علت ماجرا بپردازیم. در اینجا هم موانعی وجود دارد. 1️⃣نخست آنکه باید بدانیم تبیین، نیازمند دلیل است. یکی از بزرگترین مشکلات ما در باب تبیین واقعه کربلا، تکرار تبیین های بی دلیل است. و این تبیین ها در زمان صفویه به اوج خود رسید. صفویه از تشیعی که ناب و پاک و پاکیزه بود، برای تثبیت قدرت خود استفاده کرد و آن را آلود. 2️⃣مشکل دوم آن است که در تبیین نمی توان از نظریه ی «نور واحد بودن ائمه» استفاده کرد. بسیاری از افراد، در جواب این سوال که چرا امام حسن جنگ نکرد، می گویند اگر او در زمان امام حسین بود جنگ می کرد و برعکس. زیرا ائمه اطهار، نور واحدند. اگر این آموزه صحیح باشد، بدان معنا نیست که هیچ اختلافی میان امامان وجود نداشته و علایق شخصی، ذوق و سلیقه زیبایی شناختی آنان و شیوه سیاست ورزی شان هم یکسان بوده است. نور واحد بودن، تفاوت بین آدمیان را رد نمی کند. این تفاوت ها، در زندگی ائمه و شیوه مراوده آنان با حاکمان زمان خود نیز مشخص است. 3️⃣نکته بعدی آن است که باید دانست هدف با نتیجه متفاوت است. اگر فردی کاری را انجام داد و به نتیجه ای انجامید، نمی توان مدعی شد که هدفِ فرد، هم همان نتیجه ی بدست آمده بوده است. لزوما هدف بر نتیجه انطباق ندارد و نمی توان از نتیجه کار کسی، هدف او را استنتاج کرد و یا از هدف او، نتیجه عملش را دریافت.از آنکه نتیجه کار امام حسین در واقعه کربلا، الف بوده، نمی توان نتیجه گرفت که هدف آن حضرت هم، الف بوده است. این تمایز را در همه موارد می توان دید. مگر پیامبر اسلام در بسیاری از جنگ ها شکست نخوردند؟ اما ایشان به هدف پیروزی در آن جنگ ها شرکت کرده اند. 4️⃣مسئله دیگر، رویکرد ما به این واقعه است. در اسلام و در میان متکلمان سنی، دو شاخه پدید آمده است: اشاعره و معتزله. اختلافِ مهمِ میان این دو جریان، در نسبتی است که میان خداوند و اخلاق برقرار می دانند. معتزله معتقدند که خداوند کاری را انجام می دهد که خوب است. در برابر، اشاعره می گویند کاری خوب است که خداوند انجام می دهد.معتزله معتقدند انسان، بدون کمک خدا و پیغمبران و صرفا به واسطه ی عقل خود، می تواند خوبی و بدی را از هم تمیز دهد. اما اشاعره بر این باورند که اگر خداوند و پیامبرانش نبودند، ما نمی توانستیم کارهای خوب و بد را تشخیص دهیم. معتقدین به این رویکرد، تصریح می کنند که اگر در قیامت خدا سلمان را به جهنم و ابوجهل را به بهشت برد، می فهمیم کار خوب همین بوده است. 🔻ما شیعیان در این مسئله و بسیاری از مسائل دیگر، حق را به معتزله دادیم و کلام ما بیشتر معتزلی است تا اشعری. اما همانطور که استاد مطهری ذکر کرده اند، ما به ظاهر معتزلی هستیم، اما در باطن، چنان رفتار می کنیم که گویا عقل بشر خوب و بد را تشخیص نمی دهد.سخن شهید مطهری در باب نسبت ما با خداوند است و من می خواهم این را در مورد نسبت ما با ائمه نیز تعمیم دهم. به باور من، ما شیعیان، نسبت به ائمه مان هم اشعری هستیم. زیرا برای مثال می گوییم هر کاری که امام حسین انجام داده است، چون او انجام داده، خوب است؛ نه آنکه کار چون خوب بود، امام حسین انجام داد. این تلقیِ اشعری مآبانه، سبب می شود که ما وقتی نقلی از زندگی ائمه می شنویم، نپرسیم چرا ایشان چنین کرده اند. زیرا صرفا چون چنین کرده اند، پس خوب است. اما برای درس آموزی، باید به دنبال این «چرایی ها» بود. 🍏مصطفی ملکیان،سخنرانی روز عاشورا،بنیاد زینب،سال 93 @mostafamalekian
