فروغ سرش را برمیگرداند:« بیا این پلاستیکه رو بگیر کفشاتو بذار»
.نمیدانم این لطف است یا تعیین تکلیف. دلم نمیخواهد با او بروم تو. میخواهم بروم جایی که بشود تنها زار بزنم و سردارم را بدرقه کنم. الان اگر گریه کنم لابد خیال میکند از رفتار شوهرم دلگیرم. بعد هم توی ذهنش داستان ببافد که خوب شد زن کریم نشده. شاید هم پیش خودش بگوید لابد کریم از زنش راضی نیست که داد و هوار راه انداخته پشت تلفن؛ بعد هم دو دوتا چارتا کند که اگر جای من بود چه ها میکرد!
کیسهی خاکی را از دستش میگیرم. سرش را که برمیگرداند خودم را بین جمعیت گم میکنم.
تلفنم باز زنگ میخورد.
یکی از توی جمعیت مردانه فریاد میزند:«شهدا رو از اون طرف حرم بردن بیرون»
یکهو دلم پهن میشود کف زمین. دکمهی سبز را لمس میکنم و میزنم زیر گریه. کریم با بغض فریاد میزند:« مریم کجایی؟ من الان روبروی تابوت شهدام»
گوشی را خاموش میکنم. عصر شانزدهم مو نمیزند با صبح سیزدهم . سرد و داغ و پر از حسرت...
#شانزدهِ_دی_اتفاق_افتاد
❌لطفا کپی نکنید.
@pichakeghalam
پیچَکِقَلَمْ🍃
#داستان_کوتاه حسرت نزدیک ظهر راه میافتیم. همه چیز برداشتهام. چهارتا لقمه کوکو سبزی، بطری آب، چای
نظری نداشتی؟
اگه تو بودی چه واکنشی به دیدن فروغ نشون میدادی؟
خاطره چی؟از روزای تشییع چی داری واسه تعریف کردن؟
من برای شنیدن اینجام👇
@M5566M
خواب تمساح دیدم!
از سر و کول زندگیم بالا میرفت و دهان گشادش را راه به راه باز میکرد روبروم.
هرچه جان داشتم ریخته بودم توی پاهام و فرار میکردم. سقف خانه بلند بود و دور تا دور پر از پلههای بلند.
میدویدم بالا و میپریدم این طرف و آن طرف.
تمساح هم میپرید و هیچ چیز مانعش نبود...
بیدار که شدم نفسم تنگ بود و کف پاهام زوق زوق میکرد!
تعبیر خوابم حکایت از اضطرابی داشت که این چند وقت به جانم افتاده. اضطراب پیله دریدن!
خودم را به در و دیوار میزنم این روزها. به خیالم حالا وقتش شده..
خواب و خیال و خوراکم شده شوق پرواز.
امشب،
بعد از سلام نماز لحظهای کنارم نشست و
این آیه را به جانم نازل کرد:
وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا ۚ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ...
#خدای_ما_نابلدها
#خداجونمیشهلطفااینجاروخودتبغلمکنی؟
#میشهاینجاهمونجاییباشهکهگفتی؟
#نه_به_تمساح_خانگی🙄
@pichakeghalam
18.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حاج احمد آقای کاظمی!
ما به شما بدهکاری زیاد داریم.
اما امروز میخوام از شما تشکر کنم
برای روزهایی که که تجلی همهی شیرینیهای زندگی بودید برای حاجی ما💚
امروز سالگرد شهادت شهید عزیز حاج احمد کاظمی هست. شادی روح مطهرشون صلوات💝
#همرفیق
@pichakeghalam
از بین همهی پوسترهایی که طراحی کردم،
این تصویر جزو نابترینهاست برام!
قسمتهای اول، روزی چندبار زل میزدم بهش و روحم برای تمام آدمهای شبیه محسن ضجه میزد!
دفتر به جان او ،
امشب بسته شد. بعد از سه سال فراز و نشیب،
بعد از سه سال رنج و اشک و خنده!
بعد از اون همه دردی که پا به پای پریِ قصه کشیدیم،
بالاخره چشمهای محسن قصه اهلی شدن...
امشب بعد از جانِ آخر باز خیره شدم به این عکس و ته دلم آروم گرفت که هرکس دست از سر وسوسههای شیطان برداره و دستشو بده به دست خداش،
یه روزی که روزش باشه بالاخره تک تک سلولهاش اهلی میشن!
