#خاطره ای از
پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۰
بسمه تعالی
امروز،عصر بهاری انتهای تابستان رو با همسنگرای محترم ،کمی متفاوتتر از هر پنجشنبه شب امر به معروفی تجربه کردم
وقتی در میدان پژوهش بلوار کوثر و در محوطه پارکی کارخانه نواوری با ۲۵۰ دختر و پسر جوون ورزشکار مواجه شدم ک بخاطر نبود امکانات تو فضای باز ،غیر استاندارد و مختلط ورزش میکنند.راستش را بگویم کمی دلم گرفت از فشل بودن نهادهای حاکمیتی فرهنگ ساز
در خود مثل هر گاه و بیگاه باز فرو رفتم ک اصلا حاکمیت مسیولیت فرهنگ سازی دارد یا مدیریت خرده فرهنگها بسوی مطلوب🙄
ک ناگهان نهیبی ب خود زدم ک الان چ جای فکر است و الان در وسط میدانی،عمل کن:
تو فقط بخند
تو فقط فبما رحمه من الله باش
ب کمتر از چند دقیقه اکثریت همین جمع با تو رفاقت ،شوخی و مباحثه گاها علمی مذهبی را هم شروع میکنند.
حتی برصدد اموزش اسکیت برد ب تو هم برمی آیند☺🙊
و وقتی سرت را بالا می اوری
هر ده بیست جوان گوشه ای را گیر اوردند با همسنگرانت ک بحمدالله جز نخبگان حوزه و دانشگاه هستند
وارد یک پاردوکس همگرایی شده ای
و چ زیباست این طبیب دوار بطبه بودن
یا نبی
مدد میخواهم رحما بینهم باشم برای شهروند شهر بضعه قلبت
و اشدا باشم برا آن مسیولی ک حتی یک المان مذهبی یک نمازخانه یک سرویس بهداشتی در این پارک کار نکرده است
و مطالبه مودبانه کنم از مسیول وقت ک برادر تو چ کردی با فرهنگ جوانها؟و
چرا یک پارک را بدون هیچ پیوست فرهنگی رها کرده ای؟!
و این آغاز نهضت است
برای یک #مشهد_عاری_از_ابتذال
حمیدآقاسی زاده
دبیر کارگروه عفاف و حجاب جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی
@phonemotalebe