eitaa logo
پیشانی‌نوشت
404 دنبال‌کننده
65 عکس
20 ویدیو
3 فایل
💠 اشعار عاطفه جعفری 🔻و شعر "پیشانی نوشتِ" من است...
مشاهده در ایتا
دانلود
1313939203_-921748523.mp3
8.4M
🔸تقدیم به شهدای فاطمیون ♦شاعر: 🔹به سفارش دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری
هدایت شده از سعیده کرمانی
ای عاشق هر آیه‌ی قرآنِ پیغمبر ای اولین آرایه‌ی ایمانِ پیغمبر آرامشِ قلبِ قرارِ قلبِ این عالم سنگ صبور و مرهم هر آنِ پیغمبر ای باسلیقه ، بامحبت ، مادرِ باران بانوی خانه ،شاخه‌ی ریحانِ پیغمبر تا آخر دنیا نمک‌گیر مرامِ توست هر کس که خورده لقمه‌ای از نانِ پیغمبر مهمان نوازِ مهربانِ خانه‌ی رحمت بعد از تو ماتم می شود مهمانِ پیغمبر شعب ابی طالب کنارت باغ رضوان است دور از تو دنیا می شود زندانِ پیغمبر سخت است بعد از تو تمامِ لحظه های وحی ای دست‌پختِ تو توانِ جانِ پیغمبر رنگی دگر دادی تجارت را و عالم دید با سکه هایت ضرب شد احسانِ پیغمبر از آن همه ثروت نداری یک کفن حتی دارایی‌ات را کرده‌ای قربانِ پیغمبر جای کفن گفتی عبای همسرت کافیست گفتی عبا شد چشم ها گریانِ پیغمبر گفتی عبا شبه پیمبر یادمان آمد گفتی عبا ، پر اشک شد دامانِ پیغمبر شام غریبان حرم بود و عبا می‌سوخت در شعله‌های خیمه‌ی طفلانِ پیغمبر 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
پناه می برم از لحظه های تنهایی به شعر ،شعر همین سرزمین مادری ام
کانال شعر دوست خوبم "معصومه‌سادات‌اسدیان" رو دریابید که رستگار بشید.
هدایت شده از مَدرَس/ ۸
آه ای مسلمان با مسلمان یار باید شد دیگـــر «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّــــار» بایــد شد تا کـــی نشستــن زیر تلّ وحشـی آوار بر قلعه‌های سُست‌شان آوار باید شد با اَرّه‌هایی که انــار پا به ماهــت را... ای خاک خونین، آیه‌های نار باید شد از گریه کــردن هیچ کــاری بر نمی‌آید ای چشم‌ها از خواب خوش بیدار باید شد برخیز و مرهم باش اندوه فلسطین را هم‌معنـــی «الجــار ثُم الدّار» باید شـد ‌‌┅═✧ مدرس هشت | عضویت ✧═┅ ♡ ‌ ‌ ❍ㅤ   ⎙ㅤ  ⌲ ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
هدایت شده از مَدرَس/ ۸
• امشب / شبکه چهارم سیما برنامه «سرزمین شعر» شعرخوانی مسعود یوسف پور ساعت ۲۲:۳۰
47.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعرخوانی درخشان استاد بزرگ و ارجمند استاد محمدکاظم کاظمی در محضر مقام معظم رهبری https://eitaa.com/pishaninevesht
هدایت شده از yosefpoor.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
• شعرخوانی مسعود یوسف پور • شبکـه چهــار | سرزمیــن شعــر اگر ارتباط گرفتید، لطفا نام شاعر را به عدد 3000043 ارسال کنید https://eitaa.com/yosefpoor_ir
• امشب / شبکه چهارم سیما برنامه «سرزمین شعر» شعرخوانی عاطفه جعفری ساعت ۲۲:۳۰
هدایت شده از yosefpoor.ir
طریق حسن، هزار است و رهنورد یکی‌ست ابوتراب یکی، شاهِ کوچه‌گرد یکی‌ست به سفره نانی اگر دارد آسمان از توست که بی دم تو تموز و تنورِ سرد یکی‌ست بگو به ماه کجا می‌گریزد از مهرت به هرکجا برود چرخ لاجورد یکی‌ست تو با تمام یتیمانِ دهر هم‌سخنی در این سراچۀ نُه تو، زبان درد یکی‌ست چه در غدیر، چه گاه مباهله، چه تبوک پیمبر از تو فقط گفت، حرف مرد یکی‌ست ⬛ اگر که معرکه خیبر، اگر تل‌آویو است قسم به تیغ دودم، فاتح نبرد یکی‌ست! مسعود یوسف پور ‌‌┅═✧ مدرس هشت | کانال شعر ✧═┅ ♡ ‌ ‌ ❍ㅤ   ⎙ㅤ  ⌲ ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
هدایت شده از yosefpoor.ir
عید فطر برام تداعی این تصویره... 😔😔 سردار! جاتون خیلی خالی...
