eitaa logo
پیچَکِ‌قَلَمْ🍃
195 دنبال‌کننده
272 عکس
36 ویدیو
1 فایل
نیاز ساده‌ی من شنیدن صدای تو بود. تو دریغ کردی و من نوشتم... با من هم کلام بشید👈 @M5566M
مشاهده در ایتا
دانلود
روز هفتم هم تمام شد آقا. چیزی از اذان صبح نگذشته بود که جنگنده‌ی دشمن از بالای سر خانه‌‌مان رد شد. پلک‌هام تازه سنگین شده بود و وسط خلسه‌ی خواب و بیداری باورش نکردم. به گمانم هیچکدام از مردم شهرم باورش نکردند. آن‌قدر که خودش هم خودش را باور نکرد و تا دو سه تا تکه پرت کرد به آن محل خیلی خاص، جانش درآمد و هزار تکه شد! امروز رفتیم مهمانی و مثل همه‌ی مهمانی‌های قبل از جنگ از هر دری سخنی و خنده‌ای و ... تنها فرقی که داشت این بود که اسم چندتا عزیز وسط تعریف‌هایمان تکرار می‌شد و چیزی توی گلویمان ورم می‌کرد و تا بخواهد به اشک برسد قورتش می‌دادیم. و این‌که تهِ خوش و بش‌ها به یک سوره‌ی فتح دسته جمعی برای پیروزی رزمنده‌ها و سلامتی شما ختم شد. آخرشب به قصه‌ی مباهله گذشت و به ذوق بچه‌ها از داشتن محبت اهل بیت. ما امروز به توصیه‌ی پدرانه‌ی شما به زندگی عادی ادامه دادیم آقا. خیالتان راحت آقا. ما لابه‌لای این همین زندگی عادی حواسمان به همه چیز هست! @pichakeghalam
امشب برای سلامتی آقا ویژه دعا کنیم صدقه هم فراموش نشه
یک هفته از پرکشیدن مظلومانه‌ی سردارهامون گذشته. هنوز نشده براشون مجلس بگیریم و عزاداری کنیم و اونقدر توی سینه بکوبیم بلکه این قلب الو گرفته یک‌ذره آروم بگیره! من حتی نتونستم توی سینیِ عاقبت‌به‌خیرم چندتا کاپ حلوای فاتحه‌ای بذارم و توی کوچه خیابون پخش کنم! همه‌ی این کارها رو گذاشتم برای روزهای بعد از نابودی اسرائیل ان‌شاالله! اما، هرچی هم که بغضم‌و خفه کنم، نمیتونم روزی هزار بار به زبون نیارم که چقدررررر دوستتون دارم سردارهای همه‌چیز تمامِ ایرانم! و چقدررررر بیشتر و بیشتر دوستت دارم سردار حاجی‌زاده‌ی عزیززززززم❤️🖤 @pichakeghalam
ماشاالله به این جمعیت واقعا مردم دیگه نه دین‌و قبول دارن نه جمهوری اسلامی رو😁 @pichakeghalam
همین مادربزرگمون با دعا و عصاش طومار اسرائیل‌و پیچید😊 @pichakeghalam
به جای دیشب👇
روز هشتم جنگ وسط رفتیم راهپیمایی. صبح قبل رفتن خانه را برق انداختم آقا. عکس شما و پرچم را دادم دست بچه‌ها، همه چیز را بررسی کردم و در خانه را آرام‌تر از همیشه بستم خشم و نصر خیابان را پر کرده بود. خبری از مردمک‌های لرزان و زانوهای سست نبود. داشتم از بچه‌ها عکس می‌گرفتم که مادر سالخورده‌ای با عصای بلندش آمد جلوی دوربین من و بلند بلند شعار داد و همه‌ی تلاشش را کرد تا کمرش را صاف کند موقع گرفتن عکس. «وای اگر خامنه‌ای حکم جهادم دهد» را آن‌قدر استوار فریاد می‌زد که همان لحظه یاد شما افتادم و «ولا تهنو و لاتحزنوا»ی کلامتان... من همان لحظه،‌ عصای موسی را دیدم که سال‌های سال قد کشیده و حالا درست روز مباهله‌ی امت محمد(ص) و سپاه شیطان، دارد دم به دم معجزه رو می‌کند! بچه ها را بردم صف اول. زنی نوزادش را آورده بود و آن یکی با جنین توی شکمش آمده بود. انگار پای همه‌ی تاریخ به روز هشتم باز شده بود؛ «ما رأیت الا جمیلا»! همین! پ.ن:آقا! روز هشتم، از روز قبل و از همیشه بیشتر دوستتان دارم. @pichakeghalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو شمشیر نمیخوای تو فقط نگاه کن..... ببینید و کلی انرژی بگیرید😍💪 @pichakeghalam
ما خانواده‌ی فروشگاه‌ برویی هستیم آقا! یعنی به جای این‌که اول ماه برویم فروشگاه و همه‌ی مایحتاج یک ماهه را بریزیم توی سبد، هفته‌ای چند بار می‌رویم و برای مصرف روزانه خرید می‌کنیم. اساساً رفتن به فروشگاه مواد غذایی توی خانه‌ی ما یک‌جور تفریح به حساب می‌آید. تماشای قفسه‌های رنگارنگ و بوییدن عطر برنج و راه رفتن بین راهروهای لوازم بهداشتی انرژی روزمان را تأمین می‌کند. حتی اگر فقط بخواهیم یک قالب پنیر یا یک بسته پودر لباسشویی از فروشگاه برداریم. توی خانه‌ی ما بردن بچه ها به فروشگاه یک جور جایزه محسوب می‌شود. مثلا جایزه‌ی مرتب کردن اتاق، یا جایزه‌ی چند ساعت دعوا نکردن، یا... خلاصه که الان که نه روز از جنگ گذشته ما فقط یک بار به فروشگاه محل رفته‌ایم. یعنی از همان وقتی که صف نانوایی و روغن و برنج و تن ماهی کیلومتری شد، باهم قرار گذاشتیم سر هیچ صفی نرویم! گفتیم خدای دیروز خدای فردای ما هم هست. و یکهو اصلا نمی‌دانم چه شد که از همان روز حمله‌، یخچال ما مثل نمی‌دانم چی بی‌خودی پر می‌شود و خیال خالی شدن ندارد. من وسط ، خرق عادت کردم آقا! من به برکت این روزهای ترسناک مضطرب ایمان آوردم آقا! ما توی جنگ فقط یک بار بچه‌ها را به فروشگاه بردیم آن هم برای این‌که عطش چندساعته را با یک آبمیوه مهار کنند. که آن هم آن‌قدر برای حسابدار و مردم صف کشیده عجیب بود که نگاه عاقل اندر سفیهشان را بچه ها هم احساس کردند. امروز که نه روز گذشته، مردم برگشتند به من می‌گویم برکت مباهله است. امروز همه‌ی صف‌ها خالی بود. من می‌گویم برکت مباهله است! بچه‌ها خیلی وقت است بهانه‌ی خرید نمی‌گیرند، من می‌گویم برکت مباهله است! مباهله را شما به راه انداختید آقا! شما ما را جمع کردید دور محور پدرانه‌ی خودتان و دوباره نیرنگ یهود را نقش بر آب کردید. پ.ن: روز نهم هزار بار بیشتر تماشایتان کردم❤️ @pichakeghalam