#به_وقت_اذان
✴️ از کجا بفهمیم که عبادت ما، «عبادت» است نه «عادت»؟
🔅 اخلاق معنایش این است که انسان اراده خودش را بر عادات و بر طبایع خود غلبه بدهد؛ یعنی اراده را تقویت کند به طوری که اراده بر آنها حاکم باشد.
حتی اراده باید بر عادات خوب هم غالب باشد، چون کار خوب اگر کسی به آن عادت پیدا کرد خوب نیست.
🔅 مثلا ما باید نماز بخوانیم اما نباید نماز خواندن ما شکل عادت داشته باشد. از کجا بفهمیم که نماز خواندن ما عادت است یا نه؟ باید ببینیم آیا همه دستورات خدا را مثل نماز خواندن انجام میدهیم؟ اگر اینطور است، معلوم میشود که کار ما به خاطر امر خداست.
🔅 اما اگر ربا را میخوریم و در عین حال، نماز را هم با نافلههایش میخوانیم، یا اگر خیانت به امانت مردم میکنیم ولی زیارت عاشورایمان هم ترک نمیشود، میفهمیم که اینها عبادت نیست، عادت است.
🔅 استاد مطهری، اسلام و نیازهای زمان، ج۱ ص۲۱۱
#مسابقه
#زنجیره_سعادت
#کودک
🔵شرکت کنندگان با گرفتن دست های یکدیگر یک دایره تشکیل می دهند.
مربی در وسط دایره قرار می گیرد.
🌳مربی؛
بچه های عزیز؛
برای اینکه در دنیا بتوانیم سعادتمند بشویم بایددور ۵ نفر بچرخیم یعنی از آنها اطاعت کنیم وحرف شان را گوش کنیم.
آن ۵نفر چه کسانی هستند؟
...
بچه های خوب برای اینکه سعادتمند بشویم باید دور این ۵نفر بچرخیم؛
خدا —پیامبر —امام —رهبر پدرومادر
باید حرف اینها را گوش کنیم.
اما اگر دور
شیطان آمریکا
بگردیم،از آنها اطاعت کنیم ،سعادتمند نمی شویم.
🌳دوستان خوب من؛
بعضی از آدم ها بودند که دور خدا و پیامبر وامام و رهبر و پدر ومادر چرخیدند ،حرف های آنها را گوش دادند وسعادتمند شدند؛
می دانید چه کسانی بودند؟
...
شهدا
شهدا با اطاعت از آنها سعادتمند شدند.
🔵مربی جمله
🌱می چرخیم و می چرخیم دور امام(رهبر) می چرخیم🌱
را تکرار می کندوشرکت کنندگان شروع به چرخیدن می کنند،آنها می بایست با شنیدن شیطان ،آمریکا بنشینند،مربی برای به اشتباه انداختن با گفتن خدا،امام می نشیند،
کسانی که بنشینند از زنجیره حذف می شوند.مسابقه تا باقی ماندن ۱نفر ادامه پیدا می کند.
🔵با رسیدن تعدادشرکت کنندگان به ۴نفر دیگر گرفتن دست ها نیاز نمی باشد.
#نمایش_شب_قدر
#قصه
توضیحات:مربیان و والدین محترم! کودکان از این که نقشها را خلق و اجرا کنند لذت میبرند و چون خودشان در اجرای نقش فعال هستند بنابر این مفاهیم در ذهنشان بیشتر ماندگار خواهد شد. به همین دلیل برای تکرار و تبیین مفاهیم سوره و تکرار دوباره ی کل سوره و نیز به منظور ایجاد تنوع در آ موزش میتوانید از نمایش استفاده کنید . برای اجرای نمایش سعی کنید ابتدا متن را به شکل داستان گونه بیان کنید. سپس خودتان آن را یک بار اجرا کنید. آنگاه از کودکان بخواهید به انتخاب خود نقشی را برگزینند و اجرا کنند.
قصه گو: ماه رمضان بود . همه روزه بودند. زهرا کوچولو که دختری شش ساله بود، 👧با اجازه ی مادرش روزهی کله گنجشکی می گرفت.چند شبی از ماه رمضان نگذشته بودکه مادر زهرا به او گفت:زهرا جان! امروز بعد از ظهر می خوام استراحت کنم🛏
چون امشب قرار تا سحر در مسجد بمونم. در ضمن اگر توهم بخواهی می تونی چند ساعتی با من در مسجد بمونی .
