eitaa logo
پژوهشکده فلسفه و کلام
1.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
82 ویدیو
158 فایل
پایکاه اینترنتی: http://phil.theo.isca.ac.ir صفحه اختصاصی آپارات: http://www.aparat.com/phil.theo ارتباط با مدیر کانال: @Znsadr
مشاهده در ایتا
دانلود
دیدار مسولان همایش تصوف با آیت الله العظمی نوری همدانی
دیدار مسولان همایش تصوف با آیت الله العظمی نوری همدانی
دیدار مسولان همایش تصوف با آیت الله العظمی نوری همدانی
استاد حسن انصاری در کانال تلگرامیش نوشت: دو نکته درباره متن زیارت عاشوراء من قبلا درباره اصالت متن زیارت عاشوراء نوشته ام. اینجا لازم نیست آن را تکرار کنم. صرفا دو نکته را در اینجا به اختصار تمام عرض می کنم: نکته نخست این است که چنانکه قبلا گفته ام باید متن این زیاتنامه را به عنوان مرامنامه شیعیان در دوره اموی و اوائل عصر عباسی دانست. این متن بازتاب دهنده باورها و اندیشه های ضد اموی شیعیان است در دورانی که یاد و خاطره قیام امام حسین (ع) در دل و ضمیر شیعیان به عنوان موتور محرک بر علیه سلطه امویان به کار گرفته می شد و مایه وحدتبخشی به جامعه شیعه بود. امویان ایدئولوژی قدرت پرستانه خود را تحت پوشش اندیشه وحدت جماعت و خلافت اللهی قرار داده بودند و متن زیارت عاشوراء با ادبیاتی برخاسته از عمق متون دینی هم امویان و مذهبشان را به چالش می کشد و هم با اشاره های مکرر به آل محمد مذهب بدیل را نشان می دهد و وحدت بر حول آل محمد را تبلیغ می کند. دو گانه آل محمد و آل ابو سفیان و معاویه در این متن از همینجا ریشه می گیرد. لعن های این متن را هم باید در همین چارچوب دید و فهمید. نکته دوم: متن زیارت عاشوراء متنی است که تداوم و مشروعیت اندیشه مذهبی و مبانی فکری و دینی و سیاسی بنی امیه را نشانه گرفته است. یزید در این متن تنها یک نام است و در پشت آن کل نظام فکری و دینی امویان و مبلغان فکری آنان و فقیهان و قاضیان سلطه پرست دوران بنی امیه را تداعی می کند. به درستی نشان می دهد که قتل فرزند پیامبر با چه مبانی مذهبی و با چه انحرافی در دین ممکن شد و توجیه یافت و چه کسانی درصدد مشروعیت بخشی به آن بودند. کربلا خلق الساعه پیش نیامد. نتیجه روندی پنجاه ساله بود که در آن سلطه خلیفگان و مبانی بیعت و وحدت جماعت در حول او بر قرآن و سنت پیامبر ارجحیت پیدا کرد و دین ابزار قدرت شد. مسئله متن زیارت عاشوراء مسئله دو نگاه به دین است. این متن منطق احیای دین که بنمایه اصلی هدف امام حسین در عدم قبول بیعت با یزید بود را برآفتاب می کند و دوگانگی منطق دینی بنی امیه را که بر پایه سنت جماعت و بیعت و ادعای خلافت اللهی استوار بود با منطق آل محمد نشان می دهد. با توجه به محتوای سیاسی چنین پیامی در دورانی که این متن تدوین شده ( اوائل سده دوم قمری) است که باید اشارات این متن و توجه به نام ها و تأکیدها را در آن فهمید. به همین دلیل است که معتقدم متن زیارت عاشوراء مرامنامه سیاسی و مذهبی شیعیان در سده دوم قمری بوده است.