هدایت شده از yosefpoor.ir
🔹حساب توییتری سپاه پاسداران همزمان با آغاز حملات به اسرائیل نوشت: إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ...
هدایت شده از مَدرَس/ ۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 استوری موشن «بعدِ شش‌ماه انفجار و تیر و ترکش، یک سحر کودکان غزه خوابیدند در ویرانه‌ها» 🔻 فاطمه عارف‌نژاد • طراح: مسعود یوسف پور ‌‌┅═✧ مدرس هشت | پایگاه ادب ✧═┅ ♡ ‌ ‌ ❍ㅤ   ⎙ㅤ  ⌲ ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
سازمان ملل تجاوز جنسی اسرائیل علیه زنان فلسطینی را تایید کرد. به دریا زدم، بی صدا گریه کردم در اندوه تو بارها گریه کردم رسیدم از ایران به مرز فلسطین ببین از غمت تا کجا گریه کردم ...کمک خواستی، گفتم از جان خود چشم! دریغا که تنها تو را گریه کردم مرا سوخت داغ زن پا به ماهی... چنان ابرِ بی دست و پا گریه کردم خبر ناگهان، سهمگین، داغ و سنگین خبر تا مرا زد صدا گریه کردم چنان کاسۀ آب، ای رفته از دست! تو رفتی و من در قفا گریه کردم https://eitaa.com/pishaninevesht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چنان گرفتــــــــــــــــه ترا بازوان پیچکی ام  که گویی از تو جدا نه که با تو من یکی ام نه آشنایی ام امـــــروزی است با تو همین کـــه می شناسمت از خوابهای کودکی ام https://eitaa.com/pishaninevesht
ا ﷽ ا 🔰 نمازی بافضیلت برای 📌نماز یکشنبه های ماه ذی القعده ⭕️ رهبر معظّم انقلاب اسلامی در سال ۹۴ درباره اهمیت این نماز: «روزهای یکشنبه‌ ماه ذی‌قعده ایّام توبه و انابه است و عملی دارد که مرحوم عارف بزرگوار حاج میرزا جواد آقای در نقل می‌کند از رسول مکرّم اسلام که خطاب به اصحاب خود فرمود: کدامِ از شماها مایلید توبه کنید؟ همه گفتند ما می‌خواهیم توبه کنیم -ظاهراً ماه ذی‌قعده بوده است- طبق این نقل و این روایت حضرت فرمودند که در روزهای یکشنبه‌ این ماه این نماز را -یک نمازی با یک خصوصیّتی در مراقبات ایشان ذکر می‌کنند- انجام بدهید. غرض، ایّام در ماه ذی‌قعده که اوّل ماه‌های حرام است در این سه ماه متوالی، ایّام و لیالی مبارک و متبرّکی است، پر از برکات است؛ باید از اینها استفاده کرد.» | ۱۳۹۴/۶/۱۸ ⭕️ [سید بن طاووس] برای روز یکشنبه این ماه نمازی با فضیلت بسیار از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله روایت کرده است. مختصر آن فضیلت این است که: هر که آن را بجا آورد، پذیرفته حق و آمرزیده می‌شود، طلبکاران او در قیامت از وی راضی شوند و با از دنیا برود، ایمانش از او گرفته نشود و قبرش وسیع و نورانی شود و و از او شوند، آمرزش حق نصیب پدر و مادر و فرزندان و نژاد او شود و او یابد و فرشته مرگ در وقت مردن با او کند و جانش را به آسانی بگیرد. 🌕 کیفیت نماز : رسول خدا(صلى الله علیه وآله) کیفیّت نماز را این گونه بیان فرمود که: 🛑 در روز یکشنبه غسل کند و وضو بگیرد و چهار رکعت نماز بخواند (دو رکعت دو رکعت) در هر رکعت، سوره «حمد» یک مرتبه، سوره «قل هو الله» سه مرتبه و سوره هاى «فلق» و «ناس» را یک مرتبه بخواند; و بعد از اتمام نماز هفتاد مرتبه استغفار کند، سپس بگوید: 🔺 لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللهِ الْعَلىِّ الْعَظیمِ آنگاه بگوید: 🔺 یا عَزیزُ یا غَفّارُ، اِغْفِرْ لى ذُنُوبى، وَ ذُنُوبَ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ، فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلاَّ اَنْتَ. 📚 مفاتیح الجنان/اعمال ماه ذیقعده 🌟🌿🌟🌿🌟🌿🌟 «کانال قرآنی بین الطلوعین» 🆔 https://eitaa.com/beinotoluein
