پیش دبستانی و دبستان هدی
مدرسه دخترانه مهرهدی : ❄️مهدواره زمستانی هدی❄️ ⛄️۳ ماه آموزشی تربیتی برای کودکان و والدین ⛄️همرا
انشاالله این دوره بزودی تکمیل میشود
بزرگوارانی که هنوز ثبت نام نکرده اند لطفا سریع اقدام بفرمایید..
این یک دوره تخصصی است👌
باتوجه به تقاضای دوستان ساعت دوره را تغییر دادیم
15الی17
5.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
#حجاب_استایل
🔺هشدار...
♻️ واژه حجاب استایل که شنیدید، یعنی این ...
دزد حلال خور😳
مادران باحجاب مراقب باشید🙏
#قصه
✨بسم الله الرحمن الرحیم༼༻✨
داستان امشب:
((بره سیاه کلاغ سفید))
جایی دور از اینجا بیرون دهکده و بالای مزرعه گروهی از کلاغ ها بدنبال غذا میگشتند همه ی آنها سیاه بودند بجز یکی؛ که کوچکترین کلاغ گروه، اون کلاغ سفید بود. درست به سفیدی یک بره گاهی وقتا شکارچی ها که از آنجا رد میشدند به کلاغها تیراندازی میکردند. آنها کلاغ سفید را راحت تر تشخیص میدادند برای همین بیشتر وقتها کلاغ سفید را هدف میگرفتند. کلاغ سفید هم مجبور بود سریع تر از دیگران پرواز کند تا خودش را نجات بدهد.
تا اینکه روزی کلاغهای سیاه به کلاغ سفید گفتند آدم ها به خاطر تو به ما تیراندازی میکنند ما دیگر نمیخواهیم تو بین ما باشی بعد هم او را از جمع شان بیرون انداختند.
درگوشه ای دیگر ازمزرعه گله ی از گوسفندان سفید بودند در آن گله یک بره ی سیاهی به دنیا آمده بود. او مثل همه ی بره ها از این طرف به آن طرف میدوید و دوست داشت بازی کند بازی قایم باشک را از همه بیشتر دوست داشت اما او سیاه سیاه بود مثل کلاغها
گاهی وقتا گرگ به سراغ گله می آمد گوسفندان فکر می کردند این
تقصیر بره سیاه است تا اینکه یک روز به او گفتند از پیش ما برو تا گرگ دست از سر ما بردارد و بره سیاه را از گله بیرون انداختند.
کلاغ سفید و بره سیاه غمگین و ناراحت از پیش دوستانشان رفتند. هر کدام در دنیای جدیدشان تنهای تنها بودند. کلاغ سفید با خودش گفت چرا من مثل دیگران سیاه نیستم؟ بره ی سیاه هم زیر لب میگفت " چرا من مثل برادرهایم سفید نیستم؟
تا اینکه یک روز نزدیکهای غروب آنها به هم رسیدند. اونا برای هم تعریف کردند که چه بر سرشان آمده هر کدام آرزو میکردند به رنگ دیگری بودند
آنها تصمیم گرفتند کنار هم بمانند تا بتوانند چاره ای پیدا کنند. بعد هم روی زمین دراز کشیدند و زود خوابشون برد.
صبح روز بعد کلاغ سفید گفت من راهی پیدا کردم گوشه ی جنگل سطل های زیادی دیده ام که داخلشون کمی رنگ باقی مانده آنها را آدم ها دور انداخته اند
بره سیاه پرسید خب که چی؟ اونا به چه درد مامیخورند؟"
کلاغ سفیدگفت اگر من تو را سفید کنم و تو من را سیاه کنی میتوانیم پیش دوستانمان برگردیم
بره سیاه خوشحال شد و گفت چه فکر خوبی بعد رفتند و سطلها را پیدا کردند و همدیگر را رنگ زدند کلاغ سیاه شد و بره سفید.
اما همان موقع باران شروع به باریدن کرد باران کم کم شدید شد
و رنگها را شست.
کلاغ دوباره سفید شد و بره هم سیاه به همدیگه گفتند خیلی خوب شده بودیم چقدر حیف شد. این کارمان هم فایده ای نداشت کلاغ گفت حالا که نمیتوانیم رنگهایمان راعوض کنیم بیا جاهایمان را عوض کنیم بره پرسید یعنی چجوری؟ " کلاغ گفت چون تو سیاهی پیش کلاغهای سیاه برو. من هم میروم پیش گرسفندهای سفید
بره از این فکر خوشش آمد و گفت خوبه همین کارومیکنیم بره پیش کلاغها رفت و کمی با آنها بازی کرد اما بعد کلاغها گفتند "تو مثل ما سیاه هستی اما نمیتوانی پرواز کنی کلاغ سفید کوچولو با اینکه سفید بود از همه ی ما سریعتر پرواز میکرد". دلمان میخواهد که دوباره او پیش ما بیاید
کلاغ سفید هم پیش گوسفندان رفت و کمی بازی کردند. ولی مدتی بعد گوسفندان گفتند درست است که تو سفیدهستی ولی نوک سفتی داری و وقتی با تو بازی میکنیم نوکت به ما میخورد و دردمون میاید. ای کاش بره سیاه خودمان برگردد
کلاغ سفید و بره سیاه دوباره به جنگل رفتند و همدیگر را دیدند و همه چیز را برای هم تعریف کردند بره سیاه به کلاغ سفیدگفت جای تو پیش کلاغ ها خالی است آنها دلشان برای تو تنگ شده است
کلاغ سفیدهم گفت گوسفندان هم تو را میخواهند با آنکه رنگت سیاه است ولی از آنها بازم هم تورا میخواهند
این بود که کلاغ سفید پیش کلاغها رفت و بره سیاه هم پیش گوسفندان اما هنوز هرچند وقت یکبار همدیگر را در جنگل میبینند و هرچه برایشان اتفاق افتاده رابرای هم تعریف میکنند. از دوستی باهم لذت میبرند
༺◍⃟🐰჻ᭂ࿐❁❥༅••
#ایرانم_تسلیت
امروز اکثر شهدای کرمان زن بودند
عیدی خود را چه زیبا از دست مادرمان گرفتند...
بهترین هدیه ای بود که میتوانستند بگیرند..😭
دشمن حتی تحمل زائر حاج قاسم را ندارد چه احمق دشمنی که نمیداند ما تشنه شهادتیم😔
الهم الرزقنا🤲
39.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پایه_اول
در هفته ای که گذشت.
#تربیت_قسمت۶
تربیت اخلاقی یکی از مهم ترین ساحت های فرایند تربیت، و مقدم بر سایر ساحتها، بلکه زیربنای آنهاست. این جایگاه ویژه از آن جهت است که تربیت اخلاقی دربرگیرنده همه ابعاد و ساحتهای شخصیت انسان، و نیز دربرگیرنده همه مراحل رشد انسان از کودکی تا سالمندی است و در هیچ دوره ای از زندگی انسان متوقف نمی شود؛ یعنی، نمی توان گفت این فرد به مرحله ای از رشد و بلوغ رسیده است که دیگر به تربیت اخلاقی احتیاج ندارد. از سوی دیگر، تربیت اخلاقی تعیین کننده سطح رشد و کمال آدمی در عرصه روابطش با خدا، جامعه و طبیعت است. به عبارت دیگر، می توان گفت تربیت اخلاقی، به نوعی در انسان اعتدال ایجاد می کند، و این اعتدال موجب می شود که ساحت های دیگر تربیت انسان هم به تناسب رشد کنند و پرورش یابند.
https://eitaa.com/pishdabestani_hoOda