نگاهی به اندیشه‌های کلامی محمود نوروزی نشر امید صبا/ چاپ اول ۹۷/ ۱۴۵۰۰ تومان/ رقعی شومیز/ ۱۴۰ صفحه @philtheo
ای اهل حرم میر و نیامد سقای حرم میر و نیامد 🌑 فرا رسیدن تسلیت باد🏴 📡 @philtheo
💔🏴 امام رضا (ع): ‌ 💔 هرکس روز ، روز سوگواری، اندوه و گریه اش باشد، خداوند عزّوجل روز قیامت را روز شادی و سُرور او قرار می دهد. ‌ علل الشرایع، ص ۲۲۷ 📚 ‌ التماس دعای فرج😭💔 ‌ 👉 @philtheo
▫️مقاله‌های شایستهٔ خواندن (۴۸) 🔸اخلال‌گران نظامِ «سواد» 🔹دکتر حامد صفایی‌پور 🔹روزنامهٔ اصفهان زیبا، ۲۴ شهریور ۱۳۹۷ علیه باور عمومی سخن‌گفتن، قدری اغراق و شیطنتِ زبانی می‌خواهد. این روزها، همچنان، مثل روزهای قبل، باور عمومی و مُد زمانه این است که سواد و مدرک، جای اندیشیدن و درک را می‌گیرد. «روان‌شناس» کسی نیست که نظریات را از بَر کرده و «فیلسوف» کسی که «کتاب‌های فلسفه» را روزنامه‌وار یا رمان‌وار خوانده است. ای بسا «دکتر» که در مهد کودک ذهنش یک کودک کنج‌کاو و یک لذت کشف پیدا نمی‌شود. مدرک جای درک، و سواد جای اندیشیدن را نمی‌گیرد. شاید بهتر است بگویم: «سواد، بدون اندیشیدن شکل نمی‌گیرد.» «اطلاعات» می‌تواند در انبار ذهن ذخیره شود. «ذهنِ انباری» می‌تواند منبع احتکار اطلاعات باشد. ذهنِ انباری» مانند ورزشکاری که مواد نیروزا می‌خورد اما تحرکی ندارد. تحرک، اندیشیدن است و اندیشیدن، واژه‌ای کلّی برای همهٔ فعالیت‌هایی که ذهن به‌صورت ارادی و با تأمل انجام می‌دهد. تحلیل(/واکاوی) با همهٔ اقسام آن، تحلیل از طریق مقایسه، تحلیل از طریق بررسی پیشینهٔ موضوع، تحلیل از طریق بررسیِ موردی و غیره، از مهم‌ترین فعالیت‌های ذهن است. بدون تحلیل، به «ذهنِ انباری»، صفت تنبلی (خوردن و خوابیدن) نیز اضافه می‌شود. فریب آدم‌های پُراطلاعات را نخورید؛ وقتی همین آدم‌ها در موقعیت‌هایی چالشی در ارائه تحلیلی از موقعیت، پیشنهاد راه‌‌حلی برای برون‌‌رفت از مشکلات، ریشه‌یابی مسئله، توجه به جنبه‌های دیگر موضوع، ناتوان‌اند. «فریب» این است که در اثر خوش‌نامی و بزرگ‌نام‌شیداییِ این افراد، «تعریف سواد» در ذهن شما، به از بَر بودن نام چند نویسنده، سخن گفتن با لحن کتاب‌ها، Shift و Alt گرفتن در لابه‌لای حرف‌ها، از بَر خواندن جمله‌های بزرگان، پرداختن به ساختار زبانی و نوشتاری جملات به جای مضمون آنها تقلیل می‌یابد. با همان جدیتی که «تن آدمی شریف است به جان آدمیت»، بدل‌کاری و بزک‌کاری‌ها، کسی را به اهل نظر و اندیشه تبدیل نمی‌کند. علم، پیچیده به تحلیل و دقتِ‌نظر است. فردِ ناتوان در دریافت سرشت طوفانی و پیچیدهٔ علم، به انبارداریِ اطلاعات مشغول است. اطلاعات البته گاهی ارزشمند است، اما هر کالای ارزشمندی به ثروت و سرمایه تبدیل نمی‌شود. تنها اهل اندیشه‌اند که می‌توانند با جعبهٔ مدادرنگیِ شش‌رنگِ خود، نقاشی زیبایی بکشند. جعبهٔ مداد رنگیِ هفتادرنگ کسی را نقاش نمی‌کند. چه کنیم؟ قدری کار و بارمان را جدی‌تر بگیریم و به سطح حرفه‌ایِ آن نزدیک شویم. اصل را بر این بگذاریم که غالبا در پیرامون ما تنها نسخه‌های تقلبی دانش وجود دارند. به سراغ ریشه‌ها برویم و تنها منبع دانش خود را، نسخه‌های شفاهی قرار ندهیم. ما باید علم را به همان روشی که دانشمندان می‌آموزند، بیاموزیم. غرق شویم. کتاب‌ها را پیش از خواندن، بررسی، و با خواندن، حلاجی، و پس از خواندن، برای خود بازسازی کنیم. دانش را آنِ خود کنیم. نگویید ای بابا! چه کسی کتاب می‌خواند؟! بهتر که نمی‌خواند! خدمتِ کتاب‌نخوان‌های