✍گفتمان تفكيكي‌ها، گفتمان ارعاب و مرعوب كردن است. 🈯️محسن آزموده ✅هجمه عليه فلسفه، چنان كه در گفت وگوي حاضر تاكيد مي شود، عمري به درازناي خود اين شاخه از معرفت بشري دارد، به دلايل و انحاي گوناگون. داستان فلسفه در فرهنگ و تمدن ما نيز از اين مخالفت ها و ستيزها مبرا نبوده است. مكتب تفكيك، جرياني معرفتي در يك صد سال اخير است كه با ادعاي تمايزگذاري ميان فلسفه و عرفان و دين به مخالفت صريح با فلسفه مي پردازد و آن را دست كم در شناخت معارف ديني ناتوان مي داند. به روايت استاد محمدرضا حكيمي، انديشمند معاصر ايراني و از پيروان اين مكتب، سرسلسه دار تفكيكي ها محمدمهدي غروي اصفهاني، مشهور به ميرزا مهدي اصفهاني از فقهاي اصولي معاصر شيعه است و نام هايي چون شيخ مجتبي قزويني، سيدموسي زرآبادي، ميرزا جواد تهراني، شيخ محمود حلبي و... از پيروان اين مكتب هستند. تفكيكي ها چه مي گويند؟ علت مخالفت شان با فلسفه چيست؟ چه دلايلي براي ادعاي خود عرضه مي كنند؟ آيا امروز نيز در ميان ما حضور دارند؟ نسبت تفكيكي هاي جديد با نسل هاي پيشين در چيست؟ سيدحسن اسلامي اردكاني، استاد تمام فلسفه و مدير گروه فلسفه اخلاق دانشگاه اديان و مذاهب، سال هاست كه به نقد و رويارويي با انديشه هاي تفكيكي مشغول است و اخيرا نيز مجموعه اي از مقالات و گفتارهايش در اين زمينه در كتابي با عنوان «سوداي تفكيك» از سوي نشر كرگدن منتشر شده است. به همين مناسبت كوشيديم پرسش هاي فوق را با او در ميان بگذاريم. ادامه در سایت پژوهشکده مطالعه کنید http://yon.ir/O3LRq ||
✍نشست تخصصی «مبانی صدرایی تشکیک در تجرد، مجردات، توابع و ثمرات فلسفی و کلامی آن» به همت مجمع عالی حکمت اسلامی مشهد، برگزارمی‌شود. 🈯️دومین نشست تخصصی «مبانی صدرایی تشکیک در تجرد و مجردات و توابع و ثمرات فلسفی و کلامی آن» به همت مجمع عالی حکمت اسلامی مشهد، برگزارمی‌شود. این نشست با ارائه عباس جوارشکیان، استاد حوزه و دانشگاه برپا می شود. ⚛نشست تخصصی «مبانی صدرایی تشکیک در تجرد، مجردات و توابع و ثمرات فلسفی و کلامی آن» دوشنبه ۲۶ شهریورماه از ساعت ۱۷ تا ۱۹ در سالن اجتماعات مجمع عالی حکمت اسلامی مشهد واقع در نبش خیابان سناباد ۳۳، پلاک ۳۰۷ برگزار می‌شود. | |مجمع_عالی_حکمت @philtheo
#نشست_علمی |#پژوهشکده_فلسفه_وکلام |مجمع_عالی_حکمت
✅jتوسط بنیاد حکمت اسلامی صدرا؛ ✳️کارگاه تربیت مربی فلسفه و کودک برگزار می‌شود ✅دوره یک روزه تربیت مربی (سطح مقدماتی) توسط گروه فلسفه و کودک بنیاد حکمت اسلامی صدرا برگزار می‌شود. ♈️هزینه این دوره یکروزه ۱۰۰هزار تومان است و در ۱۴ شهریور از ساعت ۹ الی ۱۴ به نشانی بزرگراه رسالت، روبروی مصلی، مجتمع امام خمینی، بنیاد حکمت اسلامی صدرا برپا می‌شود. ✍علاقه‌مندان می‌توانند جهت ثبت‌ نام تا تاریخ ۱۰ شهریورماه با روابط عمومی دفتر فلسفه و کودک به شماره ۹ـ ۸۸۷۳۴۶۸۶ داخلی ۱۲۸، ۰۹۳۳۶۳۴۷۸۸۷ تماس حاصل کرده و وجه ارسالی خود را به شماره کارت ۶۰۳۷۹۹۷۱۷۶۶۲۵۵۲۴ به نام زهره حسینی واریز کنند و عکس رسید آن را به پیام‌رسان سروش ۰۹۳۳۶۳۴۷۸۸۷ ارسال کنند. | https://eitaa.com/philtheo