زهرا کوچولو: مادر مگه امشب چه خبره !!؟ 🤔
مادر: دختر گلم!امشب شب بسیار بزرگیه. شبی که خدا ی مهربون قرآن رو یکجا بر پیامبر نازل کرد.😍
فرشته مهربون:( آیه اول سوره قدر را می خواند.)👼
قصه گو: زهرا کوچولو با خودش فکر میکنه امشب شب بزرگیه یعنی چه; یعنی چهقدر بزرگه؟به همین خاطر با کنجکاوی از مادر پرسید:
زهرا کوچولو: مامان جون یعنی امشب چه قدر بزرگه ؟
مادر: دخترم خدادر سوره قدر می فرماید شما نمی دونین اهمیت شب قدرچه قدر زیاده!حتی به اندازه هزار هزار تا ازشبهای دیگه است.
فرشته مهربان:( آیه دوم و سوم سوره قدر را می خواند. )
زهرا کوچولو: مادر جون امشب تو مسجد چه کار می کنیم ؟!
مادر: عزیزم در شب قدر نماز و قرآن می خونیم و دعا می کنیم .خدا هم به فرشته هاش دستور می ده که به زمین بیان و اون دعاهای ما رو که برا مون خوب و مفیدن برآورده کنن.
فرشته مهربون: ( آیه چهارم سوره قدر را می خواند.)👼
زهرا کوچولو: یعنی امشب که شب قدره همین جوریه و دعاهامون مستجاب میشه؟
مادر: بله عزیزم. خدای مهربون تا صبح برای بنده های خوبش شادی و سلامتی میفرسته.
فرشته مهربون: (آیه پنجم سوره قدر را می خواند.)👼
قصه گو: زهرا دل تو دلش نبود. او خیلی خوشحال بود که خدای مهربون ،شب به این بزرگی رو قرار داده، بنا بر این تصمیم گرفت زودتر به اتاقش بره و استراحت کنه. چون قراربود او هم در کنار مادر مهربونش چند ساعتی رودرمسجد بمونه. توی همین فکر ها بود که کم کم خوابش برد.
بسته ویژه #شب_قدر
🌸آموزش مفاهیم سوره قدر به کودکان به روش #قصه_گویی
💠قشنگترین شب دنیا
پیامبر عزیز ما در حال نماز خواندن بودند.
.
شب بود و همه جا تاریک تاریک
. ستارههای زیادی در آن شب زیبا در حال چشمک زدن بودند.آن شب شبی زیبا و آرام بود. اصلا با شبهای دیگر فرق میکرد.
در آن هنگام فرشته مهربان خدا ،منتظر شد تا پیامبر عزیز ما نمازشان را تمام کنند.
بعد از آن به پیامبر(ص)سلام کرد و گفت:ای پیامبر خدا!خداوند مهربان از من خواسته تا همه حرفهایش را برای شما یکجا بگویم.
پیامبر هم که همیشه از شنیدن حرف های خدا خوشحال می شد ،این بار وقتی شنید قرار است همه حرفهای خدای عزیز و مهربان یکجا برای او گفته شود، خوشحال شد و با دقت گوش کرد.
بله در آن شب زیبا حرفهای خدا ،که در قرآن آمده یک جا بر پیامبر خواندهشد.
آن شب زیبا و نورانی و آن شب قشنگ و پرستاره که در آن قرآن بر پیامبر نازل شد، #شب_قدر نام گرفت.
در آن شب تمام فرشته ها به زمین میآیند. آدمهای خوب در شب قدر که یکی از شبهای ماه مبارک رمضان است تا سحر بیدار میمانند،دعا میکنند، قرآن میخوانند و با خدای مهربان حرف میزنند.
فرشته ها هم در شب قدر به دستور خدا سلامتی و شادی را به آدمهای خوب هدیه میدهند. شب قدر به اندازه ای بزرگ و مهم است که خداوند در سورهای به نام قدر گفته که آن شب از هزار شب بالاتر و برتر است.