بی‌ادعا که بر عقل نیم‌بندِ اجتماعی خود متکی‌اند، به علم، بیش از «دانشگران نافرهیخته‌ای» است که جَهد بلیغ می‌کنند تا کالای قاچاق را از گمرک «فرزانگی و دانش» رد کنند. بدخاصیت، بدتر از بی‌خاصیت است. دانشگران نافرهیخته، اخلال‌گران نظام سوادند. آنها را به متن اندیشیدن خود نیاورید؛ به حاشیه برانید. ▫️پانوشت: [1] دانش‌گر (بر سیاق کارگر، رفته‌گر، آهن‌گر و ...) در این نوشته کسی که شغل او در پیرامون دانش است اما نحوهٔ اندیشیدن و سیرهٔ علمی و فکری او دانشمندانه و متأملانه نیست. ▪️صفایی‌پور، حامد (۲۴ شهریور ۱۳۹۷). «اخلالگرانِ نظام سواد». روزنامهٔ اصفهان زیبا: https://eitaa.com/philtheo
آیا امام حسین(ع) برای حکومت قیام کرد؟(استاد محمد تقی سبحانی) قسمت اول ۱.در سده معاصر این پرسش بارها به میان آمده و دیدگاه های گوناگونی را برانگیخته است. در این خصوص، دیدگاه روشنفکران دینی ایران و روحانیت همسو با آنان، از همه جالب‌تر و عبرت‌انگیزتر است؛ آنان که پیش از انقلاب، در فضای چپ مارکسیستی می‌زیستند، با تفسیر انقلابی‌منش از نهضت حسینی، نه تنها این حرکت را منحصر در یک قیام سیاسی می کردند بلکه همه حقائق دیگر عاشورا را به سود این نظریه به فراموشی می‌سپردند و یا به تیغ تحریف و تکذیب می‌بریدند. از میان این گروه، دکتر علی شریعتی و آقای صالحی نجف‌آبادی را به طور مشخص می توان نام برد. همین گروه، آن گاه که از عرصه کشتی جمهوری اسلامی پیاده گشتند و به فکر اصلاحات سیاسی افتادند، بنای تفسیر معکوس گذاشتند و از اساس هر گونه انگیزه سیاسی را در سیدالشهداء(س) انکار کردند و در افراطی‌ترین تحلیل، همه حرکت ایشان را در قالب یک «فرار از حکومت جور» به تصویر کشیدند. اینان بر این باورند که امام(ع) تنها به دلیل فشار حکومت برای بیعت بود که به پذیرش دعوت کوفیان برای تشکیل حکومت تن داد و در میانه راه نیز از این نیت بازگشت. در تفسیر کلاسیک از این گروه، پیام‌آوران الهی هرگز به دنبال به دست گرفتن حکومت نبودند و تنها اجرای قسط و عدالت را از حکومت های حاکم می خواستند. نمونه ایرانی این تفسیر در مهندس بازرگان( در سال‌های واپسین) و نسخه قدیمی‌تر آن در علی عبدالرازق مصری قابل پیگیری است. ۲.وجود عناصر حکومت در قرآن کریم و سیره پیامبر اسلام چنان است که جای انکار نمی گذارد که دولت‌سازی بر محور پیامبر اکرم، یکی از اصول رسالت اسلامی بوده است. این نکته را با شواهد فراوان، در نقدهائی که سنیان بر عبدالرازق و شیعیان بر بازرگان نوشته اند، به خوبی می توان دید. مطالعه کتاب «الدین و الدوله» از علی بن ربّن طبری(پزشک مسیحی در قرن سوم که استاد زکریای رازی بود و مسلمان شد و این کتاب را در حقانیت نبوت پیامبر اسلام نوشت) را توصیه می کنم که او مهم ترین شاهد بر همسانی موعود انجیل با شخصیت پیامبر را همین تلاش رسول الله(ص) برای تاسیس دولت می داند. تشکیل حکومت توسط پیامبر در مدینه کاملا در حالت اختیار بود و مقدمات شکل گیری آن را خود پیامبر با پیمانهای پیش از مدینه و از آغاز حضور در میان اهل یثرب، سبب شدند. دستورات قرآنی هم دقیقا در راستای حاکمیت ایشان در بین مسلمین است و با اثبات لزوم فرمانبرداری و افتراض طاعت، تنها فرمان ایشان را به عنوان فصل الخطاب در مدیریت اجتماعی می داند. این در حالی است که گزینه های دیگر نیز فراروی پیامبر بود و ایشان می توانستند با وانهادن حکومت به مردم، تنها اجرای عدالت و تحقق احکام را از آنان طلب کنند. ماجرای انتصاب امیرمومنان(ع) به مقام ولایت و موضوع جانشینی رسول خدا(ص) در واقعه غدیر و امثال آن، نیز بی گمان به حق خلافت برای امام معصوم می انجامد و تلاش ایشان برای دستیابی به این جایگاه را موجه و معقول می سازد. خلافت سیاسی هر چند همه هویت ولایت معصومان نبود اما به عنوان بخشی از این مقام و منصب، جزء جدائی ناپذیر اندیشه تشیع در سراسر تاریخ به شمار رفته است. ۳.