حالا دیگه با خیال راحت میشینم به انتظار روزی که صفحههای کاغذی قصه رو زیر انگشتهام لمس کنم!
#بهجاناو
#ف_مقیمی
@pichakeghalam
https://eitaa.com/ghalamdaraan
هدایت شده از شراب و ابریشم...
با خودم فکر میکردم خوبه به بهونهی شب ولادتی از محضر علامه گوگل اسم و رسمِ مادرِ آقا جوادالائمه رو بپرسم.
ببینم این خانومِ سعادتمند کی بوده که شده مادرِ تک پسرِ امام رضا جانِ ما؟!
واقعا باید خیلی خاص و ممتاز باشی که بشی مادر یکی که وقت ولادتش امام رضا جان بفرمان: این مولودی است که برای شیعیان با برکتتر از او زاده نشده است!
سرچَکی زدم و خب چیز زیادی دستگیرم نشد، ظاهرا درباره ایشون اخبار چندانی به ما نرسیده.
جز چند اسمِ سبیکه و خیزران و ریحانه و دُرّه و یک نَسَب که به ماریه قبطیه همسر پیامبر گرامی میرسه و یک اهلیت که به افریقا و مصر برمیگرده.
خلاصهی تمام چیزهایی که سوادِ گوگل بهش قد میداد میشد یک جملهی یک خطی: بانو سبیکه اهل مصر از نسل بانو ماریه قبطیه!
همین!
من نمیدونم این خانوم کی بودن، نه که من، حتی علامهی ذوالفنونی چون گوگل هم خبر نداشت!
اما خب این رو میدونم که لابهلای همین اخبار کم و ناقصی که به ما رسیده، دو حدیث پیدا میشه که یکی از پیغمبره و دیگری از بابالحوائج موسیابنجعفر.
دو حدیث که هر دو مؤید امتیاز این خانومه.
پیامبر با اشاره به پاکدامنی و پاکدهانیِ این خانوم میفرمان که لیاقت مادریِ جوادالائمه رو داره و موسیابنجعفر هم سلام و درود فرستادن برای ایشون!
.....
بانوی پاکیزه و پاکِ حدیث نبوی، مخاطب سلامِ موسوی، مادر پربرکتترین مولودِ جعفری!
سبیکه بانو، ریحانه خانوم، بانو خیزران، دُرّه خاتون!
ما شما رو نمیشناسیم ولی شما که ما رو میشناسید
ما همسایههای همسرِ گرامیِ شما آقا امام رضاییم، ما مقیمهای همیشگیِ بابالجوادیم!
ما حاجتبگیرهای قسم به جانِ جوادیم
ما یاسین نذرکُنها و سفره بندازهای آقازادهی شماییم.
به مبارکیِ امشب که مادر شدید و برای امام رضاجانِ ما پسر آوردید و ما با شادباش و تبریک دور سفرهی ولیمهی جوادِ شما جَمعیم، دستمون رو بگیرید و نذارید نفهمی کنیم و یه وقت خودمون رو از دامن جوادتون جدا کنیم...
✍ملیحه سادات مهدوی
❌نشر فقط با منبع
شراب و ابریشم
@sharaboabrisham
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ💚
🌱سلیقه داشته آری،
سلیقه داشته است!
خدا تخلّص خود را علی گذاشته است😍
#برقعی
@pichakeghalam
🌱نمیدانم چرا اما پیمبر بعدِ معراجش
عبای مرتضی را بیشتر از پیش بو میکرد
خدا آن شب سخن میگفت با صوت یداللهی
خدا پیش پیمبر دست خود را داشت رو میکرد😍
#برقعی
@pichakeghalam
🌱 خدا مشغول خلقت بود دنیا را، همان موقع
علی در مسجد حنانه کفشش را رفو میکرد😍
#برقعی
@pichakeghalam
پیچَکِقَلَمْ🍃
🌱 خدا مشغول خلقت بود دنیا را، همان موقع علی در مسجد حنانه کفشش را رفو میکرد😍 #برقعی @pichakeghala
آخ من به قربون تابِ نخِ رفوی کفشت مولا
چه سعادتی بالاتر از این که ما حاصل گرد و غبار قدمهای شما باشیم😍
تمام عمر سجده برای شکرِ دوست داشتنتون کمه...
@pichakeghalam
16.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببینید و بشنوید و
مست بشید از بادهی ناب عشق مولا😍😍
پیشنهاد شدیییید دانلود😉
@pichakeghalam