اما سالها بعد در یکی از شبهای قدر، مرد بسیار بدجنس ، که تحمل یک انسان بزرگ و مهربان را نداشت تصمیم گرفت کار بسیار نادرستی را انجام بدهد. اویک مرد آسمانی مهربان را به نام حضرت علی ع را در مسجد شهید کرد. ما هم هرسال در شب قدر بیدار می مانیم،دعا میکنیم ،نماز و قرآن میخوانیم و راه و یاد حضرت علی (ع) را گرامی میداریم.
#روانشناسی_تربیت_اسلامی_رفتار_با_کودک
#میرزا_اسماعیل_دولابی
🔻... اغلب پدر و مادرها به قصد خوبی کردن به بچهها و تربیت آنها، بچهها را خراب میکنند؛ چون علم ندارند.
🔹حالا که علم نداریم و نمیتوانیم درست کنیم اقلا به حال خودشان بگذاریم و دائم به آنها امر و نهی نکنیم و اذیتشان نکنیم...
✅ به نظر من اصلا به بچه دست نزن. خودت درست راه برو، بچه که در کنار توست همین که تو را میبیند، برای ساخته شدنش کافیست...
🍃🍃 اعمال روز جمعه🍃🍃
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
🌼 آنکه در نماز صبح این روز، در رکعت اول سوره «جمعه» بخواند و در دوم «توحید».
🌼روایت است که:هرکه بعد از نماز ظهر و نماز صبح در روز جمعه و غیر جمعه بگوید، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ نمیرد تا حضرت قائم[ را دریابد.
🌼بعد از نماز صبح، سوره «الرحمن» بخواند.
🌼 «شیخ طوسی» فرموده که:سنت است بعد از نماز صبح روز جمعه صد مرتبه «توحید» و صد مرتبه صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد و صد مرتبه استغفار کند و هر یک از این سوره ها را بخواند:«نساء»، «هود»، «کهف»، «صافات» و «الرحمن».
🌼 سوره «احقاف» و «مؤمنین» را بخواند.
🌼غسل جمعه کند، و آن از سنت های مؤکده است و وقت آن بعد از طلوع فجر است تا زوال آفتاب، و هرچه به زوال نزدیک شود، بهتر است.
🌼 ناخن و شارب بگیرد و در آن حین بخواند:«بَسْمِ اللهِ وَ بِالله، وَ علی سُنَّهِ مُحَمَّدٍ و آل محمد صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ» و در گرفتن ناخن، ابتدا کند به انگشت کوچک دست چپ، و ختم کند به انگشت کوچک دست راست، و همچنین کند در گرفتن ناخن های پای خود.
🌼بوی خوش به کار برد.
🌼 تصدق کند که موافق روایتی هزار برابر اوقات دیگر است.
🌼 آنکه برای اهل و عیال، چیز نیکوی تازه از میوه و گوشت بخرد، تا شاد شوند به آمدن جمعه.
🌼هنگامی که ناشتاست، انار بخورد.
🌼خود را از کارهای دنیا فارغ سازد و مشغول به آموختن مسائل دین خود شود.
🌼 به زیارت اموات و زیارت قبر پدر و مادر، یا یکی از ایشان برود که فضیلت دارد.
🌼در وقت صبح دعای «ندبه» را که از اعمال اعیاد اربعه است، بخواند.
🌼 نماز ظهر جمعه را به «جمعه» و «منافقین»، و عصر را به «جمعه» و «توحید» بخواند.
🌼بعد از عصر، هفتاد مرتبه بگوید:«اَسْتَغْفِرُاللهَ وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ».
🌼 بعد از عصر صد مرتبه سوره «قدر» بخواند و اگر نتواند ده مرتبه را ترک نکند، و خواندن ده مرتبه «قدر» بعد از عصر در هر روزی مستحب است و فضیلت بسیار دارد.
🌼در ساعت آخر روز جمعه، دعای «سمات» را بخواند.
✨🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹✨
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#داستان_فرمانده_عباس
بعثی ها با تانکها و تفنگهایشان شلیک میکردند.
آنها نقشه داشتند تا چندتا از شهرهای ما را بگیرند،
مثل خرمشهر
. یک عالمه تانک جدید آورده بودند.