اگر گرفتن خلافت اصلا در دستور کار امام حسین(ع) نبود، نباید دعوت کوفیان را برای حکومت در هیچ شرایطی می پذیرفت و از این کار به روشنی استنکاف می کرد، چرا که پذیرش دعوت نه تنها فشار سیاسی را بر امام(ع) سخت‌تر می ساخت و دستگاه خلافت را بیشتر بر علیه ایشان حساس می کرد، بلکه اساسا با هدف و برنامه امام در تنافی بود. شاهد دیگر بر این که امام حسین دعوت کوفیان را تحت فشار و به اجبار نپذیرفت، این که امام سجاد(ع) و امامان بعدی در همین تنگنای سیاسی بودند ولی دعوت مکرر شیعیان را نپذیرفتند و با مماشات با خلیفگان، سرمایه های شیعه را برای تربیت انسانِ تراز و ساختن آینده ای پرتوان‌تر ذخیره کردند. برعکس، این زیدیان و حسنیان بودند که به این دعوت ها پاسخ مثبت می دادند و برای سرنگونی سران خلافت و تشکیل حکومت دینی، ستیز و پیکار می کردند. ۴.اجمال مدعای ما که با همه مدارک تاریخی نیز راست می‌آید، آن است که اهل بیت(ع) تا حدوث واقعه عاشورا، پروژه بازگرداندن خلافت به مدار اصلی و گرفتن حق ولایت سیاسی خود(که به منظور اصلاح امت رسول الله(ص) بود) را در دستور کار خود داشتند و هر زمان که شرایط را مناسب می دیدند، بدان قیام می کردند و اما پس از یاس از همراهی مردم(حضور حاضر و وجود ناصر) با تحریم «دولت جور و غاصب» و مبارزه منفی با آن، به احیای سنت نبوی در قالب شکل دهی به یک «جامعه محدود و مطلوب»(شیعه) و در واقع تاسیس یک «دولت مقدور» بسنده کردند و بدین ترتیب، ولایت جامعه مومنان در صورتی دیگر غیر از حکومت سیاسی ادامه یافت. @philtheo
آیا امام حسین(ع) برای حکومت قیام کرد؟(استاد محمد تقی سبحانی) قسمت دوم ۵. البته این برداشت شیعه از امامت که حکومت را جزئی از اصل ولایت (و البته نه مهم‌ترین عنصر ولایت و نه جزء تعطیل‌ناپذیر از آن) می داند، با برداشت های معاصر که همه اسلام و ولایت را در حکومت خلاصه می کنند و برای حفظ نظام سیاسی، همه چیز و همه کار را مجاز و مشروع می دانند، فاصله بسیار دارد. حکومت در اندیشه قرآن کریم و سیره معصومان تنها یکی از راه‌های پیاده سازی اهداف بعثت می باشد و منحصر دانستن دین در دولت‌داری، خطائی است که بر سر اثبات آن، باید تاریخ و سیره و عقل و نقل را قربانی کرد. از آن سو، انکار ولایت سیاسی به عنوان بهترین و عادی‌ترین راه برای تحقق ارزش‌های الهی در حیات انسان‌ها، ستیز با اصول مکتب و تجربه بشر است ولی نباید فراموش کرد که رسولان و‌امامان، دولت دینی را در صورت وجود قدرت( حضور حاضر و وجود ناصر) و در سایه پذیرش عمومی(رضایت) برپا می کردند و با نبود شرایط، راه های دیگر را برای تربیت امت و توسعه دیانت ترجیح می دادند. ۶.به نظر می رسد که این تحلیل می تواند لحظه لحظه نهضت حسینی را از هنگامه پرهیز از بیعت تا پذیرفتن دعوت و تا مذاکره برای یافتن راهکاری برای حفظ امام و شیعیان و در فرجام فاجعه، ایستادگی قهرمانانه در برابر ستم و سیاهی و اعلان حقانیت خود برای احیای سنت و حاکمیت عدل، به خوبی تبیین و توجیه کند. کانال اطلاع رسانی دکتر محمد تقی سبحانی @philtheo