⚡️جریان حوزه یک جریان بشری است و خالی از عیب نیست ⚡️تضعیف مرجعیت به تضعیف دین‌داری و تضعیف وحدت ملی منجر می‌شود ✔️ابوالقاسم علیدوست استاد درس خارج حوزه علمیه قم🔻 🔹پاسداری از مرجعیت شیعه به دلیل کارکردی است که مرجعیت در نظام فقهی شیعه داشت؛ چون مرجع در طول تاریخ هم مرجع دینی مردم بوده به این معنی که مردم، شریعت و احکام را از او می گرفتند، هم مرجع تظلم خواهی و پناهگاه مردم بوده است. 🔹مرجعیت در کشور ایران حتی مایه وحدت ملی بوده است یعنی گاهی اوقات تنها مرجع شیعیان نبود بلکه مرجع ملت بود و اهل سنت، مسیحیان، زرتشتیان و دیگر ادیان و مذاهب به عنوان اعضای یک ملت به آنها مراجعه می کردند. 🔹اگر ما کارکرد مرجعیت را در این سه محور(مرجعیت دینی، تظلم خواهی و وحدت ملی) تعریف کنیم، به ضرورت صیانت از مرجعیت پی می بریم یعنی اگر کارکرد مرجعیت، کارکرد اساسی است طبیعتاً صیانت از مرجعیت هم یک حرکت اساسی است. 🔹تضعیف گاهی به وسیله گروه های سفیه و کم خرد و گاهی توسط ماموران دشمن به انجام رسیده است، اگر مرجعیت را به عنوان نهادی در راس هرم ببینیم که مایه وحدت و آرامش خاطر مردم و انسجام ملی است اگر تضعیف شد همه اینها آسیب خواهد دید. 🔹اگر مرجعیت تضعیف شود، یا مردم باید از دین دست بردارند که خیلی موارد این چنین می شود یا به فرقه های انحرافی و عرفان های کاذب روی می آورند که خطرش از دست برداشتن از دین کمتر نیست.در هر صورت تضعیف مرجعیت، تضعیف دین مردم را به دنبال دارد و در کشوری مانند ایران سبب تضعیف وحدت ملی مردم است. 🔹متاسفانه در مقطع بحران مصرف نظریه های تولید شده قرار داریم یعنی همواره صحبت از نوآوری و نظریه پردازی می زنیم اما کسی صحبت از این نمی کند که چقدر از این نوآوری ها و نظریه ها استفاده شده است. 🔹در این زمینه تفاوتی بین حوزه و دانشگاه نیست، در این ۴۰ سال چه در حوزه و چه در دانشگاه تولید نیرو و نظریه داشتیم اما عموم اینها مبتلا به حجاب معاصرت است حالا اینها فوت کنند، صدسالی بگذرد تا مطرح شوند، بنابراین تبیین خدماتی که صورت می گیرد از طریق معقول نه غوغاسالاری اولین کاری است که به نظرم باید انجام بگیرد. 🔹جریان حوزه یک جریان بشری است و جریان بشری هم خالی از عیب نیست مگر اینکه همه کاره آن معصوم باشد که کسی این ادعا را ندارد. جریانات بشری از آنجا که معصوم نیست باید همواره خود را پایش و آسیب شناسی و نقد کند، از نقد هراس نداشته باشد بلکه باید به گذشته خود نگاه کند بنابراین به نظرم باید نقد مشفقانه صورت گیرد و این باعث تکامل می شود. @namehayehawzavi
✨دیدار مسئولان برگزاری همایش «تصوف؛ شاخصه‌ها و نقدها» با آیت الله العظمی نوری همدانی 📑 و ارائه گزارش رئیس همایش،حجة الاسلام والمسلمین دکترمحمدتقی سبحانی. 📆 دوشنبه ۲۶شهریور۹۷ 📱 t.me/mtsobhani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیدار مسولان همایش تصوف با آیت الله العظمی نوری همدانی
دیدار مسولان همایش تصوف با آیت الله العظمی نوری همدانی