رزمندهها پشت خاکریز مواظب آنها بودند تا جلو نیایند. دشمنان خیلی زیاد بودند؛ اما رزمندهها کم بودند. فرمانده عباس با دوربین نگاه کرد.
ناگهان تانکهای دشمن حمله کردند. هی شلیک کردند. بمب، بمب... فرمانده عباس به آرپیجیزنها(1) گفت: «بچهها یاحسین بگویید و به تانکها شلیک کنید.»
آرپیجیزنها شلیک کردند؛ اما وقتی تیر آنها به تانکها میخورد، تانکها منفجر نمیشدند. احمد پرسید: «پس چرا منفجر نمیشوند؟» محمد گفت: «تانک جدید هستند. خیلی محکماند.» رضا گفت: «اسم این تانکها تی 72 است. فولادی هستند.» فرمانده عباس گفت: «اصلاً نترسید. ما خدا را داریم.» بعد فکر کرد و ناگهان گفت
: «فهمیدم، از بغل به آنها شلیک کنید. مستقیم شلیک نکنید.» همه گفتند: «چشم فرمانده!» آرپیجیزنها دویدند و از اینور و آنور، دوباره شلیک کردند. چند تانک بعثی منفجر شدند.
بقیهی تانکها ترسیدند و ایستادند. فرمانده عباس فریاد زد: «بچهها همه اللهاکبر بگویید و حمله کنید.»
بچهها اللهاکبر گفتند و دنبال دشمن دویدند.
دشمن بیشتر ترسید و فوری فرار کرد. ناگهان یک گلوله ترکید.
فرمانده عباس روی زمین افتاد. او زخمی و بیهوش شده بود. ا
ز بدنش خون میچکید. رزمندهها فکر کردند فرمانده شهید شده است. امدادگرها با ناراحتی فرمانده را به پشت جبهه بردند. یک نفر به صورت فرمانده عباس نگاه کرد. و فریاد زد: «فرمانده عباس زنده است.» همه خوشحال شدند. آمبولانس فوری فرمانده را به بیمارستان برد. فرمانده کمکم به هوش آمد؛ اما خیلی درد داشت. وقتی به هوش آمد با لباس بیمارستان دوباره به جبهه رفت؛ چون خیلی نگران رزمندهها بود. او خیلی خیلی مهربان بود.
□
شهید عباس شعف، در سال 1338 در تهران به دنیا آمد. او در جبهه فرماندهی گردان میثم بود و وقتی میخواست خرمشهر را با کمک رزمندهها آزاد کند در سال 1361 شهید شد.
* سوم خرداد، روز آزادسازی شهر خرمشهر از دست بعثیهای عراقی در سال 1361 مبارک باد!
1. آرپیجی یک نوع اسلحه است که برای از بین بردن تانک و ماشینهای دشمن از آن
🌺✏️🌺
✏️ ترجمه سوره حمد با شعر کودکانه:
بسم الله الرحمن الرحيم
سپاس براي خداست / خدايي که بي همتاست /
بخشنده و مهربان / خالق هر دو جهان /
ما او را مي پرستيم / از او ياري مي گيريم /
به ما عنايت نما / ما را هدايت فرما /
راهي که راه خوبهاست / نه بد راه گمراهان /
ما بنده ي او هستيم / وقتي تو غم اسيريم /
نشون بده راه راست / نه راه زشت شيطان
💝🌺💝🌺💝🌺💝
🌺✏️🌺✏️🌺✏️🌺
💜ﺷﻌﺮ ﺯﻳﺒﺎ ﺑﺮاى ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ💚
#انس_کودکان_با_امام_علی_با_آموزش_شعر
کوچولو بچرخ می چرخم
دور علی می چرخم 💕
قبله ي دل همينه
امام اولینه💕
کوچولو بشین می شینم
عشق علیه دینم 💕
دشمنی با دشمنات
حک شده رویه سینم 💕
کوچولو پاشو پامی شم
فدای مولا می شم💕
نوکر عاشقای
حضرت زهرا می شم💕
کوچولو بایست می ایستم
بدون که تنها نیستم 💕
دست علی یارمه
خودش نگه دارمه
🌺✏️🌺