هدایت شده از " ققنوس". مرضیه موفق
سَر از لبریزی نامت چنان مسرور می رقصد که جشن گندم است انگار و دارد مور می رقصد چه کرده جذبه ی چشم تو با آغوش این غربت که زائر قصد اینجا میکند ، از دور می رقصد؟ تمام خاکِ اینجا بوی آهوی ختن دارد اگرعطار در بازار نیشابور می رقصد چنان در دستگاه شوقت افتاد اختیار از کف که با ساز همایونت کبوتر شور می رقصد دوتا چشم پریشان برضریحت بستم و حالا دوتا ماهیِ قرمز در پس این تور می رقصد به شوق لمس دستان تو از بسیاری مستی سه دانه دل میان سینه ی انگور می رقصد شفا از سمت آن دست مسیحایی اگر باشد فلج دَف میزند ، کر می نوازد ، کور می رقصد https://eitaa.com/Goghnooos
بچه که بودیم مادرم با هرمناسبتی کفش می‌پوشید و پیاده مسیر چهار ساعته را طی می‌کرد تا حرم. نمازی می‌خواند و به خانه می‌آمد. عاشورا و تاسوعا و اربعین و چهل‌وهشتم و روز زیارتی و ربیع‌الاول و آخر و ذی‌القعده و ذی‌الحجه نداشت. گاهی هم نوبتی ما بچه‌ها را همراه خودش می‌کرد و وقتی از بست شیخ طوسی خارج می‌شدیم یک بستنی نونی برایمان می‌خرید و میگفت: مادرم هربار حرم می‌آمدیم برایم بستنی می‌خرید. شادی‌مان حرم بود، غم‌مان حرم‌ بود، خلوتمان حرم‌ بود، پاتوقمان حرم بود. اصلا ما جز حرم شما جایی را بلد نشدیم حالا که دوستانم از شهرهای دیگر می‌آیند و میپرسند فلان رستوران و فلان مکان تفریحی چطور است می‌گویم نمی‌دانم و نرفتم بعد فکر میکنم مگر شهر خودشان رستوران ندارد؟ بیاید، بنشیند توی حرم و خیره شود به درو دیوار حرم و در ذهنش عکس بگیرد و برای یک‌سالش ذخیره کند. کاری که ما در کربلا و نجف می‌کنیم. از مادرم دور نشوم، آقا خودت که دیدی حالا اگر بخواهد حدفاصل بست واعظ‌طبسی تا ورودی حرم و اتاق ویلچر را پیاده بیاید نیم‌ساعت طول می‌کشد. همانی که تا دیروز ده کیلومتر را پیاده تا حرم می‌آمده امروز نگاه شما را می‌خواهد که همه چیزش مثل قبل شود. سر هر مناسبتی چادر چاقچور کند و یکی از ما را به راه کند و در مسیر برگشت بگوید: بیا بریم بستنی بخوریم، وقتی بچه بودم مادرم بعد از حرم از اینجا برایم بستنی می‌خرید. راستی آقاجان مادر صحن جمهوری را خیلی دوست داشت و حالا که صحن جمهوری کوچک شده می‌گوید: دلم می‌گیرد و ویلچرش را میبریم صحن انقلاب. به صحن انقلاب که می‌‌رسم یاد روزی می‌افتم که دخترم را نه‌ماه در وجودم پرورانده بودم و روز زیارتی‌تان آمدم حرم که بگویم آقا هنوز خیلی کار دارم کاش بچه یک‌هفته‌ی دیگر دنیا بیاید ولی بعد حرفم را عوض کردم و گفتم: هرطور صلاح می‌دانید و عجیب همه چیز خوب از آب درآمد و فردا ظهرش دخترم در آغوشم بود و از شادی این معجزه‌تان اشک می‌ریختم. آقا جان من خیلی به تکرار تاریخ معتقدم، به این فکر می‌کنم من هم مثل مادرم برای دخترم بعد از زیارت بستنی بخرم که وقتی پیر شدم یا دور از جان مادرم در این دنیا نبودم درست کنار مدرسه‌ی نواب وقتی می‌رسد به بستنی فروشی برای بچه‌هایش بستنی بخرد و بگوید: مادرم هربار حرم می‌آمدیم برایم بستنی می‌خرید. ولادتتان مبارک https://eitaa.com/pishaninevesht
هدایت شده از yosefpoor.ir
