پیچَکِقَلَمْ🍃
رهایی ازشب، به من هم حس رهایی میداد و داشت از دنیای خشک و بیکلمه و بیقلم نجاتم میداد. ارتباط گرف
دیگه وقتش رسیده بود،
باید تلنبارِ کلماتِ ذوقزده رو بیرون میریختم تا باز برنگردم به رکود و رخوت.
و اولین جملهها رو نوشتم....
#دلنوشته
#اورشلیم
#نقطهی_تسلیم
در میانِ زمهریرِ این سرزمین ،
پشتِ میله های زرّینِ این نقاب ،
در هیاهویِ سمفونیِ سفّاکِ ابلیسهای زوهر تبار ،
که از سیاهیِ بالهای مقدسشان ، نقطه چینِ رسواگرِ خون پیداست ،
جاودانگی را بر میگزینم ، که دیگرَم به این دوزخِ مرداب زده نیاز نیست !
که در معابدِ تاریکِ بی خدایشان ، مست از آغوشِ معبودی هستم ، که چشمه ی وجودم ،سجدهگاهِ رهاییِ روحم شده...
بخوان به معراجِ بندگیات مرا !
من از سوزانیِ شعله های عصیانِ این جماعت ، به تسلّـای صامتِ صدایت آرامم ؛
وقتی در رگهای خشکیده ام ،
آیه ی *فقل حسبیالله*
میریزی و نوشدارویِ به هنگامِ تمامِ غریبانه هایم میشوی!
دوستت دارم ای یقینِ بیزنگار !
دوستت دارم ای خدای ثانیه های ملتهب !
دوستت دارم و در این بزنگاهِ رزم ،
تنها در آستانهی پرستشِ تو ،
به زانو در می آیم...بی نقاب!
#برگزیده
#ف_مقیمی
@pichakeghalam