#شعر
#پرستار
او پرستار است شبها بيدار است با مهرباني فكر بيمار است☺️
او مهربان است شيرين زبان است مثل فرشته در آسمان است🥰
چراغي در دست ميگيرد هر شب هميشه دارد لبخندي بر لب😊
سر تا پا سفيد ميپوشد لباس رنگ لباسش مثل گل ياس
داروميدهد با مهرباني غذا ميدهد با خوشزباني
او پرستاراست شبها بيدار است با مهرباني فكر بيمار است
🍏🍏🍏🍏🍏🍏🍏
لینک کانال 🌹 مهد مهدوی 🌹👇👇
┄┅═✼🍃🌹🍃✼═┅┄
@mahde_mahdavi
┄┅═✼🍃🌹🍃✼═┅┄
#قصه
#پرستار
دستان دوم بیماری
يكي بود يكي نبود، غير از خداي مهربان هيچكس نبود، در يكي از خانههاي شهر دانايي پسر كوچكي به نام علي كوچولو زندگي ميكرد.
در باغچهي حياط آنها درخت سيب بلندي بود كه هر سال تابستان سيبهاي سرخ خوشمزهاي از آن آويزان بودند. 🍎🍎
يك روز علي كوچولو در حياط بازي ميكرد، كه بر روي شاخهي پاييني درخت، سيب درشتي ديد و با خودش گفت: به به... چه سيب قشنگي.😋
الآن ميروم آن را ميچينم و ميخورم.
بعد دستش را دراز كرد و سيب را از درخت چيد و همانطور نشسته خورد. 🧐
علي كوچولو نميدانست كه شيطونكهاي ريز و كوچكي به نام ميكروبهاي روي پوست سيبها هستند.😖
ميكروبها شاد و خندان به همراه تكههاي سيب و آب دهان به طرف شكم علي كوچولو حركت ميكردند و هنوز چند ساعت نگذشته بود كه علي كوچولو دل درد شديدي گرفت 😫و در حالي كه با دست شكمش را فشار ميداد پيش مادرش رفت و گفت: واي... مامان... كمكم كن. دلم خيلي درد ميكنه!
😭مامان علی كوچولو گفت: واسه چي... مگه چي خوردي؟ 🤔
علي كوچولو گفت: يك سيب از درخت چيدم و خوردم.
مامان علي كوچولو گفت. سيب را نشسته خوردي؟! 🤭😟
علي كوچولو جواب داد: بله چون خيلي قشنگ بود! كثيف نبود!
بعد مادرش گفت: بايد هرچه زودتر به مطب دكتر برويم.💊 آ
نها وقتي به مطب دكتر رفتند آقاي دكتر علي كوچولو را معاينه كرد و گفت: پسرم ميكروبها بسيار ريز هستند كه با چشم ديده نميشوند و همين الآن روي دستهاي تو هزاران ميكروب وجود دارد كه فقط با آب و صابون از بين ميروند و يا بين دندانهاي سفيد تو ميكروبهايي هست كه فقط با مسواك زدن از بين ميروند اون سيب هم بايد نشسته ميشد تا ميكروبهاي روي آن نابود شدند. 💧
سپس آقاي دكتر براي علي كوچولو دارو نوشت و بعد علي كوچولو و مادرش به داروخانه رفتند و داروها را خريدند و وقتي به خانه رسيدند مادر علي كوچولو دارو را در قاشق ريخت و آن را به علي كوچولو داد تا بخورد.
هوا كمكم تاريك شد و ديگر اثري از دل درد نبود حالا علي كوچولو فهميده بود كه بايد قبل و بعد از خوردن هر چيزي دستهايش را خوب بشویدو هيچ ميوهاي را نشسته نخورد.🍐🍎🍏🍇🍈🍊🍋
لینک کانال 🌹 مهد مهدوی 🌹👇👇
┄┅═✼🍃🌹🍃✼═┅┄
@mahde_mahdavi
┄┅═✼🍃🌹🍃✼═┅┄
#قاب_ماندگار
روزهای مبارزه با #کرونا
#احترام_نظامی فرمانده ارشد نیروی زمینی به #پرستار بخش بیماران کرونایی بیمارستان تربت حیدریه
#باهمیم
#افتخاران_ایران
#مدافعان_وطن_و_سلامت
┄┅═✼🍃🌹🍃✼═┅┄
@mahde_mahdavi
┄┅═✼🍃🌹🍃✼═┅┄