شب خفته است در مه و باران، دریغ و درد می‌بارد آسمانی از اندوهِ بالگرد شب خفته است در مه و آه است بر لبم بستند خیمه در دل من ابرهای سرد پشت گمان کمان شد از اخبار محتمل با ما ببین که بی خبری‌ها چه‌ها نکرد بادی که سرگذاشتۀ کوهِ غربت است بادا خبر بیاورد از آن بزرگ‌مرد پشت سرِ مسافرِ خود ریختیم آب سر می‌رود ز کاسه صبر، اشکِ غم‌نورد باری بجو به دشت بلاشان، نه پشت میز مردان روزگار چنین‌اند در نبرد مسعود یوسف پور کانال شاعر | رسانه رواج | مدرس۸
هدایت شده از سعیده کرمانی
انالله و انا الیه راجعون بر صورت باغ تا شقایق خندید غم اشک شد و از آسمان باز چکید در سینه‌ی ملت شهادت ، ایران یکبار دگر داغ رجایی جوشید 🍃🍃🍃🍃🍃 عشق است و قبولی زیارت آخر اشک است و تمنای شهادت آخر هرکس بشود خادم درگاه رضا باید بشود شهید خدمت آخر 🍃🍃🍃🍃🍃 ما منتظریم از آسمان برگردی در سبزترین بهارمان برگردی وقتش که رسید در کنار سردار با دولت صاحب‌الزمان برگردی 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
از دیده ما دوید، رود از پی رود این آتش در دل همه از داغ تو بود سخت است برای ما نوشتن اما تاریخ تو را شهید جمهور سرود https://eitaa.com/pishaninevesht
هدایت شده از علی مقدم
هر چند که این داغ به دل سنگین است در کام شهیدمان ولی شیرین است هنگامه خدمت به شهادت برسی والله که عاقبت به خیری این است
مه بود و آه رنگ خبرها پریده بود مه بود و ماه قامتش از غم خمیده بود مه بود و باد بین درختان سوگوار دنبال بالگرد تو، هرسو دویده بود بعد از شبی دقیقه دقیقه رجا و خوف ساعت به هشتِ صبحِ شهادت رسیده بود گل داده بود زخم تو در شیب دیزمار آتش تمام راه گل لاله چیده بود با جان هنوز می‌شنود مشکل مرا آن گوش‌ها که زخم‌زبان‌ها شنیده بود عطر حضور تو چقدر حرف تازه داشت با نسل نورسی که بهشتی ندیده بود ای دیده در رضایت مردم رضای او ای خادمی که مشی و مرامت پدیده بود دست تو مزد خدمت خود را چنین گرفت از دستهای حق که تو را برگزیده بود چون حاج قاسم، آن شبِ بی بازگشتِ سرخ انگشتر عقیق تو در خون تپیده بود https://eitaa.com/pishaninevesht
هدایت شده از yosefpoor.ir
غزلی ارتجالی در سوگ شهید آیت الله سید ابراهیم رئیسی: از درختان عزادار گذر کرد نسیم خبر از سوختنت داشت نفس‌های شمیم دیر جستیم تو را در شب غم، کوه مقام! هر طرف درّۀ مه بود دل از آهِ مقیم دستگیر همه بودن به تو می آمد و شد بین آن جنگلِ بی لاله، عقیقت تقسیم دیر جستیم تو را دیر و تو رفتی از دست ما که امروز به حال خودمان می‌گرییم تو که بودی که پس از رفتنت ای داغ گران می‌برد شهر سر شانه خبرهای عظیم بت تهمت، بت ذلت، بت بی اخلاقی هر چه بت بود به دست تو شکست ابراهیم در بهشتی که تویی کاش که جامان بدهند این رجایی ست که در نسل جدید است و قدیم مسعود یوسف پور https://eitaa.com/yosefpoor_ir
بریز حادثه ات را تو بر سرم باران که مرگ خیمه زده در برابرم باران قسم به جان نه،که جانم چه ارزشی دارد قسم به لحظه ی اندوه رهبرم باران هراس نیست مرا از هجوم طوفان ها اگر که خادم این خاک و کشورم باران مرور کن غم سردار قهرمانت را که من ادامه ی این بغض پرپرم باران بهار را به تماشای باغ دعوت کن به بر نشسته درختان باورم باران سلام میدهم از دور شهر مشهد را به شوق لحظه ی دیدار در حرم باران شب است و شادی لبخند هشتمین خورشید صدای گریه ی نقاره در سرم باران از این زمین به فراسوی آسمان با خود نشان خادمی عشق می برم باران شهید نام بلندیست روی شانه عرش مزین است به این واژه پیکرم باران تویی که قاصد این داغ تازه ای برسان سلام آخر من را به مادرم باران https://eitaa.com/sher_zad https://eitaa.com/pishaninevesht